مروري بر ويژگي‌هاي عمليات فتح‌المبين و مشكلات دشمن


اشاره:

جنگ ايران و عراق از نظر روند تحولات و وقايع مهمي كه در دوره زماني مشخص بروز يافته به چند مقطع تقسيم مي‌شود. مقطع نخست، دوره زمينه سازي عراق براي جنگ است؛ مقطع دوم دوره پيشروي هاي عراق در خاك ايران و سپس زمين‌گير شدن آن است كه حدود يك سال از جنگ را شامل مي‌شود؛ مقطع سوم دوره آزادسازي نام گرفته كه در آن نيروهاي انقلابي و مردمي با همكاري ارتش چند عمليات بزرگ و موفق را طرح‌ريزي و اجرا كردند كه در نتيجه آنها، ارتش عراق به عقب رانده شد و زمين‌هاي اشغالي از تصرف دشمن بيرون آمد. اين مقطع نيز يك سال طول كشيد و يكي از درخشان‌ترين مقاطع جنگ محسوب مي‌شود.


در اين مقطع نوعي اجماع ملي بين طبقات و اقشار جامعه، جريان‌ها و نخبگان سياسي و نظامي براي بيرون كردن دشمن و آزادسازي مناطق اشغالي به وجود آمد؛ و تمام توان كشور براي رسيدن به هدف مزبور بسيج شد. يكي از درخشان‌ترين عملياتهاي انجام شده در مقطع آزادسازي ، نبرد فتح‌المبين است كه از آغاز تا پايان يك هفته به طول انجاميد همراه با دستاوردها و نتايج فراوان و چشمگير، كه موقعيت برتر سياسي را نيز براي جمهوري اسلامي در پي داشت.


مقاله حاضر به بيان بخشي از ويژگي‌هاي اين عمليات و مشكلات دشمن در آن مي‌پردازد.


در آستانه عمليات:

در آستانه عمليات فتح‌المبين، روند تحولات سياسي كشور رو به بهبود نهاد و كاملا با اوضاع عمليات ثامن‌الائمه (ع) تفاوت داشت؛ منافقين در اثر ضربات پي در پي، بدنه و بخشي از كادر مركزي خود را از دست داده و ساير گروه‌هاي ضدانقلاب نيز كه تلاش همه جانبه‌اي را براي در دست گرفتن قدرت آغاز كرده بودند، عملا از پاي درآمدند. روند تحولات نظامي نيز با توجه به وضعيت رو به اضمحلال دشمن پس از عمليات طريق‌القدس و شكست در تنگه چزابه، به سود ايران تغيير كرده بود. عراقي‌ها با نگراني از روند موجود، پيشنهاد مخفيانه‌اي براي پايان جنگ ارائه كردند.


تقاضاي برقراري صلح (!) كه رژيم بعث از مدت‌ها قبل براي نجات خود ابراز كرده بود، با شروع عمليات فتح‌المبين و بروز آثار پيروزي رزمندگان، مجددا مطرح شد، متعاقب آن، براي نجات صدام و توقف جنگ، تلاش‌هاي وسيعي از سوي كميته منتخب كنفرانس كشورهاي غيرمتعهد، كميته حسن نيت كنفرانس اسلامي، كميته كنفرانس اسلامي جهان اسلام و نيز تني چند از شخصيت‌هاي سياسي – مذهبي جهان اسلام صورت گرفت.


نكته‌هايي درباره عمليات:

طراحي عمليات فتح‌المبين از جمله ابتكارات و نوآوري‌هاي رزمندگان در اين مقطع محسوب مي‌شود. در طراحي اين عمليات، عوامل متعددي دخالت داشتند. چگونگي آرايش و گسترش دشمن در منطقه عمده‌ترين شاخص تعيين كننده بود. ارتش عراق به هنگام ورود به خاك ايران به دليل دست نيافتن به اهداف از پيش تعيين شده، به اجبار خطوط پدافندي نامناسبي داشت،طوري كه خطوط ياد شده ضمن جناح دادن به نيروهاي اسلام عقبه يگانها را نيز در دسترس رزمندگان قرار مي‌داد. بر اين اساس طراحان عمليات ضمن بهره‌گيري از نقاط ضعف دشمن، عمده فلش هاي اصلي عمليات را بر جناح‌هاي خطوط دشمن ترسيم كردند و دستيابي به عقبه آنان را به عنوان هدف برگزيدند. توجه به اين امر موجب شد تا در نخستين مراحل عمليات به دليل سقوط تعدادي از عقبه يگانها، جبهه دشمن متزلزل شود و در نتيجه، رزمندگان اسلام با سرعت بيشتر به اهداف خود دست يابند.


اجراي پي در پي مراحل عمليات از ديگر ويژگي‌هاي اين عمليات بود؛ هرگونه تاخير در اجراي مرحله دوم مي‌توانست علاوه بر از دست دادن نتايج و دستاوردهاي مرحله اول، عمليات را ناكام بگذارد، اما اجراي مرحله دوم عمليات و تصرف تنگه رقابيه، منجر به تزلزل و فروپاشي نيروهاي دشمن و در نتيجه، فرار آنها به علت ترس از اسارت و انهدام شد.


مهندسي:

واحدهاي مهندسي جهادسازندگي، ارتش و سپاه به طور ادغامي وارد عمل شدند و جهاد سازندگي در اين راستا از كارآيي بالايي برخوردار بود. فعاليتهاي مهندسي در امر راه‌سازي، احداث خاكريز و مواضع پيش از عمليات آغاز شد و نقش بسزايي در پيشبرد اهداف رزمندگان ايفا كرد.


براي نمونه، كار سخت و دشوار واحدهاي مهندسي در محور ميشداغ كه به رغم كمبودهاي زياد، با تلاش شبانه‌روزي به مدت يك ماه صورت گرفت، به شكافته شدن تنگه ذليجان و احداث جاده براي عبور رزمندگان در اين منطقه منجر شد.


سازمان رزم سپاه:

سپاه پاسداران كه مسوؤليت فرماندهي و هدايت بسيج را نيز بر عهده داشت، به مرور زمان و متناسب با نيازهاي جبهه، سازمان خود را از نظر كمي و كيفي گسترش داد. سيستم اداره جنگ مردمي در عملياتهاي ثامن‌الائمه و طريق‌القدس به صورت ابتدايي شكل گرفت و در عمليات فتح‌المبين، با تغييرات عمده‌اي گسترش يافت. در اين عمليات سپاه به طور چشم‌گيري سازمان خود را گسترش داد به گونه‌اي كه 12 تيپ را آماده و به ميدان وارد كرد در حالي كه در عمليات طريق‌القدس تنها چهار تيپ وارد عمل شده بودند. همچنين در اين عمليات سپاه، براي نخستين بار، فرماندهي مشترك از بالاترين رده فرماندهي تا پايين‌ترين واحدهاي رزمي به كار گرفته شد. ادغام نيروها از رزمندگان تا رده فرماندهان و تشكيل قرارگاه‌هاي مشترك در وضع مطلوبي به اجرا درآمد. كامل كردن نقاط قوت و ضعف نيروها از سوي يكديگر نكته مهم در اين ادغام بود.


حضور مردم:

همچنين، در اين عمليات، مردم به طور بي‌سابقه و گسترده‌اي حضور يافتند و معنويت عميقي بر جبهه‌ها حاكم بود. حضور غيرقابل انتظار نيروهاي بسيجي را بايد يكي از دلايل گسترش كيفي و كمي نيروهاي رزم سپاه در اين عمليات دانست.


بيمارستان صحرايي:

در اين عمليات، براي نخستين بار در جريان جنگ تحميلي، بيمارستان صحرايي مجهز به اطاق عمل به كار گرفته شد و بدين ترتيب با اقدامات و پيگيري‌هاي اوليه در اين بيمارستانها مجروحان زيادي از خطر مرگ نجات يافتند.


مشكلات دشمن:

نيروهاي دشمن پس از يك سال و اندي استقرار در مواضع دفاعي، در برابر تحقق «استراتژي بزرگ نظامي جمهوري اسلامي» كه در مناطق مختلف به مرحله اجرا گذارده مي‌شد، «سازمان و كنترل فرماندهي» خود را از دست دادند، در نتيجه، علي‌رغم داشتن نيرو، تجهيزات و امكانات مناسب در مناطق مختلف عملياتي، به علت استيصال روحي قادر به بهره‌گيري از استعداد موجود خود نبودند. در اين ميان، ضعف روحي و درماندگي نيروهاي دشمن به گونه‌اي افزايش يافته بود كه آنها حتي در مواقع پاتك، بلافاصله پس از مواجهه با عكس‌العمل رزمندگان اسلام، به فرار و عقب‌نشيني و يا تسليم مبادرت مي‌كردند.


از مشكلات ديگر دشمن در اين مرحله از جنگ، نداشتن نيروي احتياط بود. دشمن به خاطر انتخاب اهداف وسيع و نيز تعيين ماموريت براي كليه يگان‌هاي خود، پس از ناكامي و شكست، مي‌بايست تمامي توان و استعداد خود را در مواضع پدافندي به صورت ناكافي گسترش دهد. اين امر، موجب گرديد كه دشمن، فاقد نيروي احتياط كارآمد بوده و در مواقع ضروري عكس‌العمل مناسبي را در برابر حملات رزمندگان اسلام از خود بروز ندهد.


سازمان رزم دشمن، متعاقب سلسله عمليات رزمندگان اسلام، از هم گسيخت، تا آنجا كه در عمليات ثامن‌الائمه، لشكر 3 زرهي و يگان‌هاي تحت امر آن، كه پس از اشغال خرمشهر و محاصره آبادان، در منطقه استقرار داشتند، در معرض تهاجم و انهدام قرار گرفتند. در عمليات طريق‌القدس، باقي مانده لشكر 9 زرهي از بين رفت و همچنين، تيپ 26 زرهي و چندين يگان ديگر، منهدم شدند. در عمليات فتح‌المبين، علاوه بر لشكرهاي 10 زرهي و 1 مكانيزه، نيروهاي موجود در منطقه، به همراه ساير نيروهايي كه دشمن از ساير مناطق جمع كرده و به منطقه اعزام نموده بود، منهدم شدند. در مجموع، تا قبل از عمليات بيت‌المقدس، انهدام وسيعي از نيروها و تجهيزات دشمن صورت گرفت و تعداد بسياري از نيروهايش اسير شدند و امكانات زيادي به غنيمت گرفته شد.


در سندي كه در اين عمليات از دشمن به دست آمده درباره شيوه رزم نيروهاي خودي به نكات مهمي اشاره شده است. در قسمتي از اين سند، كه به لشكر 5 مكانيزه مربوط است و امضاي سرتيپ ماهر عبدالرشيد در زير آن مي‌باشد. آمده است:

«روش جنگ دشمن (ايراني) در آخرين نبردش در منطقه استحفاظي سپاه 4 (شوش و دزفول) ويژگي‌هاي زير را داشت:

1-نيروهاي پياده دشمن (ايراني)، چه از نظر اعتماد و چه از نظر كثرت نيروها ركن اساسي عمليات بودند و دشمن پس از اطمينان از پيروزي محدود، نيروي زرهي خود را وارد عمل كرد.

2-دشمن با نيروي اصلي خود به دو جناح نيروهاي ما هجوم آورد و جبهه را با نيروي كمتري تامين كرد.

3-دشمن در حملات خود، به هجوم شبانه و نخستين ساعت‌هاي شب تكيه داشت.

4-هدف دشمن در عمليات هجومي، رسيدن به قرارگاه يگانها و ستادها و مواضع توپخانه بود تا بدين ترتيب، تشكيلات فرماندهي و مراكز پشتيباني آتش را فلج كند.

5-دشمن همچون گذشته با اجراي آتش تهيه، به حمله اقدام نمي‌كند، بلكه از آتش سنگين توپخانه و موثر خود در عمليات استفاده مي‌كند.

6-نيرو‌هاي هوايي و هوانيروز دشمن هنوز موفق نشده‌اند به برتري هوايي نسبت به نيروهاي خودي دست يابند، اما در اين عمليات، فعاليت بيشتري از خود نشان داده‌اند.

بازتاب عملیات فتح المبین در رسانه های خارجی


پس از ناكامي صدام در جلوگيري از عمليّات فتح‌المبين، يك روز مانده به شروع اين عمليّات، صدام حسين طي نامه‌اي به احمد سكوتره (رئيس كنفرانس اسلامي) كه تلاش‌هايي براي صلح انجام داده بود، شرط سوم ايران يعني معرفي متجاوز را مي‌پذيرد، اما فرماندهان نظامي و رزمندگان اسلام بدون توجه به اين کار صدام، لحظه‌اي در اجراي اين عمليّات تأمل نكرده و در هر منطقه از سرزمين‌هاي تحت اشغال عراق دست به عمليّات كوبنده و قاطع مي‌زنند. عراق براي جلوگيري از اثرات تبليغات حمله و فتوحات آن آمار تلفات ايران را هزاران كشته اعلام مي‌كند و تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق را بسيار ناچيز مي‌خواند.

راديو بغداد طي اخبار و تفسيرهاي گوناگون اعلام مي‌كند كه نيروهاي ايران در تحركات اخير خود، به دفاع مستحكم عراق برخورد نموده و با دادن تلفات سنگين راه فرار را در پيش گرفته‌اند... و اضافه مي‌كند كه در اين نبرد قهرمانانه تنها هفت سرباز عراقي كشته شده‌اند.
اين ادعا زماني اعلام مي‌شود كه 650 كيلومتر مربع از خاك ايران آزاد و 6000 نفر از ارتش عراق اسير و نزديك به 10000 نفر كشته و زخمي شده‌اند ( تا پايان مرحله دوم عمليّات).

راديو بغداد در ادامه اخبار سراسر كذب خود، بازهم به پخش اخبار دروغ پرداخته و مي‌گويد:

«منطقه عمليّاتي مملو از اجساد و ادوات زرهي ايرانيان است و آنها با دادن تلفات و اسير فراوان راه فرار را در پيش گرفته‌اند، اما اين بار تلفات خود را تا پايان مرحله دوم، ده نفر اعلام مي‌كند».
اين در حالي است كه نيروهاي بعث در بسياري مواضع خود عقب‌نشيني كرده و با فرار تاريخي آنها، مقدمة مرحلة سوم فراهم شده است.
زماني كه مرحله سوم با موفقيت بي‌نظير اجرا مي‌شود و قريب 25000 نفر كشته و زخمي و 15000 نفر اسير مي‌شوند و رزمندگان اسلام در نزديكي مرزهاي بين‌المللي مستقر مي‌شوند، راديو بغداد با شوق و هيجان فراوان اعلام مي‌كند كه نيروهاي ايراني همچنان در حال عقب‌نشيني‌اند و سربازان قدرتمند عراق با اقتدار كامل در حال پيشروي به سوي دزفول و شوش هستند.
در اين ميان آژانس‌هاي خبري و رسانه‌هاي گروهي غرب اخبار را به نقل از اعلاميه‌هاي نظامي عراق با آب و تاب نقل مي‌كنند.

راديو امريكا:

اين راديو در روز چهارم فروردين 1361 به نقل از روزنامه نيويورك تايمز و به گفته تحليل‌گران آمريكايي مي‌گويد:
«حمله بزرگي كه نيروهاي ارتش ايران عليه واحدهاي عراقي در منطقه دزفول آغاز كردند، ضربه‌اي كاري به لشكر زرهي عراق كه به جبهه نبرد منتقل شده‌ بودند، فرود آورد. تحليل‌گران اين حمله را از نظر لجستيكي درخور توجه دانسته‌اند، اما حاضر نشدند ادعاي ايران را در مورد پيروزي قبول كنند.»

راديو عمان:

«عراق اعلام كرد كه نيروهايش طي نبردهاي 24 ساعت گذشته در جبهه‌هاي نبرد هشتاد و يك نفر از نيروهاي ايراني را به قتل رسانده‌اند.
خبرگزاري عراق امروز به نقل از يك اطلاعيه نظامي گزارش داد كه در منطقه اهواز 62 نفر از نيروهاي ايران كشته شده‌اند فرماندهي كل نيروهاي مسلح عراق ديشب اعلام كرده بود كه نيروهاي اين كشور در جبهه‌هاي شوش و دزفول در استان خوزستان ايران 12 تيپ نظامي ايران را متلاشي كرده و تعداد زيادي را به اسارت خود درآورده‌اند.» (61/1/4)

راديو رأس‌الخيمه:

«خبرگزاري عراق به نقل از گزارشگر خود در ميدان‌هاي نبرد، گزارش داد كه نيروهاي عراقي در نخستين ساعات بامدار اين روز، حمله گسترده و بزرگي را براي مقابله با نيروهاي ايران كه در منطقه شوش و دزفول، نيروهاي عراق را مورد تهاجم قرار دادند، شروع كرده‌اند. اين خبرگزاري مي‌افزايد: لشكر 77 ايران به طور كامل نابود شده است.» (61/1/4)

راديو بي.بي.سي:

« يك سخنگوي ارتش عراق اخبار مربوط به پيروزي‌هاي اخير ايران را در جبهه‌هاي جنگ بي‌اساس توصيف كرد. وي گفت كه ايران از ابتداي جنگ تا به حال مدعي چنين پيروزي‌هايي بوده است؛ اما واحدهاي نظامي عراق همچنان بر مواضع خود در داخل خاك ايران كاملاً مسلط هستند.»
بدنبال اطلاعيه‌هاي نظامي سراسر كذب عراق، كشورهاي حوزه خليج فارس فقط اخبار واصله از شوراي فرماندهي بعث را پخش كرده و از پخش پيروزي‌هاي ايران خودداري مي‌كنند، اما صدام طي پيام‌هايي به سمينار اسلامي در سريلانكا اعلام مي‌كند كه عراق هيچ چشمداشتي به خاك ايران نداشته و طالب صلح است.
اين تصميم و پيام صدام براي بسياري از خبرگزاري‌ها روشن مي‌كند كه قدرت انهدام و گستردگي عمليّات تا چه حد بوده است و چرا سردار قادسيه به موضع انفعال افتاده است.
به دنبال اظهارات صدام، خبرگزاري‌ها بشدت تحت تأثير پيروزي‌هاي رزمندكان اسلام در عمليّات فتح‌المبين قرار گرفته، بناچار گوشه‌هايي از اين پيروزي بزرگ را بازگو مي‌كنند.

راديو بي.بي.سي:

«كارشناسان امور اطلاعاتی در غرب اظهار مي‌دارند اكنون روشن شده است كه ايران تا حدودي در جنگ‌هاي اخير با عراق موفق بوده است. با اين حال عقيده بر آن است كه موفقيت ايران قاطع نبوده است.» (61/1/19)

راديو لندن: «در حالي كه پرزيدنت صدام حسين (رئيس جمهور عراق)، در مصاحبه‌اي كه با يك روزنامه فرانسوي، پيروزي ايران در عقب راندن عراقي‌ها را انكار كرده است، طبق گزارش افرادي كه در اين روز از صحنه جنگ عراق با ايران بازديد كرده‌اند، نيروهاي ايران آخرين حمله خود را عليه عراقي‌ها در منطقه شوش از ايالت خوزستان انجام داده‌اند و سپاه چهارم عراق را منهدم ساخته‌اند».

همين راديو ادامه مي‌دهد:

«خبرنگاراني كه در ايران به ديدار از جبهه‌هاي جنگ رفته‌اند، تأييد مي‌كنند كه نيروهاي عراقي در نبرد عظيمي در اطراف دزفول تلفات شديدي را متحمل شده‌اند و ضايعات بسياري بر تجهيزات آنان وارد آمده است.
خبرنگاران مي‌گويند كه هر دو طرف از آغاز جنگ تاكنون درباره پيروزي‌هاي خود مبالغه كرده‌اند، اما اين روشن است كه نيروهاي ايران به موفقيت دست يافته‌اند.» (61/1/12)

راديو آمريكا:

«به گزارش روزنامه واشنگتن پست، صدام حسين اعلام كرد كه نيروهاي عراق از مواضعي كه بيش از يك سال در داخل خاك ايران در تصرف نيروهاي عراقي بوده است، عقب‌نشيني كرده‌اند.»
سردار قادسيه كه هميشه در اطلاعيه‌هاي نظامي خود دم از پيروزي مي‌زد اين بار به شكست خود اعتراف كرده و بناچار براي كاستن از فشار تبليغات، به هذيان‌گويي افتاده و دوباره دم از پيروزي مي‌زند.

روزنامه واشنگتنن پست در اين باره مي‌گويد:

«صدام حسين (رئيس جمهور عراق) عقب‌نشيني ارتشش را در جنگ خليج فارس رد كرده و مدعي پيروزي شده است. وي خطاب به گروهي از خبرنگاران فرانسوي در بغداد گفت: در آنچه در جنگ به دست آمده نه تنها پيروزي براي عراق، بلكه براي انسانيت بوده است. (البته اين ادعا كارگر نيفتاده و پيروزي فتح‌المبين همه را تحت تأثير قرار مي‌دهد.» (61/1/11)

مطبوعات انگليس:

روزنامه تايمز مالي ضمن گزارشي در مورد دستور عقب‌نشيني به نيروهاي بعث عراق اقرار مي‌كند كه صدام به گونه‌اي تحقيرآميز ناگزير به عقب‌نشيني شده است و اين در حالي است كه به طور همه ‌جانبه پيروزي‌هاي ايران مورد تأييد قرار گرفته است. سپاه چهارم كه اينك فرماندهي ارتش عراق به عقب رانده شدن آن اعتراف دارد، تصور مي‌رود بيشتر صدمات را در اثر حمله ايران متحمل شده باشد.

روزنامه ديلي تلگراف:

اين روزنامه از قول خبرنگاران خود در بغداد اعتراف مي‌كند كه دستور عقب‌نشيني از سوي صدام، ديپلمات‌هاي خارجي را در بغداد متوجه ساخته، زيرا تاكنون تمام اعلاميه‌هاي نظامي رژيم عراق صحبت از پيروزي‌هاي مداوم ارتش صدام را داشته است. مقامات اطلاعاتي و رسمي آمريكايي تأييد كردند كه حداقل 20000 سرباز عراقي در حمله‌هاي ‌اخير ايران به شدت تار و مار شده‌اند و...

 

پیام حضرت امام(ره)


امام خميني،‌فرمانده كل قوا، كه با اهتمام خاص به حوادث جنگ عنايت دارند، عمليّات را از طريق فرماندهان عالي جنگ تعقيب و هدايت مي‌نمايند. در يكي از شب‌هاي عمليّاتي پيامي توسط فرمانده كل سپاه، براي رزمندگان مستقر در منطقه عمليّاتي فتح‌المبين ارسال نموده و براي آنان دعا و آرزوي موفقيت مي‌كنند. رزمندگان اسلام با دريافت پيام امام، جاني دوباره گرفته و با روحيه‌اي عالي به دشمن متجاوز حمله مي‌كنند.

«قلم قاصر است كه احساسات خويش را ابراز كنم... رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدراني كه شما شجاعان نبرد در ميدان كارزار و مجاهدان با نفس در شب‌هاي نوراني را در دامن پاكشان تربيت نمودند. مژده باد بر شما جوانان برومند، در تحصيل رضاي پروردگار كه از بالاترين سنگرهاي روحاني و معنوي است. شما در دو سنگر روحاني و جسماني، ظاهري و باطني پيروزيد.

مبارك باد بر بقيه‌الله (ارواحنا له الفداء) وجود چنين رزمندگان ارزشمند و مجهدان في سبيل‌الله كه آبروي اسلام را حفظ و ملت ايران را رو سفيد و مجاهدان راه خدا را سرافراز نموديد. ملت بزرگ ايران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار مي‌كنند.

آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال فرشتگان نشانديد و در ميان ملل جهان سرافراز نموديد. مبارك باد بر ملت، چنين جوانان رزمنده‌اي و بر شما چنين ملت قدرداني كه به مجرد فتح و پيروزي توسط رزمندگان به دعا و شادي برخاستيد. اينجانب دو دست و بازوي قدرتمند شما را كه دست خداوند بالاي آن است، مي‌بوسم و به اين بوسه افتخار مي‌كنم... يا ليتني كنت معكم فافوز فوزاً عظيماً.»

روح الله الموسوی الخمینی

منبع : خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)

Logo
https://old.aviny.com/Occasion/enghelab_jang/defaemoghaddas/87/Amaliatha/Fatholmobin/Sharh1.aspx?&mode=print