شهید آوینی

 

فضيلتِ مدينه

1 / 1
نام هاى مدينه

1 ـ ابن عمر: هرگز پيامبر در بازگشت از هيچ سفرى، بر مدينه مُشرِف نشد، مگر آن كه فرمود: اى پاك! اى سرور شهرها!
2 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : خداى متعال، مرا فرمان داد كه مدينه را طيبه (پاك) بنامم.
3 ـ ابوحميد: همراه پيامبر صلّى الله عليه و آله از تبوك آمديم. چون به مدينه رسيديم، فرمود: اين طابه (پاك) است.
4 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : خداى متعال، مدينه را طابه (پاك) ناميده است.
5 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : مدينه ده نام دارد: مدينه، طَيْبه، طابه، مسكينه، جَبار، محبوره، يندد و يثرب.
نكته اى پيرامون نام هاى مدينه
مورخان و سيره نويسان ، نام هاى فراوانى براى مدينه برشمرده اند از جمله سمهودى در وفاء الوفا نود و چهار اسم ذكر مى كند كه به بعضى از آن ها در قرآن هم اشاره شده است ، مانند يثرب والمدينه . گفتنى است واژه «مدينه» چهارده بار در قرآن به كار رفته است، ولى فقط چهار مورد آن به مدينة النبي صلّى الله عليه و آله اشاره دارد .
1 / 2 ويژگى هاى مدينه
الف ـ حرم پيامبر
6 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
هر پيامبرى را، حرمى است و حرم من، مدينه است.
7 ـ سهل بن حنيف: رسول خدا صلّى الله عليه و آله با دست خويش به مدينه اشاره كرد و فرمود: آن، حرمى ايمن است.
8 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : حضرت ابراهيم، مكّه را گرامى داشت و براى آن دعا كرد. من نيز مدينه را گرامى داشته و حرمت نهادم، آن گونه كه ابراهيم ، مكّه را حرمت نهاد. من براى مُدّ و صاعِ[1] مدينه دعا كردم، آن گونه كه ابراهيم براى مكه دعا كرد.
9 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : پروردگارا، ابراهيم، مكّه را حرمت نهاد و آن را حرم قرار داد. من نيز مدينه را؛ محدوده دو تنگه آن را حرمت مى نهم و حرام مى كنم، تا خونى در آن ريخته نشود، سلاح براى جنگ، همراه برداشته نشود و گياه آن جز براى علوفه دام چيده نشود. خدايا، مدينه را بر ما مبارك گردان، خدايا، پيمانه ما را (مُدّ و صاع) پربركت گردان. خدايا، مدينه ما را پر بركت گردان. خدايا با يك بركت، دو بركت قرار بده. سوگند به آن كه جانم در دست اوست، هيچ درّه و شكافى در مدينه نيست، مگر آن كه دو فرشته مأمور نگهبانى از آنند، تا وارد آن شويد.
10 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : مدينه، حرم است، از «عائر» تا فلان جا، هركس در آن قتلى مرتكب شود، يا قاتلى را پناه دهد، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر او باد. از او هيچ توبه و فديه اى پذيرفته نمى شود.
11 ـ امام على عليه السّلام : مكه، حرم خداست و مدينه، حرم رسول خدا صلّى الله عليه و آله است.
12 ـ امام صادق عليه السّلام : مكّه، حرم ابراهيم عليه السّلام است ومدينه، حرم محمّد صلّى الله عليه و آله است.
ب ـ هجرت گاه پيامبر
13 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
مدينه، هجرت گاه و آرامگاه من در زمين است. بر امّت من است كه همسايگانم را تا وقتى كه از گناهان كبيره پرهيز مى كنند، احترام كنند.
ج ـ محبوب پيامبر
14 ـ انس:
هرگاه پيامبر صلّى الله عليه و آله از سفر مى آمد و نگاهش به ديوارهاى مدينه مى افتاد، از شوق مدينه، وسايلش را بر زمين مى نهاد و اگر سواره بود، مركب خود را حركت مى داد.
15 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : خدايا! ابراهيم، دوست و بنده و پيامبر توست، براى اهل مكّه تو را خواند. من، محمّد، بنده و پيامبر و فرستاده توام و براى اهل مدينه تو را مى خوانم، مثل آنچه ابراهيم براى اهل مكّه خواست. تو را مى خوانيم كه پيمانه و ميوه آنان را بركت دهى. خدايا، مدينه را محبوب ما گردان، آن چنان كه مكّه را محبوب ما ساختى.
د ـ قُبّه اسلام
16 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
مدينه، گنبد اسلام و خانه ايمان و سرزمين هجرت و جايگاه حلال و حرام است.
17 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : ايمان به مدينه باز مى گردد، آنگونه كه مار به لانه خود باز مى گردد.
هـ ـ فتح با قرآن
18 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
آبادى ها با شمشير فتح شد، ولى مدينه با قرآن فتح شد.
و ـ زداينده پليدى
19 ـ زيد بن ثابت:
گروهى از اصحاب پيامبر صلّى الله عليه و آله از اُحد بازگشتند و مردم درباره آنان دو دسته شدند گروهى مى گفتند : «آنها را بكشيد» و گروهى مى گفتند : «نكشيد» . پس اين آيه نازل شد : «شما را چيست كه درباره منافقين دو گروهيد» و فرمود: مدينه پاك است، پليدى ها را مى زدايد، آنگونه كه آتش، چرك هاى نقره را مى زدايد.
1 / 3 فضيلت اقامت در مدينه
20 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : مدينه، بهتر از مكّه است.
21 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : رمضان در مدينه بودن، بهتر از هزار رمضان در شهرهاى ديگر است وجمعه در مدينه، بهتر از هزار جمعه در شهرهاى ديگر است.
22 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : كسى كه بتواند در مدينه بميرد، پس چنين كند. من براى كسى كه در مدينه بميرد شفاعت مى كنم.
23 ـ حسن بن جهم: از حضرت ابوالحسن عليه السّلام پرسيدم: كدام يك برتر است، ماندن در مكّه يا مدينه؟ فرمود: تو چه مى گويى؟ گفتم: سخن من در برابر كلام شما چه مى تواند باشد! فرمود: سخن تو، تو را به كلام من بر مى گرداند. گفتم: امّا من، مى پندارم اقامت در مدينه، بهتر از مكّه است. فرمود: تو كه چنين مى گويى، امام صادق عليه السّلام نيز روز عيد فطر اين را فرمود. و نزد (مرقد) پيامبر آمد و در مسجد بر او سلام كرد سپس فرمود: امروز ما با سلام دادنمان بر پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ، از مردم ديگر برتريم.
24 ـ مرازم: من و عمار و گروهى، در مدينه خدمت امام صادق عليه السّلام رسيديم. حضرت پرسيد: اقامت شما چه مقدار است؟ عمّار گفت: مركبِ سوارى خود را رها كرديم و دستور داديم پانزده روز ديگر سراغ ما بيايند. فرمود: به اقامت در شهر پيامبر خدا و نماز در مسجد او نائل شده ايد. براى آخرتتان كار كنيد، براى خودتان بيشتر كار كنيد. گاهى كسى در دنيا زرنگ است و گفته مى شود: فلانى چه قدر زرنگ است! همانا زرنگ،
زرنگِ آخرت است!
1 / 4آداب مدينه
25 ـ امام صادق عليه السّلام : هرگاه وارد مدينه شدى، پيش از ورود يا هنگام ورود، غسل كن.
26 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز در مسجد قبا، مانند يك عمره است.
27 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هركس بيرون آيد تا به اين مسجد ـ مسجد قبا ـ بيايد و در آن نماز بخواند، براى او پاداشى برابر عمره است.
28 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هركس وضو بگيرد و خوب وضو بگيرد سپس به قصد مسجد قبا بيرون آيد و جز آن را قصد نكند و انگيزه اى از اين آمدن جز نماز در مسجد قبا نداشته باشد، پس در آن چهار ركعت نماز بخواند كه در هر ركعت سوره حمد را بخواند، پاداشى دارد، همچون پاداش كسى كه براى عمره به خانه خدا رفته است.
29 ـ جابر: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله در مسجد خربه، مسجد قبلتين و مسجد بنى حرام كه در دشت بود، نماز خواند.
30 ـ حلبى: امام صادق عليه السّلام فرمود: آيا به مسجد قبا، يا مسجد فضيخ ، يا مشربه امّ ابراهيم رفته ايد؟ گفتم: آرى. فرمود: آگاه باشيد كه از آثار پيامبر خدا، جز اين ها باقى نمانده است.
31 ـ معاوية بن عمار: امام صادق عليه السّلام فرمود: رفتن به همه مشاهد و اماكن را ترك نكن، مانند مسجد قبا، مسجدى كه از نخستين روز بر تقوا بنا شده است، مشربه امّ ابراهيم، مسجد فضيخ، قبور شهيدان و مسجد احزاب كه همان مسجد فتح است. فرمود: بما چنين رسيده كه پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله هرگاه به زيارت قبر شهدا مى رفت، مى گفت:
«سلام بر شما به خاطر صبرى كه كرديد، پس خانه آخرت چه نيكوست!»
كنار مسجد فتح، دعاى تو چنين باشد:
«اى فرياد رس گرفتاران، اى پاسخ دهنده دعاى بيچارگان، اندوه و غم و ناراحتى مرا بزداى ، آن گونه كه از پيامبرت اندوه و غم و گرفتارى اش را زدودى و در اين مكان از هراس دشمن او را كفايت كردى».
32 ـ عقبة بن خالد: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: ما سراغ مساجد اطرافِ مدينه مى رويم. از كدام يك آغاز كنيم؟ فرمود: از قبا آغاز كن، در آن نماز بخوان، زياد هم بخوان، چرا كه نخستين مسجدى است كه پيامبرخدا صلّى الله عليه و آله در اين پهنه در آن نماز خوانده است. سپس به مشربه امّ ابراهيم برو و در آن نماز بخوان، آن جا محلّ سكونت و نماز پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله بوده است. سپس به مسجد فضيخ رفته در آن نماز مى خوانى، كه پيامبرت در آن نماز خوانده است، اين طرف را كه انجام دادى به سمت اُحد رفته از مسجدى كه پايين حرّه[2] است شروع مى كنى و در آن نماز مى خوانى. سپس به قبر حمزة بن عبدالمطلب گذشته بر او سلام مى دهى، آنگاه بر قبور شهدا گذشته، كنار آن ها مى ايستى و مى گويى:
«سلام بر شما اى اهل اين ديار! شما پيشتاز ماييد و يقيناً ما هم به شما خواهيم پيوست».
آنگاه به مسجدى كه در آن مكان باز، كنار كوه، سمت راست تو وقتى كه وارد اُحد مى شوى مى آيى و در آن نماز مى خوانى. پيامبر صلّى الله عليه و آله از كنار اين مسجد به سمت اُحد بيرون آمد، وقتى كه با مشركان برخورد كرد، آن جا بودند تا آن كه وقت نماز رسيد و در آن نماز خواند. سپس دوباره بر مى گردى كنار قبور شهدا، نماز واجب خود را مى خوانى. آنگاه به طرف جلو و رو به روى خود برو تا به مسجد احزاب رسى در آن نماز خوانده و خدا را بخوانى. پيامبرخدا صلّى الله عليه و آله در روز جنگ احزاب، در آن دعا كرد و گفت: «اى فريادرس گرفتاران، اى پاسخگوى دعاى بيچارگان، اى پناه غمگينان! اندوه و رنج و غصّه مرا بزداى، حال من و حال ياران مرا مى بينى.
1 / 5مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله
الف ـ بناى آن
33 ـ امام صادق عليه السّلام :
رسول خدا صلّى الله عليه و آله مسجد خويش را با خشت هاى يك رديفه ساخت. چون مسلمانان زياد شدند، گفتند: يا رسول الله ! كاش فرمان دهى بر مسجد بيفزايند فرمود: باشد. دستور داد بر آن افزودند و از يك خشت و نيم بنا كرد. باز هم مسلمانان زياد شدند و گفتند: يا رسول الله! كاش دستور دهى مسجد را بزرگ كنند. فرمود: باشد. و دستور داد آن را بزرگ كردند و ديوار آن را با دو رديف خشت بنا كرد. سپس گرما بر آنان شدّت يافت. گفتند: يا رسول الله! كاش دستور مى دادى سايه بانى بر مسجد مى زدند. دستور داد تا ستون هايى از تنه درخت خرما بر پا كردند، سپس چوب هاى پهن، شاخ و برگ خرما و اِذخر[3] بر آن افكنند و در آن به سر بردند، تا آن كه باران ها به آنان رسيد و از مسجد بر آنان مى چكيد. گفتند: يا رسول الله ! كاش فرمان دهى مسجد را گِل اندود كنند. فرمود، نه، بلكه سقف و سايه بانى همچون سايه بان موسى. چنان بود تا آن كه رسول خدا صلّى الله عليه و آله از دنيا رفت. ديوار مسجد پيش از آن كه سايه بان بر آن بزنند، به اندازه قامت بود. هرگاه كه سايه به اندازه يك ذراع ـ كه به اندازه آغل بُز بود ـ مى رسيد، نماز ظهر را مى خواند. سايه دو برابر آن كه مى شد، عصر را مى خواند.
34 ـ انس: پيامبر صلّى الله عليه و آله به مدينه آمد و دستور ساختن مسجد داد و فرمود: اى بنى نجّار! قيمت آن را بر من حساب كنيد. گفتند: بهاى آن را جز از خدا نمى خواهيم. پس دستور داد گور مشركان را كندند، ويرانه ها و ناهموارى ها را هموار كردند، نخل ها را بريدند و آن ها را در سمت قبله مسجد چيدند.
ب ـ حدود آن
35 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
اگر اين مسجد من تا صنعا ساخته مى شد، باز مسجد من بود.
36 ـ عبدالأعلى غلام آل سام: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: مسجد پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله چه قدر بود؟ فرمود: 3600 ذراع شكسته[4].
37 ـ ذريح محاربى: از امام صادق عليه السّلام درباره محدوده مسجد پرسيدم. فرمود: از ستون تا بالا سر قبر تا دو ستون پشت منبر در سمت راست قبله. و از پشت منبر راهى بود كه گوسفند از آن مى گذشت، يا كسى كه كجكى بخواهد برود و پنداشت كه محوطه مسجد تا سنگفرش جزء مسجد است.
38 ـ امام صادق عليه السّلام : محدوده «روضه» در مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله تا طرف سايه بانهاست و حدّ مسجد تا دو ستونى كه سمت راست منبر به طرف راه است، نزديك سوق الليل (بازار شب).
توضيحى درباره توسعه مسجد پيامبر
مسجد نبوى مانند مسجد الحرام توسعه هاى مكرّرى را شاهد بوده است . نخستين توسعه به دست مبارك سازنده آن ، حضرت رسول اكرم در سال هفتم هجرى صورت گرفته است . سپس عمر به سال 17 هجرى و عثمان به سال 29 هجرى ، هر يك اندكى از سمت غرب و شمال به مسجد افزودند . عثمان از سمت قبله «جنوب مسجد» نيز چند ستون افزود و براى مسجد محراب ساخت .
در سال 88 هجرى عمر بن عبدالعزيز هنگام ولايتش بر مدينه از سوى وليد بن عبدالملك ، شش ستون از شرق و غرب و چهارده ستون در شمال مسجد افزود. سپس مهدى عباسى در سال 161 هجرى ناحيه شمالى مسجد را توسعه داد .
از زمان سلاطين عثمانى، ترميم و تعميراتى انجام گرفت و سلطان عبدالمجيد عثمانى بيشترين توسعه و تعمير و تزئين را انجام داد .
اقدامات او از سال 1265 تا آخر دوره سلطنتش (1277 هجرى) استمرار داشت .
در زمان معاصر و در سال هاى 1370 هجرى و 1406 توسعه هاى پهناورى را از همه سوى مسجد به جز سمت قبله شاهد بوده ايم كه مساحت مسجد را چند برابر كرده است و به علاوه مساحتى هم در بيرون مسجد براى نماز، تسطيح و سنگفرش شده است . جريان احكام فقهى ويژه مسجد نبوى در اين زيادت ها مورد ترديد فقها است .
گفتنى است مسجد النبي دو بار طعمه حريق شده است . نخست در سال 654 هجرى و در زمان خلافت المستعصم بالله بود كه به تدريج تعمير شد . سپس در سال 886 هجرى تمام مسجد به جز حجره شريف نبوى و گنبد سوخت كه به دستور سلطان مصر «ملك قايتباى» ، آن را از نو ساختند . اين تجديد بنا در سال 888 هجرى پايان يافت و در ضمن آن اندكى در جهت مشرق مسجد توسعه دادند .
ج ـ فضيلت آن
39 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
بهترين مقصدى كه مركب ها را به سوى آن سوار شوند، اين مسجد من و خانه خداست.
40 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : تنها به سوى سه مسجد مسافرت مى شود: مسجد كعبه، مسجد من و مسجد ايليا (در شهر بيت المقدس).
41 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس با طهارت بيرون شود و قصدى جز آمدن به اين مسجد مرا نداشته باشد تا در آن نماز بخواند، مانند انجام حج است.
د ـ فضيلت نماز در آن
42 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله :
يك نماز در مسجد من برابر با هزار نماز در مساجد ديگر است، بجز مسجد الحرام.
43 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : يك نماز در اين مسجد من بهتر از هزار نماز در غير آن است، مگر مسجدالحرام.
44 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز در مسجد من برابر با ده هزار نماز در مساجد ديگر است، مگر مسجد الحرام كه نماز در آن با صد هزار نماز برابرى مى كند.
45 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز شخص در خانه اش، برابر همان يك نماز است ... نمازش در مسجد من برابر پنجاه هزار نماز است و نمازش در مسجد الحرام با صد هزار نماز برابر است.
46 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : هر كس در مسجد من چهل نماز بخواند، بى آن كه حتّى يك نماز از او فوت شود، براى او برائت از دوزخ و نجات از عذاب نوشته مى شود و از نفاق هم پاك مى شود.
47 ـ امام صادق عليه السّلام : در اين مسجد تا مى توانيد زياد نماز بخوانيد كه برايتان بهتر است و بدانيد كه گاهى شخص، در كار دنيا زرنگ است و مى گويند: فلانى چه قدر هوشمند است، پس چگونه خواهد بود كسى كه در كار آخرتش زرنگ باشد!
48 ـ ابوبكر حضرمى: امام صادق عليه السّلام مرا دستور داد تا مى توانم در مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله زياد نماز بخوانم و فرمود: چنين نيست كه هر وقت بخواهى بتوانى.
49 ـ عمّار بن موسى ساباطى: از امام صادق عليه السّلام درباره نماز در مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله پرسيدم كه آيا مثل نماز در شهر مدينه است؟ فرمود: نه، چون كه نماز در مسجد رسولِ خدا صلّى الله عليه و آله برابر هزار نماز است و نماز در مدينه مثل نماز در شهرهاى ديگر است.
هـ ـ تمام خواندن نماز در آن
50 ـ امام صادق عليه السّلام :
در چهار جا نماز تمام است: در مسجد الحرام، مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله ، مسجد كوفه و حرم امام حسين عليه السّلام .
و ـ آداب آن
51 ـ امام صادق عليه السّلام :
هرگاه وارد مسجد شدى، اگر بتوانى (در مدينه) سه روز بمانى: چهار شنبه، پنج شنبه و جمعه، پس روز چهارشنبه بين قبر و منبر ، كنار ستونى كه نزديك قبر است نماز بخوان و كنار آن دعا بخوان و از خداوند، هر حاجتى را كه در كار آخرت يا دنيا مى خواهى بطلب. روز دوم كنار ستون توبه و روز سوّم كنار جايگاه پيامبر صلّى الله عليه و آله مقابل ستونى كه خلوق[5] آن زياد است، پس نزد اين ستون ها براى هر حاجتى خدا را مى خوانى و اين سه روز را روزه مى گيرى.
52 ـ امام صادق عليه السّلام : اگر سه روز مدينه ماندى، اوّلين روزش، چهارشنبه را روزه بگير و شب چهارشنبه كنار ستون ابولبابه ـ يعنى ستون توبه ، كه ابولبابه خود را به آن بست تا آيه اى نازل شد و پذيرش عذر او را از سوى آسمان اعلام كرد ـ نماز مى خوانى و روز چهارشنبه كنار آن مى نشينى. سپس شب پنج شنبه نزد ستونى كه نزديك جايگاه پيامبر صلّى الله عليه و آله است آمده، شب و روز خود را مى گذرانى و روز پنج شنبه را روزه مى گيرى. اگر بتوانى در اين سه روز با كسى حرف نزنى، چنين كن، مگر در حدّ ناچارى. و جز براى نياز، از مسجد بيرون نروى و اگر بتوانى نه شب و نه روز نخوابى چنين كن، چرا كه همه اين ها فضيلت به شمار مى آيد. سپس روز جمعه خدا را حمد و ثنا كن، بر پيامبر صلّى الله عليه و آله درود فرست و حاجت خويش را بطلب و از خواسته هايت اين باشد:
«خدايا هر حاجتى كه به درگاهت داشتم، چه به طلب و خواستن آغاز كرده ام يا نه، از تو طلبيده ام يا نه، خدايا من در بر آمدن حاجتهايم، چه كوچك و چه بزرگ، به وسيله پيامبرت، پيامبر رحمت، حضرت محمد صلّى الله عليه و آله ، به تو روى مى آورم».
پس يقيناً سزاوار آنى كه به خواست خدا حاجتت برآورده شود.
53 ـ امام صادق عليه السّلام : هرگاه از دعا نزد قبر پيامبر صلّى الله عليه و آله فارغ شدى، نزد منبر برو و به آن دست بكش و دو قبّه پايين را بگير وچشم ها و صورتت را به آن بمال، كه مى گويند شفاى چشم است و نزد آن بايست و خدا را حمد و ثنا بگو و حاجتت را بخواه، كه پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: ميان منبر و خانه ام بوستانى از بوستان هاى بهشت است و منبر من روى دريچه اى از دريچه هاى بهشت قرار دارد ـ و تُرعه همان درِ كوچك است ـ سپس نزد جايگاه پيامبر صلّى الله عليه و آله آمده هر قدر كه بخواهى در آن جا نماز مى خوانى. هرگاه وارد مسجد شدى بر پيامبر صلّى الله عليه و آله صلوات بفرست و چون خارج شدى نيز چنين كن و در مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله زياد نماز بخوان.
54 ـ امام صادق عليه السّلام : بهترين جاى مسجد پيامبر كه در آن نماز خوانده شود، نزديك قبر است. هرگاه وارد مدينه شدى غسل كن، به مسجد برو، به قبر پيامبر صلّى الله عليه و آله آغاز كن، كنار آن بايست، بر پيامبر صلّى الله عليه و آله سلام بده و به رسالت او و ابلاغ رسالت گواهى بده و بر او زياد صلوات بفرست و هر چه كه خدا برايت گشايش دهد، در آن جا دعا بخوان.

پانوشت ها

(1) مُدّ و صاع، پيمانه و واحد وزن در عربى است.
(2) حرّه به تپه ها و منطقه هاى سنگلاخ گفته مى شود.
(3) نوعى گياهِ خشك سبز، گورگياه (فرهنگ لاروس).
(4) مقصود از ذراع مكسّر، يا حاصلضرب طول و عرض است، يا مقصود آن است كه ذراعى معمولى كه شش مشت است كه يك مشت كمتر از ذراعِ شاهى است.
(5) از عطرياتى كه از زعفران و جز آن مى گيرند، اغلب زرد يا سرخ است.

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo