پروتکل شماره 6
- می خواهيم به انحصار ثروتهای عظيم، منابع و كالاهايی كه جوامع غيريهودی درآينده به مقياس وسيعی به آنها متكی خواهند شد، دست بزنيم تا اينكه اين جوامع را پس از شكست سياسی با شكست اقتصادی نيز مواجه سازيم.
- اقتصاددانانی كه اكنون در اين جلسه حضور دارند، اهميت موضوع را به خوبی می توانند دريابند.
- با تمام روشهای ممكن، بايد اهميت حكومت قدرتمندمان را به همگان گوشزد نماييم و اعلام كنيم كسانی كه به حكومت جهانی ما تسليم شوند، از حمايتمان برخوردار خواهند شد.
- «اريستوكراسی ِ غيرصهيونيستی» از اين پس قدرت سياسی ندارد و بايد آن را مرده تلقی كرد. ولی به سبب داشتن زمين و خودكفايی مواد غذايی می توانند به عنوان خطری بزرگ ما را تهديد كند. لذا بايد به هر قيمتی كه شده آنها را ازداشتن زمين محروم كنيم. برای وصول به اين هدف، بايد مالياتهای سنگين به زمينها ببنديم و وضعی پيش آوريم كه زمينداران املاك خود را برای گرفتن قرض، در گرو طلبكاران بگذارند. به كمك چنين تدابيری زمين داران بدون قيد و شرط تسليم ما خواهند شد.
- اريستوكراتها كه خصلتاً به قناعت عادت نكرده اند و به سرمايه اندك راضی نمىشوند، خيلی زود از بين می روند.
ما غير صهيونيستها را استثمار مىكنيم
- همزمان با اقداماتی كه (در مورد زمينداری) در بالا ذكر كرديم، صنعت را نيز به انحصار خود درمىآوريم. البته در مراحل نخست صنعت را در يك حالت تعادلی قرار مىدهيم و از انحصار شديد در مراحل اوليه خودداری مىكنيم. غرض ما ازحالت تعادل اوليه آن است كه صنعت و مآلاً سرمايه در بخش خصوصی متمركز گردند و بانكهای خصوصی به وجود آيند. زمينها از گرو طلبكاران بيرون آمده و به گرو بانكها درآيند. آنچه كه ما مىخواهيم اين است كه هم ماحصل كار كارگر و هم بازده زمين هردو به چنگال صنعت بيفتند و بدينسان تمام پولهای جهان نزد ما ذخيره شود و غيريهوديها، طبقه كارگر و زحمتكش جامعه را تشكيل دهند و بدون قيد و شرط تسليم ما شوند. در چنين شرايطی اگر به خاطر منافع ديگری تسليم ما نشوند، لااقل به خاطر آنكه درآمدی داشته باشند و بتوانند زنده بمانند، تسليم ما خواهند شد.
- برای آنكه بتوانيم صنعت غيريهوديان را به كلی نابود كنيم، علاوه بر انحصارطلبی، تجمل پرستی را رايج مىكنيم و نيازهای كاذب مردم را افزايش مىدهيم. اقدام ديگر ما اين است كه مزد كارگرهارا بالا مىبريم به طوری كه اين افزايش دستمزد هيچگاه به سود آنها تمام نشود. چاره اين كار آن است كه بهای ارزاق عمومی را بالا ببريم و گناه اين گرانی را به گردن كاهش فرآورده های كشاورزی و دامی بيندازيم. در عين حال به شيوه بسيار زيركانه ای ميزان توليد را كاهش مىدهيم. بدين معنی كه اعتياد و هرج و مرج طلبی و كمكاری را در ميان كارگران رواج مىدهيم و به مدد شيوه های گوناگون، صحنه زمين را از وجود متخصصان و تحصيل كرده های غيريهودی پاك مىكنيم تا ميزان توليد كاهش پيدا كند.
- پيش از آنكه غيريهوديان به فهم حقايق نايل شوند و مشكلات را دريابند، ما به موقع عمل مىكنيم. فىالمثل زيرپوشش هواخواهی از طبقه كارگر و به ياری اصول اقتصاد سياسی كه تئورىهای ما بر آنها مبتنی است، تبليغات دامنه داری به راه مىاندازيم و آنگاه از نيروی كارگر به سود خويش بهره برداری مىكنيم.