موسس حوزه، پايه گذار مبارزه با اسرائيل |
بحران اسرائيل هر روز وارد مرحله جديدي مي شود و تقابل اين رژيم با اسلام به شکل علني بر همگان آشکار شده است. در اين بين اين سوال جدي مطرح است که علماي اسلام در مقابل سازماندهي اين رژيم در گذشته چه اقدامي انجام داده اند و اصولا تا چه اندازه توانسته اند ماهيت آن را شناخته و به پيکارش روند؟
در اين يادداشت به تشريح نوع برخورد حضرت آيت الله شيخ عبدالکريم حائري يزدي موسس حوزه علميه قم پرداخته و سعي شده است پاسخي روشن ارائه شود. نکته قابل توجه اين است که زندگي مرحوم موسس در زماني بوده است که زمزمه شکل گيري يک تشکل يهودي در دنيا علني نشده بود و حتي بسياري از سياسيون و متفکران جهان عرب نيز از اين موضوع بي اطلاع بودند.
در كارنامه سياسي مرحوم آيت الله مؤسس حوزه عمليه قم، نقاط درخشاني وجود دارد كه تأثيرات شگرف تصميمات آيت الله حايري را نمايان مي سازد.
در سال 1933 (1312) استعمار انگليس با حمايت از صهيونيستها و سركوب مسلمانان، زمينهاي فلسطينيان را از دست آنان خارج و به يهوديان مهاجر واگذار ميكرد. در حقيقت انگلستان با غصب زمينهاي فلسطينيان و ساكنان اصلي آن، در فراهم آوردن مهاجرت يهوديان نقش اصلي را ايفا كرد. در همين زمان بود كه آيت الله شيخ عبدالكريم حايري و به تبع وي ساير روحانيون ايران براي دفاع از مردم فلسطين دست به كار شدند.
يكي از اين مسايل ، واكنش آيت الله حايري يزدي به تصميم دولت انگليس در الحاق كشور فلسطين به مستمرات خود و اعطاي اين سرزمين به يهوديان و دولت صهيونيسم است.
در بحبوحه جنگ جهاني اول، دولت استعمارگر انگليس با دولت فرانسه، در سال 1916 (1295ش) قراردادي را امضا كردند كه به« موجب آن، اين دو كشور پيش از پايان جنگ، ميراث امپراتوري عثماني را در خاورميانه ميان خود تقسيم كردند. (1)
بعد از رسمي كردن تسلط انگليس بر فلسطين، به علت پيوندي كه دولت استعماري انگليس با يهوديان داشت، در سال 1922 با تنظيم لايحه سرپرستي فلسطين و ارسال آن به جامعه ملل به اهداف و تعهدات خود با صهيونيستها جامه ي عمل پوشاند. هنگامي كه تعهد بين اين دو فاش شد، همواره در ميان ساكنين مسلمان و اعراب مناطق اشغالي با دولت انگلستان و صهيونيستها نبردها و مبارزاتي خونين به وقوع پيوست.
در سال 1933 (1312) استعمار انگليس با حمايت از صهيونيستها و سركوب مسلمانان، زمينهاي فلسطينيان را از دست آنان خارج و به يهوديان مهاجر واگذار ميكرد. در حقيقت انگلستان با غصب زمينهاي فلسطينيان و ساكنان اصلي آن، در فراهم آوردن مهاجرت يهوديان نقش اصلي را ايفا كرد. در همين زمان بود كه آيت الله شيخ عبدالكريم حايري و به تبع وي ساير روحانيون ايران براي دفاع از مردم فلسطين دست به كار شدند.
حركت اصلي مؤسس حوزه در اين زمان، ارسال نامهاي به رضا شاه بود. آيت الله حايري در ديماه 1312 اين نامه را توسط آيت الله سيد محمد بهبهاني به رضا شاه ارسال كرد. چرا كه « وي فرزند سيدعبدالله بهبهاني رهبر مشروطيت بود و به علت روابطي كه با رضاخان داشت، ميان علما و شاه و دربار نقش واسطه را ايفا کرده و مورد احترام شاه بود.» (2)
متن تلگراف آيت الله شيخ عبدالکريم حائري يزدي به رضاخان چنين است: «حضور مبارك اعليحضرت شاهنشاهي خلدالله ملكه. بعد از دعاگويي صميمي، امروزه مسلمين در اين هجوم يهود به فلسطين و بيتالمقدس مستغيث به آن يگانه حامي است و چشم همگي به الطاف خاصه ملوكانه است. اميد به اعانت پروردگار جل و علا اين غايله مهم با توجهات خاصه مرتفع، موجب مزيد دعاگويي اين ضعيف و عامه مسلمين گردد.الاحقر عبدالكريم حائري. » (3)
البته آيت الله شيخ عبدالكريم شرط كرده بود كه اين نامه در جرايد نيز درج شود كه به تفصيل بدان خواهيم پرداخت.
موضوع تلگراف آيت الله حائري توسط آيت الله بهبهاني در تاريخ 7 دي 1312 يعني آخرين روزهاي 1933 به اطلاع نخستوزيري ميرسد. متن آن چنين است:
« به عرض ميرساند با تقديم عرض دعاگويي مصدع است از طرف حضرت آيت الله اقاي حاج شيخ عبدالكريم و جملهاي از وجوه علماي اعلام قم دامت بركاتهم، تلگرافاً راجع به فلسطين، تظلماتي به حضور مبارك اقدس شاهنشاهي خلدالله سلطانه شده است و صورتشان را سركار آيت الله معظم براي حقير فرستادهاند اينك تقديم ميشود و در صورتي كه مقتضي بدانند مقرر فرماييد در جرياد نشر شود. شايد اين چند روزه از ساير ولايات هم قريب به همين مضامين مخابراتي شود. به نظر قاصر حقير درج آنها در جرايد بيمناسبت نيست. ديگر موكول به تصويب حضرت اشرف عالي است. الاحقر محمد موسوي بهبهاني.» (4 )
براي روشن شدن اهميت نامه آيت الله شيخ عبدالكريم حايري، نياز است به شکل خلاصه فضاي اختناق و حساس آن زمان تبيين شود و سپس به شرح ابعاد مختلف نامه بپردازيم.
«درست در سال ورود آيت الله حايري به قم و بنا نهادن پايههاي حوزه، رضاخان با كودتاي سيد ضياءالدين طباطبايي وارد تهران شد و اوضاع سياسي اجتماعي كشور، به يكباره تغيير كرد و باگذشت اندك زماني رضاخان با توسل به چند مانور سياسي، ماهرانه به سلطنت رسيد، همزماني دو واقعه مهم، يعني تأسيس حوزه علميه قم به منظور مستحكم نمودن پايههاي ديني در كشور توسط يكي از مراجع بزرگ و به قدرت رسيدن رضاخان و اعمال ديكتاتوري و برچيدن بساط مشروعيت از سري ديگر، موجبات مقابله شديد (رهبري ديني) و (مركز قدرت) را فراهم ساخت. با استقرار و تثبيت سلطنت پهلوي، دوره ي اجراي سياستهاي نو استعمار انگليس فرا رسيد و سياست مذهبزدايي و استحاله فرهنگي از طريق اشاعه فرهنگ تجددگرايي غربي، در دستور كار هيأت حاكمه قرار گرفت» (5) . قانون متحد الشكل شدن لباس، ممنوعيت پوشيدن لباس روحانيت، كشف حجاب و مبارزه علني با مظاهر مذهبي و ديني يكي از اين برنامهها بود. در چنين شرايطي هرگونه حركت نسنجيده آيت الله حايري يزدي ميتوانست جرقهاي بر باروت آماده انفجار رضاخان باشد. آيت الله حايري با درايت و سياست خاص خود سعي كرد از انهدام حوزه علميه جلوگيري نمايد و پايگاه علمي ـ مذهبي حوزه را از دخالتها و تهاجمات رژيم سالم نگه دارد. آيت الله اراكي در اين باره ميگويد: «چنانچه كوچك ترين حركتي از يك گوشه اين مملكت پيدا ميشد، رضاخان فوري مجرم را يا تبعيد ميكرد يا به دار ميكشيد. حاج شيخ در همچون معركهاي واقع شده بود و چارهاي غير از اين كه صبر كند نداشت.در كف شير نر خونخوارهاي غير تسليم و رضا كو چارهاي » (6)
بر اين اساس، حفظ حوزه علميه اولويت نخست مؤسس حوزه بود و بالاجبار در چند موضوع بسيار مهم كه با اصل دين در ارتباط بود دخالت كرد. يكي از آنها مبارزه علني رضاخان با روحانيت و ديگري مسأله كشف حجاب بود. آيت الله حايري معتقد بود كه اين دو مساله به اساس دين و مذهب مربوط ميشود و هدف رضاخان بركندن ريشه اسلام است.
با توجه به مقدمه فوق، اهميت حركت آيت الله شيخ عبدالكريم حايري در ارسال نامه به رضاخان و درخواست واكنش در قبال مسأله فلسطين بيشتر نمودار ميشود. به جرأت ميتوان گفت كه آيت الله شيخ عبدالكريم حايري، مقابله با اشغال سرزمين فلسطين را از مهم ترين امور دين و هم رديف با مسأله حجاب ميدانست.
احمد نجمي صادق
منابع:
1. فرهنگ جامع سياسي ص 548
2. جريانها و سازمانهاي مذهبي سياسي ايران ص 248
3. سازمان اسناد ملي ايران – اسناد وزارت امور خارجه شماره تنظيم 12-102600
4. بررسي عملکرد سياسي آيت الله حائري ص 344
5. موسس حوزه ص 87
6. تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي ص 65
منبع: تبیان