نخستين گام
وقتى پيامبر اكرم (ص) آن همه استقبال و شادى و شادمانى را از مردم مدينه ديد، اولين كارى كه كرد اين بود كه، طرح ساختن مسجدى را براى مسلمانان پى افكند. مسجد تنها محلى براى خواندن نماز نبود. در مسجد تمام كارهاى قضائى و اجتماعى مربوط به مسلمانان انجام مىشد. مسجد مركز تعليم و تربيت و اجتماعات اسلامى از هر قبيل بود. شعرا اشعار خود را در مسجد مىخواندند.
مسلمانان در كنار هم و پيامبر اكرم (ص) در كنار آنها با عشق و علاقه به ساختن مسجد پرداختند. پيامبر اكرم (ص) خود سنگ بر دوش مىكشيد و مانند كارگر سادهاى كار مىكرد.
اين مسجد همان است كه اكنون با عظمت برجاست و بعد از مسجد الحرام، دومين مسجد جهان است. پيامبر بين دو قبيله "اوس" و "خزرج" كه سالها جنگ بود، صلح و آشتى برقرار كرد. بين "مهاجران" و مردم مدينه كه مهاجران را در خانههاى خود پذيرفته بودند يعنى "انصار"، پيمان برادرى برقرار كرد. پيامبر (ص)، توحيد اسلامى و پيوند اعتقادى و برادرى را جايگزين روابط قبيلگى كرد.
با منشورى كه صادر فرمود، در حقيقت "قانون اساسى" جامعه اسلامى را در مدينه تدوين كرد و مردم مسلمان را در حقوق و حدود برابر اعلام فرمود. طوايف يهود را كه در داخل و خارج مدينه بسر مىبردند امان داد.
بطور خلاصه، پيامبر (ص) از مردمى كينه توز، بى خبر از قانون و نظام اجتماعى و گمراه، جامعهاى متحد، برادر، بلند نظر و فداكار بوجود آورد. بتدريج از سال دوم برابر حملات دشمنان اسلام، اقدامات رزمى و دفاعى صورت گرفت.