شهید آوینی
مهاجرت‌ به‌ حبشه‌

در سال‌ پنجم‌ از بعثت‌ يك‌ دسته‌ از اصحاب‌ پيغمبر كه‌ عده‌ آنها به‌ 80 نفر مى‌رسيد و تحت‌ آزار و اذيت‌ مشركان‌ بودند، بر حسب‌ موافقت‌ پيامبر (ص‌) به‌ حبشه‌ رفتند. حبشه‌، جاى‌ امن‌ و آرامى‌ بود و نجاشى‌ حكمرواى‌ آنجا مردى‌ بود مهربان‌ و مسيحى‌. مسلمانان‌ مى‌خواستند در آنجا ضمن‌ كسب‌ و كار، خداى‌ را عبادت‌ كنند. اما در آنجا نيز مسلمانها از آزار مردم‌ مكه‌ در امان‌ نبودند.

مكى‌ها از نجاشى‌ خواستند مسلمانان‌ را به‌ مكه‌ برگرداند و براى‌ اينكه‌ پادشاه‌ حبشه‌ را به‌ سوى‌ خود جلب‌ كنند هديه‌هايى‌ هم‌ براى‌ وى‌ فرستادند. اما پادشاه‌ حبشه‌ گفت‌: اينها از تمام‌ سرزمينها، سرزمين‌ مرا برگزيده‌اند. من‌ بايد تحقيق‌ كنم‌، تا بدانم‌ چه‌ مى‌گويند و شكايت‌ آنها و علت‌ آن‌ چيست‌؟ سپس‌ دستور داد مسلمانان‌ را در دربار حاضر كردند. از آنها خواست‌ علت‌ مهاجرت‌ و پيامبر خود و دين‌ تازه‌ خود را معرفى‌ كنند.

جعفر بن‌ ابيطالب‌ به‌ نمايندگى‌ مهاجرين‌ برخاست‌ و چنين‌ گفت‌: "ما مردمى‌ نادان‌ بوديم‌. بت‌ مى‌پرستيديم‌. از گوشت‌ مردار تغذيه‌ مى‌كرديم‌. كارهاى‌ زشت‌ مرتكب‌ مى‌شديم‌. حق‌ همسايگان‌ را رعايت‌ نمى‌كرديم‌. زورمندان‌، ناتوانان‌ را پايمال‌ مى‌كردند. تا آن‌ گاه‌ كه‌ خداوند از بين‌ ما پيامبرى‌ برانگيخت‌ و او را به‌ راستگويى‌ و امانت‌ مى‌شناسيم‌. وى‌ ما را به‌ پرستش‌ خداى‌ يگانه‌ دعوت‌ كرد. از ما خواست‌ كه‌ از پرستش‌ بتهاى‌ سنگى‌ و چوبى‌ دست‌ برداريم‌. و راستگو، امانتدار، خويشاوند دوست‌، خوشرفتار و پرهيزگار باشيم‌. كار زشت‌ نكنيم‌.

مال‌ يتيمان‌ را نخوريم‌. زنا را ترك‌ گوئيم‌. نماز بخوانيم‌. روزه‌ بگيريم‌، زكوة‌ بدهيم‌، ما هم‌ به‌ اين‌ پيامبر ايمان‌ آورديم‌ و پيرو او شديم‌. قوم‌ ما هم‌ به‌ خاطر اينكه‌ ما چنين‌ دينى‌ را پذيرفتيم‌ به‌ ما بسيار ستم‌ كردند تا از اين‌ دين‌ دست‌ برداريم‌ و بت‌ پرست‌ شويم‌ و كارهاى‌ زشت‌ را دوباره‌ شروع‌ كنيم‌.

وقتى‌ كار بر ما سخت‌ شد و آزار آنها از حد گذشت‌، به‌ كشور تو پناه‌ آورديم‌ و از پادشاهان‌ تو را برگزيديم‌. اميدواريم‌ در پناه‌ تو بر ما ستم‌ نشود". نجاشى‌ گفت‌: از آياتى‌ كه‌ پيامبر (ص‌) بر شما خوانده‌ است‌ براى‌ ما هم‌ اندكى‌ بخوانيد.

جعفر آيات‌ اول‌ سوره‌ مريم‌ را خواند. نجاشى‌ و اطرافيانش‌ سخت‌ تحت‌ تأثير قرار گرفتند و گريه‌ كردند. نجاشى‌ كه‌ مسيحى‌ بود گفت‌: به‌ خدا قسم‌ اين‌ سخنان‌ از همان‌ جايى‌ آمده‌ است‌ كه‌ سخنان‌ حضرت‌ عيسى‌ سرچشمه‌ گرفته‌. سپس‌ نجاشى‌ به‌ مشركان‌ مكه‌ گفت‌: من‌ هرگز اينها را به‌ شما تسليم‌ نخواهم‌ كرد. كفار قريش‌ از اين‌ شكست‌ بى‌ اندازه‌ خشمگين‌ شدند و به‌ مكه‌ باز گشتند.

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo