حکومت زمینه‌ساز ظهور
حکومت زمینه‌ساز ظهور

بلال نعيم

از جمله اخبار و روايات قطعي مورد تأكيد، وقوع انقلاب بزرگ و الهي در اين عالم، بر روي اين زمين ـ در آخرالزمان ـ به منظور برپايي حكومتي الهي و جهان‌شمول مي‌باشد كه اين امر تنها با ايجاد حكومتي عادلانه و مبتني بر ارزش‌ها و آموزه‌هاي روان و مطابق فطرت بشريت به وسيلة حضرت امام مهدي(ع) به وقوع خواهد پيوست، تا آن حضرت قسط و عدل را در سراسر زمين پس از آن كه ظلم و ستم همه جا را فرا گرفت، مستقر سازد.
تشكيل اين حكومت به معناي براندازي هر نوع حكومت ديگري جز حاكميت خداوند است، و آن در جهت اصلاح و هدايت بشريت از مسير انحرافي به مسير مستقيم و از بين بردن خطاها و زشتي‌ها و انحرافات و فساد موجود در اين عالم حركت مي‌كند. آن حكومت در حقيقت حدفاصل (برزخ) ميان اين دنيا و عالم آخرت مي‌باشد، زيرا پس از تشكيل چنين حاكميت الهي در اين جهان، حكومت دنيا هرگز دوباره در دست انسان و بشر [غيرالهي] قرار نخواهد گرفت.

فالله يحكم لا معقّب لحكمه.1

پس خداوند [بر اين جهان] حكم‌فرما مي‌شود و هيچ كس پس از او حاكم نخواهد گشت.


شرايط زمينه‌ساز انقلاب بزرگ
گرايش عمدة بشريت قبل از وقوع آن انقلاب بزرگ، گرايش تحريف شده‌اي به سوي خاك و ماديات ـ به جاي سوق به سمت پروردگار بخشنده ـ مي‌باشد، كه نشان از بازگشت انسان به پَست‌ترين پَست‌ها مي‌دهد. در نتيجه اين گرايش انحرافي بشري، نياز به اصلاح دارد، كه البته امكان تحقيق آن بدون ايجاد مقدماتي سخت و طاقت‌فرسا ميسر نمي‌گردد. به خصوص كه اين اصلاح روح‌ها، قلب‌ها، جان‌ها و عقل‌ها و همچنين آثار و نتايج گسترده ناشي از خطاها و لغزش‌هاي فراوان مردم را در بر مي‌گيرد. از سوي ديگر نياز به تجديد بنا و اصلاح مسير بشر و به طور كلي هر انساني آن را شكل مي‌دهد. به همين دليل خداوند سبحان و متعال ضروري ديد تا ابعاد و زمينه‌هاي مناسبي را براي اين تغيير عظيم در زمين فراهم آورد آن موارد را مي‌توان چنين دسته‌بندي كرد:

1. ابعاد و جنبه‌هاي زمينه‌سازي؛

2. وقوع رخدادهاي طبيعي؛

3. از بين رفتن نظام‌هاي جهاني؛

در آغاز سخن پيرامون حكومت زمينه‌ساز مطلب محوري كه بايد عنوان نخست را براي آن در نظر گرفت «ابعاد و جنبه‌هاي زمينه‌ساز حكومت امام مهدي(عج)» است كه نقش آماده‌سازي، بسيج‌كنندگي و فراهم ساختن شرايط مناسب و نيروهاي لازم و مورد نياز، به منظور ايجاد نهضت عظيم مهدويت در اين جهان و سراسر گيتي را ايفا مي‌كند.


ابعاد و جنبه‌هاي زمينه‌سازي
در اين موضوع ابعادي وجود دارد كه داراي مشخصات اجمالي و ويژگي‌هاي كلي است و از طرف ديگر ابعادي نيز هستند كه مشخص و تعريف شده‌اند. از جمله ابعاد نخست آن‌كه هر انسان مؤمني در اين دنيا به هدف انتشار فضيلت و بزرگي اسلام، حق و عدل و ارزش‌ها اقدام مي‌كند،‌ بلكه مي‌توان گفت، هر فردي كه در جهت تحقق انسانيت حقيقي زندگي مي‌كند، يا در صدد حمايت و تأييد آن است، نيز به گونه‌اي كارش را در خدمت شرع الهي بزرگ قرار داده است. در هر صورت تمامي اقدامات اصلاحي كه از جانب هر فرد يا گروهي انجام مي‌پذيرد منجر به آمادگي در برابر آن خيزش و قيام بزرگ مي‌شود.

اما همان‌طور كه گفتيم ابعاد و جنبه‌هاي مشخص و معيني نيز وجود دارد كه نقشي اساسي را در تشكيل حكومت امام(ع) دارا هستند. اين ابعاد و گرايش‌ها تعريف شده‌اند و ممكن است آنها را به «پرچم‌هاي حق» كه در آخرالزمان پديدار مي‌شوند و شعارها و اهداف و حركت پرخروش و بي‌محابايشان كه اسلامي و سرشار از ايمان و حقيقت مي‌باشد تطبيق كرد. در رأس اين پرچم‌ها مي‌توان از «پرچم‌هاي مشرق» يا «پرچم‌هاي سياه» يا «پرچم‌هاي خراسان» سخن گفت كه زمينه‌سازان و همواركنندگان اصلي حركت الهي براي تغيير جهان به شمار مي‌روند و از طريق برپايي «جمهوري اسلامي» در يكي از پايتخت‌هاي دنيا ـ كه لانة استعمار و مركز اجراي نقشه‌هاي آن بوده است ـ به اين مهم دست مي‌يابند كه اين همان «نظام اسلامي ايران» مي‌باشد.


زمينه‌سازي در حكومت ايران

1. جنبة تحقق و استمرار؛
2. جنبة حضور فرد و اسوه [رهبر]؛
3. جنبة ايجاد و انتشار نور [در عالم].



1. جنبة تحقق و استمرار

به مجرد وقوع انقلاب اسلامي ايران در عصر حاضر و در شرايطي كه هيچ كس امكان وقوع چنين رخدادي را ـ چه از نقطه‌نظر مادي و چه از لحاظ بررسي‌هاي سياسي منطقه نمي‌داد، و در زماني كه فساد به آشكارترين صورت دنيا را فرا گرفته و نيز خود ايران به يكي از مراكز اصلي آن تبديل شده بود، اين واقعه مانند زلزله‌اي وجدان‌ها و ضميرها را لرزاند و نسبت به [درك] وجود، حضور نيروها و اقدامات «عالم غيب» و اثر آن بر «عالم شهادت» سهم بسزايي ايفا كرد و بشريت و انسان‌ها را متوجه عالمي كرد كه نزديك بود آن را كاملاً به فراموشي بسپارند؛ عالمي كه به طور كامل از آن غافل شده بودند. او خداوند است كه وجود دارد و مراقب و مسلط است و او ابا دارد و از شأن او به دور است از اينكه يكي از آفريده‌هاي اصلي خود ـ كه همان دنيا است ـ را به حال خود رها كند تا ستمكاران و مجرمان و مستكبران شورش كنند؛ و او [در اين هنگام] با قدرت و قوت خويش بر جهان مملو از پستي و فساد، قطعه كوچكي از پاكي و ربوبيت و انوار خود را به رغم وجود و ابهت و عظمت تمامي مستكبران ايجاد مي‌نمايد.

حال، اگر صِرف وقوع اين انقلاب، زمينه‌ساز ظهور غيب الهي باشد، پس از اوج‌گيري و شدت يافتن و امتداد آن چگونه صورت مي‌گيرد، و چگونه به رغم وجود مكرها و نيرنگ‌هايي كه طراحي و عملي، و جنگ‌هايي كه برپا مي‌شوند از اين انقلاب حفاظت به عمل مي‌آيد؟

البته، به درستي كه اين واقعه زمينه‌سازي تجلي غيب و زمينه‌سازي ظهور امام مهدي(ع) مي‌باشد.


2. حضور شخص اسوه [رهبر]

همانا رخسار نوراني و وجود والا و برجسته رسول اكرم(ص) و امامان اهل بيت(ع) از ديدگان جهانيان و حتي مسلمانان و بلكه مؤمنان حقيقي ناپديد گشت؛ هر چند اين غيبت و ناپديد شدن، در واقع از مقابل ديدگان آدميان بود، نه از عالم دنيا؛ زيرا در غير اين صورت، انهدام و تخريب دامن دنيا را فرا مي‌گرفت و آن را از بين مي‌برد. در هر صورت بشريت به رغم اختلاف‌هايشان مدت‌هاست كه از ديدن چهره‌اي نوراني «انسان كامل» همچون پيامبر يا جانشين وي محروم مانده بودند و صدها سال اينگونه بر آنان گذشته بود، همچنين آنان وجود شخصيتي كه الگو و نمونة كوچكي از چهرة كامل آن امام معصوم و غايب(ع) را مجسم سازد، درك نكرده بودند. لذا بروز و ظهور غيب و امداد الهي بر عالميان در وجود شخصيت امام خميني(ره) به مثابة زمينة پديدار گشتن چهرة نوراني و والاي امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ گرديد؛ و الگويي كه امام خميني(ره) در زمينة سير و سلوك ، عبادت، عرفان و اخلاق و جهاد ارائه كرد، به نزديك شدن تصوير امام معصوم در اذهان و انديشة مردم كمك كرد.

به عبارت ديگر انقلاب اسلامي ايران نمونة كوچكي از آن قيام بزرگ، و امام خميني(ره) خود نشانة كوچك شده‌اي از آن امام معصوم، هر دو، به آماده‌سازي و زمينه‌سازي براي وقوع آن واقعة بزرگ و مورد انتظار در آخرالزمان كمك نمود.


3. ايجاد و انتشار نور

انقلاب ايران در زماني رخ داد كه از اسلام جز نام و شعار و برخي عبادات و آداب و رسوم مذهبي، كه هيچ‌گونه اثري بر زندگاني ملت‌ها و نسل‌هاي مختلف نداشت، چيزي باقي نمانده بود. همانا وقوع اين انقلاب تغييري عظيم و برجسته در اسلام موجود و تحولي والا در اين مسير بر جاي نهاد. به جاي آن كه گرايش به اسلام به صورت ظاهري و غيرعملي بماند، به يكي از عناصر اساسي و مؤثر در تاريخ بشريت و انسان‌ها قرار گرفت و با نيروي عظيم و قدرت تمام وارد اين مقابله جهاني شد و حتي پس از مدت كوتاهي، بعد از اضمحلال «نظام كمونيستي» به دومين عامل تأثيرگذار در اين رويارويي تبديل شد. امروزه در جهان به صورت اساسي جز جهان مستكبر غرب و در رأس آن امريكا ـ از يك سو ـ و جهان اسلام و مستضعفان جهان و در رأس آن ايران ـ از سويي ديگر ـ قدرت و نيروي عظيمي وجود ندارد.

بله، اين انقلاب توانست به سرعت حيات را به اسلام و اسلاميان برگرداند وغباري را كه طي قرن‌ها آن را فرا گرفته بود، پاك سازد و اين انقلاب، اسلام را به نسل‌ها و ملت‌هاي مسلمان، همچون نوري تابناك و درخشنده كه تمامي مرزها و موانع و محدوديت‌ها را طي مي‌كند و عرصه‌هاي مختلفي را فرا مي‌گيرد ارائه داد.

با الهام از انقلاب ايران بود كه انقلاب ديگري با فاصلة صدها كيلومتر دورتر از آن به وقوع پيوست، و با كلام مبارك امام خميني(ره)، از امداد غيبي و بر اثر سخنراني‌ها و گفته‌ها و افكار و توجهات او «مقاومت اسلامي لبنان» روح و جان خود را از انقلاب ايران به ارمغان گرفت و با پشتيباني، تأييد و حمايت انقلاب ايران، اين مقاومت اوج گرفت و رشد كرد تا به نقطة امروز رسيد كه اولين پيروزي تاريخ در جنگ‌هاي اعراب و اسراييل و حتي مسلمانان با يهود را تحقق بخشيد؛ پيروزي كه آغاز ريشه‌كني ارتش صهيونيستي از سرزمين اشغال شده است. از امداد و الهامات (غيبي) انقلاب ايران و همچنين مقاومت لبنان، «انتفاضة اول» فلسطين شكل گرفت، و پس از آن «انتفاضة دوم» با قدرت و توان بيشتري به منظور تحقق اهداف و آرزوهاي فلسطينيان آغاز شد. بدين ترتيب همان طور كه وقوع انقلاب اسلامي در ايران توانست شاه را متواري سازد و آمريكا را بيرون براند، مقاومت اسلامي لبنان توانست اسراييل را فراري دهد و خارج سازد. سپس «انتفاضة اسلامي» در فلسطين شكل گرفت، انتفاضه‌اي كه اميد مي‌رود تا اشغال را به طور كامل از بين ببرد و پيروزي نهايي را محقق سازد، و قدس و مسجدالأقصي را به ياري و اذن خداوند متعال آزاد كند.

بنا بر تمامي آنچه گفته شد، اگر قيام بزرگ و مقدس امام خميني(ره)؛ كه انقلابي سهمگين، توفنده، اسلامي و سرشار از ايمان و يقين وي نبود، اين آثار محقق نمي‌گشت. همان انقلاب و درخت زيتون نه شرقي و نه غربي كه شعله‌ور و پابرجا باقي ماند، اگر چه مستقيماً با امامي معصوم پيوند و ارتباط نداشت. حال در نظر بگيريد اگر امام معصوم(ع)، خود ظهور كند و نور ولايتي كه همانند رحمت بر مؤمنان و آتش و عذاب بر كافران است را پراكنده سازد چگونه خواهد شد؟

انتشار نور انقلاب ايران، خود يكي از عوامل زمينه‌ساز ظهور امام زمان(عج) است، زيرا به صورت تدريجي به محو و از ميان بردن كامل ظلم از چهرة دنيا ياري مي‌رساند و اين تأثير به نزديكي تحقق وعدة الهي كه به شكل انتشار نور بر سراسر زمين و از بين بردن تمامي ستمكاران و تمامي اسباب و آثار آن نمايان خواهد شد، اشاره دارد.

پي‌نوشت:
٭ از مسئولان حزب‌الله لبنان.
1. سورة رعد (13)، آية 41.

ترجمه: ابرار اشرفي
ماهنامه موعود شماره 72

Logo
https://old.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamZaman/veladat/87/Sharaiet_ZamineSaz/Hokomat_Zohor1.aspx?&mode=print