شهید آوینی

 

مواضع سياسى اجتماعى امام سجاد - عليه السلام -در صحيفه سجاديه

دعاهاى صحيفه كه از جهتى راز و نياز با خداست ، در بعدى ديگر راز و رمزى ميان امام شيعيان اوست .
محتواى نيايشهاى صحيفه ، علاوه بر عقايد اصولى و مسائل اخلاقى ، به شكلى ظريف ترسيم گر بينش سياسى امام و موقعيت و شرايطى است كه حضرتش در آن بسر مى برده است .
عمده ترين موضوع مورد ادعاى شيعه از آغاز، مساله امامت و فضيلت اهل بيت پيامبر - صلى الله عليه وآله - و صلاحيت آنان براى خلافت بوده است و همين موضوع مهمترين مساله مورد انكار قدرتها و حكومتهايى بوده كه پس از پيامبر - صلى الله عليه وآله - تكيه بر مسند حكومت زدند و جز مدتى اندك - دوران خلافت على - عليه السلام - ائمه را از حق مسلمشان كه رهبرى امت در بعد حيات دينى و سياسى و اجتماعى بود، منع كردند!
امام سجاد - عليه السلام - همانند پدرش حسين ين على - عليه السلام - و جدش على بن ابى طالب - عليه السلام - از مقام امامت و جايگاه ائمه درنظام رهبرى امت دفاع كرد، اما نه با خطبه هاى آتشينى چون شقشقيه و نه با نهضت خونينى چون نهضت عاشورا، بلكه با با نيايشهايى كه چون نسيم سحرى جان شب زنده داران عصر تاريك اموى را به بيدارى و مقاومت فرا مى خواند واسرار شيعه را با آنان زمزمه مى كرد!
درودهاى مكرر بر خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله -
تاكيدى بر حقانيت بينش عقيدتى و سياسى شيعه پيامى كه در همه و يا بيشتر دعاهاى صحيفه حضور دارد و از چشم و ذهن هيچ خواننده اى مخفى نمى ماند، صلوات و درود بر پيامبر و خاندان اوست .
تكرار اين درودها قبل از مطرح ساختن هر آرزو و استدعا از درگاه خدا، تحليلها و تفسيرها متعددى را مى تواند به دنبال داشته باشد.
ما بدون اين كه ساير تحليلها را انكار كنيم بر اين باوريم كه تكرار صلواتها و اصرار امام بر مطرح ساختن نام خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله -، آن هم قبل از هر درخواست و حاجت خواهى از درگاه خدا، در بردارنده پيامى اعتقادى - سياسى است .
درستى اين اعتقاد آن گاه آشكارتر خواهد گشت كه عصر تحريك حاكميت امويان و اقدامهاى ضد علوى آنان را در جهت محوتشيع مورد توجه قرار گيرد.
در عصرى كه راويان وابسته به دربار و مغرض ، كرامتهايى دروغين براى حاكمان ناصالح مى تراشند و در خاموش ساختن نام و ياد خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله - و على - عليه السلام - تلاشى پيگير دارند، مطرح ساختن نام ائمه به عنوان اذكار مقدسى كه در استجابت دعاها نقش دارد و موجب جلب رحمت و غفران و فضل الهى مى شود، حركتى صرفا عبادى نيست بلكه عبادتى است سراسر سياست و مناجاتى است سراسر پيام و قيام .
افسوس كه بسيارى از اهل مناجات ، سر نهفته اين درودها را آن گونه كه بايد نيافتند و دعا صلوات را مايه انزوا و سكوت قرار دادند غافل از اين كه درود بر خاندان پيامبر - صلى الله عليه وآله - در عصرى كه امام مى زيست ، كوبنده ترين شعار عليه حاكميت غاصبان خلافت بود، شعارى كه موضع سياسى و بينش اعتقادى را در خود نهفته داشت .
تصريح امام به جايگاه سياسى ائمه - عليه السلام -
رب صل على اطائب اهل بيته الذين اخترتهم لامرك و جعلتهم ... حفظة دينك و خلفا ك فى ارضك و حججك على عبادك (586)
پروردگار! برپاكيزگان از خاندان پيامبران درود فرست ؛ آنان را كه براى امر دين و هدايت مؤمنان برگزيدى و ايشان را حافظ دين و جانشينان خويش در زمين و حجت بر بندگانت قرار دادى .
امام سجاد - عليه السلام - در اين عبارت به چند نكته اساسى تصريح كرده است :
1- الهى بودن منصب و مقام ائمه معصومين - عليه السلام - .
2- ويژگى ائمه و معصومين در ميان خاندان پيامبر و اين كه همه همسران و خويشاوندان پيامبر - صلى الله عليه وآله - از مرتبه طهارت و عصمت برخوردارند نبوده اند.
3- معصومين - عليه السلام - از خاندان پيامبران - صلى الله عليه وآله -، پس از آن حضرت پاسدار دين و ارزشهاى معنوى هستند.
4- معصومين - عليه السلام - علاوه بر رهبرى معنوى ، در نظام اجتماعى نيز برخوردار از مقام خلافت الهى هستند و تازمانى كه آنان در ميان امت هستند، رهبرى دين و دنياى مردم ، حق ديگران نيست .
افشاگرى امام عليه غاصبان خلافت
اللهم ان هذا المقام ((اى الخلافة )) لخلفائك و اصفيائك و مواضع امنائك فى الدرجة الرفيعة التى اختصصتهم بها قد ابتزوها... حتى عاد صفوتكم و خلفائك محرقة عن جهات اشراعك و سنن نبيك متروكة . (587)
خداياى ! اين مقام ((مقام خلافت و رهبرى و سياسى امت )) از آن جانشينان و برگزيدگان توست و در خور شخصيتهاى امينى است كه در جايگاه عالى ويژه خود قرار دارند، ولى اين مقام امامت ، مغلوب و مقهور شدند. حكم تو تغيير داده شد و كتاب توپشت سر قرار گرفت و واجبات تو از شيره اصيلش منحرف شد و روشهاى پيامبر - صلى الله عليه وآله - ترك گرديد!
ترويج امام على - عليه السلام - از آرمان حاكميت ائمه - عليه السلام -
اللهم .. و عجل الفرج و الرواح و النصر و التمكين و التاييدلهم .
بارالها! در فرا رسيدن فرج و گشايش دشواريها و نيز پيروزى وسر فرود آوردن مردم براى ائمه - عليه السلام - و قرار گرفتن امكانات در اختيار ايشان تعجيل نما!
امام سجاد - عليه السلام - در روزگار استبداد اموى و حرمان شيعه ، به شيعيان خود با اين پيامها مى آموزد كه روح انتظار اميد و آرمانخواهى را در خود زنده نگاه دارند و از درگاه خداوند اميد فرا رسيدن حاكميت حق و حكومت الهى را داشته باشند.
تاكيد امام - عليه السلام - بر پاسدارى از حريم دين و مقابله با باطل
اللهم صل على محمد و آله ، و وفقنا... للامر بالمعروف و لنهى عن المنكر و حياطة الاسلام ، و انتقاص الباطل و اذلاله و نصرة الحق و ان عز. (588)
معبود! بر محمد و خاندان او درود فرست و به ماتوفيق عطا كن براى امر به معروف و نهى ازمنكر و پاسدارى از اسلام و نكوهش و تضعيف باطل و ذليل ساختن آن و يارى در شرايطى كه حق مورد هجوم است .
حمايت از مظلوم و مقابله با ظالم
امام سجاد - عليه السلام - به گواهى تاريخ نه لحظه اى در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت نه از ايشان حمايت كرد نه حتى از حمايت مظلومان دريغ نمود ولى براى بيدار ساختن خفتگانى كه با مشاهده بى عدالتيها و جباريتها چشم بر هم مى نهادند و خود را به غفلت مى زند، با زبان دعا، به نكوهش ياوران ظلم و عناصر بى تفاوت در برابر بى عدالتيها پرداخته ، چنين بيان مى داشت :
اللهم انى اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره ،.. و من حق ذى حق لزمنى لمؤ من فلم اوفره . (589)
خداوند! من ازاين مظلومى برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را يارى نكرده باشم ، از درگاه تو پوزش مى طلبم ... و از هر حقى كه از ناحيه مومنى بر عهده من بوده است و من آن را به جا نياورده ام ، عذر مى جويم .
امام - عليه السلام - در نيايشى ديگر به خداوند چنين عرضه مى دارد:
و ذبنى عن التماس ما عند الفاسقين ، و ال تجعلنى للظالمين ظهيرا، و لا لهم على محو كتابك يدا و لا نصيرا. (590)
خداوندا! مرا از روى آوردن به فاسقان و اظهار نياز نزد آنان ، دور گردان و مرا ياور و پشتيبان ظالمان قرار مده و وسيله عملى ساختن اهداف خائنانه ستمكاران در محو قرآن مگردان .
هر چند خلافت را در دست ناصالحان مى بيند و حق رهبرى دينى و اجتماعى ائمه را مورد هجوم حكام مى داند اما از آنجا در بينش امام ، مساله اسلام و نكوهش و تضعيف باطل و ذليل ساختن آن و يارى حق در شرايطى كه حق مورد هجوم است .
امام سجاد - عليه السلام - به گواهى تاريخ نه لحظه اى در كنار ظالمان و حاكمان مستبد قرار گرفت ، نه از ايشان حمايت كرد و نه حتى از حمايت كرد و نه حتى از حمايت مظلومان دريغ نمود ولى براى بيدار ساختن خفتگانى كه با مشاهده بى عدالتيها و جباريتها چشم بر هم مى نهادند و خود را به غفلت مى زند، با زبان دعها، به نكوهش ياوران ظلم و عناصر بى تفاوت در برابر بى عدالتيها پرداخته ، چنين بيان مى داشت :
اللهم انى اعتذر اليك من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره ،... و من حق ذى حق لزمنى لمومن فلم اوفره . (591)
خداوند! من از اين كه مظلومى در برابر چشمان من مورد ستم قرار گرفته باشد و او را يارى نكرده باشم ، از درگاه تو پوزش مطلبم ... و از هر حقى كه از ناحيه مومنى برعهده من بوده است و من آن را به جا نياورده ام ، عذر مى جويم .
امام على - عليه السلام - در نيايشى ديگر به خداوند چنين عرضه مى دارد: و ذبنى التماس ما عند الفاسقين و لا تجعلنى للظالمين ظهيرا، و لا لهم على محو كتابك يدا و لا نصيرا. (592)
خداوند! مرا از روى آوردن به فاسقان و اظهار نياز نزد آنان ، دورگردان و مرا ياور و پشتيبان ظالمان قرار مده و وسيله عملى ساختن اهداف خائنانه ستمكاران در محو قرآن ، مگردان .
اهتمام امام به حفظ كيان سرزمينهاى اسلامى
امام سجاد - عليه السلام - هر چند خلافت را در دست ناصحان مى بيند و حق رهبرى دينى و اجتماعى ائمه را مورد هجوم حكام مى داند اما از آنجا كه در بينش امام ، مساله اسلام گسترش انديشه توحيدى و باورهاى اسلامى در راس اهداف سياسى مكتب امامت قرار دارد و اصولا مساله ولايت در جهت تاءمين صحيح همين اهداف مطرح شده است ، امام - عليه السلام - موضوع حاكمان جبار و ناصالح را از اصل پاسدارى از كيان اسلام و سرزمينهاى اسلامى جدا ساخته و به دليل تضادى كه با دستگاه سياسى حاكم دارد، خود را از ساير واقعيتهاى اجتماعى كنار نمى كشد و در برابر تحولات جارى جهان اسلام بى تفاوت نمى ماند، بلكه با صراحت هر چه تمامتر موضع خود را بيان مى دارد و در قبال عواملى كه مرزهاى سرزمين هاى اسلامى را تهديد مى كند، موضع مى گيرد و مسلمانان را براى پاسداراى از مرزهاى تهييج مى نمايد. دعاهاى امام براى مرزداران ، در حقيقت اعلاميه اى است براى بسيج مسلمانان به سوى مرزهاى براى مقابل با دشمنان خارجى اسلام و پايدارى از دستاوردهاى سياسى - نظامى مسلمانان .
اين بسيج در شرايطى صورت مى گيرد كه امام ، كمترين اعتماد و دلبستگى به دستگاه سياسى و دولتمردان عصرش ندارد، بلكه در ستيز كامل با آنان است . تشويق مسلمانان از سوى امام براى روى آوردن به جهاد و پاسدارى از مرزها، هر چند در ظاهر به تحكيم پايه هاى سياسى حكومت دولتمردان عصر كمك مى كند، اما امام با بينش سياسى ژرف خود و دلبستگى عميقى كه به اسلام دارد، دريافته است كه در شرايط حفظ كيان اسلام در اولويت نخست قرار دارد و با تداوم كيان جامعه اسلامى است كه مى توان به تعيين نوع حكومت و اصلاح حاكمان پرداخت . سخنان امام در اين زمينه سراسر روح و رهنمود و تهييج است .
حماسه اى كه در قامت نيايش ، محراب را با قيام كفر ستيزان و سجده و ركوع مناجاتيان پيوند داده است .
امام در بخشى از اين نيايش بيان داشته است :
اللهم صل على محمد آله ، و حصن ثغور المسلمين بعزتك ، و ايماتهما بقوتك و اسبغ واسبغ عطاياهم من جدتك اللهم صل على محمد و آله ، كو كصر عدتهم و اشحذاسلحتخم و احرس حوزتهم و امنع حومتهم و اكف جمعهم و دبر امرهم ... (593)
خداوند! بر محمد - صلى الله عليه وآله - و خاندانش درود فرست و به نيروى شكست ناپذيرت مرزهاى سرزمين مسلمان را استوار و نفوذناپذير گردان با توانگريت ، حاميان قلمرو سرزمينهاى اسلامى را توانايى بخش و عطاكن و از قلرو پايگاهشان حفاظت نما و به دژها و سنگرهايشان استحكام و پايدارى ده ! دلهايشان را الفت عطا كن و كارهايشان را تدبير نما و سامان بخش .
ترغيب و تشويق به جهاد
اللهم و ايما غاز غزاهم من اهل ملتك او مجاهد جاهد هم من اتباع سنتك لبكون دينك الاعيل و حزبك الاقوق و حظك الاوفى فلقفه اليسر و هيى له الامر.. (594)
خداوند! هر رزمنده مسلمانى كه به ستيز با مشركان و مهاجمان به قلمرو اسلام همت گمارد و يا هر جهادگرى كه در راستاى پيروى از دين به جهاد برخيزد تا اين كه دين توبرترى يابد و حزب تو تقويت شود و دستاوردها و منافع اسلام و امتها اسلامى كاملتر شود، خداوند! مشكلات را از پيش پايش ‍ بردار و راهش را هموار ساز و كارهايش را سامان بخش و پيروزى را برايش ‍ تضمين كرده ، يارانى شايسته براى اوتدارك كن ...
بزرگداشت روحيه جهاد و نبرد با دشمنان اسلام
اللهم و ايما مسلم اهمه امر الاسلام و احزنه تحرب اهل الشرك عليهم فنوى غزوى ، اوهم بجهاد فقعد به ضعف او ابطات به فاقة اواخره عنه حادث عنه حادث ... اوجب له ثواب المجاهدين ، و اجعله فى نظام الشهداء و الصالحين . (595)
معبود! هر مسلمانى كه نگران و دلمشغول كار اسلام و سرنوشت مسلمان است و از اين كه قواى شركت عليه مسلمانان بسيج شده اند، محزون و دل غمين مى باشد و تصميم به نبرد گرفته و يا عزم جهاد داده است ، اما برايش ‍ مشكلى ، كمبودى و يا حادثه اى ناخواسته رخ داده و نتوانسته است به نبرد مهاجمان و بدخوهان بود، خداوند! ثواب جهادگران را به او عطا كن وى به در صف شهيدان و صالحان قرار ده .
ارزش شهادت و مقام شهيدان
الحمدالله ... حمدا نسعد به فى السعداء من اوليائه ، و نصربه فى نظم الشهداء بسيوف اعدائه . (596)
حمد و ستايش به درگاه خداى يگانه ... حمدى كه در پرتو آن به مرتبه دوستان سعادتمند خدا نايل شويم و در صف شهيدانى كه با شمشير دشمنان خدا به شهادت رسيده اند، قرار گيريم .
امام سجاد - عليه السلام - در دعا براى جنگاوران مسلمان و جهادگران راه خدا به درگاه حق عرضه ميدارد:
فاذا صاف عدوك وعدوه فقللهم فى عينه ... فان حتمت له بالسعادة و قضيت له بالشهادة فبعد ان يجتاح عدوك بااقتل ، و بعد ان يجهدبهم الاسر و بعد ان تاءمن اطراف المسلمنى ، و بعد ان يولى عدوك مدبرين . (597)
خداوند، آن گاه كه رزمنده مسلمان به انگيزه دفاع از قلمرو و اسلام به مصاف با دشمنانت كه دشمنان او نيز هستند - مى رود، شمار نيروهاى دشمن را براى رزمنده مسلمان در نظر گرفته اى و شهادت را برايش رقم زده اى دستيابى وى به اين سعادت و شهادت پس از آن برايش رقم زده اى ، دستيابى وى به اين سعادت و شهادت پس از آن باشد كه دشمن تو را كشته و گروه بازمانده شان را اسير كرده و به نواحى سرزمين اسلامى بخشيده و دشمنان اسلام گريخته باشند.

اهداف والالى جهاد
امام سجاد - عليه السلام - در نگاه جامع و همه جانبه خود به مساله جهاد نبرد با مهاجمان به قلمرو انديشه ها و سرزمينهاى اسلامى ، از ترسيم اهداف و انگيزه هاى ارزشى جهاد فارغ نمانده است ، بلكه با بيان ويژه نيايش به اين مهم نيز پرداخته است .
اللهم و قو بذلك محال اهل السلام و حصن به ديارهم ، و ثمر به اموالهم ، و فرغهم عن محاربتهم لعبادتك و عن منابذتهم للخلوه بك حتى لا يعبد فى بقاع الارض غيرك و لا تعفر لا حد منهم جبهه دونك . (598)
بارالها! به وسيله توانمندى جنگاوران مسلمان و ضعف و اضمحلال مهاجمان كافر، پايگاهها و سرزمينهاى اسلامى را قوت بخش دژهاى ديارشان را مستحكم گردان ، اموالشان را بالنده و پرثمر ساز و خاطر شان را از جنگ با دشمنان آسوده نما و براى عبادت و خلوت و راز نياز با خودت به ايشان فراغت و آرامش عنايت كن تا آنجا كه در جاى جاى زمين جز تو مورد پرستش قرار نگيرد و كسى جز به درگاه خداوندگارى تو پپشانى برخاك نسايد.
سخنى در پايان
ما در اين بخش تلاش كرديم تا گوشه اى از معارف و مطالب گسترده صحيفه را بنمايانيم ول براستى در انتخاب نمونه هايى از ميان صدها درس و پيام ارزنده كه در صحيفه مطرح شده است همواره احساس حسرت داشتيم و آنچه نه به معناى گزينش برترينها، بلكه تنها به منظور نماياندن جلوه اى است از تابش هماره صحيفه ، جلوه اى كه صاحبان بصيرت را كافى است تا با تاءملى فزونتر و بازنگرى در مضامين عالى صحيفه كرانهاى ديگرى از معارف الهى و اخلاق و منش اسلامى را بازيابند و بازشناسند.

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo