شهید آوینی

 

امام حسين و ياد مادر

حضرت سيدالشهداء، سرور آزادگان و قافله‏سالار كاروان جاويد شهداى حق و حقيقت، دومين فرزند او نيز، همچون برادر بزرگوارش قلبى مالامال از عشق و مهر مادر داشت. علاقه وافر و محبت بيكران آن حضرت، نسبت به ساحت قدس مادر بزرگوارش، يكى از شورانگيزترين فصلهاى كتاب عشق مادر و فرزندى است.

خود آن حضرت، بارها و بارها، اين عشق و علاقه‏ى بيكران و اين پيوند قلبى و اخلاص شايان را، در طى سخنان گهربار و پيامها و اتمام حجتهاى شورانگيز و تاريخى و تاريخ‏ساز خويش بيان داشته و در اين مورد، فصلى درخشان در تاريخ اسلام براى شيفتگان حقايق و معارف اسلامى، به جاى نهاده است.

يكى از بهترين نمونه‏ها و نشانه‏هاى اين علاقه‏ى عميق امام حسين (ع) نسبت به مادر گرامى‏اش، تجديد خاطره و تجليل نام و ياد آن مادر يگانه در جريان انتخاب نام براى فرزندان دخترى‏اش جلوه‏گر مى‏شود. زيرا مى‏بينيم كه آن حضرت، چند تن از دختران خويش را، به ياد مادر عزيزش، «فاطمه» نامگذارى كرده است كه با صفتهايى چون كبرى، وسطى و صغرى تشخيص داده مى‏شدند. اين امر، خود حاكى از علاقه‏ى مفرط و شدت محبت امام حسين (ع) نسبت به مادر عزيزش بوده است.

شدت عشق و علاقه‏ى سبطين پيامبر، امام حسن و امام حسين (ع) نسبت به مادر مقدسشان، به راستى كه از حد توصيف بيرون است. وجود آن مادر بزرگوار، براى آنان همه چيز بود، و در پرتو مهر و شاديها عميق‏تر و گسترده‏تر، و غم‏ها و اندوه‏ها كم‏رنگتر و قابل تحمل‏تر مى‏شدند. چنان كه غم سنگين رحلت جد بزرگوارشان، رسول حق و رحمت را، هرچند كه بسيار عميق و دلشكن و طاقت ‏فرسا بود، در سايه‏ى وجود چنان مادر بى‏همتايى، كمتر احساس مى‏كردند و تاب و توان تحمل چنان غمى را در كنار مادر خود به دست مى‏آوردند. زيرا آن دو فرزند دلبند، در هر حادثه و پيشامدى، بيشتر به دامن مهر مادر پناه برده، و بيشتر با او انس و الفت گرفته و دل‏خوش كرده بودند و پيوندى معنوى و قلبى‏شان هر روز محكمتر و ناگسستنى‏تر شده بود... تا وقتى كه آن حادثه‏ى لرزاننده و دلسوز پيش آمد...

آرى، شدت انس و علاقه و اخلاص آنان نسبت به مادر، در آن روز تلخ و سياه، در آن روز بغض و اشك، در روز غم‏آلود از دست دادن مادر عزيز، به اوج خود رسيد: هنگامى كه حالت احتضار مادر را احساس كردند، با وجود آن همه صبر و بردبارى و آن همه متانت و شكيبايى، باز نتوانستند آرام بگيرند و در آرامش بمانند. باز نتوانستند از بى‏تابى خوددارى كنند و خود را روى پيكر عطرآگين و در حال احتضار مادر نيفكنند و با سخنان گرم و پرشور، با گفتار مهرآميز و با صداى بغض‏آلود، مورد خطاب قرارش ندهند و شور و بى‏تابى و اندوه و درددل و سوز درون خود را بيان نكنند...

در آن لحظات تلخ و غم‏آلود، تنها كوشش و فعاليت «اسماء» دختر عميس بود كه توانست آنان را از مادر جدا كند و به سراغ پدر گرامى‏شان على (ع) گسيل دارد، كه تفصيل آن در كتابهاى معتبر مقتل به صورتى مؤثر و پرسوز آمده است. (1)

و از آن پس بود كه همواره نام و ياد فاطمه‏ى زهرا (ع) بر زبان حسنين جارى و در دلهايشان پايدار بود...

يكى از پرشورترين يادآوريهاى امام حسين (ع) از مادر عزيزش در لحظه‏ى بسيار حساس و سرنوشت‏ساز ايام حركت به سوى كربلا است. در آن هنگام كه لحظات مى‏رفتند تا عظيم‏ترين حادثه‏ى تاريخ خونبار اسلام را در تداوم توقف‏ناپذير خويش ثبت كنند، امام حسين (ع) با شكيبايى و متانتى كه از چنان بزرگمرد جاودانه‏اى سزاوار و شايسته است، با تعبيرى بسيار زيبا و باشكوه از مادر عزيز ياد مى‏كند و با زيباترين و شايسته‏ترين كلمات، طهارت و عصمت و عظمت مادر خويش را بيان مى‏دارد. آن جا كه مى‏فرمايد:

«الا إن الدعى بن الدعى قد ركزنى بين اثنين، بين الذلة والسلة، هيهات منى الذلة يأبى اللَّه ذلك لنا و رسوله والمؤمنون و حجور طابت و طهرت». (2)

(عبيداللَّه بن زياد، مرا بين دو امر، مخيّر ساخته است (كه يكى از آن دو را انتخاب كنم) يا تن به شمشير دهم و كشته شوم، يا ذلّت و زبونى را اختيار كنم و با او بيعت نمايم. ولى هرگز دامن ما به ذلت آلوده نخواهد شد. زيرا دامنهاى پاكى كه مرا تربيت كرده، همواره از پذيرش ذلت إبا و اجتناب دارد. من در دامن صديقه اطهر بار آمده‏ام، و از پستان فضيلت و شرف شير نوشيده‏ام. خانه‏ى كوچك ما، كانون فضيلت و شخصيت بوده و هرگز زبونى و خوارى به آن راه پيدا نكرده است. من در دامنهايى تربيت شده‏ام كه عمرى با آزادگى و عزت و سربلندى زندگى كرده‏اند. آنان هرگز رضايت نمى‏دهند كه من زير بار ذلّت و پستى، و قبول بيعت از فردى فرومايه همچون يزيد بروم...)

آرى، حتى در آن بحبوحه‏ى مرگ و زندگى، در لحظاتى كه امام مى‏دانست تا لحظات تاريخى شهادت سرخ خويش و ياران و عزيزان خانواده‏اش فاصله‏ى چندانى ندارد، باز به ياد مادر عزيز بود و افتخار مى‏كرد كه در چنان دامن پاكى تربيت يافته است...

اين تذكارها و يادآوريها از تمام مواقف كربلا و عاشورا در رجزها و حماسه‏ها، در شهادتها و بر سر شهداء بارها و بارها تكرار و يادآورى شده است.

1 ـ جلاءالعيون، ج 1، ص 219- كشف‏الغمه اردبيلى- و منابع ديگر.
2 ـ نفس‏المهموم، ص 149.

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo