گريزگاه بزرگ بهائيان ، در برخوردهاي
فكري با انديشه ي خاتميت ، ساختن و پرداختن دستاويزهائي است كه به
پندار آنان ، بشارت به پيدايش ِ ديانت هاي تازه مي باشد و اين است دو
نمونه ي آنها :
بهائيان با استناد به يك آيه از قرآن ( سوره ي اعراف آيه ۳۵):
( يا بَني آدَم اِمّا يَأتِيَنّكُم رُسُلٌ مِنكُم يَقُصّونَ عَلَيكُم
آياتي فَمَن اِتّقي وَ اَصلَحَ فَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يَحزَنون
) يعني : " چون درآينده پيامبراني بر شما آيند كه آيات مرا بازگو كنند
، هركس كه پاكي و نيكي پيشه نمايد ، هراس و اندوهي نخواهد داشت . "
مي گويند :
بنابراين آيه ي شريفه ، پس از رسول اكرم انبياي ديگري نيزخواهند آمد .
پاسخ :
۱- پيش از ردّ ِ اسلامي ِ بافته هاي بالا ، سخني از خود ِ سيد باب مي
آوريم ، تا بهائيان را از پايبندي به اين دستاويز نااميد سازيم .
فاضل مازندراني مبلغ مشهور بهائي در جلد يكم اسرار الآثارخود صفحه ي ۶۶
از سيد باب عباراتي را شاهد آورده كه ترجمه ي آنها چنين است : ""
بارخدايا ، تو خود به راستي آگاهي كه هركس مقام ِ امامت يا نبوت و
رسالت را مدعي شود يا خود را نائب خاصّ امام داند يا داعيه ي آوردن و
دريافت داشتن كتابي ، چون قرآن از راه وحي ، داشته باشد هر آينه بيدرنگ
كافر خواهد شد و من نه چنين سخني گفته ام و نه در آينده خواهم گفت .""
جائي كه خود ميرزا علي محمد منكر ِ مقام ِ پيامبريش مي باشد ، ديگر "
مريدان دلسوزتر از مُراد " را نشايد كه بدين دستاويزهاي پوچ دل خوش
دارند.
اشراق خاوري مبلغ معروف بهائي نيز در جلد يكم قاموس توقيع منيع صفحه ي
۱۱۴ ، به دنبال گفتارش پيرامون خاتميت رسول اكرم در باره ي ميرزا
حسينعلي مي نويسد : ( مقام آن حضرت رسالت و نبوت نبوده و نيست ) از اين
رو ، پرداختن به اين گفتار ، براي اثبات درستي ِ باب و بهاء ، كاري
بيهوده و زيان آور خواهد بود .
2- درنخستين آيه ي مورد بحث ( آيه ي ۳۵ سوره ي اعراف ) ، به هيچ وجه
روي ِ سخن با مسلمانان نيست ، بلكه پيامي از جانب خداي يكتا مي باشد كه
در آغاز حيات انسان ها بدانها ابلاغ گشته است و مربوط به تاريخ اوليه ي
بشريت و شروع ارسال و اعزام انبياء الهي مي باشد كه نويد آن را خداوند
به بشريت مي دهد .
همانند اين كلام را در دو جاي ديگر قرآن نيز مي بينيم ( سوره ي بقره
آيه ۳۸ و سوره ي طه آيه ۱۲۳) و در هرسه آيه اين ويژگي يافت مي شود كه
به دنبال داستان ِ اِسكان ِ آدم و همسرش در زمين ، اين آيات بيان شده
اند .
مااينك ، ترجمه ي برخي از آيات سوره ي اعراف را مي نگاريم تا خواننده ي
هوشمند خود حقيقت را دريابد:
آيه۱۱- " و همانا شما آدميان را آفريديم و پيكر و رُخسار بخشيديم ،
آنگاه فرشتگان را گفتيم كه آدم را سجده كنيد ، پس همه سجده كردند جز
ابليس كه از سجده كنندگان نبود ... "
آيه۱۹– "و گفتيم اي آدم ، تو و همسرت در بهشت بمانيد و از هرچه خواستيد
بخوريد و بدين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد شد... "
آيه ۲۲– "پس ابليس آن دو را به راه فريب و خود خواهي افكند ، پس چون از
آن درخت چشيدند ، زشتي هاي پيكرشان هويدا گشت ، پس به پوشش ِ برهنگيشان
با برگ بهشتي آغاز كردند ، آنگاه پروردگارشان بر آنها بانگ زد كه مگر
شمارا از آن درخت باز نداشته بودم و نگفته بودم كه شيطان به راستي دشمن
آشكار شماست ..."
آيه ۲۴ – "خدا فرمود فرود آئيد كه برخي از شما برخي ديگر را دشمنيد و
براي شما در زمين تا هنگام معيني بهره و جايگاه خواهد بود..."
آيه ۲۷– "اي فرزندان آدم ، ابليس شما را نفريبد همانگونه كه پدر و مادر
شما را ازبهشت بيرون ساخت ..."
آيه ۲۸ – "وچون آدميان به كار زشت دست مي زدند مي گفتند ما پدرانمان را
نيز به همين شيوه يافتيم و خدا ما را بدان فرمان داد . بگو اي پيامبر
كه همانا خدا به كار زشت فرمان نمي دهد ..."
آيه ۳۱ – " اي فرزندان آدم ، در هر عبادت گاهي خود را بيارائيد و نيز
بخوريد و بياشاميد ولي اسراف نكنيد ..."
آيه ۳۲ – " بگو اي پيامبر چه كسي زينتي را كه خدا آفريده براي بندگانش
، و روزيهاي پاكيزه را حرام ساخته ؟..."
آيات ۳۳ و ۳۴ – " بگو اي پيامبر ، خدا زشتيها را حرام فرمود ... و براي
هر گروهي سرآمدي است ..."
و نهايتاً در آيه ۳۵ مي گويد : " اي فرزندان آدم ، چون فرستادگاني از
ميان خودتان بر شما آيند كه آيات مرا بازگويتان كنند ،۳۶مي خوانيم : "
و كساني كه آيات مرا دروغ انگاشته و خود را بزرگ پندارند ايشان از اهل
دوزخ بوده درآن جاويد خواهند ماند."
نگرشي مجدد و عميق به آيات بالا نشان مي دهد كه آيه ي مورد بحث ،
بشارتي ويژه ي دوران ِ پس از اسلام نيست ، بلكه پيامي از سوي آفريدگار
به بازماندگان آدم مي باشد كه هزاران سال پيش از زمان اسلام ميزيستند و
بنابراين حالت آينده ي فعل (يَأتِيَنّكُم) مَبدئي دارد كه ده ها قرن با
هنگام نزول قرآن فاصله خواهد داشت و نمي تواند با وجود آيات ِ خاتميت ،
باز هم شامل حال مسلمانان گردد ، بويژه كه عنوان اين خطاب " يا بَني
آدَم" مي باشد و در قرآن هرجا روي سخن تنها با مسلمانان بوده آن را با
عباراتي چون " يا اَيّها الذينَ آمَنوا " و... ياد كرده است .
بد نيست براي روشن ساختن ِ اين برهان كه چرا آيه ي مزبور شامل مسلمانان
نمي شود مثالي بياوريم :
""دركشور (x) براي پيشگيري از بيماري آبله دولت دستور تلقيح عمومي را
بدينگونه صادر مي كند : ( همه كس ، مرد و زن ، پير و جوان ، بايستي
هنگام برخورد با بهياران دولتي ، خود را واكسينه كنند .)
چندي بعد از سوي سازمان بهداشت جهاني اكيپهائي به همين سرزمين مي آيند
و گروهي از ملت را با واكسن هاي كامل در برابر همه ي بيماري هاي
واگيردار مصونيت مي بخشند ، آنگاه دولت فرمان ديگري مي دهد كه : (
افراد واكسينه به وسيله ي بهياران ِ بهداشت جهاني ، نيازي به تلقيح
بهياران ما ندارند.) اين دستور تازه ، فرمان نخست را " نقض" نمي كند ،
بلكه " تخصيص " مي دهد ، يعني گروهي را از پيروي آن استثناء مي نمايد
.""
پيام خدا با آدميزادگان ِ نخستين و كلام او در مورد خاتميت پيامبراسلام
نيز همانند مثال بالا است و از اين رو نمي تواند دستاويز ردّ ِ خاتميت
قرارگيرد يعني خاتميت اسلام دستور تخصصي خدا براي ختم نبوت است . |