واقعه تحريم تنباكو نخستين طليعه جنبش مشروطيت
24 ارديبهشت سالروز نخستين حركت اعتراض آميز مردم ايران در برابر استبداد مطلقه
داخلي و استعمار خارجي و طليعه جنبش مشروطه است.
عشق به آزاديخواهي و رها شدن از بندهاي استبداد و استعمار وتلاش براي استقلال
اقتصادي و سياسي از ويژگيهاي برجسته ملت ايران درطول تاريخ حيات خود به شمار
ميرود.
محققان تاريخ معاصر ايران ، حركت مردم به رهبري روحانيت در 24 ارديبهشت 1271
هجري شمسي براي لغو امتياز تنباكو را كه در تاريخ به جنبش تنباكو معروف شد، ازجمله
مهمترين زمينههاي انقلاب مشروطيت برشمرده اند.
در سال 1270 هجري شمسي برابر با 1890 ميلادي ناصرالدين شاه قاجار پس از
سفر سوم خود به انگلستان براي تامين كسري بودجه سفر، امتياز كشت، توزيع و فروش
توتون و تنباكو را به يك انگليسي به نام ماژور تالبوت دوست نخست وزير انگليس واگذار
كرد.
بنابه روايتي امين السلطان صدراعظم به شاه اظهار داشت كه بابت امضاي قرارداد
بيست و پنج هزار ليره پاداش خواهد گرفت و هر سال نيز پانزده هزار ليره عايدش خواهد
شد، در اين زمينه امين السلطان و كامران ميرزا نايب السلطنه نيز رشوههاي كلاني
دريافت كردند. برپايه قرارداد، تالبوت هم چنين توافق كرد كه 25 درصد از سود
حاصله را به ايران بدهد.
دكتر ژوهانس فووريه فرانسوي كه در آن هنگام به عنوان پزشك مخصوص ناصرالدين شاه
مقيم دربار ايران بود در اينباره چنين مينويسد : ( امتيازي كه ايران را تهديد به
انقلاب ميكند ، به يك شركت انگليسي ( كمپاني رژي ) تفويض شده است و آن ، امتياز
دخانيات است ، .... اين امتياز دخانيات كه بدون يك رشوه كلان در حدود دو ميليون به
دست نيامده در 21 مارس 1890 ميلادي ( 28 رجب 1307 ق به امضاء رسيده است)
.
بر پايه اين امتياز، توزيع و تجارت توتون و تنباكوي ايران به مدت 50 سال در
اختيار تالبوت و شركاي او قرار گرفت. توتون و تنباكو را ماده مصرفي روزمره دست كم
يك چهارم جمعيت مملكت ايران درآن زمان تخمين زده و جمعيت ايران را در آن زمان از
9 تا 10 ميليون نفر بر آورد كرده بودند .
دربار قاجار با امضاي قرارداد از همان لحظه اول با اعتراض و مخالفت سه طبقه زارع
، تاجر و مصرفكننده ، رو به رو شد.
پس از امضاي قرارداد، كمپاني رژي ، بيدرنگ كار را به دست گرفت و كارگزاراني به
گوشه و كنار كشور فرستاد تا به همه روستاها و كشتزارها سر زدند و تنباكوي موجود را
ازآنها خريدند و قصد داشتند آن را به قيمتي بالاتر به تجار و صاحبان كارگاهها
بفروشند.اين اقدام، آتش خشم مردم را بر انگيخت.
دراين زمان بين روحانيون و بازرگانان همكاري نزديكي بوجود آمد . علما خواستههاي
بازرگانان را در مبارزه بارژيم ناصري كاملا مطابق شرع اسلام مي ديدند.
ناظمالاسلام كرماني دركتاب تاريخ بيداري ايرانيان مينويسد: مخالفت علما با
اعطاي امتياز به كمپاني رژي ، بر شدت اعتراضها تاثير مهمي گذاشت . دليل علما براي
مخالفت با اين امتياز، افزون بر جنبه تجاري آن و اختلال در نظام بازرگاني كشور،
نگراني از نفوذ تدريجي و سلطه كامل بيگانگان بر ايران بود.
گروهي ازروشنفكران به رهبري شخصيتهاي روحاني به مخالفت بااين امتياز
پرداختند.سيد جمالالدين اسدآبادي از علما وروشنفكران ديني آن زمان با ارسال
نامهاي به آيت الله ميرزاي شيرازي از او براي ريشه كن كردن اين فتنه ياري خواست.
آيت الله حاج ميرزا محمد حسن شيرازي كه از علماي عاليقدر شيعه درزمان خود بود در
19 ذي الحجه 17 1308 ماه پس از امضاي قرارداد، تلگرافي را به نزد شاه
فرستاد و مخالفت خود را با قرارداد ابراز كرد. اما با بياعتنايي شاه مواجه شد. از
سوي ديگر عدهاي از مردمان آزاده مازندران دست به شورش زدند وعمال شاه با سركوب و
كشتار آنان، بر وخامت اوضاع افزودند.
درست درهمين زمان است كه فتواي كوتاه و تاريخي ميرزا صادر شد: اليوم استعمال
توتون و تنباكو باي نحو كان در حكم محاربه با امام زمان عجل الله فرجه است
به نوشته ناظمالاسلام كرماني مردم و علما براي كسب اطمينان از صحت حكم ، تلگرافها
و نامههايي به سامرا محل اقامت مجتهد بزرگ اسلام فرستادند. در پاسخ آنان ميرزا
حسين نوري اهل نور مازندران (متوفي 1320 ه .ق )، محدث و فقيه مشهور كه از شاگردان
و معتمدان ميرزاي شيرازي بود، در تلگرافي براي داماد خود شيخ فضل الله نوري صحت حكم
و صدور آن را تاييد كرد.
متعاقب آن شيخ فضل الله نوري در نامهاي به ميرزاي شيرازي از وي در باب بقاي حكم
پس از الغاي امتياز سوال كرد و ميرزا در پاسخ صريح خود تاكيد فرمود كه در صورت لغو
امتياز (به تعبير وي : اختصاص )، رفع حكم نيز بلامانع است. اين سند تاريخي عملا
نشان ميدهد صدور حكم صحيح بوده و مبناي علما در پايان دادن به تحريم دخانيات پس از
لغو امتياز بود.
شاه روش خشونت آميزي دربرابر مردم وعلما در پيش گرفت تا بلكه تصميم علما و مردم
را عوض كند اما نتيجهاي نگرفت و مجبور شد اعلام كند: امتياز داخله را كه برداشته
بوديم حال امتياز از خارجه را هم برداشتيم و مردم مجبور به كشيدن قليان نيستند تا
حكم از جانب ميرزاي شيرازي برسد.
در نهايت اعلاميهاي دائر بر لغو امتياز تنباكو منتشر شد و ميرزا نيز حكم تحريم
را لغو كرد و به اين ترتيب جنبش و مقاومت مردم و وحدت بين روشنفكران ديني و علماي
ديني با پيروزي ملت ايران خاتمه يافت.
درتحليل اين واقعه بايد گفت غربيها از نظر برخورد و رفتار با مردم ايران از
آغاز رفتاري مانند رفتار ارباب و رعيت داشتند، آنها ايرانيها را رعيت خود
ميپنداشتند و ازهرگونه بياحترامي به آنها ابا نداشتند. در اين ميانه افرادي از
ايرانيان نيز به خوش خدمتي ومزدوري براي آنها مي پرداختند، برخي به چاپلوسي و عدهاي
نيز از راه تشبث و خود بزرگ بيني، خود را به جماعت فرنگي ميچسباندند .
اين گونه برخوردها با ايرانيان به منظور تحقير شخصيت ، تسليم و به زانو درآوردن
آنها در برابر غربيها صورت مي گرفت تا قدرت ايستادگي و جرات وجسارت طغيان و قيام را
از آنان گرفته و انها را تبديل به عناصر مزدور و فرمانبردار كنند.
بنابراين امتيازتنباكو تنها يك مساله سياسي-اقتصادي نبود، بلكه تبعات فرهنگي
زيان بخش و بسيار مخربي درپي داشت و در قالب يك قرارداد اقتصادي، در عمل راهبرد
تحقير فرهنگي مردم به اجرا گذاشته ميشد وبه همين جهت درنهايت واگذاري اين امتياز
موجب واكنش شديد مردم و علماي مذهبي شد.
نتيجه اساسي كه ازاين حركت حاصل شد اين بود كه اين پيروزي بزرگي براي مردم به
پشتوانه روحانيت بود و در همان حال اهميت جايگاه روحانيت در بين مردم نيز بيش از
پيش اشكار شد و از آن پس مردم شهامت دخالت در تعيين سرنوشت خود را پيدا كردند. اين
حركت زمينه ساز حركتهاي بعدي به ويژه جنبش مشروطيت شد.
منبع: ايرنا