شهید آوینی
 
آيت‌الله مجتهدي به روايت اسناد ساواك

آيت‌الله حاج شيخ احمد ملا‌محمد‌علي مجتهد معروف به مجتهدي تهراني فرزند محمد‌باقر در نهم مهر ماه 1302 ش برابر با دوم رجب‌المرجب 1343 ق در خانواده‌اي متدين و مذهبي در شهر تهران ديده به جهان گشود. پدرش از كسبه با تقوي و ديندار تهران بود و پدر بزرگش نيز از تجار متدين و مؤمن عصر خود بود. بعد از اين دو تن اجداد ايشان همگي در كسوت روحانيت و از علماء جليل‌القدر و از ائمه جماعات مشهور كاشان بودند.

وي پس از يادگيري خواندن و نوشتن و فراگيري آموزش ابتدايي به تبعيت از پدر در بازار تهران مشغول به كار شد. پس از اتمام دوران نوجواني به سبب عشق و علاقه‌اي كه به فراگيري و كسب علوم اسلامي داشت درسن 19 سالگي عليرغم مخالفت پدرش به اين امر روي ‌آورد. دروس مقدماتي و ادبيات عرب را نزد آيت‌الله شيخ علي‌اكبر برهان، آيت‌الله محمد‌جواد خندق‌آبادي و‌آيت‌آلله سيد‌مرتضي علوي فريدوني آموخت. بخشي از فقه را نزد حضرات ‌آيات شهيد محمد صدوقي، محمد‌جواد خندق‌آبادي و شيخ عبدالرزاق اصفهاني فراگرفت. براي فراگيري منظومه حاج ملاهادي سبزواري نزد علامه بزرگوار سيد‌ محمد‌حسين طباطبائي زانوي تلمذ زد.

كتاب اصولي رسائل را در محضر آيت‌الله محمد‌جواد خندق آبادي و مكاسب شيخ‌انصاري را نزد آيت‌الله سيد‌محمد صادق طباطبايي آموخت. جلد اول كفايه را نزد آيت‌الله سيد‌شهاب‌الدين مرعشي نجفي و جلد دوم آن رادر كلاس درس آيت‌الله سيد‌صادق شريعتمداري آموخت.

تحصيلات عاليه علوم اسلامي را نزد بزرگاني چون آيات عظام سيد‌محمد‌حسين طباطبايي بروجردي، سيد‌محمد رضا گلپايگاني، حاج شيخ عباسعلي شاهرودي، شيخ محمد‌رضا تنكابني و سيد‌‌احمد خوانساري فراگرفت. در درس اخلاق امام خميني (ره) كه عصرهاي جمعه در مدرسه فيضيه برپا بود شركت جست، همچنين از احوالات معنوي و فيوضات عرفاني معلم اخلاق مرحوم حاج سيد‌حسين فاطمي قمي بهره‌مند شد ولي بيشترين استفاده و بهره را پس از آمدن به تهران از مصاحبت و مجالست با مرحوم حاج شيخ محمدحسين زاهد برد.

آيت‌الله مجتهدي در تهران علاوه بر تحصيل به تدريس نيز پرداخت مسجد امين‌الدوله در مولوي و مسجد حاج سيد عزيزالله در بازار تهران دو مكاني بود كه وي صبحها و عصرها در آنجا به تدريس اشتغال داشت. پس از درگذشت حاج شيخ محمد‌حسين زاهد و بنا به توصيه او و درخواست عده‌اي از علما و مردم متدين تهران حوزه تدريس خود را به مسجد مرحوم حاج ملاجعفر منتقل كرد. همان مكاني كه هم اكنون به نام حوزه علميه آيت‌الله مجتهدي معروف است.1

مجموعه فعاليتهاي آيت‌الله مجتهدي در طي ساليان طولاني اگر چه بيشتر رنگ و بوي فرهنگي ـ‌آموزشي داشت تاصبغه ي سياسي، ولي اين امر باعث نشد تا ساواك اقدامات وي را ناديده پندارد. اولين سند در پرونده انفرادي وي مربوط به سفري است كه به صورت غير مجاز به عراق داشت. ساواك تهران طي گزارشي در تاريخ 1/12/45 به اداره كل سوم ساواك كه عهده‌دار به اصطلاح امنيت داخلي كشور بود مي‌نويسد:

«يكي از طلاب مدرسه و مسجد حمام قبله واقع در پشت بوذرجمهري نو اظهار داشته است آقاي شيخ احمد مجتهدي امام جماعت مسجد حمام قبله چهار هفته قبل از راه آبادان با پرداخت چهارصد تومان به طور غير مجاز به عراق مسافرت نموده است...» 2

اين همان سفري است كه طي آن آيت‌الله مجتهدي به اتفاق شهيد غلامحسين حقاني از شهداي فاجعه انفجار بمب در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به عراق مي‌روند. شهيد حقاني در پاسخ به بازجويي كميته مشترك ضد خرابكاري ماجراي اين مسافرت را چنين تشريح مي‌كند:

«... در حدود 8 يا 9 سال قبل پيش از محرم دو نفر از آقايان تهران به نام آقاي حاج شيخ احمد مجتهدي تهراني امام جماعت مسجد ملاجعفر واقع در خيابان ري بازارچه نائب‌السلطنه و حاج ميرزا علي‌ آقا سعيديان از قم آمدند منزل آقاي سجادي تهراني و گفتند ما عازم عراق هستيم و من هم خيلي شوق داشتم و كارهاي خود را انجام دادم و رفتم ايستگاه راه‌آهن و همراه آقايان به آبادان رفتيم. البته در اوايل طلبگي كه در تهران بودم نزد ‌آقاي مجتهدي درس مي‌خواندم و در همان مسجد ايشان هم معمم شدم و با يكديگر كاملاً مربوط بوديم. در آبادان در مدرسه علميه وارد شديم و بالاخره توسط آقاي قائمي امام جماعت آبادان شخصي به نام شيخ رجب قاچاق‌بر پيدا شد و نفري چهارصد تومان از هر كدام ‌گرفت و با زحمت فراوان بعد از چند شبانه‌روز وارد نجف اشرف شديم...» 3

آيت‌الله مجتهدي به همراه دوستانش موفق به ديدار امام خميني (ره) در اين سفر گرديد. بازجوي ساواك نيز طي مراحل مخلتف بازجويي از شهيد حقاني به دنبال كشف همين مطلب است كه آيا آنها به ديدار امام نيز رفته‌اند و اگر رفته‌اند‌ چه موضوعاتي بين آنها رد و بدل شده است. شهيد حقاني نيز با زيركي پس از بيان ديدارهاي متعددشان با ساير علما و مراجع نجف، جريان ملاقات با امام (ره) را چنين بيان مي‌كند: «.... و نيز چند شب براي نماز جماعت حاج‌آقا روح‌الله خميني به مدرسه آيت‌الله بروجردي رفتيم و دردرس ايشان نيز در يكي از مساجد بازار نجف رفتيم و همچنين يك شب در منزل ايشان كه شبها جلوس عمومي داشتند رفتيم كه چند مسئله فقهي و اصولي هم آقايان مجتهدي و سعيديان و اينجانب نزد ايشان مطرح نموديم و پاسخ شنيديم...» 4

مهمترين و پرثمرترين فعاليت ‌آيت‌الله مجتهدي تعليم و تربيت نوجوانان و جواناني بود كه به صورت تمام وقت يا پاره‌وقت در حوزه علميه ايشان حضور يافته و با فراگيري علوم اسلامي و تهذيب نفس غالباً افراد مفيدي شدند. بسياري از آنان به فيض عظيم شهادت نائل شده و تعدادي نيز هم اكنون با تصدي پستهاي مختلف سياسي ـ فرهنگي در حال خدمت بوده و غالب آنها نيز در گوشه و كنار ايران اسلامي و بعضاً در خارج از كشور به تبليغ دين و معارف اسلامي اشتغال دارند.

از جمله معروفترين شاگردان ايشان مي‌توان به بزرگاني همچون شهيد حجت‌ الاسلام غلامحسين حقاني، شهيد سيد‌مجتبي صالحي خوانساري، شهيد دكتر مصطفي چمران، شهيد دكتر محمد‌علي فياض‌بخش، شهيد دكتر محمود قندي،‌سردار شهيد محمد بروجردي و شهيد مهندس محمد‌جواد تندگويان اشاره نمود. 5

مسلماً اين بخش از اقدامات و كوششهاي آيت‌الله مجتهدي نيز از چشمان مأموران امنيتي رژيم شاه مخفي نماند. ساواك تهران درتاريخ 17/10/46 طي گزارشي به اداره كل سوم چنين اعلام نمود:

«... در اثر تبليغ نامبرده عده‌اي از جوانان به لباس روحانيت درآمده‌اند و در تاريخ 13/10/46 اظهار داشت تصميم دارد مجلسي برگزار و چند نفر از طلاب را عمامه بگذارد و اظهار نمود در اين موقع كه دولت مي‌خواهد آهسته آهسته عمامه را بردارد من مشغول هستم يك عده جوان تازه‌ نفس را آماده نموده و به سرشان عمامه بگذارم تا ببينم من غالب مي‌شوم يا دانشگاه ضد روحانيت.

نظريه منبع: 1ـ عمل شيخ مزبور از جهت تعليم دادن جوانان به درس ديني اشكالي ندارد اشكال كار از اين جهت است كه نامبرده فوق العاده در جوانان نفوذ دارد. چنانچه بخواهد جوانان را عليه دولت تحريك نمايد جلوگيري از آن خيلي مشكل است.

2ـ‌ تبليغات سوئي كه شخص مزبور از جهت دشمني با دولت در مغز جوانان وارد مي‌نمايد بسيار مضر است.

3ـ نامبرده جواناني را ضد دولت و ضد برنامه دولت تربيت مي‌نمايد مثلاً اقوام چند نفر از اين جوانان از نظر مادي و معنوي بسيار قوي هستند ولي اين جوانان با وضع بسيار بدي در حياط مسجد زندگي نموده و در اثر تبليغات شيخ مزبور فعاليت در اين جامعه را حرام و كمك به دولت و اجرا كردن برنامه‌هاي دولت را برخلاف دين خود مي‌دانند.» 6

در پاسخ به اين گزارش ناصر مقدم مدير كل اداره كل سوم ساواك طي نامه‌اي به ساواك تهران دستور مي‌دهد:

«... ضمن نفوذ در جلسات متشكله اين مسجد با استفاده از منابع مربوطه اعمال و رفتار و تماسهاي اين شخص را تحت نظر قرارداده و به محض مشاهده فعاليت مضره و مشكوكي از او مراتب را با تعيين مشخصات كامل و ارسال يك قطعه عكس وي اعلام دارند. 7»

گزارشهاي بعدي ساواك تهران حاكي از تشديد فعاليتهاي آيت‌الله مجتهدي است. ساواك مزبور در گزارش مورخ 25/4/47 خود به مركز اين گونه اعلام داشته:

«نامبرده بالا كه يكي از روحانيون مخالف بوده و عده‌اي طلاب را مطابق عقيده و روش خود پرورش و تعليم مي‌دهد اخيراً تعداد شاگردان خويش را افزايش داده است. اين محصلين جديد دانش‌آموزان دبيرستاني و دبستاني مي‌باشند كه مشاراليه اولياء آنها را تبليغ نموده مبني بر اينكه در مدارس دولتي علاوه بر اينكه به امور ديني توجه نمي‌شود بين فرزندان مسلمانان تبليغات ضدديني مي‌نمايند بنابراين اولياء دانش‌آموزان وظيفه دارند كه از فرزندانشان نسبت به امور ديني مراقبت بيشتري بنمايند. در نتيجه عده‌اي از اولياء دانش‌‌آموزان فرزندان خود را مجبوركرده‌اند كه با استفاده از تعطيلات تابستان در جلسات مجتهدي حاضر شوند.» 8

بدنبال اين گزارش، ساواك مركز در تاريخ 10/5/47 با ارسال نامه‌اي براي ساواك تهران ضمن تأكيد مجدد بر مراقبت كامل از جلسات ايشان و تسريع در ارسال يك نسخه بيوگرافي ملصق به عكس ايشان اطلاعات تكميلي ذيل را خواستار شد:
«... هدف و انگيزه مجتهدي از تشكيل اين قبيل جلسات روشن و هرگونه سوابقي دال بر مخالفت وي موجود است اعلام دارند.» 9

آيت‌الله مجتهدي از جمله علمايي بود كه از امام خميني (ره) اجازه نامه اخذ وجوهات شرعيه داشت. 11 علاوه بر اين حضرت امام (ره) در نامه‌اي كه در تاريخ 17/11/53 براي حجت‌الاسلام سيد‌احمد خميني (ره) ارسال داشته، پس از ذكر مقدمه‌اي نام ايشان را دركنار علماي ديگر نظير آيات عظام عبدالكريم حق‌شناس، مجتبي تهراني، مرتضي تهراني، سيد‌محمد‌حسين لنگرودي، سيد‌محمد‌علي لواساني و ...به عنوان علمايي كه در تهران هستند و عهده‌دار گرفتن وجوهات شرعيه و ارسال آن به نجف هستند، ذكر مي‌كند. 12 شناسايي اين افراد يعني كساني كه واسطه ارسال وجوهات شرعيه براي امام خميني (ره) بودند يكي از مأموريتهاي اصلي دستگاه امنيتي رژيم شاه بود. يكي از گزارشهاي ساواك تهران در تاريخ 16/6/1355 به خوبي بيانگر اين موضوع است:

«رضا شريفي حدود ساعت 2000 روز 5/6/35 در منزل حبيب‌الله كبيري در جلسه هيئت مكتب قرآن ضمن يك مذاكره خصوصي به دوستش اظهار داشته اخيراً مبلغ دو هزار ريال بابت خمس و مبلغي هم بابت سهم امام داشتم كه آن را نزد شيخ احمد مجتهدي، پيشنماز مسجد و مدرسه حاج ملاجعفر واقع در خيابان ري مقابل خيابان اديب‌الممالك، بازارچه نائب‌ السلطنه، مقابل حمام قبله، كوچه اميني، بردم. ابتدا مجتهدي از من سؤال كرد مقلد كدام يك از مراجع هستي؟ به او گفتم مقلد آيت‌الله خميني، سپس گويا مدت يك هفته روي من تحقيق كرد و پس از يك هفته وجوهات مزبور را از من گرفت و بعداً يك برگ رسيد آيت‌الله خميني را كه ممهور به مهر و امضاء او بود به من تحويل داد. شريفي اضافه نمود، شيخ احمد مجتهدي گهگاه در هنگام تدريس در مسجد حاج ملاجعفر يادي از خميني نموده...» 13

حضرت آيت‌الله مجتهدي با وجود مشغله فراوان از قبيل تدريس، منبر، نظارت بر طلاب و اداره امور حوزه علميه هيچگاه از امر تأليف غافل نشد. رساله محرم و نامحرم، رساله گناهان كبيره،ر ساله احكام الغيبه و كتاب ارث از جمله تأليفات ايشان است كه به زيور طبع ‌آراسته شده است. كتاب احاديث اهل بيت (ع) و كتاب زندگينامه مرحوم حاج شيخ محمد‌حسين زاهد نيز توسط ايشان تأليف شده كه هنوز چاپ نشده است. سرانجام اين عالم رباني به علت عفونت ريه در سن هشتاد و چهار سالگي درتاريخ 23/10/1386 برابر با چهارم محرم‌الرحرام 1429 قمري در تهران درگذشت. پيكر مطهر اين روحاني وارسته پس از تشييعي باشكوه از مدرسه شهيد مطهري تا حوزه علميه ايشان و اقامه نماز توسط آيت‌الله محمد‌رضا مهدوي كني در حوزه علميه مجتهدي به خاك سپرده شد.

پانوشت‌ها:
1. آداب‌الطلاب، شاكر برخوردار فريد، انتشارات صبا، چاپ دوم، بهار 1384، صص 80 ـ 70.
2. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، سند مورخ 1/12/45، شماره 26772 / 20 ه‍ 3
3. شهيد غلامحسين حقاني به روايت اسناد ساواك، مركز بررسي اسناد تاريخي، چاپ اول، پائيز 1384، ص 250.
4. همان، ص 260.
5. آداب‌الطلاب، همان، صص 124 ـ 114.
6. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، سند مورخ 17/10/46، شماره 31006 / 20 ه‍ 3.
7. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، سند مورخ 22/11/46، شماره 77579 / 316.
8. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، سند مورخ 25/4/47، شماره14886 / 20 ه‍ 3.
9. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، سند مورخ 10/5/47، شماره31937 / 316.
10.
11. صحيفه امام خميني (س)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س) چاپ اول، پائيز 1379، ج اول، ص 464.
12. سير مبارزات امام خميني در آئينه اسناد به روايت ساواك، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، ج هفتم، ص 365.
13. آرشيو اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، سند مورخ 16/6/55، شماره 23219 / 20 ه‍ 12.
14. آداب الطلاب، همان، ص 517.

منبع:مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo