شهید آوینی

 

امروز چهارشنبه بیست و یکم تیرماه سال 1385 هجری شمسی ، مقارن است با شانزدهم جمادی الثانی سال 1427 هجری قمری و برابر است با دوازدهم جولای 2006 میلادی .

وقوع قیام مسجد گوهر شاد :
در چنین  روزی در  سال 1314 هجری شمسی  قیام  مسجد گوهر شاد شکل گرفت . نظام دیکتاتوری رضا خان بر این باور بود که با ایجاد مجموعه تحولات مورد نظر خود به اجبار، ملت ایران را از فرهنگ اسلامی  جدا می کند . پس از یک دوره  اسلام زدایی  و تهاجم وسیع علیه روحانیت ، "روحانیت "این گروه آگاه اجتماعی ،  پس ازطرح موضوع کشف حجاب وفراهم کردن محیط وحشت برای زنان مسلمان وبرداشتن پوشش آنان در معابرعمومی توسط جیره خواران رضا خانی ،  اعتراضات خود را نسبت به مقوله کشف حجاب  به گوش رضا خان رساندند.  در این میان پس از موضع گیری های   گسترده روحانیان  علیه " ضد اصلاحات "  رضاخانی ، شیخ غلامرضا طبسی ، شیخ شمس نیشابوری وآیت الله  قمی در مشهد توسط قزاقان دستگیر وروانه زندان شدند . پس از این گونه دستگیری ها روند اعتراضات علیه رژیم رضاخان گسترش یافت وگروه های مختلف مردم  مشهد در مسجد گوهرشاد و صحن حرم مطهر امام رضا(ع) تحصن و تجمع کردند ،  در سحرگاه چنین روزی در سال 1314 ه ش ،  توپهای سنگین روبروی مسجد گوهرشاد شروع به غرش کردند و حرم پاک امام هشتم (ع)را هدف قرار دادند .عمال رضا خان  دراین تهاجم وحشیانه علاوه بر تخریب بخشی از حرم ، بیش از دو هزار تاپنج هزار تن از مردم پناهنده درحرم  را به خاک و خون کشیدند . در این حمله سبعانه  هزار و پانصد نفررا نیزدستگیر شدند .

درگذشت مولانا جلال الدین محمد بلخی :
در چنین روزی در سال 672 (ه. ق)  مولانا جلال الدین محمد  بلخی شاعر پر آوازه  ایران زمین بدرود حیات گفت . جلال الدین محمد بلخی در ششم ربیع الاول سال 604هجری قمری در شهر بلخ متولد شد. اجدادش  همه از مردم خراسان بودند. پدرش  بهاالدین ولدبن ولد نیز محمد نام داشت و سلطان العلما خوانده می شد. مولانا در هجده سالگی ، در شهر لارنده ، به فرمان پدرش با گوهر خاتون ، دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج کرد. وی در  بیست و چهار سالگی  بنا به وصیت پدر ، دنباله کار او را گرفت و به وعظ و ارشاد پرداخت. دیری نگذشت که سید برهان الدین محقق ترمذی  به روم آمد و جلال الدین از تعالیم و ارشاد او برخوردار شد. شیدایی مولانا زمانی  آغاز شد  که او با شمس تبریزی آشنا گشت . اما شیفتگی مولانا به شمس را عده ای بر نتافتند و به بدگویی از شمس تبریزی مشغول شدند . به سعایت برخی از شاگردان مولانا و همچنین بد رفتاری آنان با شمس ،  شمس از قونیه رفت . پس از رفتن شمس حال مولانا دیگر گون شد و مریدان وشاگردانش  از رفتاری که نسبت به شمس داشتند پشیمان شده و در صدد یافتن  شمس در  دمشق بر آمدند  . شمس پس از حدود پانزده ماه ، روانه قونیه شد .اما این بار نیز با جهل و تعصب عوام روبرو شد و ناگزیر برای همیشه  از قونیه غایب گردید . مولانا پس از جستجوی بسیاردرباره پیرو مراد خود،ازیافتن وی نا امید شد . بسیاری از شعرهای دیوان شمس  در حقیقت گزارش همین روزها و لحظات عاشقی اوست . علاوه بر  غزلیات شمس ، مولانا  مثنوی معنوی را در شش دفتر خلق کرد که یکدوره تفسیر قرآن کریم به نظم است . فیه ما فیه نیز اثر منثور مولانا است. آن عارف نامی سرانجام در  سال 672 ه.ق هنگام غروب آفتاب ،  بدرود حیات گفت. مرگش بر اثر بیماری ناگهانی بود که طبیبان از علاجش درمانده بودند. خرد و کلان  مردم قونیه از هر مذهب ومرامی  در تشییع جنازه او حاضر بودند. مرقد او هم اکنون به زیارتگاهی درقونیه  ترکیه تبدیل شده است . از مکتب عرفانی مولانا با نام "مولویه " یاد می شود که رکن اصلی آن را سماع تشکیل می دهد . پیروان مولانا هر سال در چنین روزی  برمزار وی گرد می آیند و مراسم سماع با شکوه برگزار می کنند و از سراسر جهان برای تماشای این مراسم وحظ معنوی به قونیه می روند .

 
کشف کودتای نوژه : 
درچنین روزی در سال 1359هجری شمسی ،  کودتای آمریکایی نوژه خنثی شد . گروهی مرکب ازعده ای ازچهره های سیاسی و نظامی رژیم گذشته وهمچنین نمایندگان اطلاعاتی آمریکا، اسراییل وعراق با تشکیل ستادی درپاریس طرح کلی کودتاعلیه جمهوری اسلامی ایران را درسال 1359 پایه ریزی کردند . بمباران بیت امام خمینی  (ره) درجماران ، فرودگاه مهرآباد ، نخست وزیری ، ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ستاد مرکزی کمیته های انقلاب اسلامی ، پادگان ولی عصر(عج) ، پادگان امام حسین , و چند پادگان ومرکز مهم وهمچنین تصرف چندین نقطه کلیدی کشورازجمله صدا وسیما ازاهداف طراحان کودتا برای رسیدن به اهداف آتی بود  . اما به حول وقوه الهی یکی از خلبانانی  که شش ماه قبل ازکودتا توسط گروه پشتیبانی مورد شناسایی قرار گرفته بود ، و همچنین یکی  از در جه داران تیپ 23 نوهد با افشای طرح کودتا قبل از انجام آن  ، کمک شایانی در جهت کشف این عمل ننگین  می کنند . پس از آن ، عملیات مقابله با طراحان کودتا درچنین روزی آغاز و سرانجام طرح کودتا با شکست کامل روبرو می شود . در مورد این کودتا و عملیات بمباران کودتاچیان ، رهبرکبیرانقلاب اسلامی و بنیانگذارجمهوری اسلامی ایران، کلامی با این مضمون فرمودند که نشانگر طمانینه قلبی واطمینان به کارعبث و شکست خورده فریب خورد گان ازسویی و اعتماد کامل به ملت مومن ایران در دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی و خون پاک شهیدان از دیگر سو است. اما محتوای سخن چنین بود: آنانی که با طیاره بمباران کردند ، نمی توانند که آن بالا برای همیشه بمانند مجبورند که بیایند توی این مرد م ، مگر مردم می گذا رند که راحت باشند!


ورود به اسپانیا : 
درچنین روزی در سال 711میلادی برای نخستین بار سپاه طارق بن زیاد وارد اسپانیا شد و درواقع اسلام به مرزهای اروپا راه یافت .  اندلس در واقع در اواخر قرن اول هجرى به وسیله سپاهى از اعراب  و بربرهاى مسلمان شمال افریقا فتح  گردید .گفته می شود در جریان  فتح اندلس، قبایل ویزیگوت ساکن اسپانیا که از حکومت خود ناراضى بودند، با مسلمانان همکارى کردند.به همین جهت اگر چه ریاست و رهبرى اسپانیاى مسلمان با عربهاى مسلمان بود، اما رؤساى بربر و گوت هم داراى قدرت فراوان بودند.قدرت تقریبا مساوى عربها، بربرها و گوتها مانع از به قدرت رسیدن یک دولت کاملا قدرتمند مسلمان در اندلس مى‏شد.چنانکه گوتها همگى مسلمان نشدند و عده زیادى از آنها مسیحى باقى ماندند .فتح نواحى مسیحى نشین شمال اسپانیا و گسترش اسلام در تمامى آن سرزمین نیز ناتمام ماند .بنى امیه براى حفظ حاکمیت خود بر اندلس، یکى از رؤساى عرب ساکن آنجا را عامل خود قرار مى‏دادند، اما این شخص در برابر نافرمانى بربرها و گوتها قدرت چندانى نداشت و همراهى قبایل عرب با وى، معمولا براى حفظ موقعیت خودشان در برابر اقوام دیگر بود.در حالى که اندلس داراى چنین اوضاعى بود، بنى عباس موفق به سرنگونى حکومت بنى امیه شدند.در پى این واقعه، تعقیب امویان و قلع و قمع آنان آغاز شد و در نتیجه هر یک از بنى امیه در جستجوى یافتن پناهگاه به سویى گریختند.در این میان شخصى به نام عبد الرحمن از نوادگان هشام بن عبد الملک (دهمین خلیفه اموى) از چنگ عباسیان جان سالم بدر برد و به اندلس گریخت .او در سال 137 ه.ق  وارد اندلس شد (5 سال پس از تأسیس خلافت عباسى) و توانست تعدادى از قبایل عرب آنجا را با خود همراه سازد.در شرایطى که تعدادى از مسلمانان اندلس بى‏طرف بودند، نیروهاى متمایل به عباسیان متحمل شکست شدند و عبد الرحمن توانست قدرت را در دست گیرد.فاصله زیاد اندلس تا مرکز خلافت عباسیان، مانع از اقدام سریع و مؤثر بنى عباس براى تصرف اندلس شد و هنگامى که نیروهاى عباسیان به آنجا اعزام شدند، عبد الرحمن توانست همراهى گوتها و بربرها را با خود جلب کند.آنان در این مرحله حکومت عبد الرحمن را عامل حفظ استقلال سیاسى خود تلقى مى‏کردند.بدین ترتیب عبد الرحمن سلسله اموى اندلس را تأسیس کرد. عبد الرحمن و جانشینانش تا حدود صد سال بعد از تأسیس سلسله اموى اندلس، خود را امیر مى‏نامیدند.حکومت آنان جنبه دینى نداشت و عناصر کشورى و لشکرى آنان، ترکیبى از مسلمانان ومسیحیان بود.به همین دلیل نمى‏توانستند عنوان خلافت را که مفهومى صرفا اسلامى داشت، براى خود برگزینند.این امر اگر چه موجب آرامش داخلى قلمرو آنان مى‏شد، لیکن مقابله با دولتهاى مسیحى مستقل شمال اسپانیا را مشکل مى‏ساخت.بنابراین به دلیل هجوم مسیحیان به مرزهایشان، از اوایل قرن چهارم هجرى سیاست دینى مشخص‏ترى انتخاب کردند.در این زمان عبد الرحمن سوم حکمران اندلس، خود را خلیفه نامید.او با بهره‏گیرى از غیرت دینى مسلمانان، توانست مسیحیان شمال اسپانیا را شکست دهد.علاوه بر این، او در دریا نیز عرصه را بر مسیحیان تنگ کرد.در این زمان امویان اندلس، پا را از آن سرزمین فراتر نهاده قسمتى از شمال افریقا را هم تصرف کردند.این به معناى به مبارزه طلبیدن خلفاى عباسى بود.عباسیان نیز با دادن اختیارات به حکمرانان خود در شمال افریقا کوشیدند با امویان مقابله کنند.اما این اقدام سرانجام موجب کاهش هر چه بیشتر تسلط آنان بر شمال افریقا شد. بعد از سقوط امویان، اندلس از تسلط عباسیان بیرون شد. در آنجا نیز مثل بیشتر بلاد اختلاف مصرى و یمانى در میان بود. به سال 125 ابوالخطار یمانى بر اندلس تسلط یافت و صمبل بن حاتم که مصرى بود بر او بشورید و از ولایتدارى خلع کرد و یکى از مصریان را به ولایتدارى رسانید یمنیان میخواستند ابوالخطار را به مقام خویش باز برند اختلاف بالا گرفت و اندلس چهار ماه تمام ولایتدار نداشت عاقبت همگى بر ولایتدارى یوسف بن عبدالرحمن فهرى اتفاق کردند که مصرى بود و به سال 129 ولایت اندلس را بدو دادند و بنا شد یکسال ولایت بدست او باشد و سال بعد کار را بدست یمنیان دهد تا هر که را خواهند ولایتدار کنند و چون سال بگذشت یمنیان خواستند یکى از خویشتن را بولایت رسانند اما صمبل مقاومت کرد و گروه بسیار از ایشان را بکشت و باز بر ولایت یوسف اتفاق شد و کس بر او اعتراض نکرد تا عبدالرحمن اموى بر اندلس تسلط یافت. چون دولت اموى سقوط کرد و عباسیان به تعقیب و کشتار ایشان برخاستند یکى از بزرگان اموى عبدالرحمن پسر معاویة بن هشام از چنگ عباسیان به اندلس گریخت و دولت اموى اندلس را بنیان نهاد. جدایى اندلس از دولت عباسیان مایه ضعف ایشان بود اما منصور با همه کوششها که کرد نتوانست قدرت خویش را بر آن دیار استقرار دهد و به ناچار از در ملایمت درآمد. وقتى منصور از مسالمت کارى نساخت به پپین پادشاه فرنگ متوسل شد تا از او بر ضد عبدالرحمن کمک گیرد و فرستادگان به دربار او روان کرد که سالى چند در آنجا مقیم بودند و با فرستادگان وى به نزد منصور بازآمدند و باز به دربار پپین رفتند و براى وى هدیه‏هاى گرانبها بردند اما این گفتگوها ثمرى نداشت جز آنکه عبدالرحمن از هجوم فرنگیان بکشور خویش بیمناک شد و هرگز بصدد جنگ عباسیان نیفتاد بنابراین منصور در مانور سیاسى خویش به نسبت زیاد توفیق یافت و سیاست عباسیان را درباره اندلس پایه نهاد. بدوران مهدى همه دولتها از عباسیان حساب میبردند که این دولت بنهایت قدرت و وسعت رسیده بود اما آن اختلاف که میان خلیفه بغداد و اندلس بود مایه اضطراب بغداد بود که مهدى چون پدر قدرت امویان اندلس را به دیده حسد می نگریست و میخواست این دولت را از میان بردارد اما لشکر کشى به آن دیار میسر نبود که راه دراز بود و گذر دادن سپاه از صحراهاى آفریقا کارى دشوار مینمود و هم قوت عبدالرحمن اموى به حساب بود که وى در اندیشه بود دیار شام را از امویان بگیرد و اگر اوضاع اندلس اجازه میداد بدینکار اقدام کرده بود بدی نجهت دو خلیفه در بغداد و اندلس بدشمنى و کینه قانع شدند و کوشش عملى بر ضد همدیگر کمتر کردند . ابن اثیر گوید: «مهدى عبدالرحمن بن حبیب فهرى را باندلس فرستاد و او از آفریقا گذشت دریا را پیمود و بسلیمان بن یقطان که ولایت بارسلن داشت نامه نوشت و او را به اطاعت خلیفه بغداد خواند اما سلیمان دعوت وى را نپذیرفت و فهرى خشمگین با گروهى از بربران به قلمرو او هجوم برد اما سلیمان وی را بشکست و عبدالرحمن باقیمانده نیروى وى را تار و مار کرد و کشتیهاى او را بسوخت که فرار نتواند کرد فهرى در ناحیه والانس موضع گرفت و محصور شد اما مقاومتى سخت کرد و ترس وى بدلها افتاد و عبدالرحمن هزار دینار جایزه براى سرش معین کرد و یکى از بربران ویرا بکشت و سرش را به نزد خلیفه اندلس برد.
(منبع :  جعفریان ، رسول و خیراندیش  ، عبدالرسول ،  تاریخ اسلام و دولتهاى مسلمان، ص 119) 


عادی سازی آمد و شد کشتی ها در کانال پاناما   :
در چنین روزی در سال 1920 کانال  پاناما آمد و شد کشتی ها حال عادی به خود گرفت . دولت آمریکا این کانال را پیشتر مورد تجاوز نظامی خویش قرار داده بود .

روز تولد جولیوس سزار :
جولیوس سزار امپراطور قدرتمند روم  در چنین روزی در یکصد سال قبل از میلاد مسیح چشم به جهان گشود . سزار از امپراطوران خونخوار تاریخ بوده است.

تولد سر ویلیام اسلر :
اسلر کانادایی در چنین  روزی در سال 1730 در کانادا به دنیا آمد . وی در عصر خود فیزیکدان و نویسنده بر جسته ای به  شمار می رفت  .مهمترین اثر او سیستم دورانی نام دارد .

تولد جرج ایستمن :
جرج ایستمن مخترع دوربین کداک در چنین روزی در سال 1854، در نیویورک آمریکا به دنیا آمد .

تولد استفان جرج :
استفان جرج شاعر بزرگ آلمان در چنین روزی در سال 1868 دیده به جهان گشود . او عمدتا اشعار غنایی و عاشقانه می سرود . الگبال عنوان مهمترین اثر اوست .

تولد آمدئو مودیگلیانی :
مودیگلیانی نقاش و مجسمه ساز بزرگ ایتالیا در چنین روزی در سال 1884 دیده به جهان گشود .

تولد پابلو نرودا :
پابلو نرودا از شاعران بر جسته جهان و صاحب آثاری چند در حوزه  شعر در چنین روزی در سال 1904 در شیلی چشم به جهان گشود . وی در سال 1971 جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد . مهمترین اثر او سکونت در زمین نام دارد . نرودا شاعری 
اهل زندگی است . به همین دلیل اشعارش از وجوه مشخص رمانتیک برخوردار است و با هم عصران خود از جمله میگوئل فرناندز که از نظر ذهنی به او نزدیک است،  دوستی می کند . نرودا شاعری است که در پی مفاهیم متفاوت از تصویر سازی انسان  می گردد.می توان گفت اشعا راو  آمیزه ای از عشق ، اشتیاق ، خشم ، مبارزه و در نهایت زیستن در فضای مه گرفته است.

تولد آندر ویت :
اندرو ویت نقاش آمریکایی در چنین روزی در سال 1917 دیده به جهان گشود . جهان مسیح عنوان مهمترین اثر نقاشی اوست .

تولد جان نمک :
جان نمک کارگردان و فیلمساز چک در چنین روزی در سال 1934 به دنیا آمد  . الماس های شب عنوان مهترین اثر این فیلمساز اهل پراگ است .

روز استقلال کریباتی :
این جمهوری ازسی وسه جزیره دروسط اقیانوس آرام نزدیک خط استوا تشکیل شده است. عموم مردم این کشورازمسیحیت پیروی می کنند و زبان رایج آنان انگلیسی و ژیلبرتی است . نوع حکومت کریباتی جمهوری دموکراتیک است . کریباتی در چنین روزی درسال 1979 میلادی از انگلستان مستقل شد و در ردیف ممالک مشترک المنافع انگلیس در آمد .

 

منبع: خبرگزاری مهر

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo