شهید آوینی

 
جانباز 45 درصد : واقعا درمانده شده‌ام // زن و بچه های ما چه گناهی کرده‌اند؟
والله دیگر در توانم نیست کاری انجام دهم. واقعا مانده ام چه کار کنم من با این وضعیت جسمی و اعصاب و با کیف کپسول اکسیژن که همیشه باید همراهم باشد چطور می توانم کار کنم؟!حتی برای سرایداری یک آپارتمان رفتم اما نتوانستم دوام بیاورم.

یکی از جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان در گفتگو با خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر گفت: اولین بار در سال 61بر اثر موج انفجار و اصابت ترکش مجروح شدم .در عملیات مسلم بن عقیل از ناحیه فک و کمر و پا و موج انفجار مجروح شدم و بعد از آن نیز در منطقه شیخ صالح در سال 65 آلوده به مواد شیمیایی و گاز خردل شدم. عوارض پوستی مواد شیمیایی گاهی بر روی بدنم پیدا می شود اما مسئله شیمیایی بر روی ریه اثر گذاشته است.

وی اولین خواسته خود را دیدار مقام معظم رهبری عنوان کرد و افزود: من سالهاست که می خواهم به ملاقات رهبر بروم اما بنیاد تاکنون در برنامه های دیدار رهبری با جانبازان مرا دعوت نکرده است.

 

شاید دهها بار برای دکتر دهقان مشکلاتم را از طریق نامه منتقل کردم، ولی هیچ فایده ای نداشته ، اصلا جواب نمی دهد. نمی دانم شاید این نامه ها را پاره می کند و دور می اندازد .

این جانباز 45درصد با بیان اینکه مشکل اصلی بیشتر جانبازان مسکن است، افزود: شاید دهها بار برای دکتر دهقان مشکلاتم را از طریق نامه منتقل کردم، ولی هیچ فایده ای نداشته ، اصلا جواب نمی دهد. نمی دانم شاید این نامه ها را پاره می کند و دور می اندازد . به ناچار سالها در خانه پدر همسرم زندگی کردم تا اینکه سال 80 که حالت اشتغال شدم، توانستم با یک میلیون تومان وامی که بنیاد داد زیر زمینی را اجاره کنم . چندین برج اجاره خانه ام عقب افتاده است و با کسر قسطهای وام شاید 50 هزار تومان از حقوقم برایم بماند. 

وی در پاسخ به این سوال که آیا بنیاد شهید و امور ایثارگران به جانبازان وام مسکن می دهد؟ تصریح کرد: بله .حدود 4میلیون وام بلاعوض و 12 میلیون تومان هم وام مسکن می دهند، اما آیا با این مبلغ می توانم خانه بخرم؟! کجا به من خانه می دهند؟ بنیاد به من می گوید برو واوان؛ رفتم آنجا را از نزدیک دیدم متأسفانه اصلا امنیت ندارد و خود جانبازانی که آنجا ساکن هستند می گویند مگر دیوانه ای که می خواهی اینجا بیایی. آنها هم مثل من جانباز هستند ولی مشکلات روحی شان بیشتر شده، دیگر اعصاب درست و حسابی ندارند.  از آن طرف حتی اگر برای اسکان در همان‌جا هم اقدام کنیم می گویند باید در پروژه ثبت نام بکنی و در نوبت باشی بعد هم که اسمت در بیاید نمی توانی آنجا بروی چون امنیت ندارد، اگر بخواهی اجاره بدهی کسی اجاره نمی کند و اگر بخواهی بفروشی کسی نمی خرد. در پروژه های ساختمانی -که آن هم نامناسب است- همه جانبازان اعصاب و روان را یک جا جمع می کنند، این اشتباه است، چون مشکلات و درگیری ها بیشتر می شود و افسردگی آنها و خانواده هایشان روز به روز بیشتر می شود.

 

کجا به من خانه می دهند؟ بنیاد به من می گوید برو واوان؛ رفتم آنجا را از نزدیک دیدم متأسفانه اصلا امنیت ندارد و خود جانبازانی که آنجا ساکن هستند می گویند مگر دیوانه ای که می خواهی اینجا بیایی. آنها هم مثل من جانباز هستند ولی مشکلات روحی شان بیشتر شده، دیگر اعصاب درست و حسابی ندارند. 

این جانباز اعصاب و روان در حالیکه دستانش می لرزید در میان سرفه های ممتد گفت: والله دیگر در توانم نیست کاری انجام دهم. چندین بار سرکار رفتم اما با کوچک ترین مسئله اعصابم به هم می ریزد و همه چیز را به هم می ریزم. به خاطر مشکلات اعصاب و روان و هم مسکن چندین بار زندگی ام با وجود دو فرزند تا مرز طلاق رفت. واقعا درمانده شده‌ام . واقعا مانده ام چه کار کنم من با این وضعیت جسمی و اعصاب  و با کیف کپسول اکسیژن که همیشه باید همراهم باشد چطور می توانم کار کنم؟! 

وی به مسئله تعیین درصد و نوع خدمات رسانی بر اساس درصد اشاره کرد و افزود: بعد از سالها کمیسیون پزشکی تشکیل شد و با 45درصد جانبازی مرا حالت اشتغال کردند. تا قبل از این حدود بیست سال دیگران هزینه زندگی ام را دادند. به هر حال با زجر این دوران را گذراندم. حتی مدتی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره)بودم . به بنیاد مراجعه می کنم و می گویم که زن و بچه من جایی نرفته اند و وضعیت خودم هم که معلوم است، یک مشهدی یا جای تفریحی برای زن و بچه های ما بگذارید می گویند زیر 50درصد تعلق نمی گیرد! زن و بچه های ما چه گناهی کرده اند؟

هر چیزی که از آنها تقاضا می کنیم -آن هم به صورت قسطی -می گویند به 50درصد به بالا تعلق می گیرد. می گویم یک ماشین به من بدهید ببینم می توانم با آن کار کنم یا نه، اگر نتوانستم به پسرم بدهم با آن کار کند، می گویند 50درصد به بالا. حتی برای سرایداری یک آپارتمان رفتم اما نتوانستم دوام بیاورم.

وی که حدود یک و نیم سال سابقه حضور در جبهه دارد به اشتیاق رزمندگان جهت شرکت در عملیات با وجود مجروحیت ، اشاره کرد و افزود: آن زمان که به جبهه رفتیم نه برای چیزی بود نه چیزی به ما دادند، نه چیزی می خواستیم، هدف مان خدا بود و حفظ ناموس و مملکت. وظیفه ما دفاع از وطن بود و به جنگ رفتیم  اما الان در شرایطی هستیم که می بینیم بین جانباز و یک فوتبالیست و کشتی گیر فرق گذاشته اند، الان می بینم من در شرایطی هستم که احتیاج به خانه و حتی به اجاره خانه دارم ولی متأسفانه بعد از بیست سال کسی توجه نمی کند.

 

والله دیگر در توانم نیست کاری انجام دهم.  واقعا مانده ام چه کار کنم من با این وضعیت جسمی و اعصاب  و با کیف کپسول اکسیژن که همیشه باید همراهم باشد چطور می توانم کار کنم؟!

این جانباز 45درصد در خصوص برنامه های فرهنگی -تفریحی بنیاد گفت: فعالیت های فرهنگی -تفریحی بنیاد هم برای خانواده های جانبازان به این صورت است که مثلا شما سال گذشته فلان جا رفتی امسال نمی توانی بروی یا چند سال پیش جانباز برای اینکه بچه هایش را به پارک ارم برده امسال به این فرد بلیط تعلق نمی گیرد. دفتر منطقه ما حدود 14هزار نفر زیر پوشش دارد حالا شما در نظر بگیرید هر جانباز هر چند سال نوبتش می شود که مثلا تسهیلات تفریحی دریافت کند؟ 

وی در پاسخ به این سوال که فرزندانتان چه برخوردی با شما دارند؟ گفت: بچه هایم تنها از این وضعیت بلاتکلیفی و سختی زندگی گلایه دارند و می گویند تا کی ما آواره این خانه و آن خانه باشیم. من اعصاب مدارا کردن با آنها را ندارم آنها تقصیر ندارند من مشکل دارم که با آنها نمی سازم. حتی پزشکان به من گفتند برو شمال، هم برای اعصابت خوب است هم به خاطر وضعیت خوب آب و هوا آنجا مشکل ریه ات کمتر می شود. با پیگیری که کردم بنیاد به من گفت برو ساری. برای خانه به آنجا مراجعه کردم تا شاید یک جایی را به من بدهند تا از این سرفه ها خلاص شوم اگر بچه هایم خواستند بیایند،بیایند وگرنه که هیچ . به بنیاد ساری مراجعه کردم و گفتم یک جایی به من بدهید. گفتند: "ما اینجا جا نداریم بیخود شما را فرستادند"!

این جانباز شیمیایی با بیان اینکه با ادغام دو بنیاد تغییری در بهبود وضعیت خدمات رسانی ندیدیم، تصریح کرد: الان بنیاد در وضعیت بلاتکلیفی است و فقط وعده می دهند و تمام. چون هنوز مشخص نیست با ادغام، چه کارهایی را انجام می دهند و چه کارهایی را انجام نمی دهند.

هجده ساله بودم که به جنگ رفتم و مجروح شدم، اما اصلا پشیمان نشده ام. ما جنگ را برای کسی نرفتیم که پشیمان بشویم. برای رضای خدا رفتم برای چیزی نرفتم. والله اگر الان خدای نکرده جنگ شود همین جانبازان هستند که در صف اول جبهه خواهند ایستاد.

وی در خصوص سرکشی مسئولین بنیاد به جانبازان خاطر نشان کرد: کسی از مسئولین بنیاد تا الان به ما سرکشی نکرده است.
 

وی با بیان اینکه هیچگاه از رفتن به جبهه، پشیمان نشده ام تأکید کرد: هجده ساله بودم که به جنگ رفتم و مجروح شدم، اما اصلا پشیمان نشده ام. ما جنگ را برای کسی نرفتیم که پشیمان بشویم. برای رضای خدا رفتم برای چیزی نرفتم. والله اگر الان خدای نکرده جنگ شود همین جانبازان هستند که در صف اول جبهه خواهند ایستاد.

همانطور که پیش از این مکرراً گفته شد به دلیل برخی برخوردهای تندی که از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران نسبت به جانبازانی  که  با « مهر» درباره مشکلاتشان گفتگو کردند ، صورت گرفت ، از ذکر نام و مشخصات جانبازان عزیز در اخبار و گزارشات اجتناب کرده و متذکر می‌شود مستندات مصاحبه فوق به همراه نام و مشخصات کامل مصاحبه شونده جهت ارائه به هر مرجع صلاحیت‌داری در خبرگزاری مهر نگهداری می‌شود.

ضمنا جهت اطلاع مخاطبین محترمی که مصرانه پیگیر مطالب منتشره مربوط به معضلات و مشکلات جانبازان هستند ، اعلام می‌شود ، بزودی انتشار فصل جدیدی از اخبار و گزارش‌های گروه دفاع مقدس درخصوص وضعیت اسفبار ایثارگران در چند مجموعه متفاوت آغاز خواهد شد . بدیهی است مجموعه اخبار گذشته مانند : « پیشکسوتان جهاد و شهادت دهه دوم پس از جنگ » ، « معضلات و مشکلات ایثارگران در آیینه رسانه‌ها » ، « واکنش نمایندگان مردم نسبت به معضلات و مشکلات ایثارگران » و . . . همچنان ادامه داشته و مجموعه های جدید ، همراه و در کنار آنها منتشر می‌شود.

 

منبع: خبرگزاری مهر

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo