شهید آوینی
 
انتفاضه فلسطین و بى ثباتى فزآینده در اسرائیل

نویسنده:محمد ستوده *

مساله مشروعیت و امنیت
اسرائیل از زمان تشكیل در سال 1948، همواره با دو مسإله اساسى و حیاتى مشروعیت و امنیت مواجه بوده و این دو مشكل پیوسته بقا و موجودیت آن را تهدید كرده است. این دولت از همان ابتدا، با بحران مشروعیت در داخل و عدم شناسایى بین المللى به ویژه از طرف دولت هاى اسلامى و عرب منطقه مواجه گردید. ملت مسلمان فلسطین، مشروعیت رژیم اسرائیل را رد كرد و هسته هاى مقاومت را در مراحل متعددى شكل داد. مقاومت نخست در سال هاى 1918 ـ 1948 انجام گرفت(1) كه در برگیرنده سه نوع واكنش بود: مقاومت مسالمت آمیز فلسطینیان، مقاومت رادیكالى و قیام سراسرى و مقاومت در برابر بریتانیا و صهیونیزم; مقاومت دوم در زمان جنگ هاى اعراب و اسرائیل در سال هاى 1948، 1956، 1967، 1973 اتفاق افتاد; مقاومت سوم، دوره پیدایش ((ساف)) و فعالیت هاى آن در فاصله سال هاى 1947 تا 1987 را شامل مى شود كه در قالب گروه هاى چریكى و كماندوى فلسطینى ظاهر شد و مقاومت چهارم، مربوط به ظهور پدیده انتفاضه از دسامبر 1987 تاكنون است.(2)
آنچه تاریخ و سرگذشت مقاومت نشان مى دهد حاكى از عدم پذیرش رژیم اسرائیل در داخل و بسیارى از دولت ها در خارج است. این وضعیت ریشه در خاطرات تلخ طرحها و برنامه هاى تإسیس دولت اسرائیل دارد. طرح هایى كه عمدتا در كتاب دولت یهود هرتزل در سال 1896 بیان گردید و در اوایل قرن بیستم در قرارداد سرى ((سایكس ـ پیكو)) در سال 1916، اعلامیه بالفور در سال 1917، قضیه تحت الحمایگى فلسطین در سال 1918 و پروتكل هاى دانشوران صهیونیست در سال 1919 ظاهر شد(3) و سرانجام متعاقب گزارش هاى كمیته ویژه مجمع عمومى سازمان ملل در سال 1948 به فعلیت رسید. در این گزارش ها دو طرح اكثریت و اقلیت وجود داشت. در طرح اكثریت، تقسیم فلسطین و در طرح اقلیت ایجاد یك كشور فدرال متشكل از دو ایالت عرب و یهود پیش بینى شده بود. كشورهاى عرب به حمایت از شوراى عالى عرب هر دو طرح را رد كردند و خواستار فلسطین مستقل عربى شدند. از طرفى، طرح اقلیت مورد موافقت كشورهاى عربى و صهیونیست ها قرار نگرفت و در پایان مجمع عمومى در 29 نوامبر 1947، طرح كمیته فلسطین براى تقسیم را با 33 رإى موافق در مقابل سیزده رإى مخالف تصویب كرد(4) و متعاقب آن در چهارده مى 1948 تشكیل دولت اسرائیل اعلام گردید.

مسإله مشروعیت و فرآیند مذاكره

دولت اسرائیل به منظور رفع مسإله مشروعیت و شناسایى عمدتا روند مذاكره و برقرارى روابط مسالمتآمیز با جهان عرب را در پیش گرفت و ضمن به كارگیرى استراتژى ((نه جنگ و نه صلح)) زمینه را براى توسعه طلبى و پیشبرد سیاست هاى توسعه طلبانه نیز فراهم ساخت. این كشور در سال 1949 قرارداد ترك مخاصمه را با دولت هاى مصر، سوریه و اردن امضا كرد. در عین حال، به بهانه دست یابى به ((مرزهاى امن)) ضمن استفاده از ابزارهاى نظامى، فرآیند مذاكره را جهت كسب مشروعیت تقویت نمود. صلح كمپ دیوید را مى توان فصل جدیدى در این فرآیند دانست، زیرا اسرائیل توانست موقعیت خویش را بیش از گذشته تثبیت كند;(5) اما باید گفت كه سرانجام فرآیند مذاكره به انتقاضه ختم شد و انتقاضه نشان داد كه مسإله مشروعیت همچنان حل نشده باقى مانده و مذاكرات صلح مریلند، اسلو و غیره نتوانسته پاسخ مناسبى به این مشكل(6) باشد.

مسإله امنیت و سیاست خشونت

دولت اسرائیل در زمینه امنیت نیز با مسائل و مشكلات متعددى در داخل و حفظ مرزهاى كشور مواجه شد كه براى رفع آن عمدتا از ابزارهاى نظامى و خشونت بهره گرفته است. در داخل به قتل عام و اخراج فلسطینیان پرداخته، به طورى كه در فاصله تصویب تقسیم فلسطین و تإسیس دولت اسرائیل در آوریل 1948، قتل عام ((دیریاسین)) را به دست گروه ((ایرگون)) به رهبرى مناخیم بگین انجام داد و این سیاست را تاكنون به طور مكرر در سرزمین هاى اشغالى به كار برده است كه از جمله مى توان به قتل عام غزه، كفر قاسم، تل زعتر، صبرا و شتیلا و اردوگاه جنین اشاره كرد. به علاوه، اسرائیل سیاست اخراج و تبعید را به صورت مستمر اعمال كرده است و براساس آن بخش گسترده اى از مردم فلسطین از سرزمین هاى خود اخراج یا تبعید شده اند. یوسف واتیزYossef Weitz)) مدیر صندوق ملى یهود مى نویسد:
براى ما باید روشن باشد كه در این كشور جا براى دو ملت وجود ندارد. اگر اعراب آن را ترك گویند براى ما كافى خواهد بود. راه حل دیگرى جز جابه جا كردن تمام آنها متصور نمى باشد، نباید حتى یك روستا یا یك قبیله عرب را بر جاى نهاد.(7)
در كنار این سیاست، طرح ها و برنامه هاى شهرك سازى و تشویق مهاجرت یهودیان به اسرائیل در دستور كار قرار گرفت و شهرك هاى جدیدى به ویژه در مناطق اشغالى نوار غزه، ساحل غربى رود اردن و بلندىهاى جولان ساخته شد و با استقرار یهودیان مهاجر تلاش گردید تا امنیت نسبى در سطح كشور برقرار گردد.(8)
در زمینه امنیت مرزى نیز دولت اسرائیل از ابزار نظامى بهره گرفت و در سال 1948 وارد جنگ همه جانبه با دولت هاى عرب مجاور یعنى اردن، مصر، سوریه و لبنان گردید. در این جنگ عملا امنیت و تمامیت ارضى اسرائیل به شدت مورد تهدید قرار گرفت، اما كمك هاى همه جانبه آمریكا و حمایت سازمان ملل متحد مانع شكست اسرائیل گردید و قرارداد ترك مخاصمه در فوریه 1949 امضا شد و اسرائیل تا حدى موقعیت و امنیت خود را تثبیت كرد و توانست در زمان عضویت در سازمان ملل متحد بیش از 77 درصد از اراضى را در اختیار خود گیرد و عملا طرح تقسیم سازمان ملل متحد براساس 57 درصد اراضى براى دولت یهود و 43 درصد براى اعراب و تشكیل یك دولت عرب مستقل به فراموشى سپرده شود.(9)
اسرائیل جهت كسب امنیت بیشتر و تحقق اهداف توسعه طلبانه، ارتش خود را از هر جهت تقویت كرد و در سال 1956، متعاقب ملى شدن كانال سوئز، به همراه دولت هاى فرانسه و انگلستان به خاك مصر حمله كرد و صحراى سینا را به تصرف خود درآورد. در این جنگ به دلیل تعارض منافع دول فرانسه و انگلستان با آمریكا، از ادامه جنگ جلوگیرى شد و اسرائیل مجبور به ترك صحراى سینا گردید.
در سال 1967 دولت اسرائیل براى رسیدن به امنیت و در واقع دست یابى به اسرائیل بزرگ، حملات دیگرى را علیه دولت هاى عرب مجاور آغاز كرد. در این جنگ، ارتش اسرائیل غافلگیرانه فرودگاه هاى مصر را بمباران كرد و موفق به اشغال صحراى سینا، نواحى غربى رود اردن، شهر قدیمى بیت المقدس و ارتفاعات جولان شد و على رغم قطعنامه 242 شوراى امنیت، همچنان این اراضى را در تصرف خود نگه داشت. این جنگ منابع و قلمرو گسترده اى را كه تقریبا چهار برابر قبل از جنگ بود در اختیار اسرائیل قرار مى داد و این كشور توانست بازدارندگى مناسبى را در برابر تهدیدات خارجى ایجاد كند; اما این بازدارندگى نتوانست مانع جنگ تدافعى اعراب شود و در سال 1973 دولت هاى مصر و سوریه جنگ گسترده اى را علیه اسرائیل به منظور باز پس گیرى اراضى اشغالى و امحاى اسطوره شكست ناپذیرى اسرائیل آغاز كردند. در این جنگ، ارتش مصر و سوریه حملات خود را در روز كیپور از دو جبهه شروع نمودند، به گونه اى كه در هفته اول، پیروزىهاى چشم گیرى را به دست آوردند، اما در هفته دوم به دلیل ورود كمك هاى آمریكا، موقعیت اسرائیل تقویت شد و سرانجام ارتش اسرائیل توانست در خاك سوریه و مصر پیش روى كند و با وساطت سازمان ملل جنگ پس از هجده روز در 24 اكتبر 1973 خاتمه یافت. در این جنگ گرچه دول عرب نتوانستند به اهداف موردنظر دست یابند، اما وضعیت بازدارندگى اسرائیل از میان رفت و همچنان مسإله امنیت به قوت خود باقى ماند.(10) ورود ارتش اسرائیل به خاك لبنان در سال 1982 نیز مشكلات متعددى را به همراه آورد(11) و نتوانست سیاست موفقى براى تإمین امنیت محسوب شود و در نهایت متحمل شكست گردید.
بخش دیگرى از سیاست اسرائیل براى حفظ بقإ و ایجاد نوعى بازدارندگى، دست یابى به سلاح هسته اى بود. در این راستا در سال 1949، بخش تحقیقات ایزوتوپى را دایر كرد و در سال 1952 دولت بن گوریون كمیسیون انرژى اتمى اسرائیل را ایجاد كرد و با كمك قدرت هاى خارجى از جمله فرانسه و آمریكا، توانست پیشرفت هاى قابل ملاحظه اى را در فنآورى تولید تسلیحات اتمى كسب كند.(12) پیش بینى مى شود كه این كشور بیش از دویست كلاهك اتمى در اختیار داشته باشد، از این رو به نظر مى رسد قدرت هسته اى آن رو به افزایش باشد.(13) یائیز اورون، كارشناس معروف اسرائیل در زمینه برنامه هاى هسته اى اسرائیل، درباره مفهوم ((اجبارى هسته اى)) مى گوید:
دست یابى به سلاح هاى برتر به معناى امكان استفاده از آنها براى وادار كردن طرف دیگر به پذیرش درخواست هاى سیاسى اسرائیل است. به رسمیت شناختن مرزهاى كنونى دو كشور و امضاى پیمان صلح با اسرائیل از جمله این درخواست هاست.(14)
این سیاست نیز با پیدایش انتقاضه تا حد زیادى بازدارندگى خود را از دست داده است.

انتقاضه و مسإله بقا

حركت خودجوش و فراگیر مردم فلسطین در مقابله با سیاست هاى سازش و خشونتآمیز دولت اسرائیل، فصل جدیدى در تاریخ مبارزه ملت مسلمان فلسطین محسوب مى شود. این روند پس از كنفرانس سران عرب در آوریل 1987 در عمان كه هیچ گونه موضع گیرى در زمینه مبارزه با رژیم صهیونیستى نكرد، تسریع شد.(15) حركت انتقاضه اول، اعتراضى مردمى به اشغال سرزمین فلسطین و داراى اهداف و آثارى از جمله موارد زیر بود:
1. خارج كردن قضیه فلسطین از بوته فراموشى;
2. جلب توجه افكار عمومى جهان;
3. طرح ضرورت حل مسإله فلسطین;
4. تهدید امنیت داخلى موجودیت رژیم صهیونیستى;
5. تحت الشعاع قرار دادن اختلافات گروه هاى فلسطینى و دنباله رو كردن دولت ها و سازمان هایى كه قبلا ابتكار عمل تعیین سرنوشت فلسطین را در چارچوب منافع خود به دست گرفته بودند.(16)
یكى از رخدادهاى مهم تاریخ مبارزه علیه اسرائیل، عقب نشینى اسرائیل از جنوب لبنان است. این اقدام به صورت یك جانبه و بدون انعقاد هرگونه معاهده منطقه اى در 24 مى 2000 صورت گرفت و به 22 سال اشغال جنوب لبنان پایان داد. این امر به معناى اولین شكست نظامى اسرائیل در تاریخ این كشور محسوب مى شود و در مقابل، سازمان حزب الله به پیروزى سیاسى، ایدئولوژیك و سمبلیك دست یافت. از دیدگاه طلال عتریسى، اصل عقب نشینى از جنوب لبنان چیزى بود كه همه حكومت هاى سابق اسرائیل از رابین تا پرز و نتانیاهو و بالاخره باراك آن را دنبال مى كردند، اما دو چیز همیشه مانع بود:
اول این كه آنها نگران وضع مرزها، پس از عقب نشینى بودند ... دوم این كه اسرائیلى ها مى خواستند این عقب نشینى در چارچوب یك توافق منطقه اى و به طور مشخص با دولت سوریه صورت گیرد، اما در این میان یك عامل فشار هم بود و آن این كه اسرائیل دیگر تاب تحمل تلفات روزمره در جنوب لبنان را نداشت.(17)
خروج اسرائیل از جنوب لبنان و پیروزى حزب الله باعث تقویت جبهه ضداسرائیلى و انتقاضه دوم گردید. چند روز پس از آزادى جنوب لبنان، حسن نصرالله، دبیركل حزب الله، در بنت جبیل اعلام كرد:
پیروزى به دست آمده را به خلق فلسطین تقدیم مى كند و از انتقاضه دوم حمایت مى نماید و از جهان عرب دعوت نمود با اتكا به اسلحه نفت به حمایت از انتقاضه برخیزند.(18)
ورود تحریكآمیز آریل شارون به حرم مسجدالاقصى باعث تشدید مبارزه علیه اسرائیل و زمینه ساز انتقاضه مسجدالاقصى گردید و ایهود باراك پس از دو ماه مجبور به استعفا شد و این امر شكست دیگرى براى اسرائیل محسوب مى شود. در این مقطع با وجود تشدید سیاست هاى خشونتآمیز اسرائیل، فرآیند انتقاضه به صورت فزاینده تقویت گردید و توانسته دولت اسرائیل را با نوعى بى ثباتى فراگیر مواجه سازد و بیش از گذشته بحران مشروعیت و امنیت را تشدید كند، به گونه اى كه این كشور را على رغم توان نظامى گسترده با مسإله بقا و حفظ موجودیت خود مواجه كرد.

انتقاضه و سیاست خارجى ایران

ایران اسلامى همواره در سیاست خارجى خود از آرمان فلسطین حمایت كرده و خواستار برگشت آوارگان به سرزمین اصلى و تشكیل دولت مستقل فلسطینى گردیده است. در این راستا، اعلان روز جهانى قدس از طرف امام خمینى، مظهر بزرگى از حمایت ملت ایران از فلسطین است. امام در شانزده مرداد 1358 فرمودند:
آخرین جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ایام قدر است و مى تواند تعیین كننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند.(19)
در پیام دهم مرداد 1360 نیز روز قدس را روز مستضعفین نامیدند;(20) همچنین امام در كتاب ولایت فقیه مى فرمایند:
نهضت اسلام در آغاز گرفتار یهود شد و تبلیغات ضد اسلامى و دسایس فكرى را نخست آنها شروع كردند و به طورى كه ملاحظه مى كنید دامنه آن تا به حال كشیده شده است. (21)
امام(ره) همواره فرآیند صلح و سازش میان اعراب و اسرائیل را رد كرده و خواستار مقاومت در برابر اسرائیل گردیده اند. ایشان درباره صلح كمپ دیوید مى فرمایند: ((كمپ دیوید، چیزى جز یك فریب و بازى سیاسى براى ادامه تجاوز اسرائیل به مسلمین نیست ...)).(22)
در دوره جدید، جمهورى اسلامى ایران در راستاى تعهدات سیاست خارجى خود كنفرانس بین المللى حمایت از انتقاضه را در تهران برگزار كرد كه در آن هیإت هایى به نمایندگى از 35 كشور اسلامى و سازمان هاى فلسطینى و رهبران جنبش حزب الله و سیصد شخصیت مستقل شركت داشتند. شركت كنندگان در كنفرانس، از انتقاضه حمایت نموده و در مواردى به توافق رسیدند كه مهم ترین آنها عبارت بودند از:
تإسیس كمیته بین المللى پارلمانى دفاع از انتقاضه، محكومیت حمایت آمریكا از اسرائیل، درخواست براى تشكیل دادگاه بین المللى براى محاكمه جنایتكاران جنگى اسرائیل، درخواست براى فعال سازى كمیته هاى تحریم اسرائیل و قطع رابطه با كشورهایى كه سفارتخانه هاى خود را به بیت المقدس منتقل نمایند.(23)
در مجموع مى توان گفت، با توجه به رشد فزاینده انتقاضه و تشدید مسإله مشروعیت و امنیت، رژیم اسرائیل با بحران هاى جدیدى مواجه مى باشد كه بیش از گذشته بقا و موجودیت آن را تهدید مى كند و سیاست هاى دوگانه سازش و خشونت نمى تواند پاسخ مناسبى براى حل آنها محسوب شود و به نظر مى رسد رژیم اسرائیل بیش از هر مقطع دیگرى ناچار به پذیرش خواسته هاى بحق مردم فلسطین گردد.

پى نوشت ها
*. استادیار روابط بین الملل دانشگاه باقرالعلوم(ع)
1. درباره مقاومت قبل از 1948، ر. ك: عبدالقادر یاسین، نبرد مردم فلسطین پیش از سال 1948، ترجمه یوسف عزیزى بنى طرف (تهران: سهند، 1370).
2. درباره تجربه مقاومت، ر. ك: محمود نورانى، اهداف سیاست خارجى ساف در فلسطین اشغالى (1988 ـ 1964) ـ (تهران: دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، 1376) ص 29 ـ 32.
3. درباره پروتكل هاى دانشوران، ر . ك: عجاج نویهض، پروتكل هاى دانشوران صهیون، ترجمه حمیدرضا شیخى (مشهد: آستان قدس رضوى، 1373).
4. ر . ك: حمید احمدى، ریشه هاى بحران در خاورمیانه (تهران: كیهان، 1369) ص 238 ـ 242.
5. از نظر حسنین هیكل، صلح مصر سایر اعراب را عملا خلع سلاح كرد، ر . ك: محمد حسنین هیكل، پائیز خشم، ترجمه محمدكاظم موسایى (تهران: امیركبیر، 1363) ص 429.
6. براى مطالعه طرح هاى سازش، ر . ك: مجید صفا تاج، ماجراى فلسطین و اسرائیل (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1380) ص 313 ـ 331 و همچنین محمدباقر سلیمانى، بازیگران روند صلح خاورمیانه (تهران: دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، 1379) ص 25 ـ 59.
7. روژه گارودى، ماجراى فلسطین، صهیونیسم سیاسى، ترجمه منوچهر بیات غفارى (تهران: آستان قدس، 1364) ص 114.
8. درباره سیاست شهرك سازى، ر. ك: عبد معروف، دولت فلسطین و شهركهاى صهیونى نشین، ترجمه فرزاد ممدوحى (تهران: اطلاعات 1374).
9. ر. ك: محمود طلوعى، آفت جهانى (تهران: هفته، 1366) ص 112 ـ 117.
10. ر. ك: همان، ص 117 ـ ;130 غلامرضا نجاتى، جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل (تهران: عطائى 1348).
11. ر . ك: روز شمار تجاوز اسرائیل به لبنان، ترجمه جواد صالحى (تهران: موسسه انجام كتاب، 1362).
12. ر. ك: استیون گرین، جانبدارى، روابط سرى آمریكا و اسرائیل، ترجمه سهیل روحانى (تهران: چاپ و نشر بنیاد، 1368) ص 176 ـ 177.
13. ر. ك: جواد شعرباف، ((معماى هسته اى اسرائیل))، فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، شماره دوم (زمستان 1378) ص 167.
14. استیون گرین، پیشین، ص 180.
15. درباره علل پیدایش انتفاضه، ر. ك: زیاد ابوعمرو، جنبشهاى اسلامى در فلسطین، ترجمه هادى صبا (تهران: سفیر، 1371); صفا تاج، پیشین، ص 281 ـ 301.
16. فلسطین از دیدگاه امام خمینى((ره)) (تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1374) ص 200.
17. ((ابعاد عقب نشینى اسرائیل از جنوب لبنان))، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال هفتم، ش2 (تابستان 1379) ص 16.
18. ((حزب الله مستقر مى شود))، هفته نامه ترجمان سیاسى، سال ششم، ش15 (پانزده فروردین 1380) ص 12.
19. ((فلسطین از دیدگاه امام خمینى(ره)))، ص 134.
20. همان، ص 142.
21. امام روح الله خمینى، ولایت فقیه، ص 6 ـ 7.
22. در جستجوى راه از كلام امام، دفتر نوزدهم (تهران: امیركبیر 1363).
23. ((نگاهى به كنفرانس حمایت از انتقاضه))، هفته نامه ترجمان سیاسى، سال ششم، ش 22 (29 اردیبهشت 1380) ص 3.

منبع:فصلنامه علوم سیاسى ، شماره 17

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo