بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 



تاءكيد در هديه فرستادن براى مردگان
از جامع الا خبار نقل است كه بعضى از صحابه از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كرده كه آن حضرت فرمود هديّه بفرستيد براى مردگان خود پس گفتيم كه چيست هديّه مرده ها فرمود صدقه و دعا و فرمود ارواح مؤ منين مى آيند هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه ها و منزلهاى خود و فرياد مى كنند هر يك از ايشان به آواز حزين با گريه ، اى اهل من و اولاد من اى پدر من و مادر من و خويشان من مهربانى كنيد بر ما به آنچه بود در دست ما و عذاب و حساب او بر ما است و نفعش براى غير ما و هر يك فرياد مى كنند خويشان خود را مهربانى كنيد ما را بدرهمى يا به قرص نانى يا به جامه اى كه خداوند بپوشاند شما را از جامه بهشت پس گريست رسول خدا صلى الله عليه و آله و گريه كرديم ما و آن جناب از زيادى گريستن قدرت بر سخن گفتن نداشت پس فرمود اينها برادران دينى شمايند كه خاك پوسيده شده اند بعد از سرور و نعمت پس ندا مى كنند به عذاب و هلاكت بر جانهاى خود و مى گويند واى بر ما اگر انفاق مى كرديم آنچه را كه در دست ما بود در طاعت و رضاى خداوند محتاج نبوديم بسوى شما پس برمى گردند با حسرت و پشيمانى و فرياد مى كنند زود بفرستيد صدقه مردگان را و ايضاً از آن جناب روايت كرده كه فرمود هر صدقه كه براى مرده داده مى شود مى گيرد آن را ملكى در طبقى نور كه درخشان است شعاع آن و مى رسد به هفت آسمان پس مى ايستد بر لب قبر و فرياد مى كند ((اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ الْقُبُورِ)) اهل شما فرستادند اين هديّه را بسوى شما پس آن را مى گيرد و داخل در قبر خود مى كند و به آن خوابگاهش فراخ مى شود پس فرمود آگاه باشيد هركس مهربانى كند مرده را به صدقه پس براى او است نزد خداوند از اجر مانند اُحُد و مى باشد روز قيامت در سايه عرش خدا روزى كه نيست سايه جز سايه عرش خدا زنده و مرده نجات مى يابند به اين صدقه و حكايت شده كه امير خراسان را در خواب ديدند كه مى گفت بفرستيد براى من آنچه را كه مى اندازيد براى سگان خود كه من محتاجم به آن و بدانكه زيارت قبور مؤ منين ثواب بسيار دارد و علاوه فوايد عظيمه بر آن مترتب است باعث عبرت و آگاهى و زهد و بى ميلى به دنيا و رغبت در آخرت مى شود و در وقت اندوه بسيار و شادى بسيار بايد به قبرستان رفت پس عاقل آنست كه در قبرستان عبرت بگيرد از اموات تا حلاوت دنيا از دلش بيرون رود و شهد كالاى دنيوى در كامش تلخ شود و تفكّر كند در فناى دنيا و تقلّب احوال آن و بخاطر بياورد كه او نيز عنقريب مثل ايشان خواهد گشت و دستش از عمل كوتاه و باعث عبرت ديگران شود.
عبرت گرفتن از اموات
( وَلَقَدْ اَجادَ الشَّيْخُ النِّظامّى فى قَوْلِهِ )

زنده دلى در صف افسردگان       رفت بهمسايگى مُردگان
حرف فنا خواند ز هر لوح پاك       روح بقا جُست ز هر روح پاك
كارشناسى پى تفتيش حال       كرد از او بر سر راهى سؤ ال
كين همه از زنده رميدن چرا است       رخت سوى مرده كشيدن چرا است
گفت پليدان بمغاك اندرند       پاك نهادان تَهِ خاك اندرند
مرده دلانند بروى زمين       بهر چه با مُرده شوم همنشين
همدمى مرده دهد مردگى       صحبت افسرده دل افسردگى
زير گِل آنانكه پراكنده اند       گر چه بتن مرده بدِل زنده اند
مرده دلى بود مرا پيش از اين       بسته هر چون وچرا پيش از اين
زنده شدم از نظر پاكشان       آب حياتست مرا خاكشان

رُوِىَ اَنَّهُ اَوْحَى اللَّهُ تَعالى اِلى عيسى عليه السلام يا عيسى هَبْ لى مِنْ

در حديث است كه خداى تعالى به عيسى عليه السلام وحى فرمود كه اى عيسى به من واگذار كن از

عَيْنِكَ الدُّمُوعَ وَمِنْ قَلْبِكَ الخُشُوعَ وَاكْحَُلْ عَيْنَيْكَ بِميلِ الحُزْنِ اِذا

چشم خود اشك را و از دلت فروتنى را و سرمه بكش به چشمانت با ميل حزن و اندوه در آن هنگام

ضَحِكَ الْبَطّالُونَ وَقُمْ عَلى قُبُورِ الاَْمْواتِ فَنادِهِمْ بِالصَّوْتِ الرَّفيعِ

كه بخندند بيهوده گذرندگان عمر و بر سر قبور مردگان به ايست و آنان را با آواز بلند بخوان

لَعَلَّكَ تَاْخُذُ مَوْعِظَتَكَ مِنْهُمْ وَقُلْ اِنّى لاحِقٌ بِهِمْ فِى اللاّحِقينَ

شايد پند خود را از آنان بگيرى و با خود بگو من هم در زمره ديگران به آنها ملحق خواهم شد

تمام شد آنچه مقدّر شده بود ثبت آن در اين كتاب شريف در عشيّه يكشنبه دهمّ ذى القعدة الحرام سنه 1344 يك هزار و سيصد و چهل و چهار شب ولادت با سعادت حضرت ثامن الائمّة مولانا ابوالحسن الرّضا صلوات اللَّه عليه و چون در اين روز كاغذ فوت مادرم به من رسيد از برادران ايمانى كه از اين كتاب منتفع مى گردند التماس دعا و زيارت دارم و براى آن مرحومه مغفوره و براى خودم و والدم در حيات و ممات والحمدللَّه اوّلاً و آخراً و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطّاهرين نويسنده و مترجم نيز رجاء دعاء دارند.
ملحقات مفاتيح الجنان
هشت مطلب ملحقات مفاتيح الجنان
دعاى وداع ماه مبارك رمضان
((اَلْحَمدُلِلّهِ وَ سَلامٌ عَلى عِبادِهِ الَّذينَ اصْطَفى )) چنين گويد اين گنه كار روسياه عبّاس قمّى عَفَى اللّهُ عَنْهُ بعد از آنكه بعون اللّه تعالى كتاب مفاتيح الجنان را تاءليف نمودم و در اقطار منتشر گشت بخاطرم رسيد كه در طبع دويّم آن بر آن زياد كنم دعاى وداعى براى ماه رمضان و خطبه روز عيد فطر و زيارت جامعه ائمّة المؤ منين و دعاى ((اَللّهُمَّ اِنّى زُرْتُ هذَا الاِْمامَ)) كه در عقب زيارات خوانده مى شود و زيارت وداعى كه هر يك از ائمّه عليهم السلام را به آن وداع كنند و رُقعه اى كه براى حاجت مى نويسند و دعائى كه در غيبت امام عصر عجل اللّه فرجه بايد خوانده شود و آداب زيارت به نيابت بواسطه كثرت حاجت به اينها لكن ديدم هرگاه اين كار را كنم فتح بابى شود براى تصرّف در كتاب مفاتيح و بسا شود بعضى از فضولان بعد از اين در آن كتاب بعضى از ادعيه ديگر بيفزايند يا از آن كم كنند و به اسم مفاتيح الجنان در ميان مردم رواج دهند چنانكه در مفتاح الجنان مشاهده مى شود لاجرم كتاب را به همان حال خود گذاشتم و اين هشت مطلب را بعد از تمام شدن مفاتيح ملحق به آن نمودم و به لعنت خداوند قَهّار و نفرين رسول خدا صلى الله عليه و آله و ائمّه اطهارعليهم السلام واگذار و حواله نمودم كسى را كه در مفاتيح تصرّف كند اينك شروع كنيم به ذكر آن هشت مطلب اوّل دعاى وداع ماه مبارك رمضان است شيخ كلينى رضوان اللّه عليه در كتاب كافى روايت كرده از ابوبصير از حضرت

صادق عليه السلام اين دعا را براى وداع ماه رمضان اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ فى كِتابِكَ الْمُنْزَلِ

* * * * * * * * * * * * * * * خدايا تو فرمودى در قرآنت كه نازل فرمودى :

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذى اُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ وَهذا شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدْ تَصَرَّمَ

((ماه رمضانى كه نازل شد در آن ماه قرآن )) و اين ماه رمضان است كه گذشت

فَاَسْئَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ وَكَلِماتِكَ التّآمَّةِ اِنْ كانَ بَقِىَ عَلَىَّ ذَنْبٌ لَمْ

پس از تو خواهم به ذات بزرگوارت و كلمات تامه و كاملت كه اگر گناهى به گردن من باقى مانده

تَغْفِرْهُلى اَوْتُريدُ اَنْ تُعَذِّبَنى عَلَيْهِ اَوْ تُقايِسَنى بِهِ اَنْ [لا] يَطْلُعَ فَجْرُ

كه آنرا نيامرزيده اى يا مى خواهى مرا به جرم آن عذاب كنى يا بدان مرا بسنجى (مى خواهم ) كه طلوع نكند سپيده دم

هذِهِ اللَّيْلَةِ اَوْ يَتَصَرَّمَ هذَا الشَّهْرُ اِلاّ وَقَدْ غَفَرْتَهُ لى يا اَرْحَمَ

اين شب يا بگذرد اين ماه جز آنكه آمرزيده باشى آنرا از من اى مهربانترين

الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بِمَحامِدِكَ كُلِّها اَوَّلِها وَآخِرِها ما قُلْتَ

مهربانان خدايا ستايش تو را است به همه ستايش هايت آغازش و انجامش چه آن ستايشهايى كه

لِنَفْسِكَ مِنْها وَما قالَ الْخَلاَّئِقُ الْح آمِدُونَ الْمُجْتَهِدُونَ الْمَعْدُودُونَ

خودت براى ذات خود بيان كرده اى و چه آنها كه آفريدگان ستايش كننده و كوشا و معدودى

الْمُوَفِّرُونَ ذِكْرَكَ وَالشُّكْرَ لَكَ الَّذينَ اَعَنْتَهُمْ عَلى اَدآءِ حَقِّكَ مِنْ

كه بسيار ياد تو كنند و سپاست گزارند به زبان آرند آنانكه ياريشان كردى بر اداى حق خود از

اَصْنافِ خَلْقِكَ مِنَ الْمَلاَّئِكَةِ الْمُقَرَّبينَ وَالنَّبِيّينَ وَالْمُرْسَلينَ

طبقات مختلف آفريدگانت از فرشتگان مقرب و پيمبران و مرسلين

وَاَصْنافِ النّاطِقينَ وَالْمُسَبِّحينَ لَكَ مِنْ جَميعِ الْعالَمينَ على اَنَّكَ

و طبقات ديگر از گويندگان و تسبيح كنندگانت از همه مردم عالم (ستايشت كنم ) بر اينكه

بَلَّغْتَنا شَهْرَ رَمَضانَ وَعَلَيْنا مِنْ نِعَمِكَ وَعِنْدَنا مِنْ قِسَمِكَ

ما را به ماه رمضان رساندى و ما در زير بار نعمتهاى تو بوديم و در نزد ما بود بهره هاى تو

وَاِحْسانِكَ وَتَظاهُرِ امْتِنانِكَ فَبِذلِكَ لَكَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ الْخالِدِ

و احسانت و منّت هاى پى در پيت و به همين جهت تو را ستايش كنم به آخرين حد ستايش ستايشى جاويدان

الدّآئِمِ الرّاكِدِ الْمُخَلَّدِ السَّرْمَدِ الَّذى لا يَنْفَدُ طُولَ الاَْبَدِ جَلَّ ثَنآئُكَ

و دائمى و ماندنى و هميشگى و بى حد و انتهايى كه تا ابد پايان نداشته باشد، براستى كه برجسته است ثناى تو

اَعَنْتَنا عَلَيْهِ حَتّى قَضَيْتَ عَنّا صِيامَهُ وَقِيامَهُ مِنْ صَلوةٍ وَما كانَ مِنّا

كه ما را يارى كردى بر انجام فرائض اين ماه تا بخوبى گذراندى از ما روزه و نمازش را و همچنين اعمال نيك ديگرى كه

فيهِ مِنْ بِرٍّ اَوْ شُكْرٍ اَوْ ذِكْرٍ اَللّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنّا بِاَحْسَنِ قَبُولِكَ

در اين ماه از ما سر زد از نيكوكارى يا سپاسگزارى يا ذكرى خدايا پس آنها را بپذير از ما به بهترين پذيرش خود

وَتَجاوُزِكَ وَعَفْوِكَ وَصَفْحِكَ وَغُفْرانِكَ وَحَقيقَةِ رِضْوانِكَ حَتّى

و بهترين گذشت و عفو و چشم پوشى و آمرزش و حقيقت خوشنوديت تا به حدى كه

تُظَفِّرَنا فيهِ بِكُلِّ خَيْرٍ مَطْلُوبٍ وَجَزيلِ عَطآءٍ مَوْهُوبٍ وَتُوقِيَنا فيهِ

برسانى ما را در اين ماه به هر خوبى و خيرى كه مطلوب ما است و به عطاى شايانى كه ببخشى و نگاهمان دارى در آن

مِنْ كُلِّ مَرْهُوبٍ اَوْ بَلاَّءٍ مَجْلُوبٍ اَوْ ذَنْبٍ مَكْسُوبٍ اَللّ هُمَّ اِنّى

از هر چيز هراسناك يا بلايى كه بر سرمان آيد يا گناهى كه بهم رسد خدايا از تو خواهم

اَسْئَلُكَ بِعَظيمِ ما سَئَلَكَ بِهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ مِنْ كَريمِ اَسْمآئِكَ

به بزرگترين چيزى كه يكى از آفريدگانت از تو درخواست كنند از نامهاى

وَجَميلِ ثَنآئِكَ وَخآصَّةِ دُعآئِكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

بزرگوارت و از ثناى برجسته ات و از دعاى مخصوصت كه درود فرستى بر محمد و آل محمد

وَاَنْ تَجْعَلَ شَهْرَنا هذا اَعْظَمَ شَهْرِ رَمَضانَ مَرَّ عَلَيْنا مُنْذُ اَنْزَلْتَنا اِلَى

و ديگر آنكه بگردانى اين ماه رمضان را بزرگترين ماه رمضانى كه بر ما گذشته است از آن روزى كه ما را به اين

الدُّنْيا بَرَكَةً فى عِصْمَةِ دينى وَخَلاصِ نَفْسى وَقَضآءِ حَوآئِجى

دنيا آورده اى تاكنون از اين نظر كه آنرا بركتى قرار دهى در ضمن نگهدارى دينم و رهايى خودم (از دوزخ )

وَتُشَفِّعَنى فى مَسآئِلى وَتَمامِ النِّعْمَةِ عَلَىَّ وَصَرْفِ السّوَُّءِ عَنّى

و برآوردن حاجاتم و ديگر آنكه شفاعتم را بپذيرى در خواسته هايم و كامل كردن نعمتت را بر من

وَلِباسِ الْعافِيَةِ لى فيهِ وَاَنْ تَجْعَلَنى بِرَحْمَتِكَ مِمَّنْ خِرْتَ لَهُ لَيْلَةَ

و گرداندن بدى را از من و پوشاندن لباس عافيت را در اين ماه بر من و مرا به رحمت خود از آن كسانى قرار دهى كه شب

الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها لَهُ خَيْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ فى اَعْظَمِ الاَْجْرِ وَكَرآئِمِ

قدر را كه بهتر از هزار ماه گردانيدى براى آنها اختيار كرده اى در بزرگترين پاداش و گرامى ترين

الذُّخْرِ وَحُسْنِ الشُّكْرِ وَطُولِ الْعُمْرِ وَدَوامِ الْيُسْرِ اَللّهُمَّ وَاَسْئَلُكَ

ذخائر و سپاسگزارى نيك و طول عمر و آسودگى هميشگى خدايا و از تو خواهم

بِرَحْمَتِكَ وَطَوْلِكَ وَعَفْوِكَ وَنَعْمآئِكَ وَجَلالِكَ وَقَديمِ اِحْسانِكَ

به رحمتت و به بخشش و گذشتت و نعمتهاى (بسيار) و جلال و احسان ديرينه

وَامْتِنانِكَ اَنْ لا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّا لِشَهْرِ رَمَضانَ حَتّى تُبَلِّغَناهُ

و منت گذاريت كه اين ماه را آخرين ماه رمضان ما قرار ندهى تا اينكه برسانى ما را

مِنْ قابِلٍ عَلى اَحْسَنِ حالٍ وَتُعَرِّفَنى هِلالَهُ مَعَ النّاظِرينَ اِلَيْهِ

بدان در سال آينده به بهترين حال و نشان دهى به من ماه نو اين ماه را به همراه بينندگان آن

وَالْمُعْتَرِفينَ لَهُ فى اَعْفى عافِيَتِكَ وَاَنْعَمِ نِعْمَتِكَ وَاَوْسَعِ رَحْمَتِكَ

و اعتراف كنندگان به حق آن در بهترين عافيت و تندرستى كه به من داده و كاملترين نعمتت و فراخترين رحمتت

وَاَجْزَلِ قِسَمِكَ يا رَبِّىَ الَّذى لَيْسَ لى رَبُّ غَيْرُهُ لا يَكُونُ هذَا

و شايانترين بهره هايت اى پروردگار من كه جز او پروردگارى ندارم چنان نباشد كه اين

الْوَداعُ مِنّى لَهُ وَداعَ فَنآءٍ وَلا آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِلِقآءٍ حَتّى تُرِيَنيهِ مِنْ

وداعى كه من از اين ماه مى كنم وداع فنا و مرگ من و آخرين بار ديدار من از اين ماه باشد بلكه در سال آينده نيز آنانرا

قابِلٍ فى اَوْسَعِ النِّعَمِ وَاَفْضَلِ الرَّجآءِ وَاَ نَا لَكَ عَلى اَحْسَنِ الْوَفآءِ

به ما بنمايان در فراخترين نعمتها و بهترين اميدها و در حالى كه من (نسبت به تو) وفادارتر باشم

اِنَّكَ سَميعُ الدُّعآءِ اَللّهُمَّ اسْمَعْ دُعآئى وَارْحَمْ تَضَرُّعى وَتَذَلُّلى

كه براستى تويى شنواى دعاها خدايا دعايم را اجابت كن و به تضرع و زارى و خواريم

لَكَ وَاسْتِكانَتى وَتَوَكُّلى عَلَيْكَ وَاَ نَا لَكَ مُسَلِّمٌ لا اَرْجُو نَجاحاً وَلا

در برابرت و مستمندى و توكلى كه بر تو دارم رحم كن و من تسليم جناب توام كه اميد ندارم به موفقيت

مُعافاةً وَلا تَشْريفاً وَلا تَبْليغاً اِلاّ بِكَ وَمِنْكَ وَامْنُنْ عَلَىَّ جَلَّ ثَنآؤُكَ

و تندرستى و نه به شرافت و مقامى برسم جز بوسيله تو و از جانب تو و منت نه بر من اى كه ثنايت

وَتَقَدَّسَتْ اَسْمآئُكَ بِتَبْليغى شَهْرَ رَمَضانَ وَاَ نَا مُعافاً مِنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ

برجسته و نامهايت منزه است باينكه برسانى مرا به ماه رمضان در حالى كه سالم باشم از هر ناراحتى

وَمَحْذُورٍ مِنْ جَميعِ الْبَوائِقِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى اَعانَنا عَلى صِيامِ هذَا

و گرفتارى و از تمام ناگواريها و ناملايمات ستايش خدايى را كه كمك داد ما را بر روزه اين

الشَّهْرِ وَقِيامِهِ حَتّى بَلَّغَنى آخِرَ لَيْلَةٍ مِنْهُ

ماه و نماز و عبادتش تا مرا به آخرين شبش رسانيد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خطبه روز عيد فطر
دوّم خطبه روز عيد فطر است كه امام جماعت بعد از بجا آوردن نماز عيد مى خواند وآن به نحوى كه شيخ صدوق در كتاب مَنْ لا يحضره الفقيه از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل فرموده چنين است اَلْحَمْدُ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ستايش

لِلَّهِ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنُّورَ ثُمَّ

خاص خدايى است كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و نور را مقرر فرمود

الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ لا نُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئاً وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ

و با اين حال آنانكه كافر شدند به پروردگار خويش (غير او را) با او برابر مى كنند ما هيچ چيزى را شريك او نسازيم و جز او

وَلِيّاً وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لَهُ ما فِى السَّمواتِ وَما فِى الاَْرْضِ وَلَهُ

كسى را براى خود سرپرست نگيريم و ستايش خاص خدايى است كه از او است آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين است و در

الْحَمْدُ فِى الاَّْخِرَةِ وَهُوَ الْحَكيمُ الْخَبيرُ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِى الاَْرْضِ وَما

آخرت نيز ستايش خاص او است و او فرزانه و آگاه است مى داند آنچه را در زمين فرو رود و آنچه

يَخْرُجُ مِنْها وَما يَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ وَما يَعْرُجُ فيها وَهُوَ الرَّحيمُ

از آن برون آيد و آنچه از آسمان فرود آيد و آنچه در آن بالا رود و او است مهربان

الْغَفُورُ كَذلِكَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ اِلَيْهِ الْمَصيرُ وَاَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى

و آمرزنده اين چنين است خدا كه معبودى جز او نيست و بسوى او است بازگشت و ستايش خاص خدايى است كه

يُمْسِكُ السَّمآءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ اِنَّ اللَّهَ بِالنّ اسِ لَرَؤُفٌ

نگهدارد آسمان را از اينكه بر زمين افتد جز به اذن او كه همانا خداوند به مردم پرمهر

رَحيمٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْنا بِرَحْمَتِكَ وَاعْمُمْنا بِمَغْفِرَتِكَ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَلِىُّ

و رحيم است خدايا به ما رحم كن به رحمت خودت و فراگير ما را به آمرزشت كه براستى تو والا

الْكَبيرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لا مَقْنُوطٌ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلا مَخْلُوُّ مِنْ نِعْمَتِهِ

و بزرگى ستايش خدايى را كه كسى نه از رحمتش نوميد است و نه از نعمتش محروم

وَلا مُؤْيَسٌ مِنْ رَوْحِهِ وَلا مُسْتَنْكَفٌ عَنْ عِبادَتِهِ الَّذى بِكَلِمَتِهِ قامَتِ

و نه از مهرش ماءيوس و نه از پرستشش (در عالم تكوين ) روگردان است آنكه به فرمانش برپا شد

السَّمواتُ السَّبْعُ وَاسْتَقَرَّتِ الاَْرْضُ الْمِهادُ وَثَبَتَتِ الْجِبالُ

آسمانهاى هفتگانه و پابرجا گشت زمين گسترده و مستقر شد كوههاى

الرَّواسى وَجَرَتِ الرِّياحُ اللَّواقِحُ وَسارَ فى جَوِّ السَّمآءِ السَّحابُ

سخت بنيان و روان گشت بادهاى آبستن كننده و به سير و حركت درآمد در فضاى آسمان ابرها

وَقامَتْ عَلى حُدُودِهَا الْبِحارُ وَهُوَ اِلهٌ لَها وَقاهِرٌ يَذِلُّ لَهُ

و ايستاد بر سر مرز خود درياها و او است معبود آنها و او است قاهرى كه خوارند در برابرش

الْمُتَعَزِّزُونَ وَيَتَضآئَلُ لَهُ الْمُتَكَبِّرُونَ وَيَدينُ لَهُ طَوْعاً وَكَرْهاً

عزت طلبان و ناچيزند در پيش او بزرگمنشان و پيرو فرمان اويند خواه و ناخواه

الْعالَمُونَ نَحْمَدُهُ كَما حَمِدَ نَفْسَهُ وَكَما هُوَ اَهْلُهُ وَنَسْتَعينُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ

جهانيان ستايشش كنيم چنانچه او خود را ستوده و چنانچه شايسته آنست و از او كمك خواهيم و آمرزش جوييم

وَنَسْتَهْديهِ وَنَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ يَعْلَمُ ما

و راهنمايى جوييم و گواهى دهيم كه نيست معبودى جز خداى يگانه اى كه شريك ندارد مى داند آنچه را

تُخْفِى النُّفُوسُ وَما تُجِنُّ الْبِحارُ وَما تَوارى مِنْهُ ظُلْمَةٌ وَلا تَغيبُ

پنهان كنند دلها و آنچه را بپوشانند (در قعر خود) درياها و در پرده نكند از او چيزى را تاريكى ، و پنهان نشود

عَنْهُ غائِبَةٌ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ مِنْ شَجَرَةٍ وَلا حَبَّةٍ فى ظُلْمَةٍ اِلاّ

از او هيچ غايبى و نيفتد برگى از درخت و نه دانه اى در تاريكى جز آنكه

يَعْلَمُها لا اِلهَ اِلاّ هُوَ وَلا رَطْبٍ وَلا يابِسٍ اِلاّ فى كِتابٍ مُبينٍ وَيَعْلَمُ

آنرا مى داند معبودى نيست جز او و هيچ تر و خشكى نيست جز آنكه در دفترى روشن ثبت است و مى داند

ما يَعْمَلُ الْعامِلُونَ وَاَىَّ مَجْرىً يَجْرُونَ وَاِلى اَىِّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ

هر كارى را كه كسى انجام دهد و به چه راهى مى روند و بسوى چه سرمنزلى بازگردند

وَنَسْتَهْدِى اللَّهَ بِالْهُدى وَنَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَنَبِيُّهُ وَرَسُولُهُ اِلى

و از خدا راهنمايى جوييم و گواهى دهيم كه همانا محمد بنده و پيامبر و رسول او است بسوى

خَلْقِهِ وَاَمينُهُ عَلى وَحْيِهِ وَاَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ وَجاهَدَ فِى اللَّهِ

آفريدگانش و امين او است بر وحيش و براستى او رسانيد رسالتها (و پيامها)ى پروردگارش را و جهاد كرد در راه خدا

الْحائِدينَ عَنْهُ الْعادِلينَ بِهِ وَعَبَدَاللَّهَ حَتّى اَتيهُ الْيَقينُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ

با كسانى كه از او روگرداندند و ديگرى را با او برابر كردند، و پرستيد خدا را تا دم مرگ درود خدا بر او

وَآلِهِ اُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذى لا تَبْرَحُ مِنْهُ نِعْمَةٌ وَلا تَنْفَدُ

و آلش باد سفارش مى كنم شما را به پرهيزكارى و ترس از خدايى كه هميشه نعمتش بوده ، و پايان نپذيرد

مِنْهُ رَحْمَةٌ وَلا يَسْتَغْنِى الْعِبادُ عَنْهُ وَلا يَجْزى اَنْعُمَهُ الاَْعْمالُ الَّذى

مهرش و هرگز بندگان از او بى نياز نشوند و اعمال بندگان پاداش نعمتهاى او نگردد آن خدايى كه

رَغَّبَ فِى التَّقْوى وَزَهَّدَ فِى الدُّنْيا وَحَذَّرَ الْمَعاصِىَ وَتَعَزَّزَ بِالْبَقآءِ

مردم را به پرهيزكارى ترغيب كرده و به زهد و پارسايى در دنيا واداشته و از نافرمانيها برحذر داشته و به بقاى هميشگى

وَذَلَّلَ خَلْقَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنآءِ وَالْمَوْتُ غايَةُ الْمَخْلُوقينَ وَسَبيلُ

عزيز گشته و مخلوق خود را بوسيله مرگ و نابودى خوار كرده ، و مرگ است سرانجام همه مخلوق و راهى كه

الْعالَمينَ وَمَعْقُودٌ بِنَواصِى الْباقينَ لا يُعْجِزُهُ اِباقُ الْهارِبينَ وَعِنْدَ

همه جهانيان بايد آنرا طى كنند و نقش بسته بر پيشانى بازماندگان كه درمانده اش نكند فرار كردن فراريان و چون

حُلُولِهِ يَاْسِرُ اَهْلَ الْهَوى يَهْدِمُ كُلَّ لَذَّةٍ وَيُزيلُ كُلَّ نِعْمَةٍ وَيَقْطَعُ كُلَّ

فرارسد مردم هواپرست را گرفتار كند و فرو ريزد بناى هر لذت و خوشى را و بگيرد هر نعمتى را و جدا كند از انسان

بَهْجَةٍ وَالدُّنْيا دارٌ كَتَبَ اللَّهُ لَهَا الْفَنآءَ وَلاَِهْلِها مِنْهَا الْجَلاَّءَ فَاَكْثَرُهُمْ

هر نشاط و خرمى را و دنيا خانه اى است كه خداوند فنا و نيستى را براى آن و كوچ كردن را براى مردم آن مقرر داشته ولى بيشتر آنها

يَنْوى بَقآئَها وَيُعَظِّمُ بَنآئَها وَهِىَ حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ قَدْ عُجِّلَتْ لِلطّالِبِ

قصد ماندن آنرا دارند و بناى آنرا بزرگ دانند و دنيا (در نظر اهلش ) شيرين و سرسبز است كه شتابان به سراغ خواهانش آيد

وَالْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النّاظِرِ وَتُضْنى ذَا الثَّرْوَةِ الضَّعيفَ وَيَجْتَويهَا

و بدل بيننده فريبنده آيد، ديدن وضع توانگران ناتوانان را به حال نزارى و ياءس اندازد

الْخآئِفُ الْوَجِلُ فَارْتَحِلُوا مِنْها يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ بِاَحْسَنِ ما بِحَضْرَتِكُمْ

و شخص ترسان و انديشناك وضع آنرا خوش ندارد پس كوچ كنيد از آن خدايتان رحمت كند با در دست داشتن بهترين

وَلا تَطْلُبُوا مِنْها اَكْثَرَ مِنَ الْقَليلِ وَلا تَسْاَ لُوا مِنْها فَوْقَ الْكَفافِ

توشه اى كه از آن داريد و بيش از مقدار اندكى از آن نجوئيد و زياده از آنچه كفايت زندگى را كند نخواهيد

وَارْضَوْا مِنْها بِالْيَسيرِ وَلا تَمُدُّنَّ اَعْيُنَكُمْ مِنْها اِلى ما مُتِّعَ الْمُتْرَفُونَ

و به چيز كمى از آن قانع شويد و ندوزيد چشمان خود را بدانچه خوشگذرانها از آن بهره گيرند

بِهِ وَاسْتَهينُوا بِها وَلا تُوَطِّنُوها وَاَضِرُّوا بِاَنْفُسِكُمْ فيها وَاِيّاكُمْ

و آن را سبك دانيد و كوچك شماريد و آن را وطن خود قرار ندهيد (و دل به آن نبنديد) خود را در اين دنيا (با تحمل سختى

وَالتَّنَعُّمَ وَالتَّلَهِّىَ وَالْفاكِهاتِ فَاِنَّ فى ذلِكَ غَفْلَةً وَاغْتِراراً اَلا اِنَّ

عباد و ترك شهوات ) به تعب و زيان اندازيد، و حذر كنيد از خوشگذرانى و سرگرمى و فكاهيات زيرا كه آنها غفلت

الدُّنْيا قَدْ تَنَكَّرَتْ وَاَدْبَرَتْ وَاحْلَوْلَتْ وَآذَنَتْ بِوَداعٍ اَلا وَاِنَّ الاْخِرَةَ

و غرور ببار آرد، آگاه باشيد كه دنيا (با همه فريبندگيش ) خود را به بيگانگى زده و پشت كرده و شيرين گشته واعلام وداع كرده ، آگاه

قَدْ رَحَلَتْ فَاَقْبَلَتْ وَاَشْرَفَتْ وَآذَنَتْ بِاِطِّلاعٍ اَلا وَاِنَّ الْمِضْمارَ الْيَوْمَ

باشيد كه آخرت (بسوى شما) حركت كرده و مى آيد و نزديك شده و اعلام ورود كرده ، آگاه باشيد كه ميدان مسابقه (يا

وَالسِّباقَ غَداً اَلا وَاِنَّ السُّبْقَةَ الْجَنَّةُ وَالْغايَةَ النّارُ اَلا اَفَلا تآئِبٌ مِنْ

مدت آمادگى براى مسابقه ) امروز وخود مسابقه فردا است ، آگاه باشيدكه برد اين مسابقه بهشت است و عقب مانده جايش دوزخ است ،پس

خَطَّيئَتِهِ قَبْلَ يَوْمِ مَنِيَّتِهِ اَلا عامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ وَفَقْرِهِ جَعَلَنَا

آيا كسى نيست كه از خطايش توبه كند پيش از رسيدن روز مرگش ؟ آيا كسى نيست كه براى خود كار كند پيش از روز سختى و بيچارگيش

اللَّهُ وَاِيّاكُمْ مِمَّنْ يَخافُهُ وَيَرْجُو ثَوابَهُ اَلا اِنَّ هذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَهُ اللَّهُ

خداوند ما و شما را از كسانى قرار دهد كه از او مى ترسند و اميد پاداشش را دارند بدانيد كه امروز روزى است كه خداوند

لَكُمْ عيداً وَجَعَلَكُمْ لَهُ اَهْلاً فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَادْعُوهُ يَسْتَجِبْ

آن را براى شما عيد قرار داده و شما را شايسته آن گردانيد پس ياد خدا كنيد تا خدا نيز ياد شما كند و او را بخوانيد تا اجابت

لَكُمْ وَاَدُّوا فِطْرَتَكُمْ فَاِنَّها سُنَّةُ نَبِيِّكُمْ وَفَريضَةٌ واجِبَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ

كند و زكات فطره خود را بپردازيد زيرا كه آن سنت پيغمبر شما و فريضه واجبى است از پروردگارتان

فَلْيُؤَدِّها كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ عَنْ نَفْسِهِ وَعَنْ عِيالِهِ كُلِّهِمْ ذَكَرِهِمْ وَاُنْثاهُمْ

پس بپردازد هر يك از شما براى خودش و براى نانخورانش همه شان مرد و زنشان

وَصَغيرِهِمْ وَكَبيرِهِمْ وَحُرِّهِمْ وَمَمْلُوكِهِمْ عَنْ كُلِّ اِنْسانٍ مِنْهُمْ صاعاً

از كوچك و بزرگشان و آزاد و برده شان از هر سَرى يك صاع (كه تقريباً سه كيلو است )

مِنْ بُرٍّ اَوْ صاعاً مِنْ تَمْرٍ اَوْ صاعاً مِنْ شَعيرٍ وَاَطيعُوا اللَّهَ فيما فَرَضَ

از گندم يا يك صاع از خرما يا يك صاع از جو و پيروى كنيد خدا را در آنچه بر شما واجب كرده

عَلَيْكُمْ وَاَمَرَكُمْ بِهِ مِنْ اِقامِ الصَّلوةِ وَايتآءِ الزَّكوةِ وَحِجِّ الْبَيْتِ

و شما را بدان دستور داده است از برپاداشتن نماز و دادن زكات و حج خانه كعبه

وَصَوْمِ شَهْرِ رَمَضانَ وَالاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْكَرِ

و روزه ماه رمضان و امر به معروف و نهى از منكر

وَالاِْحْسانِ اِلى نِسآئِكُمْ وَما مَلَكَتْ اَيْمانُكُمْ وَاَطيعُوا اللَّهَ فيما

و نيكى كردن نسبت به زنان و نسبت به زير دستانتان (از برده ها) و پيروى كنيد خدا را در آنچه

نَهاكُمْ عَنْهُ مِنْ قَذْفِ الْمُحْصَنَةِ وَاِتْيانِ الْفاحِشَةِ وَشُرْبِ الْخَمْرِ

شما را از آن بازداشته از تهمت زدن به زنان پاكدامن و بى عفتى و هرزگى كردن و مِى گسارى

وَبَخْسِ الْمِكْيالِ وَنَقْصِ الْميزانِ وَشَهادَةِ الزُّورِ وَالْفِرارِ مِنَ

و كم فروشى با پيمانه و ترازو و شهادت ناحق دادن و گريختن از

الزَّحْفِ عَصَمَنَا اللَّهُ وَاِيّاكُمْ بِالتَّقْوى وَجَعَلَ الاْخِرَةَ خَيْراً لَنا وَلَكُمْ

جهاد با دشمن ، خداوند ما و شما را بوسيله تقوا نگاه دارد و بگرداند منزل آخرت را براى ما و شما بهتر

مِنَ الاُْولى اِنَّ اَحْسَنَ الْحَديثِ وَاَبْلَغَ مَوْعِظَةِ الْمُتَّقينَ كِتابُ اللَّهِ

از منزل دنيا براستى كه بهترين سخن و رساترين پند براى پرهيزكاران كتاب خداوند

الْعَزيزِالْحَكيمِ اَعُوذُبِاللَّهِ مِنَالشَّيْطانِالرَّجيمِ بِسْمِاللاهَِّلرَّحْمنِالرَّحيمِ

نيرومند فرزانه است ، پناه برم به خدا از شيطان رانده (درگاه حق ) به نام خداى بخشاينده مهربان

قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ

بگو او خداى يگانه است خداى بى خلل است كه نزاده و زائيده نشده و نيست برايش همتائى هيچكس

پس مى نشيند اندكى بعد از فراغ از خطبه مانند كسى كه تعجيل داشته باشد پس برمى خيزد وخطبه دويّم را مى خواند و آن همان خطبه اى است كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در روز جمعه بعد از نشستن و برخاستن از خطبه اوّل مى خواندند و آن خطبه چنين است :

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ نَحْمَدُهُ وَنَسْتَعينُهُ وَنُؤْمِنُ بِهِ وَنَتَوَكَّلُ عَلَيْهُ وَنَشْهَدُ اَنْ لا

ستايش خداى را، او را ستايش كنيم و از او كمك جوئيم و به او ايمان داريم و بر او توكل كنيم و گواهى دهيم كه

اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ صَلَواتُ

معبودى نيست جز خداى يگانه اى كه شريك ندارد و نيز به اينكه محمد بنده و رسول او است درودهاى

اللَّهِ وَسَلامُهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

خدا و سلام او بر آن حضرت و بر آلش و نيز آمرزش و خوشنوديش بر آنها باد خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ صَلوةً نامِيَةً زاكِيَةً تَرْفَعُ بِها دَرَجَتَهُ

محمد بنده و رسول و پيامبرت درودى با بركت و پاكيزه كه بوسيله آن درجه اش را بالا برى

وَتُبَيِّنُ بِها فَضْلَهُ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ

و برتريش را آشكار كنى و درود فرست بر محمد و آل محمد و بركت ده بر محمد

وَآلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهيمَ وَآلِ

و آل محمد چنانچه درود فرستادى و بركت دادى و رحمت فرستادى بر ابراهيم و آل



 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved