بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 


وَعَلى والِدَىَّ بِماتُبْتَ وَتَتُوبُ عَلى جَميعِ خَلْقِكَ يا اَرْحَمَ

و بر پدر و مادرم بدانچه توجه كرده و بازگردى بر همه خلق خود اى مهربانترين

الرّاحِمينَ يا مَنْ يُسَمّى بِالْغَفوُرِ الرَّحيمِ يا مَنْ يُسَمّى بِالْغَفُورِ

مهربانان اى كه نامور گشتى به آمرزنده مهربان اى كه نامور گشتى به آمرزنده

الرَّحيمِ يا مَنْ يُسَمّى بِالْغَفُورِ الرَّحيمِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

مهربان اى كه نامور گشتى به آمرزنده مهربان درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاقْبَلْ تَوْبَتى وَزَكِّ عَمَلى وَاشْكُرْ سَعْيى وَارْحَمْ ضَراعَتى وَلا

و بپذير توبه ام را و پاك كن كردارم را و قدردانى كن از سعى و كوششم و رحم كن به تضرع و زاريم

تَحْجُبْ صَوْتى وَلا تُخَيِّبْ مَسْئَلَتى يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ وَاَبْلِغْ

و در پرده (بى توجهى خود) قرار مده آوازم را و نوميد مكن درخواستم را اى فريادرس فريادخواهان و برسان

اَئِمَّتى سَلامى وَدُعآئى وَشَفِّعْهُمْ فى جَميعِ ما سَئَلْتُكَ وَاَوْصِلْ

به امامان و پيشوايانم سلام و دعاى مرا و شفيع ساز آنها را براى من در تمام آنچه از تو درخواست كردم و برسان

هَدِيَّتى اِلَيْهِمْ كَما يَنْبَغى لَهُمْ و زِدْهُمْ مِنْ ذلِكَ ما يَنْبَغى لَكَ

هديه مرا به ايشان بدانسان كه شايسته مقام آنها است و بيفزا براى آنها آنچه را تو سزاوار آنى

بِاَضْعافٍ لا يُحْصيها غَيْرُكَ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ

به چندين برابر كه شماره اش نتواند جز تو و جنبش و نيروئى نيست جز به خداى والاى بزرگ

وَصَلَّى اللَّهُ عَلى اَطْيَبِ الْمُرْسَلينَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ # مؤ لّف گويد

و درود خدا بر پاكيزه ترين فرستادگان محمد و آل پاكش * * * * *

كه علاّمه مجلسى دربحار ازبعض مؤ لّفات قدماى اصحاب زيارتى براى حضرت امام رضاعليه السلام نقل كرده كه معروف است به جواديّه و در آخر آن زيارت است كه نماز زيارت بجا آور و تسبيح كن و هديّه نما آنرا به آن حضرت پس بگو: ((اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ يا اَللَّهُ الدّآئِمُ)) و اين دعا را تا به آخر نقل كرده پس هرگاه در آن مشهد مقدس آن زيارت را خواندى اين دعا را ترك مكن زيارت ديگر زيارتى است كه ابن قولويه از بعض ائمه عليهم السلام روايت كرده كه فرمودند

چون بنزد قبرامام رضاعليه السلام بروى بگو اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا

* * * * * * * * * * * * * * خدايا درود فرست بر على بن موسى الرضا

الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَحُجَّتِكَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ

آن امام پسنديده با تقواى پاك و حجت تو بر هر كه روى زمين و هر كه

تَحْتَ الثَّرى الصِّدّيقِ الشَّهيدِ صَلوةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً

در زير زمين است آن راستگوى شهيد درودى بسيار و تام و تمام و پاكيزه و پيوسته

مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً كَاَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِيآئِكَ زيارت

و پى در پى و دنبال هم مانند بهترين درودى كه مى فرستى بر يكى از دوستانت * * * *

ديگر زيارتى است كه شيخ مفيد در مُقنِعه نقل كرده فرموده مى ايستى نزد قبر آنحضرت بعد از آنكه غُسل زيارت كرده باشى و پاكيزه ترين جامه هاى خود را پوشيده باشى و مى گوئى :

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ وَابْنَ

سلام بر تو اى ولى (و نماينده ) خدا و فرزند ولى او سلام بر تو اى حجت خدا و فرزند

حُجَّتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْهُدى وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقى وَرَحْمَةُ اللَّهِ

حجت او سلام برتو اى پيشواى هدايت و رشته محكم حق ، و رحمت خدا

وَبَرَكاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّكَ مَضَيْتَ عَلى ما مَضى عَلَيْهِ آبآؤُكَ الطّاهِرُونَ

و بركاتش نيز بر تو باد گواهى دهم كه تو به همان راهى رفتى كه پدران پاكت بدان راه رفتند

صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلى هُدىً وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ اِلى

درودهاى خدا بر ايشان باد اختيار نكردى كورى (گمراهى ) را بر هدايت و تمايل نگشتى از حق بسوى

باطِلٍ وَاَنَّكَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَاَدَّيْتَ الاَْمانَةَ فَجَزاكَ اللَّهُ عَنِ

باطل و تو براستى خيرخواهى كردى براى خدا و پيامبرش و پرداختى امانت را پس خداوند پاداشت دهد از

الاِْسْلامِ وَاَهْلِهِ خَيْرَ الْجَزآءِ اَتَيْتُكَ بِاَبى وَ اُمّى زآئراً عارِفاً بِحَقِّكَ

دين اسلام و مسلمانان به بهترين پاداش ، آمده ام پدرم و مادرم به فدايت به درگاه تو براى زيارت با معرفت به حق تو

مُوالِياً لاَِوْلِيآئِكَ مُعادِياً لاَِعْدآئِكَ فَاشْفَعْ لى عِنْدَ رَبِّكَ پس بچسبان

و دوستدارم دوستانت را و دشمنم با دشمنانت پس شفاعت كن از من در نزد پروردگارت * * * * * *

خود را به قبر و ببوس آنرا و بگذار دو طرف روى خود را بر آن پس بگرد به جانب سر و بگو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَشْهَدُ

سلام بر تو اى مولا و سرور من اى فرزند رسول خدا و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد گواهى دهم

اَنَّكَ الاِْمامُ الْهادى وَالْوَلِىُّ الْمُرْشِدُ اَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ مِنْ اَعْدآئِكَ

كه توئى امام راهنما و سرپرست با رشد و هدايت بيزارى جويم بدرگاه خداوند از دشمنانت

وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ بِوِلايَتِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ

و تقرب جويم بدرگاه خدا بوسيله دوستى تو درود خدا و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد

پس دو ركعت نماز زيارت بجا آور و بعد از آن هرچه خواستى نماز كن و بگرد به طرف پا پس دعا كن به آنچه مى خواهى انشاءاللّه مؤ لّف گويد كه زيارت آن حضرت در ايّام و اوقات شريفه مختصّه به آن حضرت فضيلت بسيار دارد خصوصا در ماه رجب و بيست و سوّم ذى القعده و بيست و پنجم آن و ششم ماه رمضان چنانكه در محلّ خود در اعمال ماهها ذكر شد و غير اين روزها از ايّام ديگر كه به آن حضرت اختصاصى دارد
وداع حضرت رضا عليه السلام
و چون خواستى وداع كنى

آن حضرت را پس بگو آنچه را كه در وداع حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى گفتى : لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * قرار ندهد خداوند اين

تَسْليمى عَلَيْكَ # واگر خواستى بگو اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ

سلام را آخرين سلام من بر تو * * * * * سلام بر تو اى نماينده خدا و رحمت خدا

وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتى اِبْنَ نَبِيِّكَ

و بركاتش نيز بر تو باد خدايا قرار مده اين بار را آخرين بار زيارت من از فرزند پيامبرت

وَحُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ وَاجْمَعْنى وَاِيّاهُ فى جَنَّتِكَ وَاحْشُرْنى مَعَهُ

و حجت تو بر خلقت و گرد آور من و او را در بهشتت و محشورم كن با او در

وَفى حِزْبِهِ مَعَ الشُّهَدآءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اُولَّئِكَ رَفيقاً

زمره حزب او با شهيدان و مردان شايسته و آنها نيكو رفيقانى هستند

وَاَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَاَسْتَرْعيكَ وَاَقْرَءُ عَلَيْكَ اَلسَّلامَ آمَنّا بِاللَّهِ

و تو را به خدا مى سپارم و رعايتت را نسبت به خود خواهانم و سلام بر تو مى رسانم ، ايمان داريم به خدا

وَبِالرَّسوُلِ وَبِما جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْهِ فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ

و به رسول خدا و بدانچه تو آوردى و بدان راهنمائى كردى پس نام ما را در زمره گواهان ثبت فرما

م مؤ لّف گويد كه در اينجا چند مطلب است كه شايسته و مناسب است ذكرش اوّل بسند معتبر از حضرت امام على نقى عليه السلام منقول است كه هركه را بسوى خدا حاجتى بوده باشد پس زيارت كند قبر جدّم حضرت امام رضاعليه السلام را در شهر طوس و حال آنكه غسل كرده باشد و نزد سر آن حضرت دو ركعت نماز بكند و در قنوت نماز حاجت خود را بطلبد پس بدرستيكه مستجاب مى شود مگر آنكه از براى گناهى يا قطع رحمى سؤ ال كند بدرستيكه موضع قبر آن حضرت بقعه اى است از بقعه هاى بهشت و هيچ مؤ منى او را زيارت نمى كند مگر آنكه حق تعالى او را از آتش جهنّم آزاد مى كند و داخل بهشت مى گرداند
فضيلت نماز جعفر در حرم امام رضا عليه السلام
دوّم علاّمه مجلسى نقل كرده از خطّ شيخ جليل شيخ حسين بن عبدالصّمد والد شيخ بهايى كه شيخ ابوالطّيّب حسين بن احمد فقيه رازى ره ذكر نموده كه هركس زيارت كند حضرت امام رضا يا ديگر از ائمه عليهم السلام را پس در نزد آن امام به جاى آورد نماز جعفر را براى او نوشته شود به هر ركعتى ثواب كسى كه هزار حجّ و هزار عمره بجا آورده باشد و هزار بنده در راه خدا آزاد كرده باشد و هزار مرتبه به جهاد ايستاده باشد با پيغمبر مرسل و براى اوست به هر گامى كه برمى دارد ثواب صد حجّ و صد عمره و صد بنده آزاد كردن در راه خداى تعالى و نوشته شود براى او صد حسنه و محو شود از او صد سيّئه و كيفيت نماز جعفر در اعمال روز جمعه گذشت
سفر آن حضرت به خراسان
سوّم روايت شده از محوّل سجستانى كه چون ماءمون طلب كرد امام رضاعليه السلام را از مدينه به خراسان حضرت بجهت وداع با قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله داخل مسجد شد و مكرّر با قبر آن حضرت وداع مى كرد و بيرون مى آمد و برمى گشت نزد قبر و در هر دفعه صداى مباركش به گريه بلند بود من نزديك آن حضرت رفتم و سلام كردم بر او جواب داد پس تهنيت گفتم او را به آن سفر فرمود مرا زيارت كن همانا من بيرون مى شوم از جوار جدّم و مى ميرم در غربت و دفن مى شوم در پهلوى هارون و شيخ يوسف بن حاتم شامى در دُرّ النّظيم فرموده كه روايت كردند جماعتى از اصحاب امام رضاعليه السلام كه آن حضرت فرمود زمانى كه من خواستم بيرون بيايم از مدينه بسوى خراسان جمع كردم عيال خود را و امر نمودم ايشان را كه بر من گريه كنند تا بشنوم گريه ايشان را پس ‍ تقسيم كردم در بين ايشان دوازده هزار دينار و گفتم به ايشان كه من بر نمى گردم بسوى عيالم هرگز پس گرفتم ابوجعفر جواد را و بردم او را به مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله و گذاشتم دست او را بر كنار قبر و چسبانيدم او را به آن قبر شريف و خواستم حفظ او را به سبب رسول خدا صلى الله عليه و آله و امر كردم جميع و كيلان و حشم خود را به شنيدن و اطاعت فرمايش او و آنكه مخالفت او را ننمايند و فهمانيدم ايشان را كه او قايم مقام من است و سيّد عبدالكريم بن طاوس روايت كرده كه زمانى كه ماءمون حضرت امام رضاعليه السلام را طلبيد از مدينه به خراسان حضرت حركت فرمود از مدينه بسوى بصره و به كوفه نرفت و از بصره توجّه فرمود بر طريق كوفه به بغداد و از آنجا به قم و داخل قم شد اهل قم پيشباز آن حضرت آمدند و با هم مخاصمه مى كردند در باب ضيافت آن حضرت و هركدام ميل داشتند كه آن بزرگوار بر او وارد شود حضرت فرمود كه شتر من ماءمور است يعنى هر كجا او فرود آمد من آنجا وارد مى شوم پس آن شتر آمد تا در يك خانه خوابيد و صاحب آن خانه در شب آن روز در خواب ديده بود كه حضرت امام رضاعليه السلام فردا ميهمان او خواهد بود پس چندى نگذشت كه آن محل مقام رفيعى گشت و در زمان ما مدرسه معموره است و شيخ صدوق بسند خود از اسحق بن راهويه نقل كرده كه گفت چون امام رضاعليه السلام به نيشابور آمد و خواست از آنجا حركت نمايد جمع شدند خدمت آن حضرت اصحاب حديث و عرض كردند يابن رسول الله تو از نزد ما مى روى و براى ما يك حديثى نمى فرمايى كه ما استفاده كنيم آنرا از جناب تو آن حضرت در عمارى نشسته بود سر خود را بيرون نمود و فرمود شنيدم پدرم موسى بن جعفر فرمود شنيدم پدرم جعفر بن محمّد فرمود شنيدم پدرم محمّد بن على فرمود شنيدم پدرم علىّ بن الحسين فرمود شنيدم پدرم حسين بن على فرمود شنيدم پدرم اميرالمؤ منين علىّ بن ابيطالب عليهم السلام فرمود شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود شنيدم جبرئيل مى گفت شنيدم خداوند عزّوجل فرمود ((لااِلهَ اِلا اللَّهُ حِصْنى فَمَنْ دَخَلَ حِصْنى اَمِنَ مِنْ عَذابى )) اين حديث شريف را فرمود و حركت نمود چون شتر راه افتاد صدا زد ما را و فرمود بِشُرُوطِها وَ اَنَا مِنْ شُرُوطِها و ابوالصّلت روايت كرده كه چون امام رضاعليه السلام به ده سرخ رسيد در وقتى كه به نزد ماءمون مى رفت گفتند يابن رسول الله ظهر شده است نماز نمى كنيد پس فرود آمد و آب طلبيد گفتند آب همراه نداريم پس بدست مبارك خود زمين را كاويد آنقدر آب جوشيد كه آن حضرت و هر كه با آن حضرت بود وضو ساختند و اثرش تا امروز باقيست و چون داخل سناباد شد پشت مبارك خود را گذاشت به كوهى كه ديگها از آن مى تراشند و فرمود كه خداوندا نفع ببخش به اين كوه و بركت ده در هرچه در ظرفى گذارند كه از اين كوه تراشند و فرمود كه از براى آن حضرت ديگها از سنگ تراشيدند و فرمود كه طعام آن حضرت را نپزند مگر در آن ديگها پس از آن روز مردم ديگها و ظرفها از آن تراشيدند و بركت يافتند چهارم صاحب مطلع الشّمس نقل كرده كه در بيست و پنجم ذى الحجّة سنه هزار و شش شاه عبّاس اوّل وارد مشهد مقدّس گرديد ديد كه حرم مطهّر را عبدالمؤ من خان اوزبكى غارت كرده و سواى محجّر طلا ديگر چيزى در آنجا نگذاشته و در بيست و هشتم ذى الحجّه از مشهد به هرات رفت و هرات را استرداد كرده بعد از نظم آنجا رجعت به مشهد نمود يك ماه در آنجا توقّف نموده و صحن مقدّس را مرمّت كرده و خدّام بقعه مباركه را احسان و رعايت فرموده معاودت به عراق فرمود در اواخر سنه هزار و هشت مجدّدا شاه عبّاس ‍ به مشهد مقدّس رفته زمستان را در آنجا گذرانيد و خدمت خادم باشى گرى آستانه مقدّسه را خود متقلّد و مشغول بود چنانچه شبى با مقراض سر شمعها را مى گرفت شيخ بهايى عليه الرّحمه بالبديهة اين رباعى را انشاد كرد:
پيوسته بُوَد ملايك علّيين       پروانه شمع روضه خُلد آيين
مقراض به احتياط زن اى خادم       ترسم ببرى شهپر جبريل امين
و در سنه هزار و نُه بنا به نذرى كه شاه عباس كرده بود كه پياده به مشهد برود پياده به مشهد مشرّف گشت و در بيست و هشت روز آن مسافت بعيده را قطع فرمود صاحب تاريخ عالم آرا اين اشعار در اين باب نگاشته :
غلام شاه مردان شاه عبّاس       شه والا گُهر خاقان امجَد
بطوف مرقد شاه خراسان       پياده رفت با اخلاص بيحدّ
تا آنكه گفت :
پياده رفت شد تاريخ رفتن       ز اصفاهان پياده تا بمشهد(1009)
و چون به مشهد مقدّس رسيد صحن مبارك را وسعت داد و ايوان على شير كه درگاه روضه متبرّكه از آنجا بوده و در يك گوشه صحن اتّفاق افتاده بود و بدنما بود در وسط قرار داد و ايوانى مقابل آن در طرف ديگر بساخت و خيابانى از دروازه غربى شهر تا شرقى طرح كردند كه از هرطرف به صحن رسيده از ميان ايوانها بگذشت و چشمه ها و قنوات احداث كرده به شهر آورد و نهرى از ميان خيابان و حوضى بزرگ در وسط صحن احداث نمود كه آب از حوض گذشته به خيابان شرقى جارى شود و در بناهاى مذكور كتيبه ها به خطّ ميرزا محمّد رضاى صدرالكُتّاب و عليرضاى عبّاسى و محمّدرضاى امامى رسم شد وهم شاه عبّاس قبّه مطهّره را به طلا تذهيب كرد چنانچه دركتيبه قبّه مطهّره به آن اشاره شده وصورت آن كتيبه چنين است

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ مِنْ عَظايِمِ تَوفيقاتِ اللَّهِ سُبحانَهُ اَنْ وَفَّقَ السُّلْطانَ الاَْعْظَمَ

به نام خداى بخشاينده مهربان از توفيقات بزرگ خداى سبحان اين بود كه موفق داشت پادشاه بزرگ

مَوْلى مُلُوكِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ صاحِبِ النَّسَبِ الطّاهِرِ النَّبَوِىِّ وَالْحَسَبِ الْباهِرِ الْعَلَوِىِّ

و سرور پادشاهان عرب و عجم داراى نسب پاك نبوى و حسب تابناك علوى

تراب اَقْدامِ خُدّامِ هذِهِ الْعَتَبَةِ الْمُطَهَّرَةِ اللاّهُوتِيَّةِ غُبارِ نِعالِ زُوّارِ هذِهِ الرَّوْضَةِ

خاك قدم خدام اين عتبه پاكيزه آسمانى و غبار كفشهاى زائرين اين روضه

الْمُنَوَّرَةِ الْمَلَكُوتِيَّةِ مُرَوِّجِ آثارِ اَجْدادِهِ الْمَعْصُومينَ السُّلْطانِ بْنِ السُّلْطانِ اَبُو المُظَفِّر

نورانى ملكوتى رواج دهنده آثار اجداد معصومش سلطان پسر سلطان پادشاه پيروزمند

شاه عَبّاس الْحُسَيْنِىّ الْمُوسَوِىّ الصَّفَوِىّ بهادُرْخان فَاسْتَسْعَدَ بِالْمَجيى ءِ ماشِيا عَلى

شاه عباس حسينى موسوى صفوى بهادرخان پس سعادت يافت به آمدن با

قَدَمَيْهِ مِنْ دارِ السَّلْطَنَةِ اِصْفَهان اِلى زِيارَةِ هذَا الْحَرَمِ الاَْشْرَفِ وَقَدْ تَشَرَّفَ بِزينَةِ

پاى پياده از پايتخت كشور يعنى اصفهان به زيارت اين حرم شريف و تشرّف حاصل كرد به تزيين

هذِهِ الْقُبَّةِ مِنْ خُلَّصِ مالِهِ فى سَنَةِ اَلْفٍ وَعَشْرٍ وَتَمَّ فى سَنَةِ اَلْفٍ وَسِتّ وَعَشَرَ

اين گنبد از مال خالص خود در سال هزار و ده و اتمام پذيرفت در سال هزار و شانزده

پنجم شيخ طبرسى در اعلام الورى بعد از ذكر جمله اى از معجزات حضرت امام رضاعليه السلام گفته و امّا آنچه ظاهر شده براى مردم از بعد از شهادت آن حضرت تا زمان ما از بركت مشهد مقدّس آن حضرت و علامات و عجايبى كه مشاهده كردند خلق بسيار و عامّ و خاصّ تصديق آن نمودند و مخالف و مؤ الف اقرار به آن نمودند بسيار بلكه از حدّ حصر خارج است و همانا در آن مشهد مقدّس كور مادرزاد و ابرص شفا يافتند و دعاها مستجاب شده و حاجات برآورده شده و شدائد و مُلِمّات برطرف شده و ما بسيارى از اينها را خود مشاهده كرديم و علم و يقينى كه شك در آن راه نيابد پيدا نموديم و شيخ اجلّ شيخ حُرّ عاملى در اثبات الهداة بعد از نقل اين كلام از شيخ طبرسى فرموده كه مؤ لّف اين كتاب محمّد بن الحسن الحرّ مى گويد كه من ديدم و مشاهده كردم بسيارى از اين معجزات را همچنانكه شيخ طبرسى مشاهده نموده و يقين براى من حاصل شد همچنانكه براى او يقين حاصل شده بود در مدّت مجاورت من در مشهد مقدّس كه بيست و شش سال مى شود و شنيدم چيزهايى در اين باب كه از حدّ تواتر گذشته و در خاطر ندارم كه من دعا كرده باشم در اين مشهد و از خدا حاجتى خواسته باشم مگر آنكه برآورده شده الحمدُلله و تفصيل را مقام گنجايش ندارد لهذا اكتفا كرديم به اجمال مؤ لّف اين كتاب عبّاس قمّى گويد كه در هر زمان آنقدر كرامات و معجزات از اين روضه مقدّسه ظاهر مى شود كه احتياج به نقل وقايع گذشته نيست و ما در باب دويّم در اعمال شب بيست و هفتم رجب اشاره كرديم به چيزى كه مناسب اين مقام بود و فعلاً مقام را گنجايش تطويل نيست بهتر آنكه اين فصل را به همين جا ختم كنيم و اين چند شعر را كه از جامى نقل شده در مدح آن حضرت نقل نماييم :

سَلامٌ عَلى آلِ طه وَيَّس       سَلامٌ عَلى آلِ خَيْرِ النَّبِيّينَ
سلام بر خاندان طه و ياسين       سلام بر خاندان بهترين پيمبران
سَلامٌ عَلى رَوْضَةٍ حَلَّ فيها       اِمامٌ يُباهى بِهِ المُلْكُ وَالدّينُ
سلام بر روضه اى كه مسكن گرفت در آن       امامى كه افتخار كند بدان مُلك و دين

امام بحق شاه مطلق كه آمد       حريم درش قبله گاه سلاطين
شه كاخ عرفان گل شاخ احسان       دُرِ دُرج امكان مه بُرج تمكين
علىّ بن موسى الرّضا كز خدايش       رضا شد لقب چون رضا بودش آيين
ز فضل و شرف بينى او را جهانى       اگر نبودت تيره چشم جهان بين
پى عطر روبند حُوران جنّت       غبار درش را بگيسوى مشكين
اگر خواهى آرى بكف دامن او       برو دامن از هر چه جز اوست بر چين
فصل دهم
زيارت اءئمّه سُرّ مَنْ رَاى عليهم السلام
زيارت امام هادى و امام عسكرى عليهماالسلام
در زيارت اءئمه سرّ من رَاى عليهم السلام و اعمال سرداب مطهّر و در آن دو مقام است مقام اوّل درزيارت دو امام معصوم حضرت امام علىّ نقى و حضرت امام حسن عسكرى صلوات الله عليهما چون وارد شدى بسرّ مَن رَاءى انشاءالله و خواستى زيات كنى آن دو امام همام عليه السلام را پس غسل كن و بعد از آن رعايت آداب دخول حرمهاى شريفه با تَانّى و وقار روانه شو تا به در حرم مطهر و اذن دخول عمومى را كه در اوايل اين باب ذكر شد بخوان پس داخل

حرم شو و زيارت كن آن دو بزرگوار را به اين الفاظ كه اصحّ زيارتست : اَلسَّلامُ عَلَيْكُما

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر شما

يا وَلِيَّىِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا حُجَّتَىِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا نُورَىِ

اى دو ولىّ (و دو نماينده ) خدا سلام بر شما اى دو حجت خدا سلام بر شما اى دو نور

اللَّهِ فِى ظُلُماتِ الاَْرْضِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا مَنْ بَدا لِلَّهِ فى شَاءْنِكُما

خدا در تاريكيهاى زمين سلام بر شما اى دو بزرگوارى كه نمايان كرد خداوند اراده اش را درباره شما

اَتَيْتُكُما زائِراً عارِفاً بِحَقِّكُما مُعادِياً لاَِعْدآئِكُما مُوالِياً

آمده ام به زيارتتان با معرفت به حقتان و دشمنم با دشمنانتان و دوست دارم

لاَِوْلِيآئِكُما مُؤْمِناً بِما آمَنْتُما بِهِ كافِراً بِما كَفَرْتُما بِهِ مُحَقِّقاً لِما

دوستانتان را و مؤ منم به آنچه شما به آن ايمان آورديد و كافرم بدانچه شما بدان كافر شديد حق مى دانم آنچه را

حَقَّقْتُما مُبْطِلاً لِمَا اَبْطَلْتُما اَسْئَلُ اللَّهَ رَبّى وَرَبَّكُما اَنْ يَجْعَلَ حَظّى

شما حق دانيد و باطل دانم آنچه را شما باطل دانستيد درخواست كنم از خدا پروردگار خود و پروردگار شما كه قرار دهد بهره مرا

مِنْ زِيارَتِكُمَا الصَّلوةَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ يَرْزُقَنى مُرافَقَتَكُما

از زيارت شما دو بزرگوار درود بر محمد و آلش و ديگر آنكه روزى من كند رفاقت شما را

فِى الْجِنانِ مَعَ آبائِكُمَا الصّالِحينَ وَاَسْئَلُهُ اَنْ يُعْتِقَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ

در بهشت با پدران شايسته شما و از او خواهم كه آزاد گرداند جانم را از آتش دوزخ

وَيَرْزُقَنى شَفاعَتَكُما وَمُصاحَبَتَكُما وَيُعَرِّفَ بَيْنى وَبَيْنَكُما وَلا

و روزيم گرداند شفاعت شما و همراهى شما را و شناسائى و آشنائى برقرار كند ميان من و شما و

يَسْلُبَنى حُبَّكُما وَحُبَّ آبائِكُمَا الصّالِحينَ وَاَنْ لا يَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ

از من نگيرد دوستى شما و دوستى پدران شايسته شما را و قرار ندهد اين زيارتم را آخرين بار

مِنْ زِيارَتِكُما وَيَحْشُرَنى مَعَكُما فِى الْجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ اَللّهُمَّ

زيارت شما و محشور گرداند مرا با شما در بهشت به رحمت خود خدايا

ارْزُقْنى حُبَّهُما وَتَوَفَّنى عَلى مِلَّتِهِما اَللّهُمَّ الْعَنْ ظالِمى آلِ مُحَمَّدٍ

روزيم گردان دوستى اين دو بزرگوار را و بميرانم بر كيش آنان خدايا لعنت كن بر ستم كنندگان به حق آل محمد

حَقَّهُمْ وَانْتَقِمْ مِنْهُمْ اَللّهُمَّ الْعَنِ الاَْوَّلينَ مِنْهُمْ وَالاْ خِرينَ وَضاعِفْ

و انتقام گير از آنها خدايا لعنت كن بر اولين و آخرين آنها و دو چندان كن

عَلَيْهِمُ الْعَذابَ وَابْلُغْ بِهِمْ وَبِاَشْياعِهِمْ وَمُحِبّيهِمْ وَمُتَّبِعيهِمْ اَسْفَلَ

بر آنان عذابت را و برسان آنها را و هم چنين پيروان و دوستان و هم مسلكانشان را به پست ترين

دَرَكٍ مِنَ الْجَحيمِ اِنَّكَ عَلى كُلِّشَى ءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّكَ

درجات جهنم كه براستى تو بر هر چيز توانائى خدايا شتاب كن در فرج نماينده

وَابْنِ وَلِيِّكَ وَاجْعَلْ فَرَجَنا مَعَ فَرَجِهِمْ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ و جهد مى كنى

و فرزنت نماينده ات و گشايش كار ما را با ظهور و فرج ايشان قرار ده اى مهربانترين مهربانان * * * * * *

در دعا كردن از براى خود و پدر و مادر خود و هر دعا كه خواهى بكن و اگر توانى به نزديك قبر ايشان بروى دو ركعت نماز نزد قبر بكن و اگر نتوانى داخل مسجد شو و دو ركعت نماز بكن و هر دعا كه خواهى بكن كه مستجاب است و اين مسجد پهلوى خانه ايشان است و حضرت امام علىّ نقى و امام حسن عسكرى عليه السلام در آن نماز مى كرده اند مؤ لّف گويد كه اين زيارت موافق روايت كامل الزّيارة بود و شيخ محمّد بن المشهدى و شيخ مفيد و شهيد نيز اين زيارت را در مزار خود نقل كرده اند با اختلاف جزئى و بعد از فقره ((فىِ الجَنَّةِ بِرَحْمَتِهِ)) فرموده اند آنگاه برو و بينداز خود را بر هر يك از آن دو قبر و ببوس آن را و بگذار طرف راست و چپ روى خود را بر قبر و بعد از آن سر بردار و بگو ((اَللّهُمَّ ارزُقْنى حُبَّهُمْ وَتَوَفَّنى عَلى مِلَّتِهِم )) تا آخر زيارت كه گذشت پس گفته اند كه چهار ركعت نماز بگذار نزديك سر مقدّس و بعد از نماز زيارت هر قدر نماز كه خواهى بگذار ((الخ )) و مستور نماند كه آن دو بزرگوار در خانه خود دفن شدند و براى آن درى بود كه گاهى باز مى كردند و شيعيان داخل مى شدند و در نزد قبر زيارت مى كردند و گاهى بسته بود و از بيرون مقابل شبّاكى كه در ديوار مقابل قبر مطهّر بود زيارت مى كردند و در صدر همين خبر زيارت مذكور است كه غسل مى كنى و به نزد قبر ايشان مى روى اگر توانى رفت و اگر نه اشاره مى كنى بسلام مقابل شبكه كه باز مى شود بسوى قبر و چنين زائر نماز زيارت خود را در مسجد بكند و چون به همّت مواليان آن خانه برداشته شد و به جاى آن قبّه و حرم و رواق و ايوان ساخته شد آن مسجد داخل در حرم شد و الا ن معروف است كه ايوان مستطيل كه در صحن پشت سر عسكرييّن عليه السلام است متّصل است به رواق همان مسجد مذكور است [بلكه نقل شده كه رواق پشت سَرِ مقدّس و يك ذرع از حرم مطهّر نيز مسجد است ] بهرحال زوّار از اين جهت آسوده شدند و براى آن دو بزرگوار زيارت مخصوصه بهركدام و مشترك ميان هر دو بزرگوار در كتب مزاريّه مذكور است اگر راغب شدند نسخه آن بسيار است و اگر زائر را حالى و مجالى باشد مناسب است كه زيارت جامعه كبيره را كه بعد از اين مذكور گردد انشاءالله تعالى بخواند زيرا كه صدور آن كلمات بليغه داراى تمام مراتب اظهار بندگى و تذلّل و اعتراف به عظمت و جلالت ائمّه از مصدر جلال حضرت هادى عليه السلام است و سيّد بن طاوس در مصباح الزائر براى هريك از اين دو بزرگوار زيارت مبسوطه با صلوات بر ايشان و دعاى بعد از نماز زيارت نقل كرده كه شايسته است نقل آن اگر چه موجب تطويل است زيرا كه فوايد بسيار در آن مندرج است فرمود هرگاه رسيدى به سُرّ مَنْ رَاءى غسل كن در وقت رسيدن غسل زيارت و بپوش پاكيزه ترين جامه هاى خود را و روانه شو با تاءنّى و وقار تا برسى بر در حرم

شريف آنگاه كه رسيدى طلب رُخصت كن و بگو ءَاَدْخُلُ يا نَبِىَّ اللَّهِ ءَاَدْخُلُ يا اَميرَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * آيا داخل شوم اى پيغمبر خدا آيا داخل شوم اى امير

الْمُؤْمِنينَ ءَاَدْخُلُ يا فاطِمَةُ الزَّهْرآءُ سَيِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمينَ ءَاَدْخُلُ يا

مؤ منان آيا داخل شوم اى فاطمه زهرا بانوى زنان جهانيان آيا داخل شوم اى

مَوْلاىَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِي ءَاَدْخُلُ

مولا و سرورم اى حسن بن على آيا داخل شوم اى مولايم اى حسين بن على آيا داخل شوم

يا مَوْلاىَ عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي

اى مولايم على بن الحسين آيا داخل شوم اى مولايم محمد بن على

ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ مُوسَى بْنَ

آيا داخل شوم اى مولايم جعفر بن محمد آيا داخل شوم اى مولايم موسى بن

جَعْفَرٍ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ عَلِىَّ بْنَ مُوسَى ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ مُحَمَّدَ بْنَ

جعفر آيا داخل شوم اى مولايم على بن موسى آيا داخل شوم اى مولايم محمد بن

عَلِي ءَاَدْخُلُ يا مَوْلاىَ يا اَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ ءَاَدْخُلُ يا

على آيا داخل شوم اى مولايم اى ابا الحسن على بن محمد آيا داخل شوم اى

 



 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved