بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 


مُحَمَّدٍ وَعَلَيْهِ وَتَقَبَّلْ مِنّى وَاْجُرْنى عَلى ذلِكَ بِاَفْضَلِ اَمَلى

محمد و بر آن حضرت و بپذير از من و پاداشم بده در برابر آن برطبق بهترين آرزو

وَرَجآئى فيكَ وَفى وَلِيِّكَ ياوَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ #پس برخيزوبروپايين پاى قبر

و اميدى كه درباره ولىّ تو دارم اى سرپرست مؤ منان * * * * * * * * * * * * *

آن حضرت و بايست نزد سر علىّبن الحسين عليه السلام و بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر تو اى فرزند رسول

اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ نَبِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ

خدا سلام بر تو اى فرزند پيامبر خدا سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ [وَابْنُ

سلام بر تو اى فرزند حسين شهيد سلام بر تو اى شهيد

الشَّهيدِ ((منه ))] اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمَظْلُومُ [وَ] ابْنُ الْمَظْلُومِ لَعَنَاللَّهُ اُمَّةً

سلام بر تو اى ستم رسيده و فرزند (آن امام ) ستمديده خدا لعنت كند مردمى كه

قَتَلَتْكَ وَلَعَنَاللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَلَعَنَاللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ پس

تو راكشتند وخدا لعنت كند مردمى كه به تو ستم كردند وخدا لعنت كند مردمى را كه از اين جريان اطلاع پيدا كرده و بدان راضى شدند * *

بيفكن خودرا برقبرش وببوس آنرا وبگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ لَقَدْ

* * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر تو اى فرزند ولىّ و فرزند ولى خدا براستى كه

عَظُمَتِالْمُصيبَةُ وَجَلَّتِ الرَّزِيَّةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلى جَميعِ الْمُسْلِمينَ

بزرگ گشت مصيبت تو و گران شد عزاى تو بر ما و بر تمام مسلمانان ،

فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ وَاَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ وَاِلَيْكَ مِنْهُمْ پس بيرون بيا از درى كه

خدا لعنت كند مردمى كه تو را كشتند و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى تو از آنها * * * * * * * * * * * * * * * *

پايين پاى علىّ بن الحُسين عليه السلام است و متوجّه شو بسوى شهداء و بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر شما

يا اَوْلِياَّءَ اللَّهِ وَاَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِياَّءَ اللَّهِ وَاَوِدّاَّئَهُ اَلسَّلامُ

اى اولياء خدا و دوستانش سلام بر شما اى برگزيدگان خدا و دوستدارانش سلام بر

عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ

شما اى ياوران دين خدا سلام بر شما اى ياران رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ

سلام بر شما اى ياران اميرمؤ منان سلام بر شما اى ياران

فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبيمُحَمَّدٍ

فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر شما اى ياران حضرت ابا محمد

الْحَسَنِ بْنِ عَلِي الْوَلِىِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ

حسن بن على آن دوست خيرخواه سلام بر شما اى ياران حضرت اباعبدالله

بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ وَطابَتِ الاَْرْضُ [اَنْتُم ] الَّتى فيها دُفِنْتُمْ وَفُزْتُمْ

پدر و مادرم به فداى شما براستى پاكيزه شديد و پاكيزه گشت آن زمينى كه شما در آن مدفون شديد و به رستگارى

فَوْزاً عَظيماً فَيا لَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ فَاَفُوزَ مَعَكُمْ # پس برگرد به بالا سَرِ

بزرگى رسيديد پس اى كاش من هم با شما بودم كه با شما رستگار گردم * * * * * * * * * * * *

حضرت امام حسين عليه السلام و دعا بسيار كن از براى خود و از براى اهل و اولاد و پدر و مادر و برادران خود زيرا كه در آن روضه مطهّره ردّ نمى شود دعاء دعاكننده و نه سؤ ال سؤ ال كننده مؤ لّف گويد اين زيارت معروف به زيارت وارث است و ماءخذش كتاب مصباح المتهجّد شيخ طوسى است كه از كتب بسيار معتبره معروفه نزد علماء است و من اين زيارت را بلاواسطه از همان كتاب شريف نقل كردم آخر زيارت شهداء همين بود كه ذكر شد فَيالَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ فَاَفُوزَ مَعَكُمْ
در مجعوليت بعضى ادعيه
پس اين زيادتيها كه بعضى بعد از اين ذكر كرده اند ((فِى الْجِنانِ مَعَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اُولَّئِكَ رَفيقا اَلسّلامُ عَلى مَنْ كانَ فِى الْحآئِرِ مِنْكُمْ وَ عَلى مَنْ لَمْ يَكُنْ فِى الْحآئِرِ مَعَكُمْ الخ )) تمامى اينها زيادى و فضولى است شيخ ما در كتاب لؤ لؤ مرجان فرموده اين كلمات كه متضمّن چند دروغ واضح است علاوه بر جسارت ارتكاب بر بدعت و جسارت افزودن بر فرموده امام عليه السلام چنان شايع و متعارف شده كه البتّه چند هزار مرتبه در شب و روز در حضور مرقد منوّر ابى عبدالله الحسين عليه السلام و محضر ملائكه مقرّبين و مطاف انبياء و مرسلين عليهم السلام به آواز بلند خوانده مى شود و احدى بر ايشان ايراد نمى كند و از گفتن اين دروغ و ارتكاب اين معصيت نهى نمى نمايند و كم كم اين كلمات در مجموعه هايى كه در زيارات و ادعيه احمقان از عوام جمع مى كنند و گاهى اسمى براى آن مى گذارند جمع شده و چاپ رسيده و منتشر گشته و از مجموعه اين احمق به مجموعه آن احمق نقل گرديده و كار بجايى رسيده كه بر بعضى طلبه مشتبه شده روزى طلبه اى را ديدم كه آن دروغهاى قبيحه را براى شهدا مى خواند دست بر كتفش گذاشتم ملتفت من شد گفتم از اهل علم قبيح نيست چنين اكاذيب در چنين محضرى گفت مگر مروى نيست تعجّب كردم گفتم نه گفت در كتابى ديدم گفتم در كدام كتاب گفت مفتاح الجنان ساكت شدم چه كسى كه در بى اطّلاعى كارش به اينجا رسد كه جمع كرده بعضى عوام را كتاب شمرد و مستند
قرار دهد قابل سخن گفتن نيست پس شيخ مرحوم كلام را در اين مقام طول داده و فرموده كه به حال خود گذاشتن عوام در امثال اين امور جزئيّه و بدعتهاى مختصره مثل غسل اُوَيس قَرن واشِ ابوالدّرداء تابع و مخلص حقيقى معايه و روزه صمت كه در روز سخن نگويند و غير آن كه احدى بر مقام نهى برنيامده سبب تجرّى شده كه در هر ماه و سال پيغمبر و امام تازه پيدا مى شود و دسته دسته از دين خدا بيرون مى روند انتهى كلامه رُفِعَ مقامُهُ اين فقير گويد خوب تاءمل كن در فرمايش اين عالم جليل كه مطلع است بر مذاق شرع مقدس چگونه اين مطلب همّى عظيم و عقده بزرگ در دل او گرديده چون مى داند مفاسد اين كار را بر خلاف آنانكه از علوم اهل بيت عليهم السلام محروم و بى بهره ماندند و بدانستن ضِغْثى از اصطلاحات و الفاظ اكتفا كردند كه امثال اين مطالب را چيزى ندانند بلكه تصحيح و تصويب نموده و عمل بر وفق آن نمايند لاجرم كار به جائى رسد كه كتاب مصباح المتهجد و اقبال و مهج الدّعوات و جمال الا سبوع و مصباح الزائر و بلدالا مين و جنّة الواقية و مفتاح الفلاح و مقباس و ربيع الا سابيع و تحفه و زادالمعاد و امثال اين كتب متروك و مهجور شود و اين مجموعه هاى احمقانه شايع شود كه در دعاى مجير كه از دعاهاى معتبره مرويه است در هشتاد موضع آن كلمه بِعَفْوِكَ زياد كنند و كسى انكار نكند و در دعاى جوشن كه مشتمل بر صد فصل است براى هر فصلى يك خاصيّتى وضع كنند و با بودن اين همه زيارات ماءثوره زيارت مفجعه جعل كنند
و با بودن اين همه دعاهاى معتبره مرويّه با مضامين عاليه و كلمات فصيحه بليغه دعائى بى ربط در كمال برودت جعل نمايند و نام او را دعاء حُبّى گذارند و از كنگره عرش آن را نازل نمايند و چندان فضيلت براى او وضع نمايند كه انسان را متحيّر و سراسيمه نمايد از جمله آنكه العياذ باللّه جبرئيل به حضرت رسول صلى الله عليه و آله از جانب حق سبحانه و تعالى گفته باشد كه هر بنده اى كه اين دعا را با خود دارد او را عذاب نكنم اگرچه مستوجب جهنّم باشد و عمر خود را به معصيت گذرانده باشد و مرا در هيچوقت سجده نكرده باشد من آن بنده را ثواب هفتاد هزار پيغمبر بدهم و ثواب هفتاد هزار زاهد و ثواب هفتاد هزار شهيد بدهم و ثواب هفتاد هزار نماز گذار بدهم و ثواب هفتاد هزار برهنه كه پوشانيده باشد بدهم و ثواب هفتاد هزار گرسنه كه سير كرده باشد بدهم و ثواب به عدد ريگهاى بيابانها بدهم و ثواب هفتاد هزار بقعه زمين بدهم و ثواب مهر نبوّت رسالت پناه بدهم و ثواب عيسى روح اللّه و ابراهيم خليل اللّه بدهم و ثواب اسماعيل ذبيح اللّه و موسى كليم اللّه و يعقوب نبىّاللّه و آدم صفىّ اللّه و جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل و فرشتگان بدهم يا محمّد هر كه اين دعاى بزرگوار حُبّى را بخواند يا با خود دارد بيامرزم او را و شرم دارم كه عذاب كنم الخ و شايسته است كه انسان از شنيدن اينها عوض خنده گريه كند كتب ادعيه شيعه كه به مرتبه اى متقن و محكم بوده كه غالب آنها كه استنساخ مى نمودند خودشان از اهل علم بودند و از روى نسخى كه به خطّ اهل علم و تصحيح شده علماء بوده مقابله و تصحيح مى نمودند و اگر اختلافى بود در حاشيه اش به آن اشاره مى كردند مثلاً در دعاى مكارم الا خلاق و بَلّغ بِايمانى در حاشيه اش اشاره مى كنند در نسخه ابن اشناس و ابلُغْ بايمانى است و در روايت ابن شاذان اللّهُمَّ اَبْلِغْ ايمانى است يا مثلاً فلان كلمه به خطّ ابن سكون چنين است و به خطّ شهيد چنين و هكذا كارش به جائى رسيده كه منحصر به كتاب مفتاح شده كه فى الجمله وصفش را شنيدى و اين كتاب مرجع عوام و خواصّ و عرب و عجم گرديده و اين نيست جز از بى اعتنائى اهل علم به حديث و اخبار و رجوع نكردن به كتب علماء و فقهاء اهلبيت اطهار و نهى ننمودن از امثال اين بدع و اضافات و دَسِّ وَضّاعين و تحريف جاهلين و جلو نگرفتن از نا اهلان و از تصرفات بى خردان تا كار به جائى رسيده كه دعاها موافق سليقه ها تلفيق شده و زيارتها و مفجعه ها و صلواتها اختراع شده و مجموعه هاى بسيار از دعاهاى دَسّ شده چاپ شده و بچّه مفتاحها متولّد گشته و كم كم سرايت كرده به ساير كتب رسيده و شايع و رواج گشته مثلاً كتاب منتهى الا مال اين احقر را تازه طبع كردند بعض از كُتّاب آن به سليقه خود در آن تصرفاتى نموده از جمله دراحوال مالك بن يُسر ملعون نوشته از دعاى امام حسين عليه السلام هر دو دست او از كار افتاده بود الحمدُللّه در تابستان مانند دو چوب خشك مى گرديد الحمدُللّه و در زمستان خون از آنها مى چكيد الحمدُللّه و بر اين حال خُسران ماءل بود الحمدُلِلّه در اين دو سطر عبارت چهار لفظ الحمدُللّه كاتب موافق سليقه خود جزء كرده و نيز در بعضى جاها بعد از اسم جناب زينب يا امّ كلثوم به سليقه خود لفظ خانم زياد كرده كه زينب خانم و امّ كلثوم خانم گفته شود كه تجليل از آن مخدّرات شود و حميد بن قحطبه را چون دشمن داشته به واسطه بدى او حميد بن قحبه نوشته و لكن احتياط كرده قحطبه را نسخه بدل او نوشته و عَبْدَربَّه را صلاح ديده عبداللّه نوشته شود و زحر بن قيس كه بحاء مُهْمَله است در هر كجا بوده به جيم نوشته و امّ سَلَمه را غلط دانسته تا ممكنش بوده اُمّ السَّلَمه كرده الى غير ذلك و غرضم از ذكر اين مطلب دراينجا دو چيز بود يكى آنكه اين تصرّفاتى را كه اين شخص كرده به سليقه خود اين را كمال دانسته و خلافش را ناقص فرض كرده و حال آنكه همين چيزى كه او كمال دانسته باعث نقصان شده پس از اينجا قياس كنيم كه چيزهائى كه ما از روى جهل و نادانى در دعاها و زيارات داخل مى كنيم يا به سليقه ناقص خود بعض تصرّفات مى نمائيم و آن را كمال فرض مى نمائيم بدانيم كه همان چيزها پيش اهلش سبب نقصان و بى اعتبارى آن دعا يا زيارت خواهد بود پس شايسته است كه ما بهيچوجه در اين باب مداخله نكنيم و هر چه دستورالعمل دادند به همان رفتار نموده و از آن تخطّى ننمائيم و ديگر غرضم آن بود كه معلوم شود هرگاه نسخه اى كه مولّفش زنده و حاضر و نگهبان او باشد اينطور كنند با او ديگر با ساير نسخ چه خواهند كرد و به كتابهاى چاپى ديگر چه اعتماد است مگر كتابى كه از مُصَنَّفات مشهوره علماء معروفين باشد و به نظر ثقه از علماء آن فن رسيده و امضاء فرموده باشد روايت شده در حال ثقه جليل فقيه مقدّم در اصحاب ائمّه عليهم السلام يونس بن عبدالرّحمن كه كتابى در اعمال شبانه روز نوشته بود جناب ابوهاشم جعفرى آن كتاب را به نظر مبارك حضرت عسكرى عليه السلام رسانيد حضرت تمام آن را مطالعه و تصفّح فرمود پس از آن فرمود ((هذا دينى و دينُ آبائى كلّهُ وَ هُوَ الحَقُّ كُلُّهُ)) همه اين دين من و دين پدران من است و تمامش حق است ملاحظه كن كه ابوهاشم جعفرى با آنكه بر كثرت علم و فقاهت و جلالت و ديانت جناب يونس مطلّع بوده است به همين اكتفا نكرده در عمل كردن از روى كتاب او تا آنكه آن را به نظر مبارك امام خود رسانيده و نيز روايت شده از بورق شنجانى هراتى كه مردى معروف به صدق و صلاح و ورع بوده كه در سامرّه خدمت امام حسن عسكرى عليه السلام رسيد و كتاب يوم و ليله شيخ جليل القدر فضل بن شاذان نيشابورى را به آن حضرت داد و گفت فدايت شوم مى خواهم در اين كتاب نظر فرمائى و ورق ورق آن را ملاحظه نمائى حضرت فرمود ((هذا صَحيحٌ يَنْبَغى اَنْ تَعْمَلَ بِهِ)) اين كتاب صحيح است و شايسته است كه به آن عمل نمائى الى غير ذلك و اين احقر با اينكه مى دانستم مذاق مردم اين زمان و عدم اهتمام ايشان را در امثال اين امور براى اتمام حجّت سعى و كوشش بسيار كردم كه دعاها و زيارات منقوله در اين كتاب حتى الا مكان از نسخه هاى اصل نقل شود و بر نسخ متعدّده عرضه شود و به قدرى كه از عهده برآيم تصحيح آن نمايم تا عامل به آن از روى اطمينان عمل نمايد انشاءاللّه بشرط آنكه كاتبين و ناسخين تصرّف در آن ننمايند و خواننده ها اختراع و سليقه هاى خود را كنار گذارند شيخ كلينى رضى اللّه عنه از عبدالرحيم قصير نقل كرده كه خدمت حضرت صادق عليه السلام رسيد و عرض كرد فدايت شوم من از پيش خود دعائى اختراع كرده ام حضرت فرمود بگذار مرا از اختراع خود يعنى آن را كنار گذار و براى من نقل مكن و نگذاشت كه آن دعاء جمع كرده خود را نقل كند خود حضرت براى او دستورالعملى لطف فرمود و شيخ صدوق عَطَّرَاللّهُ مَرْقَدَهُ روايت كرده از عبداللّه بن سنان كه گفت حضرت صادق عليه السلام فرمود كه زود است مى رسد به شما شبهه اى پس مى مانيد بدون نشانه و راهنما و پيشواى هدايت كننده و نجات نمى يابد در آن شبهه مگر كسى كه بخواند دعاى غريق را گفتم چگونه است دعاى غريق فرمود مى گوئى ((يا اللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ)) پس گفتم ((يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالاَْبْصارِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دى نِكَ)) حضرت فرمود بدرستى كه خداوند عَزَّ وجلَّ مُقَلِّب است قلوب و ابصار را لكن بگو چنانكه من مى گويم ((ى ا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ)) كافيست تاءمّل در اين دو حديث شريف براى تنبّه كسانى كه در دعاها به سليقه خود بعضى كلمات زياد مى كنند و پاره اى تصرّفات مى نمايند واللّه العاصِمُ.
زيارت عباس بن على عليهماالسلام
مطلب دوّم در زيارت حضرت عبّاس بن علىّ بن ابيطالب عليه السلام است شيخ اجل جعفر بن قولويه قمى به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى روايت كرده كه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه چون اراده نمائى كه زيارت كنى قبر عبّاس بن على عليه السلام را و آن بر كنار فرات محاذى حاير است

مى ايستى بر در روضه و مى گوئى : سَلامُ اللَّهِ وَسَلامُ مَلاَّئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ

* * * * * * * * * * * * * * * سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش

وَاَنْبِياَّئِهِ الْمُرْسَلينَ وَعِبادِهِ الصّالِحينَ وَجَميعِ الشُّهَدآءِ

و پيمبران فرستاده اش و بندگان شايسته اش و تمام شهيدان

وَالصِّدّيقينَ وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فيما تَغْتَدى وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يَا بْنَ

و راستگويان و درودهاى پاكيزه و پاك در هر بامداد و پسين بر تو اى فرزند

اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَشْهَدُ لَكَبِالتَّسْليمِ وَالتَّصْديقِ وَالْوَفآءِ وَالنَّصيحَةِ

امير مؤ منان گواهى دهم برايت كه تو تسليم بودى و تصديق نمودى و وفاء و خيرخواهى كردى

لِخَلَفِ النَّبِىِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ

نسبت به (حضرت ابا عبداللّه ) يادگار پيامبر صلى اللّه عليه و آله (آن پيامبر) مرسل و نوه برگزيده (آن حضرت )

وَالدَّليلِ الْعالِمِ وَالْوَصِّىِ الْمُبَلِّغِ وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزاكَ اللَّهُ عَنْ

و راهنماى دانشمند و وصيى كه رساننده احكام خدا بود و آن ستمديده اى كه حقش پايمال شد پس خداوند پاداشت دهد از

رَسُولِهِ وَعَنْ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَواتُ اللَّهِ

جانب رسولش و از امير مؤ منان و از حسن و حسين درودهاى خدا

عَلَيْهِمْ اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَاَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى

بر ايشان بهترين پاداشها را بخاطر آن بردباريت و پاداش خوبى و كمكى كه كردى و چه نيكو است سرانجام

الدّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ

خانه ات خدا لعنت كند كسى كه تو را كشت و خدا لعنت كند كسى كه جهل ورزيد درباره حق تو و سبك شمرد حرمت تو را

وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ حالَ بَيْنَكَ وَبَيْنَ مآءِ الْفُراتِ اَشْهَدُ اَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً

و خدا لعنت كند كسى كه حائل شد ميان تو و ميان آب فرات گواهى دهم كه براستى تو مظلوم كشته شدى

وَاَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ ما وَعَدَكُمْ جِئْتُكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَافِداً

و براستى كه خدا وفا كند به وعده اى كه به شما داده آمده ام به درگاهت اى پسر امير مؤ منان و واردم

اِلَيْكُمْ وَقَلْبى مُسَلِّمٌ لَكُمْ وَتابِعٌ وَاَ نَا لَكُمْتابِعٌ وَنُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ

بر شما و دلم تسليم شما و پيروتان هست و خودم نيز پيرو شمايم و ياريم براى شما آماده است

حَتّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحاكِمينَ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ اِنّى

تا هنگامى كه خدا حكم كند و او بهترين حكم كنندگان است و من طرفدار شما و با شما هستم نه با دشمن شما و من

بِكُمْ وَبِإِيابِكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَبِمَنْ خالَفَكُمْ وَقَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرينَ

نسبت به شما و به بازگشتتان (در زمان رجعت ) ايمان دارم و نسبت به هر كس كه با شما مخالفت كرده و شما را كشته كافر و منكرم ،

قَتَلَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالاَْيْدى وَ الاَْلْسُنِ # پس داخل روضه شو و خود را به

بكشد خدا مردمى را كه شما را كشتند بدست و زبان * * * * * * * * * * * * * * * *

ضريح بچسبان وبگو اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطيعُ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ

* * * * * * سلام بر تو اى بنده شايسته پيرو خدا و رسولش

وَلاَِميرِالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنِ والْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ

و پيرو امير مؤ منان و حسن و حسين درود خدا و سلامش بر ايشان باد

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَعَلى

سلام بر تو و رحمت خدا و بركاتش و آمرزش و خوشنوديش و بر

رُوحِكَ وَبَدَنِكَ اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللَّهَ اَنَّكَ مَضَيْتَ عَلى ما مَضى بِهِ

روح تو و بدنت گواهى دهم و خدا را نيز به گواهى گيرم كه براستى تو برفتى به همان راهى كه رفتند بدان راه

الْبَدْرِيُّونَ وَالْمُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللَّهِ الْمُناصِحُونَ لَهُ فى جِهادِ

جنگجويان بدر و پيكار كنندگان در راه خدا و خيرخواهان او در پيكار با

اَعْدآئِهِ الْمُبالِغُونَ فى نُصْرَةِ اَوْلِيآئِهِ الذّآبُّونَ عَنْ اَحِبّآئِهِ فَجَزاكَ اللَّهُ

دشمنانش و كوشايان در يارى دوستانش و دفاع كنندگان از دوستانش پس خداوند پاداشت دهد

اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَاَكْثَرَ الْجَزآءِ وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ وَاَوْفى جَزآءِ اَحَدٍ مِمَّنْ

به بهترين پاداش و بيشترين پاداش و شايان ترين پاداش و كامل ترين پاداشى كه به هر يك از كسانى دهند

وَفى بِبَيْعَتِهِ وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ

كه به بيعت با او وفا كرد و دعوتش را پذيرفت و پيروى كرد از كار دارانش گواهى دهم كه تو براستى

بالَغْتَ فِى النَّصيحَةِ وَاَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَكَ اللَّهُ فِى

كوشش خود را در خيرخواهى كردى و نهايت تلاش خود را در اين راه مبذول داشتى خدايت در

الشُّهَدآءِ وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ وَاَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ

زمره شهيدان برانگيزد و روح تو را با ارواح نيكبختان قرار دهد و عطا كند بر تو از بهشت خويش

اَفْسَحَها مَنْزِلاً وَاَفْضَلَها غُرَفاً وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فى عِلِّيّينَ وَحَشَرَكَ مَعَ

فراخترين منزل و بهترين غرفه ها را و بالا برد نام تو را در بالاترين جايگاهها و محشورت سازد با

النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اُولئِكَ رَفيقاً

پيمبران و راستگويان و شهيدان و شايستگان و آنها نيكو رفيقانى هستند

اَشْهَدُ اَ نَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ وَاَنَّكَ مَضَيْتَ عَلى بَصيرَةٍ مِنْ اَمْرِكَ

گواهى دهم كه براستى تو سستى نكردى و سر نتافتى و به راهى كه رفتى از روى بصيرت و بينائى كامل رفتى

مُقْتَدِياً بِالصّالِحينَ وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ

اقتداء به مردم شايسته كردى و پيروى از پيمبران نمودى پس خداوند گرد آورد ميان ما و تو

رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ فى مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ فَاِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ

و رسولش و دوستانش در جايگاههاى فروتنان (حق ) زيرا كه او مهربانترين مهربانان است

مؤ لّف گويد كه خوب است اين زيارت را پشت سر قبر رو به قبله بخوانى چنانكه شيخ در تهذيب فرموده ثمّ ادخل ((فانكَبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قُلْ وَ اَنْتَ مُسْتَقْبل الْقِبْلَةِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ)) و نيز بدانكه زيارت جناب عبّاس موافق روايت مذكور همين بود كه ذكر شد لكن سيد بن طاوس و شيخ مفيد و ديگران بعد از اين فرموده اند كه پس برو به سمت بالا سر و دو ركعت نماز كن و بعد از آن آنچه خواهى نماز كن و بخوان خدا را بسيار و بگو در عقب

نماز: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلا تَدَعْ لى فى هذَا

* * * خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و وامگذار براى من در اين

الْمَكانِ الْمُكَرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَلا هَمّاً اِلاّ فَرَّجْتَهُ

مكان گرامى و زيارتگاه بزرگ گناهى جز آنكه بيامرزيش و نه اندوهى جز آنكه برطرف كنى

وَلا مَرَضاً اِلاّ شَفَيْتَهُ وَلا عَيْباً اِلاّ سَتَرْتَهُ وَلا رِزْقاً اِلاّ بَسَطْتَهُ وَلا

و نه بيمارى جز آنكه بهبوديش دهى و نه عيبى جز آنكه بپوشانيش و نه روزى جز آنكه وسيعش كنى و نه

خَوْفاً الاّ آمَنْتَهُ وَلا شَمْلاً اِلاّ جَمَعْتَهُ وَلا غآئِباً اِلاّ حَفِظْتَهُ وَاَدْنَيْتَهُ

ترسى جز آنكه ايمنى بخشى و نه پراكندگى جز آنكه گردآورى و نه شخص دور از نظرى را جز آنكه نگاهداريش كنى و ديدارش را

وَلا حاجَةً مِنْ حَوآئِجِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ لَكَ فيها رِضِىً وَلِىَ فيها

نزديك گردانى و نه حاجتى از حاجتهاى دنيا و آخرت كه خوشنودى تو و صلاح من در آن باشد

صَلاحٌ اِلاّ قَضَيْتَها يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ # پس برگرد به سوى ضريح و نزد پاها

جز آنكه برآورى آن را اى مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * *

به ايست و بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ ابْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ

* * * * * * سلام بر تو اى اباالفضل العباس فرزند امير مؤ منان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَوَّلِ الْقَوْمِ

سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصياء سلام بر تو اى فرزند نخستين مردمى

اِسْلاماً وَاَقْدَمِهِمْ ايماناً وَاَقْوَمِهِمْ بِدينِ اللَّهِ وَاَحْوَطِهِمْ عَلَى الاِْسْلامِ

كه مسلمان شد و جلوترين كسى كه ايمان آورد و محكمترين مردم نسبت به دين خدا و با احتياطترين افراد درباره اسلام

اَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِخيكَ فَنِعْمَ الاَْخُ الْمُواسى فَلَعَنَ

گواهى دهم كه تو بخوبى خيرخواهى كردى درباره خدا و رسولش و درباره برادرت پس چه نيكو برادر همدردى بودى خدا

اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْكَ

لعنت كند مردمى كه تو را كشتند و خدا لعنت كند مردمى كه به تو ستم كردند و خدا لعنت كند مردمى كه حرمت تو را حلال

الْمَحارِمَ وَانْتَهَكَتْ حُرْمَةَ الاِْسْلامِ فَنِعْمَ الصّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحامِى

شمردند (و پايمال كردند) و دريدند (نسبت به تو) حرمت اسلام را و تو چه نيكو شكيباى مجاهد و حامى

النّاصِرُ وَالاَْخُ الدّافِعُ عَنْ اَخيهِ الْمُجيبُ اِلى طاعَةِ رَبِّهِ الرّاغِبُ

و ياورى بودى و (چه خوب ) برادرى كه مدافع از برادرش بود و پاسخ دهنده اطاعت پروردگارش و مشتاق بودى

فيما زَهِدَ فيهِ غَيْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزيلِ وَالثَّنآءِ الْجَميلِ وَاَ لْحَقَكَ

بدانچه كناره گيرى كردند از آن ديگران از آن نيك پاداش بسيار و ستايش زيبا و ملحقت ساخت

اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبآئِكَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ اَللّهُمَّ اِنّى تَعَرَّضْتُ لِزِيارَةِ

خداوند به درجه پدرانت در بهشتهاى پرنعمت خدايا من اقدام به زيارت

اَوْلِيآئِكَ رَغْبَةً فى ثَوابِكَ وَرَجآءً لِمَغْفِرَتِكَ وَجَزيلِ اِحْسانِكَ

دوستانت كردم بخاطر اشتياقى كه در پاداش نيك تو دارم و به اميد آمرزشت و بسيارى احسانت

فَاَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ وَاَنْ تَجْعَلَ رِزْقى

پس از تو خواهم كه اولاً درود فرستى بر محمد و آل پاكش و ديگر آنكه روزيم را بواسطه

بِهِمْ دآرّاً وَعَيْشى بِهِمْ قآرّاً وَزِيارَتى بِهِمْ مَقْبُولَةً وَحَيوتى بِهِمْ

ايشان ريزان گردانى و خوشيم را بدانها ثابت و زيارتم را بخاطر آنها پذيرفته و زندگيم را بديشان

طَيِّبَةً وَاَدْرِجْنى اِدْراجَ الْمُكْرَمينَ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ يَنْقَلِبُ مِنْ زِيارَةِ

دل پسند كنى و مرا در زمره گراميان درج كنى و قرارم دهى از كسانى كه چون از زيارت

مَشاهِدِ اَحِبّآئِكَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ وَسَتْرَ

زيارتگاه دوستانت باز گردد رستگار و كامياب باشد چنانكه مستوجب شده باشد آمرزش گناهان و پوشيدن

الْعُيُوبِ وَكَشْفَ الْكُرُوبِ اِنَّكَ اَهْلُ التَّقْوى وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ # و چون

عيبها و برطرف شدن گرفتاريهايش را كه براستى تو شايسته هستى پرهيزكارى (از تو) را و اهل آمرزشى * * * *

خواهى وداع كنى آن حضرت را پس برو به نزد قبر شريف و بگو اين را كه در روايت اَبُو حمزه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ثمالى است و علماء نيز ذكر كرده اند: اَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَاَسْتَرْعيكَ وَاَقْرَءُ عَلَيْكَ

* * * * * * * * * * * * * * * * به خدا مى سپارمت و توجه و مراعات كردنت را خواهانم

اَلسَّلامَ آمَنّا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِكِتابِهِ وَبِما جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اَللّهُمَّ

و سلام بر تو مى فرستم ايمان داريم به خدا و رسولش و به كتابش و بدانچه او از نزد خدا آورده است خدايا

فَاكْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتى قَبْرَ

بنويس نام ما را با گواهان خدايا مگردان اين زيارت را آخرين بار زيارتم از قبر

ابْنِ اَخى رَسُولِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَارْزُقْنى زِيارَتَهُ اَبَداً ما

فرزند برادر پيغمبرت كه درود تو بر او و آلش باد و روزى من كن زيارتش را هميشه تا


 
 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved