بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 



مُشْرِكُونَ وَمَنْ رَدَّ عَلَيْهِمْ فى اَسْفَلِ دَرَكٍ مِنَ الْجَحيمِ وَاَشْهَدُ اَنَّ مَنْ

مشرك است و هر كه ردّ كند آنان را در پايين ترين طبقه دوزخ است و گواهى دهم كه هر كه

حارَبَهُمْ لَنا اَعْدآءٌ وَنَحْنُ مِنْهُمْ بُرَءآؤُ وَاَنَّهُمْ حِزْبُ الشَّيْطانِ وَعَلى

با ايشان بجنگد دشمن ما است و ما از آنها بيزاريم و آنان از دار و دسته شيطان هستند و بر

مَنْ قَتَلَهُمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلاَّئِكَةِ وَالنّ اسِ اَجْمَعينَ وَمَنْ شَرِكَ فيهِمْ

كشندگانشان لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد و هم بر كسانى كه شريك در خون

وَمَنْ سَرَّهَ قَتْلَهُمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بَعْدَ الصَّلوةِ وَالتَّسْليمِ اَنْ تُصَلِّىَ

آنها شده و از كشتنشان شاد گشتند خدايا از تو خواهم پس از درود و سلام كه درود فرستى

عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلىٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَعَلِىٍّ وَمُحَمَّدٍ

بر محمد و على و فاطمه و حسن و حسين و على و محمد

وَجَعْفَرٍ وَمُوسى وَعَلِىٍّ وَمُحَمَّدٍ وَعَلِىٍّ وَالْحَسَنِ وَالْحُجَّةِ وَلا

و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن و حضرت حجت و

تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِهِ فَاِنْ جَعَلْتَهُ فَاحْشُرْنى مَعَ هؤُلاَّءِ

قرار ندهى آخرين بارِ زيارتم از اين بزرگوار و اگر چنين كنى پس مرا با اين نامبردگان كه

الْمُسَمّينَ الاَْئِمَّةِ اَللّهُمَّ وَذَلِّلْ قُلُوبَنا لَهُمْ بِالطّاعَةِ وَالْمُناصَحَةِ

امامان منند محشور گردان خدايا رام گردان دلهاى ما را به فرمانبردارى ايشان و خيرخواهى

وَالْمَحَبَّةِ وَحُسْنِ الْمُوازَرَةِ وَالتَّسْليمِ

و دوستى و خوش خدمتى و تسليم شدن براى آنها

زيارت مخصوصه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام
زيارت اميرالمؤ منين عليه السلام در روز غدير
مقصد دوّم در زيارات مخصوصه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام و آنها چند زيارت است اوّل زيارت روز غدير است كه روايت شده از حضرت امام رضا عليه السلام كه به ابن ابى نصر فرمود اى ابن ابى نصر هر جا كه باشى حاضر شو در روز غدير نزد قبر اميرالمؤ منين عليه السلام بدرستى كه حقّ تعالى مى آمرزد در
اين روز از مرد مؤ من و زن مؤ منه گناه شصت ساله را و آزاد مى كند از آتش جهنّم دو برابر آنچه آزاد كرده است در ماه رمضان و در شب قدر و شب فطر ((الخبر)) و بدان كه براى اين روز شريف چند زيارت نقل شده اوّل زيارت امين اللَّه كه در زيارت دويّم مطلقه گذشت دويّم زيارتى است كه به سندهاى معتبره از حضرت امام على نقى عليه السلام نقل شده كه زيارت كردند حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را به آن در روز غدير در سالى كه معتصم آن حضرت را طلبيده بود وكيفيّت آن چنان است كه چون اراده زيارت نمائى بايست بر دَرِ قُبّه منوّره و رخصت طلب نما وشيخ شهيدگفته كه غسل مى كنى وپاكترين جامه هاى خودرامى پوشى واذن دخول مى طلبى مى گوئى ((اَللّهُمَّ اِنّى وَقَفْتُ عَلى بابٍ)) و اين همان اذن دخول اوّل است كه ما در اوّل باب نقل كرديم پس پاى راست را مقدّم دار و داخل شو و برو به نزديك ضريح مقدّس و پشت به

قبله در برابر ضريح بايست وبگو: اَلسَّلامُ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خاتَِمِ النَّبِيّينَ

* * * * * * * * * * * * * سلام بر محمد رسول خدا خاتم پيمبران

وَسَيِّدِ الْمُرْسَلينَ وَصَفْوَةِ رَبِّ الْعالَمينَ اَمينِ اللَّهِ عَلى وَحْيِهِ

و آقاى رسولان و برگزيده پروردگار جهانيان امين خدا بر وحيش

وَعَزآئِمِ اَمْرِهِ وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَالْمُهَيْمِنِ عَلى

و فرمانهاى حتمى اش و ختم كننده آنچه از پيش گذشته و گشاينده آنچه پس از او آيد و گواه و نگهبان بر

ذلِكَ كُلِّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ وَصَلَواتُهُ وَتَحِيّاتُهُ اَلسَّلامُ عَلى

همه آنها و رحمت خدا و بركاتش و درودها و تحياتش و سلام بر

اَنْبِيآءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلاَّئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ وَعِب ادِهِ الصّ الِحينَ اَلسَّلا مُ

پيمبران خدا و رسولانش و فرشتگان مقربش و بندگان شايسته اش سلام

عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ وَسَيِّدَ الْوَصِيّينَ وَوارِثَ عِلْمِ النَّبِيّينَ وَوَلِىَّ

بر تو اى امير مؤ منان و آقاى اوصياء و وارث دانش پيمبران و ولى

رَبِّ الْعالَمينَ وَمَوْلاىَ وَمَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ

پروردگار جهانيان و سرور من و سرور مؤ منان و رحمت خدا و بركاتش

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ يا اَمينَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ

سلام بر تو اى مولاى من اى امير مؤ منان اى امين خدا در زمينش

وَسَفيرَهُ فى خَلْقِهِ وَحُجَّتَهُ الْبالِغَةَ عَلى عِبادِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا دينَ

و سفيرش در ميان خلق و حجت رساى او بر بندگانش سلام بر تو اى آئين

اللَّهِ الْقَويمَ وَصِراطَهُ الْمُسْتَقيمَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبَاءُ الْعَظيمُ الَّذى

محكم خدا و راه راستش سلام بر تو اى خبر عظيمى كه مردم

هُمْ فيهِ مُخْتَلِفُونَ وَعَنْهُ يُسْئَلُونَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ

در آن اختلاف كرده و از آن بازخواست شوند سلام بر تو اى امير مؤ منان

آمَنْتَ بِاللَّهِ وَهُمْ مُشْرِكُونَ وَصَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَهُمْ مُكَذِّبُونَ

ايمان آوردى به خدا در آن وقت كه مردم مشرك بودند و تصديق كردى حق را در هنگامى كه آنها تكذيب كردند

وَجاهَدْتَ وَهُمْ مُحْجِمُونَ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدّينَ صابِراً

و پيكار كردى در آنگاه كه آنان خود را واپس كشيدند و پرستش كردى خدا را مخلصانه در دين و شكيبا

مُحْتَسِباً حَتّى اَتيكَ الْيَقينُ اَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظّالِمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ

و پاداش جو تا آنگاه كه مرگت فرا رسيد اى لعنت خدا بر ستمكاران سلام بر تو

يا سَيِّدَ الْمُسْلِمينَ وَيَعْسُوبَ الْمُؤْمِنينَ وَاِمامَ الْمُتَّقينَ وَقآئِدَ الْغُرِّ

اى آقاى مسلمانان و پادشاه مؤ منان و پيشواى پرهيزكاران و مقتداى

الْمُحَجَّلينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّكَ اَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَوَصِيُّهُ

سفيد رويان و رحمت خدا و بركاتش گواهى دهم كه براستى توئى برادر رسول خدا و وصى او

وَوارِثُ عِلْمِهِ وَاَمينُهُ عَلى شَرْعِهِ وَخَليفَتُهُ فى اُمَّتِهِ وَاَوَّلُ مَنْ آمَنَ

و وارث دانشش و امين او بر شريعت و احكامش و جانشين او در امتش و نخستين كسى كه ايمان آورد

بِاللَّهِ وَصَدَّقَ بِما اُنْزِلَ عَلى نَبِيِّهِ وَاَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما اَنْزَلَهُ

به خدا و تصديق كرد آنچه را بر پيامبرش نازل گشت و گواهى دهم كه او بخوبى رساند آنچه را خدا درباره ات نازل فرموده

فيكَ فَصَدَعَ بِاَمْرِهِ وَاَوْجَبَ عَلى اُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَوِلايَتِكَ

بود و دستورش را با صداى بلند به مردم رساند و واجب كرد بر امتش لزوم پيروى تو و ولايتت را

وَعَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَجَعَلَكَ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ كَما

و عقد و بيعت تو را براى آنها بست و تو را نسبت به مؤ منان سزاوارتر از خودشان قرار داد

جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ ثُمَّ اَشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ اَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ

چنانچه خدا چنان مقرر كرده بود و سپس خداى تعالى را بر اين مطلب گواه گرفت و فرمود: آيا بخوبى نرساندم ؟

فَقالُوا اَللّهُمَّ بَلى فَقالَ اَللّهُمَّ اشْهَدْ وَكَفى بِكَ شَهيداً وَحاكِماً بَيْنَ

گفتند: خدايا چرا. فرمود: بار خدايا گواه باش و كافى است گواه بودن تو و حكمرانيت در ميان

الْعِبادِ فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الاِْقْرارِ وَناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ

بندگان پس لعنت كند خدا منكر ولايت و فرمانروائى تو را پس از اقرار و شكننده پيمانت را پس از

الْميثاقِ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعالى وَاَنَّ اللَّهَ تَعالى مُوفٍ لَكَ

بستن پيمان و گواهى دهم كه تو براستى به عهد خداى تعالى وفا كردى و به حقيقت خداى تعالى وفاكننده است درباره تو

بِعَهْدِهِ وَمَنْ اَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ اَجْراً عَظيماً وَاَشْهَدُ

به عهد خويش و هركس وفا كند بدان پيمانى كه با خدا بسته است پس خدا پاداش بزرگى به او خواهد داد و گواهى دهم

اَنَّكَ اَميرُ الْمُؤْمِنينَ الْحَقُّ الَّذى نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزيلُ وَاَخَذَ لَكَ

كه براستى توئى امير مؤ منان بر حق كه قرآن درباره ولايتت گويا شد و

الْعَهْدَ عَلَى الاُْمَّةِ بِذلِكَ الرَّسُولُ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَعَمَّكَ وَاَخاكَ الَّذينَ

رسول خدا از امت خود در اين باره پيمان گرفت و گواهى دهم كه به حقيقت تو و عمويت (حمزه ) و برادرت (جعفر)

تاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِكُمْ فَاَنْزَلَ اللَّهُ فيكُمْ اِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ

سودا كرديد با خدا بوسيله جانهاى خود پس خدا درباره تان نازل كرد: ((همانا خدا خريد از مؤ منان

اَنْفُسَهُمْ وَاَمْوالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ

جانها و مالهاشان را كه (در عوض ) بهشت از آنها باشد كارزار كنند در راه خدا پس بكشند

وَيُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْريةِ وَالاِْنْجيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ

و كشته شوند وعده اى است كه بر او محقق گشته در تورات و انجيل و قرآن و كيست

اَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِروُا بِبِيْعِكُمُ الَّذى بايَعْتُمْ بِهِ وَذلِكَ هُوَ

كه وفادارتر باشد به عهد خود از خدا پس شادمان باشيد به معامله خويش كه انجام داديد كه اين

الْفَوْزُ الْعَظيمُ التّآئِبُونَ الْعابِدوُنَ الْحامِدوُنَ السّآئِحُونَ الرّاكِعُونَ

كاميابى بزرگى است ، توبه گرانى هستند پرستش كننده و ستايشگر و روزه دار (يا سفر كننده براى طلب علم ) و ركوع كننده

السّاجِدُونَ الاْمِرُونَ بِالْمَعْروُفِ وَالنّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحافِظُونَ

و سجده گزار و وادار كننده به معروف و بازدارنده از منكر و نگهبانان

لِحُدوُدِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ اَشْهَدُ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ اَنَّ الشّآكَّ فيكَ

حدود خدا و نويد ده به مؤ منان )) گواهى دهم اى امير مؤ منان كه هر كه درباره تو شك و ترديد به خود راه دهد

ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الاَْمينِ وَاَنَّ الْعادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانِدٌ عَنِ الدّينِ

به رسول امين ايمان نياورده و براستى كسى كه عدول كند از تو به ديگرى جز تو معاند است در دين

الْقَويمِ الَّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَاَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ

محكم و استوارى كه پسنديده است براى ما پروردگار جهانيان و كامل كرد آن را بوسيله ولايتت در روز غدير

وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الْمَعْنِىُّ بِقَوْلِ الْعَزيزِ الرَّحيمِ وَاَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً

و گواهى دهم كه توئى مقصود از گفتار خداى نيرومند مهربان ((و براستى اين است راه راست من

فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَّرَقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ضَلَّ وَاللَّهِ وَاَضَلَّ

پس از آن پيروى كنيد و از راههاى ديگر پيروى نكنيد كه شما را از راه او جدا كند)) گمراه است به خدا و گمراه كرده

مَنِ اتَّبَعَ سِواكَ وَعَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عاداكَ اَللّهُمَّ سَمِعْنا لاَِمْرِكَ

هر كس كه پيروى كند جز تو را و عناد ورزيده از حق كسى كه با تو دشمنى كند خدايا ما فرمان تو را شنيديم

وَاَطَعْنا وَاتَّبَعْنا صِراطِكَ الْمُسْتَقيمَ فَاهْدِنا رَبَّنا وَلا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ

و اطاعت كرديم و راه راست تو را پيروى كرديم پس ما را هدايت كن پروردگارا و منحرف مكن دلهاى ما را پس از آنكه

اِذْ هَدَيْتَنا اِلى طاعَتِكَ وَاجْعَلْنا مِنَ الشّاكِرينَ لاَِنْعُمِكَ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ

به طاعت خود هدايتمان كردى و قرارمان ده از سپاسگزاران نعمتهايت و گواهى دهم كه براستى

لَمْ تَزَلْ لِلْهَوى مُخالِفاً وَللِتُّقى مُحالِفاً وَعَلى كَظْمِ الْغَيْظِ قادِراً وَعَنِ

تو پيوسته با هواى نفس مخالفت كردى و ملازم پرهيزكارى بودى و بر فرونشاندن خشم خويش توانا و از

النّاسِ عافِياً غافِراً وَاِذا عُصِىَ اللَّهُ ساخِطاً وَاِذا اُطيعَ اللَّهُ راضياً وَبِما

(رفتار جاهلانه مردم ) گذشت كن و آمرزنده بودى و هنگامى كه خدا را معصيت مى كردند خشمناك وچون اطاعت او رامى كردند خوشنود

عَهِدَ اِلَيْكَ عامِلاً راعِياً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغاً

مى گشتى وبدانچه خدا باتو پيمان بسته بود عمل كرده ودرآنچه ماءمور حفظش بودى رعايت داشتى ، نگهدارى كردى آنچه به تو سپرده شده

ما حُمِّلْتَ مُنْتَظِراً ما وُعِدْتَ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضارِعاً وَلا

بود و رساندى آنچه را به عهده داشتى و چشم براه وعده اى بودى كه به تو داده شده بود و گواهى دهم كه تقيه تو (از دشمنان ) نه از باب

اَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جازِعاً وَلا اَحْجَمْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ

زبونى و ناتوانى بود و خوددارى نكردى از گرفتن حق خود بخاطر عجز و بى تابى و كناره گيرى نكردى از پيكار با غاصبين حق خود

ناكِلاً وَلا اَظْهَرْتَ الرِّضى بِخِلافِ ما يُرْضِى اللَّهَ مُداهِناً وَلا وَهَنْتَ

از جهت سستى و چنان نبود كه بر خلاف ميل خدا براى سازش با دشمن اظهار رضايت كنى و نه اينكه سستى كنى

لِما اَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَلا ضَعُفْتَ وَلاَ اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ

در برابر آنچه در راه خدا به تو رسيد و نه اينكه ناتوان باشى و نه اينكه درمانده شده باشى از مطالبه حق خود

مُراقِباً مَعاذَ اللَّهِ اَنْ تَكُونَ كَذلِكَ بَلْ اِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ

بخاطر ترس از غاصبين حقت ، پناه به خدا كه چنان بوده باشى بلكه چون به تو ستم كردند تو آن را به حساب پروردگارت

وَفَوَّضْتَ اِلَيْهِ اَمْرَكَ وَذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَروُا وَوَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا

گذاردى و كارت را به او واگذار كردى و ستمكارانت را پند دادى ولى پند نگرفتند و موعظه شان كردى ولى سودشان نداد

وَخَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَما تَخَوَّفُوا وَاَشْهَدُ اَنَّكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ جاهَدْتَ

و از خدا آنها را ترساندى و نترسيدند و گواهى دهم كه تو اى امير مؤ منان جهاد كردى

فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّى دَعاكَ اللَّهُ اِلى جِوارِهِ وَقَبَضَكَ اِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ

در راه خدا آنطور كه بايد تا اينكه خداوند تو را به جوار خويش دعوت كرد و به اختيار خود جان شريفت را قبض فرمود

وَاَلْزَمَ اَعْدائَكَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ اِيّاكَ لِتَكُونَ الْحُجَّةُ لَكَ عَلَيْهِمْ مَعَ ما

و ملزم كرد حجت را بر دشمنانت به همان كه تو را كشتند تا حجت تو بر آنها تمام باشد با آن همه

لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلى جَميعِ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ

حجتهاى رساى ديگرى كه بر تمام خلق خدا داشتى سلام بر تو اى امير

الْمُؤْمِنينَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً وَجاهَدْتَ فِى اللَّهِ صابِراً وَجُدْتَ

مؤ منان پرستش كردى خدا را از روى اخلاص و پيكار كردى در راه خدا بردبارانه و بذل

بِنَفْسِكَ مُحْتَسِباً وَعَمِلْتَ بِكِتابِهِ وَاتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ وَاَقَمْتَ الصَّلوةَ

جان كردى به حساب خدا و به قرآنش عمل كردى و از روش و سنت پيغمبرش پيروى كردى و نماز را برپاداشتى

وَآتَيْتَ الزَّكوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْروُفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ مَا اسْتَطَعْتَ

و زكات را پرداختى و به معروف امر كردى و از منكر نهى كردى تا توانستى و در اين كار جويا بودى

مُبْتَغِياً ما عِنْدَ اللَّهِ راغِباً فيما وَعَدَ اللَّهُ لا تَحْفِلُ بِالنَّوائِبِ وَلا تَهِنُ

آنچه را نزد خدا است و ميل و رغبت داشتى بدانچه خدا وعده داده بود باكى از پيش آمدهاى ناگوار نداشتى

عِنْدَ الشَّدآئِدِ وَلا تُحْجِمُ عَنْ مُحارِبٍ اَفِكَ مَنْ نَسَبَ غَيْرَ ذلِكَ اِلَيْكَ

و در برابر سختيها سستى نكردى و رو نگرداندى از جنگجويان ، هر كه جز اين به تو نسبت دهد

وَافْتَرى باطِلاً عَلَيْكَ وَاَوْلى لِمَنْ عَنَدَ عَنْكَ لَقَدْ جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ

تهمت زده و افتراى دروغى را به باطل بر تو بسته و دشمنت را كمك كرده چه آنكه تو براستى جهادكردى در راه خدا آنطور

الْجِهادِ وَصَبَرْتَ عَلَى الاَْذى صَبْرَ احْتِسابٍ وَاَنْتَ اَوَّلُ مَنْ آمَنَ

كه بايد و در برابر آزار دشمنان بردبارى كردى بردبارى پاداش جويانه و تو نخستين كسى بودى كه

بِاللَّهِ وَصَلّى لَهُ وَجاهَدَ وَاَبْدى صَفْحَتَهُ فى دارِ الشِّرْكِ وَالاَْرْضُ

به خدا ايمان آوردى و براى او نماز خواندى و جهاد كردى و خود را آشكار ساختى در مركز شرك در زمانى كه زمين

مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَالشَّيْطانُ يُعْبَدُ جَهْرَةً وَاَنْتَ الْقائِلُ لا تَزيدُنى

پر بود از گمراهى و شيطان را آشكارا مى پرستيدند و تو بودى كه مى گفتى زيادى

كَثْرَةُ النّاسِ حَوْلى عِزَّةً وَلا تَفَرُّقُهُمْ عَنّى وَحْشَةً وَلَوْ اَسْلَمَنِى

مردم در گِرد من به عزت من نيفزايد و پراكنده شدنشان نيز بر ترس من افزوده نكند و اگر همه مردم

النّاسُ جَميعاً لَمْ اَكُنْ مُتَضَرِّعاً اِعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَآثَرْتَ

نيز مرا واگذارند به زارى درنيايم به قدرت خدا تكيه كردى و عزيز گشتى و آخرت

الاْخِرَةَ عَلَى الاُْولى فَزَهِدْتَ وَاَيَّدَكَ اللَّهُ وَهَداكَ وَاَخْلَصَكَ

را بر دنيا برگزيدى و زهد ورزيدى و خدا نيز كمكت كرد و راهنمائيت فرمود و انتخاب كرده

وَاجْتَبيكَ فَما تَناقَضَتْ اَفْعالُكَ وَلاَ اخْتَلَفَتْ اَقْوالُكَ وَلا تَقَلَّبَتْ

و برگزيدت ، در كارهاى تو تناقضى نبود و گفتارهايت اختلاف نداشت و حالات تو متغير و دگرگون

اَحْوالُكَ وَلاَ ادَّعَيْتَ وَلاَ افْتَرَيْتَ عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَلا شَرِهْتَ اِلَى

نگشت و ادعائى بر خلاف حق نداشتى و نه بدروغ بر خدا افتراء بستى و نه آزمند متاع ناقابل

الْحُطامِ وَلا دَنَّسَكَ الاَّْثامُ وَلَمْ تَزَلْ عَلى بَيِّنةٍ مِنْ رَبِّكَ وَيَقينٍ مِنْ

دنيا گشتى و نه گناهان تو را آلوده كرد و پيوسته روشت روى برهانى آشكار از پروردگارت بود و در

اَمْرِكَ تَهْدى اِلَى الْحَقِّ وَاِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ اَشْهَدُ شَهادَةَ حَقٍّ

كارت يقين داشتى بسوى حق و به شاهراه راست (مردم را) راهنمائى مى كردى گواهى دهم از روى حقيقت

وَاُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ اَنَّ مُحَمَّداً وَآلَهُ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ ساداتُ

و سوگند ياد كنم به خدا براستى كه همانا محمد و آلش صلوات الله عليهم آقايان

الْخَلْقِ وَاَنَّكَ مَوْلاىَ وَمَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَاَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَوَلِيُّهُ وَاَخُو

خلق بودند و تو مولاى من و مولاى مؤ منانى و تو براستى بنده خدا و ولى او و برادر

الرَّسُولِ وَوَصِيُّهُ وَوارِثُهُ وَاَنَّهُ الْقاَّئِلُ لَكَ وَالذَّى بَعَثَنى بِالْحَقِّ ما

رسول و وصى و وارثش هستى و او به تو فرمود: سوگند بدانكه مرا به حق برانگيخت

آمَنَ بى مَنْ كَفَرَ بِكَ وَلا اَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ وَقَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ

ايمان نياورده به من آن كس كه به تو كافر است و اقرار نكرده به خدا كسى كه تو را انكار كند وگمراه است كسى كه مردم را ازتو باز دارد

وَلَمْ يَهْتَدِ اِلَى اللَّهِ وَلا اِلَىَّ مَنْ لا يَهْتَدى بِكَ وَهُوَ قَوْلُ رَبّى عَزَّوَجَلَّ

و راه بسوى خدا و بسوى من نيافته آنكس كه بوسيله تو رهبرى نيافته و اين گفتار پروردگار من عزوجل

وَاِنّى لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى اِلى وِلايَتِكَ

است كه فرمود: ((و من آمرزگارم براى آن كس كه توبه كند و ايمان آورده و كار شايسته كند و راه يابد بسوى ولايت تو ))

مَوْلاىَ فَضْلُكَ لا يَخْفى وَنُورُكَ لا يُطْفَاءُ وَاَنَّ مَنْ جَحَدَكَ الظَّلُومُ

اى سرور من فضل تو مخفى نيست و نور تو خاموش نگردد و هر كه تو را انكار كند ستمكار

الاَْشْقى مَوْلاىَ اَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبادِ وَالْهادى اِلَى الرَّشادِ

و بدبخت است ، مولاى من توئى حجت بر بندگان و راهنماى به راه راست

وَالْعُدَّةُ لِلْمَعادِ مَوْلاىَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِى الاْوُلى مَنْزِلَتَكَ وَاَعْلى فِى

و ذخيره روز معاد مولاى من براستى خداوند مقام تو را در دنيا بلند كرده ، و والا گردانيد

الاْخِرَةِ دَرَجَتَكَ وَبَصَّرَكَ ما عَمِىَ عَلى مَنْ خالَفَكَ وَحالَ بَيْنَكَ

درجه ات را در آخرت و بينايت كرد بدانچه پوشيده ماند بر مخالفين تو و آنكس كه حائل شد ميان تو

وَبَيْنَ مَواهِبِ اللَّهِ لَكَ فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَذائِدِى

و ميان بهره هائى كه خدا به تو داده بود پس خدا لعنت كند آنكس كه حرمت تو را حلال پنداشت

الْحَقِّ عَنْكَ وَاَشْهَدُ اَنَّهُمُ الاَْخْسَروُنَ الذَّينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ

و حق را از تو گرداند و گواهى دهم كه آنان زيانكارند كه آتش چهره شان را بسوزاند

وَهُمْ فيها كالِحُونَ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ ما اَقْدَمْتَ وَلا اَحْجَمْتَ وَلا نَطَقْتَ

و در آنجا زشت منظر باشند و گواهى دهم كه اقدام نكردى و واپس نكشيدى و زبان نگشادى

وَلا اَمْسَكْتَ اِلاّ بِاَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ قُلْتَ وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لَقَدْ

و نه بستى جز به دستور خدا و رسولش ، تو خود فرمودى : ((سوگند بدانكه جانم بدست او است

نَظَرَ اِلَىَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ اَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدْماً فَقالَ

همانا نگريست بسويم رسول خدا صلى اللّه عليه و آله در هنگامى كه پيشقدمانه شمشير مى زدم و به من فرمود:

يا عَلِىُّ اَنْتَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعدْى

اى على تو از من به منزله هارونى از موسى جز آنكه پيمبرى پس از من نيست

وَاُعْلِمُكَ اَنَّ مَوْتَكَ وَحَيوتَكَ مَعى وَعَلى سُنَّتى فَوَ اللَّهِ ما كَذِبْتُ وَلا

و تو را آگاه كنم كه مرگ و زندگيت با من و بر روش و طريقه من است و به خدا سوگند دروغ نگويم

كُذِبْتُ وَلا ضَلَلْتُ وَلا ضُلَّ بى وَلا نَسيتُ ما عَهِدَ اِلَىَّ رَبّى وَاِنّى

و دروغ به من نگفته اند و گمراه نشدم و گمراهم نكردند و نه آنكه فراموش كردم آنچه را پروردگارم با من پيمان بسته

لَعَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبّى بَيَّنَها لِنَبِيِّهِ وَبَيَّنَهَا النَّبِىُّ لى وَاِنّى لَعَلَى الطَّريقِ

و براستى من بُرهانى آشكار از پروردگارم دارم كه براى پيامبرش گفته و او هم براى من بيان كرده و من در طريق

الْواضِحِ اَلْفِظُهُ لَفْظاً صَدَقْتَ وَاللَّهِ وَقُلْتَ الْحَقَّ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواكَ

روشن و واضحى هستم وبطور صريح وفاش آنرامى گويم )) به خدا (اى مولاى من ) راست گفتى وحق گفتى پس خدا لعنت كند آنكس كه تو را

بِمَنْ ناواكَ وَاللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ هَلْ يَسْتَوِى الَّذينَ يَعْلَمُونَ

برابر كرد با دشمنانت در صورتى كه آن خدائى كه نامش برجسته است فرمايد: آيا يكسانند كسانى كه مى دانند

وَالَّذينَ لا يَعْلَمُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ

با كسانى كه نمى دانند)) پس خدا لعنت كند كسى را كه در رديف تو قرار داد آن كس را كه خدا ولايت تو را بر

وِلايَتَكَ وَاَنْتَ وَلِىُّ اللَّهِ وَاَخُو رَسُولِهِ وَالذّآبُّ عَنْ دينِهِ وَالَّذى

بر او واجب كرده بود با اينكه تو بودى ولى خدا و برادر رسول او و دفاع كننده از دينش و آنكس كه

نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضيلِهِ قالَ اللَّهُ تَعالى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى

كه قرآن به برتريش گويا است خداى تعالى فرمايد: ((و برترى داد خدا جهاد كنندگان را بر

الْقاعِدينَ اَجْراً عَظيماً دَرَجاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكانَ اللَّهُ

وانشستگان به پاداشى بزرگ كه مرتبتها و آمرزش و رحمت او است و خدا آمرزنده و مهربان

غَفُوراً رَحيماً وَقالَ اللَّهُ تَعالى اَجَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحآجِّ وَعِمارَةَ

است )) و فرمود خداى تعالى : ((آيا قرار داده ايد آب دادن حاجيان و آباد كردن

الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوِم الاْخِرِ وَجاهَدَ فى سَبيلِ اللَّهِ لا

مسجد الحرام را مانند آن كس كه ايمان آورده به خدا و روز جزا و در راه خدا جهاد كرده ؟

يَسْتَوُنَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظّالِمينَ الَّذينَ آمَنُوا

نزد خدا برابر نيستند و خدا هدايت نمى كند گروه ستمكار را، آنانكه ايمان آورده

وَهاجَروُا وَجاهَدوُا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً

و هجرت كرده و در راه خدا جهاد كرده اند با مالهايشان و جانهايشان در مرتبت

عِنْدَ اللَّهِ وَاُولَّئِكَ هُمُ الْفآئِزوُنَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوانٍ

نزد خدا برترند و اينان كامياب شدگانند كه نويدشان دهد پروردگارشان به رحمتى از او و خوشنودى

وَجَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ خالِدينَ فيها اَبَداً اِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ

و بهشتهائى كه در آنجا نعمتهائى دائم دارند و هميشه در آنجا جاويدانند براستى كه خدا نزد وى پاداشى

عَظيمٌ اَشْهَدُ اَنَّكَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطاعَةِ اللَّهِ لَمْ

بزرگ است )) گواهى دهم كه به حقيقت توئى مخصوص به مدح خدا و مخلص در طاعت خدا كه

تَبْغِ بِالْهُدى بَدَلاً وَلَمْ تُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّكَ اَحَداً وَاَنَّ اللَّهَ تَعالَى

جايگزينى براى هدايت نجستى و شريك نساختى در پرستش پروردگارت هيچكس را و براستى خداى تعالى

اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فيكَ دَعْوَتَهُ ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظْهارِ ما

اجابت فرمود دعاى پيامبرش صلى اللّه عليه و آله را درباره تو سپس دستورش داد به آشكار كردن آن مقامى را

اَوْلاكَ لاُِمَّتِهِ اِعْلاءً لِشَاْنِكَ وَاِعْلاناً لِبُرْهانِكَ وَدَحْضاً لِلاَْباطيلِ

كه به تو داده براى امتش تا مرتبه ات را بالا برده و برهانت را اعلان كند و اباطيل را از ميان بردارد

وَقَطْعاً لِلْمَعاذيرِ فَلَمّا اَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَاتَّقى فيكَ

و عذر و بهانه اى بجاى نماند و چون بيمناك گشت از آشوب و فتنه فاسقان و بترسيد در مورد تو

الْمُنافِقينَ اَوْحى اِلَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ

از منافقان وحى كرد به او پروردگار جهانيان : ((اى پيغمبر برسان آنچه از پروردگارت

اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ

بر تو نازل شده و اگر نكنى پيام او را نرسانده اى و خدا تو را حفظ مى كند از


 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved