بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 
next page

fehrest page

back page

اين غرض ورزيها و سر و صداها براى چيست؟

اين روايات "مربوط به خلافت كه قبلا نقل شد" جز سر و صدا بى اساس و مغلطه كارى در برابر حقيقت مسلم و خلافت حقيقى امير المومنين على بن ابى طالب عليه السلام كه با نصوص صريح و صحيح، ثابت شده چيز ديگرى نيست كه پيامبر بزرگوار اسلام از نخستين روز بعثت تا هنگامى كه به رحمت ايزدى پيوست به فرمان خدا مردم را بدان ترغيب مى فرمود.

اين احاديث دروغ، جز جنجال و آشوب در برابر حقيقتى كه مردم درباره آن اختيارى ندارند، نخواهد بود كه پيامبر اكرم در ابتداى دعوتش تصريح فرمود كه امر خلافت به دست خدا است، به هر كس كه بخواهد مى دهد و اين كار در آن روزى كه رسول خدا به قبيله بنى عامر بن صعصعه پيشنهاد اسلام كرد، صورت گرفت آنگاه كه سخنگوى آنان گفت: آيا حاضرى اگر بدين تو در آئيم و خداوند ترا بر مخالفان پيروز گرداند، رياست و خلافت را بعد از خودت به ما برگزاركنى؟ رسول خدا فرمود: "خلافت در دست خدا است به هر كس كه بخواهد مى دهد".

اين روايات مجعول، جز زنجيربلا و حلقه بدبختى نيست كه امت اسلامى را به سوى گمراهى و بدبختى مى كشاند و آنان را همواره در تاريكى جهل نگه ميدارد و بسوى دره هاى سقوط وهلاكت سوق مى دهد.

اين روايت جز انگيزه هاى نادريت و مقاصد شوم نيست كه در عالم

راستى و حقيقت و در بازار دانش و معرفت ارزش و اعتبارندارند.

اينها جز ساخته دست هاى بهتان و دروغ نيست كه انحراف از قانون عدالت و راه راست و دورى ازفرمان امانت، آنها را پرداخته و پديد آورده است.

اين روايات مجعول، جز رنگهاى دروغ و وارونه جلوه دادن حقائق نيست كه صفحات تاريخ بدان وسيله چنان زشت جلوه داده شده كه هيچ دانشمند دين دارى آن را نمى پسندد و هيچ تحصيل كرده آگاه به آن اعتماد نمى كند و هيچ سالك راه خدا آن را راه صحيح انتخاب نمى كند و هيچ طالب حق مقصودش را در آن جستجو نمى نمايد.

اينها جز سر و صداها و عربده هاى تو خالى نيست كه مطامع مادى و لذت هاى زود گذر زندگى آن را پديد آورده است.اينها جز گوشه اى از آتش فتنه هاى گمراه كننده و نمونه اى از لهيب خواهش هاى نفسانى نيست كه نادان بيچاره را گول مى زند و از رشد و تكامل بازش مى دارد و او را در شناخت دينش چنان حيران و سر گردان مى كند كه ريشه هاى سعادتش را مى سوزد.

اينها جز دروغ هاى شاخدار رائج نيست كه براى انحراف امت اسلامى از راه هاى راستى و امانت و برانگيختنش بر دروغ بستن به خدا و پيامبر و امناء وثقات امتش ساخته شده است.

حال، آيا انسان پژوهشگر براى نجاتش از اين ورطه هاى تاريك، راهى مى يابد؟ و آيا براى خلاص شدن از اين زنجيره هائى كه دست و پايش را بدون توجه بسته است، اميدى هست؟ و اصلا مدرك مورد اعتماد و محكمى كه شايستگى آنرا داشته سزاوار است كارش را موكول نمايد؟ آيا كتاب ها مشحون به اين دروغ هائى تصريح بر ساختگى بودن آنها شده نيست؟ آيا اين صدها از هزاران احاديث دروغى نيست كه در ضمن تاليفات و كتاب ها پراكنده است؟

آدمى وقتى كه مى بيند از مولفين، آن احاديث دروغ را به شكل ارسال مسلم تلقى كرده و برخى ديگر آنها را با اسناد دروغين جاى صحيح، قالب مى كنند، و برخى ديگر آنها را بدون آنكه توجه دهند كه در متن و يا سندشان نواقصى هست نقل مى كنند، راه بجائى برد و نمى داند كه چه كند؟

همه اينها درباره رديف كردن فضائل "خلفاء" و يا اثبات ادعا هاى بى اساس در مورد مذاهب بوده است.

آدمى وقتى كه در برابر چنين مشكلاتى قرار گرفت از خود مى پرسد كه چه كند؟ با انحال مى بيند كه وراى اين نويسندگان آلوده و منحرف، دروغگوى قرن چهاردهم "قصيمى" قرار دارد كه در كمال پر روئى ادعا مى كند: " در ميان رجال حديث اهل سنت، كسى كه متهم به كذب وحديث سازى باشد، وجود ندارد! "

بنابراين گناه نادان بيچاره در نشناختن حقيقت چيست؟ و چه چيز مى تواند سنت صحيح را از نا صحيح به او بشناساند ؟ و چه دستى قادر است او را از ستم دروغ و تزوير خلاص كند؟ وآيا مصلحى پيدا مى شود كه در خود انگيزه دينى درستى بيابد و چنين انسان گرفتار و سرگردانى را از گمراهى نجات دهد؟

آرى " ما براى او در اين الواح، ازهر چيزى پندى نوشتيم و همه چيز را توضيح داديم تا هر كس كه هلاك مى شود و يا زنده مى ماند روى دليل آشكار باشد، و ما براى آنها كتابى آورديم كه بر اساس علم تفصيلش داديم تا براى مومنان هدايت و رحمت باشد، و به آنها حقائق آشكارى ارائه داديم، و اختلاف آنها بعد از دانائى جهت ستمكارى خواهد بودكه پروردگارت روز قيامت درباره آنچه كه در آن اختلاف كرده اند حكم خواهد فرمود، بنابر اين ترا بر آئين حق قرار داديم، پس از آن پيروى كن و ازهواهاى كسانى كه نمى دانند پيروى مكن، مبادا آنهائى كه با آن ايمان ندارند و از هواهايشان پيروى كرده و سقوط نموده اند، ترا از پيروى آن باز دارند، درود بر كسى كه از حق پيروى نمايد ".

نظر حفاظ و علماء اهل سنت درباره حديث سازان

حافظ جلال الدين سيوطى در" تحذير الخواص " صفحه 21 گفته است:" فكر نمى كنم از اهل سنت درباره كفر مرتكب گناهان كبيره فتوى داده باشد، مگر شيخ ابو محمد جوينى از اصحاب ما پدر امام الحرمين درباره دروغ بر پيامبر اكرم گفته است: كسى كه تعمد دروغ بر رسول خدا داشته باشد كافر است و از ملت اسلام بيرون است.

و دراين فتوى بعضى ديگر مانند: امام ناصر الدين ابن منبر كه از پيشوايان مالكيها است از او پيروى كرده اند، و اين حكم دلالت مى كند كه كذب بر رسول خدا از بزرگترين كبائر است، زيرا هيج كدام از كبائر پيش هيچ فردى از اهل سنت، ايجاب نمى كند كه مرتكب شونده آن كافر باشد مگر همين تعمد بركذب بر رسول خدا ".

وضع حال محدثان و حفاظ و مورخان و سيره نويسان كه از ديرباز، اين احاديث دروغ را به نام پيامبر بزرگوار، اسلام در كتب و مولفاتشان آورده اند، از روايتى كه خطيب از قول رسول خداآورده و ابن جوزى آنرا صحيح دانسته معلوم شود و آن روايت اينست: من روى منى حديثا و هو يرى انه كذب فهو احد الكذابين: " هر كس از من حديثى را كه مى داند دروغ است روايت كند او يكى از درغگويان است ".

و قرآن مجيد نيز در اين باره فرمايد: و لو تقول علينا بعض الاقاويل لاخذنامنه باليمين ثم لقطعنا منه الوتين فما منكم من احد عنه حاجزين و انه لتذكره للمتقين و انا لنعلم ان منكم مكذبين: " اگر پيغمبر بعضى گفتگوها را به ما نسبت مى داد او را بشدت مى گرفتيم و شاهرگش را مى بريديم و هيچ يك از شما حائل او نمى شديد كه قرآن پندى براى پرهيزكارانست و ما مى دانيم كه بعضى از شما تكذيب كنندگانيد ".

اين حفاظ و مورخان با اينكه به حقيقت اين دروغ هاى ساخته شده عالم بودند، آن را به رسول خدا نسبت دادند " آنان از پيش گمراه بودند و بسيار از مردم را نيز گمراه كردند و از رسيدن به راه راست باز ماندند، ستمگرتر از آنكه دروغى بنام خدا بسازد كيست؟ آنان به پيشگاه خداعرضه خواهند شد و شاهدان گويند: همين كسانند كه پروردگارشان دروغ بستند، اى لعنت خدا بر- ستمگران باد".

آيا فكر مى كنيد كه آنان در اين دروغ گفتن هايشان جاهل بوده و تعمد نداشته اند چنانكه قرآن مجيد مى گويد: " و نيست براى آنان دانشى، و از روى كورى و كرى دروغ گفتند، و مى پندارند كه بر حقند، و برخى از آنان بيسوادند و از كتاب جز آرزوهائى نمى دانند و نيستند آنان جز اهل پندار، پس چه كسى ستمگر تر از آنست كه به خدا از روى دروغ افراء مى زند تا مردم را از روى بى دانشى گمراه كنند، خداوند مردم ستمگر را هدايت نمى كند، پس واى بر آنها از آنچه كه دست هايشان نوشته و واى بر آنها از آنچه كه كسب كرده اند ".

قطب الدين راوندى

قطب الدين راوندى متوفى در سال 573 ه اشعارى در باره غدير خم سروده كه عبارت زير ترجمه قسمتى از آنست: " "فرزندان زهرا، پدران يتيمانند كه هرگاه مخاطب "جاهلان" قرار گيرند مى گويند: درود بر شما.

آنان دليلهاى خدا بر مردمند، هر كس بدى آنان را بخواهد گناهكار است آنان روزها را روزه دار و شبها زنده دارند.

الم يجعل رسول الله يوم ال

غدير عليا الاعلى اماما

الم يك حيدر قرما حماما؟

الم يك حيدر خيرا مقاما:

 

" آيا رسول خدا روز غدير على بزرگوار را امام قرار نداد؟

آيا نبود حيدر "على" مرد شجاع با عظمت و آيا نبود حيدر داراى بهترين مقام و منزلت؟!"

و باز از اشعار اوست مى گويد:

براى خاندان پيامبر اكرم شرافت عظيمى است كه زمين براى فضائلشان كوچك است.

هنگامى كه همه جا را گرفت، هر كدام آنان زره "و پناهگاه" محكمى هستند.

هنگامى كه قائمشان در مقام موعظه ايستاد كلامش چون در گرانبها است. و يا زمانيكه دنيا با عدلشان پر شد، روزگار جبار در برابرشان تسليم خواهد شد.

آنان دانا يانند اگر چه مردم جاهلند، آنان وفا كنندگاننداگر چه "حتى" دوستان خيانت كنند.

پسر عموهايشان بر آنان ستم كردند، روزگار از آنها اعراض كرد هنگامى كه رياست از آنها گرفته شد.

براى آنان در هر روز پيش دشمنانشان قربانى تازه اى بود.

تناسو ما مضى بغدير خم

فاركهك لشقوتهم هبوط:

 

فراموش كردند آنچه كه در غدير خم گذشته بود، در نتيجه بخاطر شقاوتشان مقام آنان "ازنظر ظاهرى" پائين آمد.

لعنت خدا بربنى اميه كه خون حسين عليه السلام راريختند، گويا كه او جوجه كم ارزشى بود!!

بر دودمان پيامبر همه روزه درود خدا باد تا ز مانى كه صبح مى دمد و خورشيد طلوع مى كند.

شخصيت و شرح حال راوندى

قطب الدين ابو الحسن سعد بن هبه الله بن حسين بن عيسى راوندى يكى از پيشوايان علماى شيعه، چشمى از چشمهاى اين طائفه و از اسانيد بى نظير فقه و حديث و از نوابغ علم و ادب است، هيچ گونه عيبى در آثار فراوانش و تيرگى در فضائل و مساعى جمليله و خدمات دينى و اعمال نيكو وكتب ارزنده اش وجود ندارند.

ذكر و تعريف و تمجيد فراوانش در كتبهاى زير بچشم مى خورد: فهرست شيخ منتجب الدين- معالم العلماء- امل الامل- لسان الميزان جلد 4 صفحه 48- رياض العلماء- اجازه برزگ سماهيجى- رياض الجنه در روضه چهارم- لولو النحرين منتهى المقال جلد 2 صفحه 22 - الكنى و الالقاب جلد 3 صفحه 58.

next page

fehrest page

back page

 

 
 

 

 
 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved