پاورقی : . 1 نهاية ابن اثير ، ج 2 ، ص . 280
ملغی میشود .
. 4 زندگی گرايی : اسلام يك دين زندگی گراست نه زندگی گريز ، لهذا با
" رهبانيت " به شدت مبارزه كرده است :
« لا رهبانية فی الاسلام » ( 1 ) .
در اسلام ، رهبانيت نيست .
در جامعه های كهن هميشه يكی از دو چيز وجود داشت : يا آخرت گرايی و
زندگی گريزی ( رهبانيت ) و يا زندگی گرايی و آخرت گريزی ( تمدن ، توسعه
) اسلام آخرت گرايی را در متن زندگی گرايی قرار داد از نظر اسلام راه
آخرت از متن زندگی و مسؤوليتهای زندگی دنيايی میگذرد .
. 5 اجتماعی بودن : مقررات اسلامی ، ماهيت اجتماعی دارد ، حتی در فردی
ترين مقررات از قبيل نماز و روزه چاشنی اجتماعی در آنها زده شده است
مقررات فراوان اجتماعی ، سياسی ، اقتصادی ، حقوقی ، جزايی اسلام ناشی از
اين خصلت است ، همچنانكه مقرراتی از قبيل جهاد و امر به معروف و نهی
از منكر ، از مسؤوليت اجتماعی اسلامی ناشی میشود .
. 6 حقوق و آزادی فرد : اسلام در عين اينكه دينی اجتماعی است و به
جامعه میانديشد و فرد را مسؤول جامعه میشمارد ، حقوق و آزادی فرد را
ناديده نمیگيرد و فرد را غير اصيل نمیشمارد فرد از نظر اسلام ، چه از نظر
سياسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضايی و چه از نظر اجتماعی ،
حقوقی دارد ، از نظر سياسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حق
مالكيت بر محصول كار خود و حق
پاورقی : . 1 نهاية ابن اثير ، ج 2 ، ص . 280 |