می‏كند . قرآن معجزه خاتم پيامبران ، خود دليل ديگری بر خاتميت رسالت‏
است كتابی است محتوی حقايق عالم خلقت و تعاليم و راهنماييهای زندگی در
كمال هماهنگی در جميع جهات ، معجزه ای در خور بشر رسيده و عاقل ، نه‏
كودك پای بند اوهام و تخيلات ذهنی " ( 1 ) .
می‏گويند :
" فضايی كه انسان گذشته در آن دم می‏زده است ، همواره مملو از خرافات‏
و موهومات و خوارق عادات بوده است و جز آنچه " بر خلاف عقل و حس "
باشد در احساس وی اثر نمی‏گذاشته است ، از اين روست كه در تاريخ ،
بشريت را می‏بينيم كه همواره در جستجوی " اعجاز " است و شيفته " غيب‏
" اين حساسيت در برابر هر چه نامحسوس و " نامعقول " است ، در ميان‏
مردمی كه از مدنيت دورترند شديدتر است اينان به همان اندازه كه به "
طبيعت " نزديكترند به " ماورای طبيعت " مشتاق ترند و " خرافه "
زاده معيوب اين حقيقت است انسان صحرا همواره در پی " معجزه " است ،
جهان وی مملو از ارواح و اسرار شگفت انگيز است روح يك انسان باستانی‏
تنها هنگامی متاثر می‏شود كه نگاهش در برابر امری به " اعجاب " آيد و
آن را مرموز و سحرانگيز و مبهم بيند از اينجاست كه می‏بينيم نه تنها
پيغمبران بلكه پادشاهان و زورمندان و حكيمان هر قومی برای توجيه خويش به‏
امور خارق العاده متوسل می‏شده اند و در اين ميان ، پيغمبران كه مبنای‏
رسالتشان بر " غيب " نهاده شده است ، بيش از ديگران می‏بايست به "
معجزه " دست بزنند ، چه در ايمان مردم روزگارشان " اعجاز " بيش از
منطق و

پاورقی :
. 1 دكتر حبيب الله پايدار : فلسفه تاريخ از نظر قرآن ، ص 15 و 16.