به توحيد نظری و توحيد عملی فردی ، اما اقامه عدل و قسط در جامعه يعنی‏
برقرار ساختن توحيد عملی اجتماعی اكنون پرسش به اين صورت مطرح است :
آيا هدف اصلی پيامبران خداشناسی و خداپرستی است و همه چيز ديگر ، و از
آن جمله عدل و قسط اجتماعی مقدمه اين است ، و يا هدف اصلی بر پا شدن‏
عدل و قسط است ، شناختن خدا و پرستش او مقدمه و وسيله ای است برای‏
تحقق اين ايده اجتماعی ؟ و اگر بخواهيم با زبانی كه در گذشته سخن گفتيم‏
مطرح كنيم ، بايد اين طور مطرح كنيم : آيا هدف اصلی ، توحيد نظری و
توحيد عملی فردی است يا هدف اصلی ، توحيد عملی اجتماعی است ؟ در اينجا
چند گونه می‏توان نظر داد :
. 1 پيامبران از نظر هدف ثنوی بوده اند ، يعنی دو مقصد مستقل داشته‏
اند : يكی از اين دو مقصد به زندگی اخروی و سعادت اخروی بشر مربوط است‏
( توحيد نظری و توحيد عملی فردی ) ، و ديگری به سعادت دنيوی او ( توحيد
اجتماعی ) پيامبران از آن نظر كه در انديشه سعادت دنيوی بشر بوده اند ،
به توحيد اجتماعی پرداخته اند و از آن جهت كه می‏خواسته اند سعادت اخروی‏
بشر را تامين كنند ، به توحيد نظری و توحيد عملی فردی كه صرفا روحی و
ذهنی است پرداخته‏اند .
. 2 هدف اصلی ، توحيد اجتماعی است ، توحيد نظری و توحيد عملی فردی‏
مقدمه لازم توحيد اجتماعی است توحيد نظری مربوط به شناخت خداوند است‏
برای انسان فی حد ذاته هيچ ضرورتی نيست كه خدا را بشناسد يا نشناسد ،
تنها عامل محرك روح او خدا باشد يا هزاران چيز ديگر - همچنانكه به طريق‏
اولی برای خداوند فرق نمی‏كند كه انسان او را بشناسد يا نشناسد ، بپرستد
يا