بر دوش خويش سوار می‏كرد ، آنها را می‏بوسيد و اينها همه برخلاف خلق و
خوی رايج آن زمان بود روزی در حضور يكی از اشراف ، يكی از فرزند زادگان‏
خويش حضرت مجتبی ( ع ) را می‏بوسيد ، آن مرد گفت : من دو پسر دارم و
هنوز حتی يك بار هيچ كدام از آنها را نبوسيده‏ام . فرمود :
« من لا يرحم لا يرحم » ( 1 ) .
كسی كه مهربانی نكند رحمت خدا شامل حالش نمی‏شود .
نسبت به فرزندان مسلمين نيز مهربانی می‏كرد آنها را روی زانوی خويش‏
نشانده ، دست محبت بر سر آنها می‏كشيد گاه مادران ، كودكان خردسال خويش‏
را به او می‏دادند كه برای آنها دعا كند اتفاق می‏افتاد كه احيانا آن‏
كودكان روی جامه اش ادرار می‏كردند مادران ناراحت شده و شرمنده می‏شدند و
می‏خواستند مانع ادامه ادرار بچه شوند او آنها را از اين كار به شدت منع‏
می‏كرد و می‏گفت : مانع ادامه ادرار كودك نشويد ، اينكه جامه من نجس‏
بشود اهميت ندارد ، تطهير می‏كنم .

با بردگان

نسبت به بردگان فوق العاده مهربان بود به مردم می‏گفت : اينها برادران‏
شمايند ، از هر غذا كه می‏خوريد به آنها بخوارنيد و از هر نوع جامه كه‏
می‏پوشيد آنها را بپوشانيد ، كار طاقت فرسا به آنها تحميل مكنيد ، خودتان‏
در كارها به آنها كمك كنيد می‏گفت : آنها را به

پاورقی :
. 1 مسند احمد ، ج 2 ، ص . 228