ديگر در سطح تعليمات بوده كه پيامبران بعدی به موازات تكامل بشر ، در
سطح بالاتری تعليمات خويش را كه همه در يك زمينه بوده القاء كرده اند
مثلا ميان تعليمات و معارف اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان ، و معارف
پيامبران پيشين از نظر سطح مسائل ، تفاوت از زمين تا آسمان است ، و به
تعبير ديگر ، بشر در تعليمات انبياء مانند يك دانش آموز بوده كه او را
از كلاس اول تا آخرين كلاس بالا بردهاند . اين تكامل دين است نه اختلاف
اديان قرآن هرگز كلمه " دين " را به صورت جمع ( اديان ) نياورده است
از نظر قرآن آنچه وجود داشته است دين بوده نه اديان يك تفاوت پيامبران
با نوابغ و فلاسفه بزرگ اين است كه فلاسفه هر كدام مكتب مخصوص به خود
داشته اند ، از اين رو هميشه در جهان " فلسفه ها " وجود داشته نه "
فلسفه " ، ولی پيامبران الهی هميشه مؤيد و مصدق يكديگر بوده اند و
يكديگر را نفی نكرده اند هر كدام از پيامبران اگر در محيط و زمان پيامبر
ديگر میبود مانند او قانون و دستورالعمل میآورد .
قرآن تصريح میكند كه پيامبران يك رشته واحدی را تشكيل میدهند و
پيامبران پيشين مبشر پيامبران پسين بوده اند و پسينيان مؤيد و مصدق
پيشنيان بوده اند ، و هم تصريح میكند كه از همه پيامبران بر اين مطلب كه
مبشر و مؤيد يكديگر باشند پيمان اكيد و شديد گرفته شده است ، میگويد :
ياد كن هنگامی را كه خداوند از همه پيامبران پيمان گرفت كه آنگاه كه
به شما كتاب و حكمت دادم و سپس فرستاده ای آمد كه آنچه را با شماست
تصديق میكند ، به او ايمان آوريد و او را ياری نماييد خداوند گفت : آيا
اقرار و اعتراف كرديد و اين بار را به دوش گرفتيد ؟ همه
|