" اين اتصال با ريشه وجود ، به هيچ وجه مخصوص آدمی نيست شكل استعمال‏
كلمه وحی در قرآن نشان می‏دهد كه اين كتاب آن را خاصيتی از زندگی می‏داند
، و البته اين هست كه خصوصيت و شكل آن بر حسب مراحل تكامل زندگی‏
متفاوت است گياهی كه به آزادی در مكان رشد می‏كند ، جانوری كه برای‏
سازگار شدن با محيط تازه زندگی دارای عضو تازه ای می‏شود و انسانی كه از
اعماق درونی زندگی ، روشنی تازه ای دريافت می‏كند ، همه نماينده حالات‏
مختلف وحی هستند كه بنابر ضرورتهای ظرفيت پذيرای وحی يا بنابر ضرورتهای‏
نوعی كه اين ظرف به آن تعلق دارد ، اشكال گوناگونی دارند " ( 1 ) .
. 2 وحی چيزی از نوع غريزه است و هدايت وحی چيزی از نوع هدايت غريزی‏
است .
. 3 وحی هدايت انسان است از نظر جمعی ، يعنی جامعه انسانی از نظر
آنكه يك واحد است و راه و مسير و قوانين حركتی دارد نيازمند است كه‏
هدايت شود نبی آن دستگاه گيرنده ای است كه به طور غريزی آنچه مورد نياز
نوع است می‏گيرد . می‏گويد :
" حيات جهانی به صورت اشراقی نيازمنديهای خود را می‏بيند و در لحظه‏ای‏
بحرانی امتداد و جهت حركت خود را تعيين می‏كند اين همان است كه در زبان‏
دين به آن نام رسيدن وحی به پيغمبر می‏دهيم " ( 2 ) .
. 4 جانداران در مراحل اولی به وسله غريزه هدايت می‏شوند هر چه در
درجات تكامل بالا می‏روند و نيروی حس و تخيل

پاورقی :
. 1 احيای فكر دينی در اسلام ، ص 144 و . 145
. 2 همان ماخذ ، ص . 168