اگر به كسی نيكی كردی و او حق شناسی نكرد ، ترا به كار نيك بی‏ميل‏
نگرداند ، كه به جای او از تو كسی حق شناسی خواهد كرد كه تو به او هيچ‏
نيكی نكرده ای و تو بيش از آن مقدار كه كافر نعمت حق تو را ضايع كرده‏
است ، از ناحيه آن بيگانه بهره مند خواهی شد خداوند نيكوكاران را دوست‏
می‏دارد .
يعنی جهان در مجموع خود يك دستگاه مرتبط و يك ارگانيسم زنده است تو
انتظار نداشته باش كه پاسخ نيكی را از همان نقطه دريافت كنی كه در آن‏
نقطه نيكی از تو سر زده است احيانا نيكی در نقطه ای از تو سر می‏زند و تو
پاسخ و پاداش آن را از نقطه ای ديگر كه انتظار آن را نداری دريافت‏
خواهی كرد چرا ؟ چون جهان خدا دارد و خدا نيكوكاران را دوست دارد .
تو نيكی می‏كن و در دجله انداز
كه ايزد در بيابانت دهد باز
. 11 بعد از اين جهان ، جهانی ديگر است آن جهان ، جهان ابديت و جهان‏
پاداش و كيفر اعمال است .
. 12 روح انسان حقيقتی جاودانه است انسان نه تنها در قيامت به صورت‏
زنده‏ای محشور می‏شود ، در فاصله دنيا و قيامت از نوعی حيات كه حيات‏
برزخی ناميده می‏شود و از حيات دنيوی قوی تر و كامل تر است بهره مند
است در حدود بيست آيه از قرآن به حيات انسان در حال پوسيدگی بدن در
فاصله مرگ و قيامت دلالت دارد .
. 13 اصول و مبادی اولی زندگی ، يعنی اصول انسانيت و اخلاق ، اصولی‏
ثابت و جاودانه است آنچه متغير است و نسبی است فروع است نه اصول‏
چنين نيست كه انسانيت در عصری چيزی باشد و در عصر ديگر بكلی مغاير با
او ، مثلا در عصری انسانيت در ابوذر بودن ، و در عصر ديگر در معاويه بودن‏
باشد ، بلكه اصولی كه به