خود نيانگيزد " ( 1 ) .
و هم ايشان می‏گويند :
" سيد جمال الدين با تيغ زبان و نوك قلم خود زمينه سازی كرد و شالوده‏
اصلی قبول حكومت مشروطه جديد را در ذهن علمای روحانی مملكت فراهم آورد
. در روزی كه علمای بزرگ تهران و عتبات در صدر نهضت مشروطه قرار گرفته‏
بودند معلوم شد حسن ظن و حدس صائب سيد جمال الدين درباره عنصر مشروطه‏
ساز ايران به خطا نرفته بود و از حركت تمرد تنباكو تا مهاجرت به قم و
پشتيبانی علما از مشروطه خواهان در برابر كودتای باغشاه همه جا روح او
راهنمای كسانی بود كه هر يك در مقام مقتدی الانامی قرار دارند " ( 2 ) .
امتياز ديگر سيد جمال اينست كه با اينكه به اصطلاح مردی تجددگرا بود و
مسلمانان را به علوم و فنون جديده و اقتباس تمدن غربی می‏خواند و با
بيسوادی و بيخبری و عجز فنی و صنعتی مسلمانان به پيكار برخاسته بود ،
متوجه خطرهای تجدد گرائيهای افراطی بود . او می‏خواست مسلمانان علوم و
صنايع غربی را فرا گيرند ، اما با اينكه اصول تفكر مسلمانان يعنی جهان‏
بينی آنها جهان بينی غربی گردد و جهان را با همان عينك ببينند كه غرب‏
می‏بيند مخالف بود . او مسلمانان را دعوت می‏كرد كه علوم غربی را بگيرند
اما از اينكه به مكتبهای غربی بپيوندند آنها را برحذر می‏داشت . سيد جمال‏
همانگونه كه با استعمار سياسی غرب پيكار می‏كرد با استعمار فرهنگی نيز در
ستيزه بود . با متجددانی كه

پاورقی :
. 1 نقش سيد جمال الدين در بيداری مشرق زمين ، صفحه 39 - 40.
. 2 نقش سيد جمال الدين در بيداری مشرق زمين ، صفحه . 52