مادی گرائی و تحول :
در اين قسمت آندره پی يتر به رابطه مادی گرائی و تحول اشاره كرده و چنين میگويد : " پس منظور از اين مادی گرائی جدلی و تحول گرا كه لنين و جانشينان وی به حق آن را يكی از نكات اصلی مكتب ماركس دانستهاند چيست ؟ اساسا اين جدل هگل كه در زمينه پندارها قرار داشت بايد به زمينه تحول موجودات و انواع منتقل شود . بدين ترتيب تمامی عالم چون مادهای جلوه میكند كه در حال " شدن جاودانی " است " . اين همان " شدن " هگل است كه به اين صورت در آمده كه تمام عالم يك ماده استكه در حال شدن جاودانی است . او میگفت در حال شدن جاودانی است و ماده را يكی از مراحل میدانست ، اينها میگويند : نه ، ماده خودش تمام هستی است و ماده در حال شدن جاودانی است .تكامل :
در پايان اين قسمت سؤالی مطرح شده است و آن اينكه چرا و چگونه اين دگرديسی عظيم در جهت خوش بينانه يك صعود دائمی انجام میشود ( 2 ) .پاورقی : 1 - بعيد نيست كه مقصود از طبيعت گرائی ، برون گرائی در مقابل ذهن گرائی و خردگرائی است كه قبلا گفته شد فلسفه بودن خردگرا و فلسفه شدن طبيعت گرا است و مقصود از ماده گرائی نيز در مقابل ايده گرائی است كه همان فلسفه اصالت ماده است . 2 - ماركس و ماركسيسم - صفحه . 28