اين دو مطلب كه سبب توقف جامعه می‏شود ، يكی دلبستگی به گذشته كه‏
گذشته را از آن جهت كه گذشته است تقديس می‏كند و قهرا نو را از آن جهت‏
كه نو است تقبيح می‏كند ، در قرآن به آن اشاره شده است . راجع به مطلب‏
اول كه زياد آمده است و تقريبا همه پيغمبران با اين حرف كه " « انا
وجدنا آباءنا علی امة و انا علی اثارهم مقتدون »" الزخرف / 23 روبرو
شده‏اند ، با اينكه برخورد امتها با پيغمبران مختلف بود و هر امتی با يك‏
خصائص و فساد اخلاق مخصوص با پيغمبران روبرو شده‏اند ، ولی يك امر
مشتركی كه همه پيغمبران با آن روبرو شده همان اصل تقليد است . مطلب دوم‏
كه عكس اين وضع است رم كردن از جديد است ، كه اين هم وجود داشته و
تازه را به دليل تازه بودن تقبيح می‏كردند و با هر چيز جديدی مخالفند .
بعضی اين حديث نبوی را كه راجع به احداث در دين است " « شر الامور
محدثاتها » " به همه چيز تعميم می‏دهند ، در صورتيكه مسلما در اينجا نظر
به بدعت است ، بدعت در دين . عده‏ای ديگر بدعت را كه يك اصطلاح مذهبی‏
است و نكوهيده بودنش هم به علت اين است كه در مورد نشريعات مذهبی‏
است ، تعميم می‏دهند و به هر امر تازه‏ای اطلاق می‏كنند و می‏گويند : بدعت‏
خوب است چرا با بدعت مخالفت می‏كنيد انسان بايد بدعت گزار باشد (
يعنی نوآور ) ديگر فكر نمی كنند بدعت گزار در چه امری ؟ امری كه از
صلاحيت شخص بيرون است مثلا در دين ، يا شخص غير متخصص در غير موارد
صلاحيت خودش ؟ اينها كه معقول نيست ، شخص ناوارد در پزشكی اگر بخواهد
در طبابت بدعت ايجاد كند هزاران نفر را خواهد كشت .
فصل 25 تحت عنوان " لزوم بازسازی " بحث می‏شود در اين فصل تقريبا
نقش اراده انسان تا حدی بازگو می‏شود ، و در فصل بعد بيشتر راجع به اين‏
موضوع بحث می‏شود .
عمده بحثهای اينجا تحت عنوان دو مسئله طرح شده است يكی تحت عنوان "
جنبشهای اصلاحی " و ديگری تحت عنوان " جنبشهای انقلابی " ، همان مسئله‏
معروف كه بين ماركسيستها و غير ماركسيستها مطرح است . مقصود از جنبشهای‏
اصلاحی حركتهای غير انقلابی است كه برای ترميم نقصهای جامعه پيدا می‏شود .
از اين جور جنبشها زياد است ، گاهی ممكن است يك نهضت ادبی پيدا بشود
برای اصلاح زبان مثلا ، يا يك نهضت آموزشی ، فرهنگی ، برای رفع كمبودهائی‏
كه در جامعه در اين زمينه‏ها احساس می‏شود .
جنبش انقلابی كه اخيرا خيلی مد شده و همه از آن دم می‏زنند عبارت است‏
از يك جنبش قهر آميز كه جهش‏وار انجام می‏گيرد ، و دگرگون كننده اجتماعی‏
است ، كه همه نظامات موجود را زير و رو می‏كند و نظامات جديد بوجود
می‏آورد ، به عبارت ديگر ماهيت جديد بوجود می‏آورد .
بعضی معتقد به جنبشهای اصلاحی هستند و احيانا ممكن است ضرورتی هم برای‏
جنبش انقلابی قائل نباشند . يعنی می‏گويند كه می‏شود جامعه را تدريجا رو به‏
تكامل برد ، و تدريجا نقصهای جامعه را از بين برد ، نهضت اصلاحی هم از
روح اصلاح طلبی جامعه بر می‏خيزد .
ما معمولا اينرا يك امر طبيعی و معمولی می‏شماريم كه يك عده مردم‏
نيكوكار در فكر اصلاح بهداشتی يا فرهنگی و نظاير آن باشند و اينرا لازمه‏
طبيعت خيرخواه انسان