و . مالكيت به وسيله ربا ، به اينكه سرمايه‏داری به سرمايه‏دار ديگری‏
قرض ربوی بدهد و دومی به وسيله نظام كارگر و كارفرما توليد كند و سود
سرمايه‏دار را بدهد و اجرت كارگر را ، و ما بقی از خود او باشد . ( ربای‏
انتاجی ) .
ز . مشروع بودن تشكيل " تراست " و تشكيل " كارتل " و در نتيجه‏
استثمار توليد كننده و مصرف كننده . از نظر اسلام تشكيل " تراست "
قطعا ممنوع است و تشكيل " كارتل " چون به منظور تضييق مضاربه و بازار
سياه از لحاظ فروشنده است ممنوع است .
ح . لازمه رژيم سرمايه‏داری اين است كه امور اقتصادی جامعه دربست در
اختيار افراد معينی قرار بگيرد ، نه تنها افرادی ثروت داشته باشند و
افرادی نداشته باشند ، بلكه افرادی قادر باشند اقتصاد اجتماع را به هر
شكلی كه بخواهند در آورند ، يعنی ديكتاتوری اقتصادی باشد ، هر چه بخواهند
از وسائل تجملی و مخرب و غيره اگر نفع خودشان باشد يا خيال كنند به نفع‏
اجتماع است توليد كنند ولی عامه مردم محكوم آنها باشند ، سرنوشت‏
اقتصادی اجتماعشان در اختيارشان باشد . اينكه همه افراد جامعه حق دارند
كه سرنوشت اقتصادی اجتماع خود را در دست بگيرند همان طوری كه حق دارند
سرنوشت سياسی اجتماع خود را در دست بگيرند مطلب جداگانه‏ای است از
استثمار افراد و از اينكه توليدات بايد به نفع جامعه باشد نه به سود
افراد ( 1 ) .

پاورقی :
> مالكيت ابزار توليد موجب حتمی و لا يتخلف تسلط اقتصادی هست يا نه‏
؟ راه ديگر اينكه آيا مالكيت ابزار توليد و استخدام نيروی كارگر مستلزم‏
ارزش اضافی و استثمار كارگر هست يا نه ، و اگر هست آيا اسلام ممكن است‏
ظلم صريحی را بپذيرد ؟
. 1 و اين است كه از نظر اسلام بايد مورد مطالعه قرار بگيرد ، و الا
اسلام با مالكيت فردی >