مبادله شراب ، اعيان نجسه ، آلات قمار و غش از اين قبيل است .
ه . پای ماده مضری در كار نيست ، بلكه نوع كاری كه فرد در مقابل آن
واقع میشود بيهوده يا مضر است ، مثل لهو و غنا ، يا قمار ، يا قيادت ،
يا هجو مؤمن .
و . نوع ديگر كاری است كه از نظر اسلام فوق مسائل اقتصادی است ، از
قبيل اجرت در قضاوت ، تعليم دين و قرآن ، اجرت بر اذان يا افتاء .
اذان شعار است ، شعار راستی و ايمانی ، پيام دل است به دل ، اين زشت
است كه كسی پول بگيرد و بگوييد اشهد ان لا اله الا الله ، اين كار فروشی
نيست ، همچنان كه از نظر اسلام سربازی نيز مزدوری نيست ، اجباری هم
نيست ، قصد قربت میخواهد . حتی بيع مصحف . اينگونه كارها بايد بلا عوض
صورت گيرد ولی بودجه عامل از بيت المال تامين شود . بعضی علت حرمت
اجرت [ در اين موارد را ] تضاد اجرت با قصد قربت دانستهاند ، ولی به
عقيده ما [ علت ] اين است كه اينگونه كارها را اسلام فوق مبادله و خريد
و فروش میداند . افتاء و ارشاد هم از اين قبيل است .
ز . كارهايی كه منجر به تجمل پرستی مفرط بشود ، مثل ساختن يا مبادله
ظروف طلا و نقره .
شايد بتوان گفت كه علت ديگر حرمت ساختن و مبادله ظروف طلا و نقره
اين است كه رواج و شيوع آن سبب میشود كه پول ، ناياب و كار مبادله به
سختی بكشد .
پس مجموع ضابطهای كلی در تحصيل درآمد ممنوع عبارت است از راه اغراء
به جهل و استفاده از عقايد پست پليد ، اغفال ، تقويت بنيه دشمن و
تضعيف بنيه جامعه اسلامی چه از نظر نظامی يا
|