ناخواه يك سلسله مقررات جديدی را ايجاب می‏كند . ولی مطلب اساسی اين‏
است كه آيا مقررات اقتصادی ، يعنی روابط اعتباری اقتصاد ، مبنائی جز
وسائل توليد ندارد ؟ يا آن كه اين مقررات كه يك سلسله مقررات اجتماعی‏
به معنی اخص است ، ناشی از يك سلسله حقوق طبيعی است مستقل از ابزار
توليد ؟ اختلاف نظر اساسی ما با ماركسيستها در اين قسمت است .

مبادله

يكی از مسائل مربوط به اقتصاد ، مبادله است . مبادله ، فرع بر مالكيت‏
فردی است ( 1 ) . اقتصاد مبادله‏ای ، يعنی اقتصاد مبنی بر مالكيت فردی .
مبادله گاهی به صورت مبادله كالا به كالا است كه در اجتماعات اوليه وجود
داشته ، و گاهی با ميانجی‏گری پول است كه مسلما در اثر رشد و توسعه‏
اقتصاد چاره‏ای نبوده از اين كه واسطه‏ای برای مبادلات پيدا شود . مسلما تا
وقتی كه زندگی اجتماعی بشر در حدود زندگی خانوادگی بوده ، نه بيشتر ،
مبادله وجود نداشته است . زندگی خانوادگی تبديل شده به زندگی قبيله ای .
آيا در زندگی قبيله‏ای نيز مالكيت فردی و مبادله وجود نداشته است آن طور
كه سوسياليستها مدعی هستند ؟ و يا بشر به صرف اين كه پا از زندگی‏
خانوادگی به زندگی اجتماعی گذاشت ، پای مالكيت فردی و مبادله به ميان‏
آمد ؟ مطلبی است كه بعدها بايد درباره آن بحث كنيم .

پاورقی :
. 1 در مالكيت اشتراكی هم مبادله هست اما ميان اجتماعها نه ميان‏
افراد .