به وجود نمی‏آيد ، يعنی بشر بعد از اين دوره آماده پذيرش و قبول‏
سوسياليزم می‏شود ، به معنی اين خواهد بود كه پاره‏ای نظرات صحيح و عالی‏
ممكن است در بشر پيدا شود كه جامعه بشريت بعد از قرنها آماده قبول و
پذيرش بهتر آنها می‏شود . پس مانعی ندارد كه سوسياليزم از آن جنبه علمی‏
باشد كه نظريه‏ای است حقوقی و طرحی است عالی و در عين حال در عمل جای‏
مشخصی از تاريخ دارد .
در ص 12 می‏گويد :
" بررسی وقايع به ما نشان می‏دهد كه تاريخ يك تغيير شكل جاودانه است‏
، زمانی آهسته و زمانی تند . . . علت اين تغيير شكل جاودانه است ،
تكامل صنعتی ابزار توليد است . . . " .
از نظر ما تكامل صنعتی ابزار توليد يكی از علل پيچيده تاريخ است .
ايضا می‏گويد :
" چون كليه سيستمهای اقتصادی دوران تاريخ در حين تكامل ، سيستمهای‏
ديگری به وجود آورده‏اند ، دليلی ندارد كه اين امر در مورد سيستم‏
كاپيتاليسم صدق نكند . . . اين سيستم هم در حين تحول می‏بايست سيستم‏
ديگری به وجود آورد . اين نتيجه‏ای است كه می‏توان با توجه به گذشته ،
درباره آينده به دست آورد ، ولی بدين نتيجه گيری هم احتياجی نيست ،
كافی است رژيم كاپيتاليستی مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و درباره‏
قوانين حاكم بر آن تحقيق به عمل آيد تا معلوم شود كه در بطن كاپيتاليسم‏
شرايط تغيير شكل آن مهيا می‏گردد " .
در اين كه رژيم كاپيتاليستی ثابت نخواهد ماند بدون اين