اقتصاد دستش به طرف ملت ديگر دراز باشد اسير و برده او است و اعتباری‏
به تعارفهای ديپلماسی معمولی نيست . به قول نهرو :
" ملتی مستقل است كه جهش اقتصادی داشته باشد . "
علی عليه السلام می‏فرمايد :
« احتج الی من شئت تكن اسيره ، استغن عمن شئت تكن نظيره ، أحسن الی‏
من شئت تكن اميره » ( 1 ) .
[ محتاج هر كه شوی اسير او خواهی بود ، بی نياز از هر كه گردی با او
برابر خواهی شد ، و هر كه را مورد نيكی و احسان خود قرار دهی فرمانروای‏
او خواهی شد ] .
اگر ملتی كمك خواست و ملتی ديگر كمك داد خواه ناخواه اولی برده و
دومی آقاست . چقدر جهالت و حماقت است كه آدمی ارزش سلامت بنيه‏
اقتصادی را درنيابد و نفهمد اقتصاد مستقل يكی از شرائط حيات ملی است .
اين يك مطلب .
مطلب ديگر اينكه اسلام همواره روش وسط و معتدل را پيش می‏گيرد ، و اين‏
جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است . دو روش افراطی و تفريطی‏
به چشم می‏خورد ، يكی اساسا ارزش سلامت بنيه اقتصادی را درك نمی‏كند و
طرفدار فقر است و خيال می‏كند همين طور كه فقر برای فرد عيب نيست برای‏
جامعه هم عيب نيست ، اولا برای فرد هم به يك معنی عيب است و اگرهم‏
برای فرد عيب نباشد برای اجتماع عيب است ، و ديگری كه به ارزش اقتصاد
پی برده است ديگر همه چيز را فراموش می‏كند و معتقد است منبع در آمد ،
تمايلات بشر است و هر چيزی كه تقاضايش وجود داشت و

پاورقی :
. 1 غرر الحكم ، چاپ دانشگاه تهران ، ج 2 ، ص . 584