در ص 38 در پاورقی می‏گويد :
" يعنی مثل مفرغ سخت و محكم است " .
حالا بايد ديد در فقه اسلامی برای اين اضطرارها چه فكری شده است .
حقيقت اين است كه اگر مقصود ، گفته‏های فقها باشد البته در اين‏
زمينه‏ها خيلی نارساست ولی اگر مقصود مبادی فقه اسلامی است نارسا نيست .
راجع به اضطرار ، فقها می‏گويند اگر كسی مضطر شد خانه خود را بفروشد
برای مصرفی كه برايش پيش آمده است ، هر چند باطنا و قلبا مايل نيست‏
كه از آن خانه منتقل شود معامله صحيح است ، و البته تا اين اندازه مطلب‏
درست است ، راه چاره منحصر است ، در اينجا جامعه مجبور نيست كه ميل‏
قلبی او را از اين جهت تأمين كند ، اين گونه امور را اسلام با احسان و
عواطف ، بهتر ترميم كرده است و به نظر می‏رسد جای اجحاف و اعمال زور
نيست ، ولی يك وقت هست كه اضطرارا به قيمت نازلتر می‏فروشد ، يعنی‏
ديگری از اضطرار او سوء استفاده می‏كند ، اينجاست كه بايد گفت ديگری حق‏
ندارد سوء استفاده كند ، يعنی هر چند از نظر فروشنده عمل جايزی صورت‏
گرفته است اما از نظر خريدار عمل نامشروع و حرامی صورت گرفته است .
چاره اجتماعی آن اين نيست كه عمل رأسا حرام باشد حتی برای فروشنده ،
بلكه يا بايد گفت اجتماع مكلف است كه در اينگونه موارد خانه او را به‏
قيمت عادله بخرد و يا بايد گفت معامله دارای دو جنبه است از يك جنبه‏
صحيح و مشروع است و از جنبه ديگر باطل و حرام و نامشروع . ( ممكن است‏
گفته شود اگر از اين