است . شكل ظاهری و صدف خارجی آن باقيمانده است در حالی كه روح و مفهوم‏
واقعی آن از ميان رفته است .

اسلام و مقتضيات زمان

در ميان اديان و مذاهب هيچ دين و مذهبی مانند اسلام در شئون زندگی مردم‏
مداخله نكرده است . اسلام در مقررات خود به يك سلسله عبادات و اذكار و
اوراد و يك رشته اندرزهای اخلاقی اكتفا نكرده است ، همانطوريكه روابط
بندگان با خدا را بيان كرده است خطوط اصلی روابط انسانها و حقوق و
وظايف افراد را نسبت بيكديگر نيز در شكلهای گوناگون بيان كرده است .
قهرا پرسش انطباق با زمان درباره اسلام كه چنين دينی است بيشتر مورد
پيدا ميكند .

خصلت انطباق اسلام با زمان از نظر خارجيان

اتفاقا بسياری از دانشمندان و نويسندگان خارجی ، اسلام را از نظر قوانين‏
اجتماعی و مدنی مورد مطالعه قرار داده‏اند و قوانين اسلامی را بعنوان يك‏
سلسله قوانين مترقی ستايش كرده و خاصيت زنده و جاويد بودن اين دين و
قابليت انطباق قوانين آن را با پيشرفتهای زمان مورد توجه و تمجيد قرار
داده‏اند .
برنارد شاو نويسنده معروف و آزاد فكر انگليسی گفته است : " من هميشه‏
نسبت بدين محمد بواسطه خاصيت زنده بودن عجيبش نهايت احترام را
داشته‏ام . بنظر من اسلام تنها مذهبی است كه استعداد توافق و تسلط بر
حالات گوناگون و صور متغير زندگی و مواجهه با قرون مختلف را دارد .