البته ما مدعی نيستيم كه زن و مرد از لحاظ زيست شناسی و روانشناسی وضع
مشابهی دارند ، برعكس معتقديم زيست شناسی و روانشناسی مرد و زن متفاوت
است و خلقت از اين تفاوت هدف داشته است و بهمين جهت نبايد تساوی
حقوق انسانی زن و مرد را بهانه برای تشابه و يكنواختی حقوق آنها قرار داد
. از نظر روحيه تك همسری نيز قطعا زن و مرد روحيههای متفاوتی دارند ، زن
طبعا تك شوهر است . چند شوهری بر ضد روحيه اوست . نوع تمنيات زن از
شوهر با چند شوهری سازگار نيست . اما مرد طبعا تك همسر نيست . باين
معنی كه چند زنی بر ضد روحيه او نيست . چند زنی با نوع تمنياتی كه مرد
از وجود زن دارد ناسازگار نيست .
اما ما با آن عقيده كه روحيه مرد با تك همسری ناسازگار است مخالفيم .
ما منكر اين نظر هستيم كه ميگويد : علاقه مرد به تنوع " اصلاح ناپذير "
است . ما با اين عقيده مخالفيم كه وفاداری برای مرد غير ممكن است و يك
زن برای يك مرد آفريده شده و يك مرد برای همه زنها .
بعقيده ما عوامل خيانت را محيط های اجتماعی در مرد بوجود میآورد نه
خلقت و طبيعت . مسؤول خيانت مرد خلقت نيست ، محيط اجتماعی است .
عوامل خيانت را محيطی بوجود میآورد كه از يك طرف زن را تشويق ميكند
تمام فنون اغوا و انحراف را برای مرد بيگانه بكار ببرد . هزار و يك
نيرنگ برای از راه بيرون رفتن او بسازد ، و از طرف ديگر ، ببهانه اينكه
يگانه صورت قانون ازدواج تك همسری است صدها هزار ، بلكه ميليونها زن
آماده و نيازمند بازدواج را از حق زناشوئی محروم میكند و آنها
|