بدون شك هنگاميكه طرفين قادر به ازدواج دائم هستند و اطمينان كامل
نسبت بيكديگر پيدا كردهاند و تصميم دارند برای هميشه متعلق بيكديگر
باشند پيمان ازدواج دائم میبندند .
ازدواج موقت از آنجهت تشريع شده است كه ازدواج دائم به تنهائی قادر
نبوده است كه در همه شرائط و احوال رفع احتياجات بشر را بكند و انحصار
به ازدواج دائم مستلزم اين بوده است كه افراد يا به رهبانيت موقت
مكلف گردند و يا در ورطه كمونيسم جنسی غرق شوند . بديهی است كه هيچ پسر
يا دختری آنجا كه برايش زمينه يك زناشوئی دائم و هميشگی فراهم است خود
را با يك امر موقتی سرگرم نميكند .
2 - ازدواج موقت از طرف زنان و دختران ايرانی كه شيعه مذهب ميباشند
استقبال نشده است و آنرا نوعی تحقير برای خود دانستهاند ، پس افكار
عمومی خود مردم شيعه نيز آنرا طرد ميكند .
جواب اينست كه اولا منفوريت متعه در ميان زنان ، مولود سوء
استفادههائی است كه مردان هوسران در اين زمينه كردهاند و قانون بايد جلو
آنها را بگيرد و ما درباره اين سوء استفادهها بحث خواهيم كرد . ثانيا
انتظار اينكه ازدواج موقت باندازه ازدواج دائم استقبال شود در صورتيكه
فلسفه ازدواج موقت ، عدم آمادگی يا عدم امكان طرفين با يكطرف برای
ازدواج دائم است انتظار بيجا و غلطی است .
3 - نكاح منقطع . بر خلاف حيثيت و احترام زن است ، زيرا نوعی كرايه
دادن آدم و جواز شرعی آدم فروشی است . خلاف حيثيت انسانی زن است كه در
مقابل وجهی كه از مردی ميگيرد وجود خود را در اختيار او قرار دهد .
اين ايراد از همه عجيبتر است . اولا ازدواج موقت با مشخصاتيكه در
مقاله پيش گفتيم چه ربطی باجاره و كرايه دارد و
|