نظريه افلاطون
اين مسئله ، يك مسئله تازه كه در قرن ما مطرح شده باشد نيست ، حداقل دو هزار و چهارصد سال سابقه دارد . زيرا اين مسئله بهمين صورت در كتاب جمهوريت افلاطون مطرح است . افلاطون با كمال صراحت مدعی است كه زنان و مردان دارای استعدادهای مشابهی هستند و زنان میتوانند همان وظائفی را عهدهدار شوند كه مردان عهدهدار ميشوند و از همان حقوقی بهرهمند گردند كه مردان بهرهمند ميگردند . هسته تمام افكار جديدی كه در قرن بيستم در مورد زن پيدا شده و حتی آن قسمت از افكار كه از نظر مردم قرن بيستم نيز افراطی و غيرقابل قبول به نظر ميرسد ، در افكار افلاطون پيدا ميشود . و بهمين جهت موجب اعجاب ناظران نسبت به اين مرد كه پدر فلسفه ناميده ميشود گرديده است . افلاطون در رساله جمهوريت كتاب پنجم حتی درباره اصلاح نژاد و بهبود نسل و محروم كردن بعضی از زنان و مردان از تناسل و اختصاص دادن تناسل به افرادی كه از خصائص عاليتری برخوردارند ، درباره تربيت فرزندان در خارج از محيط خانواده ، درباره اختصاص دادن تناسل به سنين معينی از عمر زن و مرد كه سنين قوت و جوشش نيروی حياتی آنها بشمار ميرود بحث كرده است .