قوانين و مقررات حق " وتو " قائل شده است . اينها نيز داستان درازی‏
دارد كه نمی‏توانم وارد آن بشوم .

اختيارات حاكم

علاوه بر آنچه گفته شد يك سلسله " پيچ ولولا " های ديگر نيز در
ساختمان دين مقدس اسلام بكار رفته است كه به اين دين خاصيت ابديت و
خاتميت بخشيده است . مرحوم آيه الله نائينی و حضرت علامه طباطبائی در
اين جهت بيشتر بر روی اختياراتی كه اسلام به حكومت صالحه اسلامی تفويض‏
كرده است تكيه كرده‏اند .

اصل اجتهاد

اقبال پاكستانی ميگويد : " اجتهاد قوه محركه اسلام است " اين سخن ،
سخن درستی است اما عمده خاصيت " اجتهاد پذيری " اسلام است ، اگر چيز
ديگری بجای اسلام بگذاريم می‏بينيم كار اجتهاد چه قدر دشوار است بلكه راه‏
آن بسته است . عمده اينست كه در ساختمان اين دين عجيب آسمانی چه‏
رمزهائی بكار رفته است كه اينگونه به آن خاصيت هماهنگی با پيشرفت تمدن‏
داده است .
بوعلی در شفا نيز ضرورت " اجتهاد " را روی همين اصل بيان ميكند و
ميگويد : چون اوضاع زمان متغير است و پيوسته مسائل جديدی پيش می‏آيد :
از طرف ديگر اصول كلی اسلامی ثابت ولا يتغير است ، ضرورت دارد در همه‏
عصرها و زمانها افرادی باشند كه با معرفت و خبرويت كامل در مسائل اسلامی‏
و با توجه بمسائل نوی كه در هر عصر پديد می‏آيند پاسخگوی احتياجات مسلمين‏
بوده باشند .
در متمم قانون اساسی ايران نيز چنين پيش بينی شده است