تساوی يا تشابه ؟
اصلی كه در اين استدلال بكار رفته اينست كه لازمه اشتراك زن و مرد در حيثيت و شرافت انسانی ، يكسانی و تشابه آنها در حقوق است ، مطلبی هم كه از نظر فلسفی بايد انگشت روی آن گذاشت اين است كه لازمه اشتراك زن و مرد در حيثيت انسانی چيست ؟ آيا لازمهاش اينست كه حقوقی مساوی يكديگر داشته باشند . بطوريكه ترجيح و امتياز حقوقی در كار نباشد ، يا لازمهاش اين است كه حقوق زن و مرد علاوه بر تساوی و برابری ، متشابه و يكنواخت هم بوده باشند و هيچگونه تقسيم كار و تقسيم وظيفهای در كار نباشد ، شك نيست كه لازمه اشتراك زن و مرد در حيثيت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانيت ، برابری آنها در حقوق انسانی است ، اما تشابه آنها در حقوق چطور ؟ اگر بنا بشود تقليد و تبعيت كوركورانه از فلسفه غرب را كنار بگذاريم و در افكار و آراء فلسفی كه از ناحيه آنها ميرسد