داشته است در ناحيه استعدادهای روحانی و معنوی زن است ، ميگفتند زن به‏
بهشت نميرود ، زن مقامات معنوی و الهی را نميتواند طی كند ، زن‏
نميتواند بمقام قرب الهی آنطور كه مردان ميرسند ، برسد . قرآن در آيات‏
فراوانی تصريح كرده است كه پاداش اخروی و قرب الهی به جنسيت مربوط
نيست ، به ايمان و عمل مربوط است ، خواه از طرف زن باشد يا از طرف‏
مرد ، قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قديسی از يك زن بزرگ و قديسه ياد
ميكند ، از همسران آدم و ابراهيم و از مادران موسی و عيسی در نهايت‏
تجليل ياد كرده است ، اگر همسران نوح و لوط را بعنوان زنانی ناشايسته‏
برای شوهران‏شان ذكر ميكند ، از زن فرعون نيز بعنوان زن بزرگی كه گرفتار
مرد پليدی بوده است غفلت نكرده است ، گوئی قرآن خواسته است در
داستانهای خود توازن را حفظ كند و قهرمانان داستانها را منحصر بمردان‏
ننمايد .
قرآن درباره مادر موسی ميگويد ما بمادر موسی وحی فرستاديم كه كودك را
شير بده و هنگامی كه بر جان او بيمناك شدی او را بدريا بيافكن و نگران‏
نباش كه ما او را بسوی تو باز پس خواهيم گردانيد .
قرآن درباره مريم مادر عيسی ميگويد كار او به آنجا كشيده شده بود كه در
محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن ميگفتند و گفت و شنود ميكردند ،
از غيب برای او روزی ميرسيد ، كارش از لحاظ مقامات معنوی آنقدر بالا
گرفته بود كه پيغمبر زمانش را در حيرت فرو برده او را پشت سر گذاشته‏
بود ، زكريا در مقابل مريم مات و مبهوت مانده بود .
در تاريخ خود اسلام زنان قديسه و عاليقدر فراوانند . كمتر