بخود اجازه فكر و انديشه بدهيم اول بايد به بينيم آيا لازمه تساوی حقوق ،
تشابه حقوق هم هست يا نه ؟ تساوی غير از تشابه است ، تساوی برابری است‏
و تشابه يك نواختی . ممكن است پدری ثروت خود را بطور متساوی ميان‏
فرزندان خود تقسيم كند اما بطور متشابه تقسيم نكند . مثلا ممكن است اين‏
پدر چند قلم ثروت داشته باشد ، هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملك‏
مزروعی و هم مستغلات اجاری ، ولی نظر باينكه قبلا فرزندان خود را
استعداديابی كرده است ، در يكی ذوق و سليقه تجارت ديده است و در ديگری‏
علاقه بكشاورزی و در سومی مستغل داری ، هنگامی كه ميخواهد ثروت خود را در
حيات خود ميان فرزندان تقسيم كند با در نظر گرفتن اينكه آنچه بهمه‏
فرزندان ميدهد از لحاظ ارزش مساوی با يكديگر باشد و ترجيح و امتيازی از
اين جهت در كار نباشد ، بهر كدام از فرزندان خود همان سرمايه را ميدهد
كه قبلا در آزمايش استعداديابی آنرا مناسب يافته است .
كميت غير از كيفيت است ، برابری غير از يكنواختی است . آنچه مسلم‏
است اين است كه اسلام حقوق يك جور و يك نواختی برای زن و مرد قائل‏
نشده است . ولی اسلام هرگز امتياز و ترجيح حقوقی برای مردان نسبت بزنان‏
قائل نيست ، اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد نيز رعايت‏
كرده است . اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نيست ، با تشابه حقوق‏
آنها مخالف است .
كلمه تساوی و مساوات چون مفهوم برابری و عدم امتياز در آنها گنجانيده‏
شده است جنبه " تقدس " پيدا كرده‏اند ، جاذبه دارند ، احترام شنونده‏
را جلب ميكنند ، خصوصا اگر با كلمه