سازد كه برای جبران بيحاصلی او دو برابر كار كند ، بايد در كار و پاداش‏
و حقوق و تكاليف با او برابر باشد " .
آنگاه بصورت طنز ميگويد : " معنی آزادی زن اينست " .

دولت به جای شوهر

اين جهت كه وظايف طبيعی زن در توليد نسل ايجاب ميكند كه زن از نقطه‏
نظر مالی و اقتصادی نقطه اتكائی داشته باشد مطلبی نيست كه قابل انكار
باشد .
در اروپای امروز افرادی هستند كه طرفداری از آزادی زن را به آنجا
رسانده‏اند كه از بازگشت دوره " مادرشاهی " و طرد پدر بطور كلی از
خانواده دم ميزنند ، بعقيده اينها با استقلال كامل اقتصادی زن و تساوی او
در همه شؤون با مرد ، در آينده پدر عضو زائد شناخته خواهد شد و برای‏
هميشه از خانواده حذف خواهد شد .
در عين حال همين افراد دولت را دعوت ميكنند كه جانشين پدر شود و به‏
مادران كه قطعا حاضر نخواهند بود به تنهائی تشكيل عائله بدهند و همه‏
مسؤوليتها را بعهده بگيرند پول و مساعده بدهد تا از بارداری جلوگيری‏
نكنند و نسل اجتماع منقطع نگردد . يعنی زن خانواده كه در گذشته نفقه خور
و بقول اعتراض كنندگان مملوك مرد بوده است از اين ببعد نفقه خور و
مملوك دولت باشد . وظائف و حقوق پدر بدولت منتقل گردد .
ای كاش افرادی كه تيشه برداشته كوركورانه بنيان استوار كانون مقدس‏
خانوادگی ما را كه بر اساس قوانين مقدس آسمانی بنيان شده است خراب‏
ميكنند ، ميتوانستند به عواقب كار