منتسكيو در روح القوانين صفحه 434 درباره تعدد زوجات ميگويد : "
پادشاه مراكش در حرمسرای خود از تمام نژادها اعم از سفيد و زرد و
سياهپوست زن دارد . اما اگر اين شخص دو برابر زنهای كنونی خود نيز زن
داشته باشد باز هم خواهان زن تازه خواهد بود . زيرا شهوترانی مثل خست و
لئامت است و هر چه شدت كرد زيادتر ميشود ، چنانكه تحصيل سيم و زر زياد
باعث ازدياد حرص و آز ميگردد . تعدد زوجات رسم عشقبازی مستهجن و
مخالف طبيعت ( همجنس بازی ) را نيز میآموزد و رائج ميكند . زيرا در
عرصه شهوترانی هر عملی كه از حدود معين خارج گرديد ، باعث اعمال بی
قاعده ميگردد . در اسلامبول وقتی كه شورشی در گرفت ، در حرمسرای يك
حكمران ، حتی يك زن وجود نداشت ، چه آن حكمران با عشقبازيهای مخالف
طبيعت روزگار خود را ميگذرانيد " .
اين ايراد را از دو نظر بايد مورد بررسی قرار داد . يكی از اين نظر كه
ميگويند اخلاق پاك با اعمال شهوت منافات دارد و برای پاكی نفوس بايد
شهوترا بحداقل ممكن تقليل داد . ديگر از نظر آن اصل روانی كه ميگويد
مقتضای طبيعت آدمی اينست كه هر چه بيشتر با آن موافقت شود بيشتر طغيان
میكند و هر چه بيشتر با آن مخالفت شود آرام ميگيرد .
اما از نظر اول بايد بگوئيم متأسفانه اين يك تلقين غلطی است كه اخلاق
مسيحی كه بر پايه رياضت است و از اخلاق هندی و بودائی و كلبی متأثر است
، القاء كرده است . اخلاق اسلامی بر اين پايه نيست . از نظر اسلام چنين
نيست كه هر چه از شهوات
|