خود ساخت و رياست خانواده را بعهده گرفت و باصطلاح دوره " پدرشاهی "
آغاز شد .
در اين دوره نيز ازدواج با همخون جائز شمرده نمی‏شد و مرد ناچار بود از
ميان قبيله ديگر برای خود همسر انتخاب كند و بميان قبيله خود بياورد . و
چون همواره حالت جنگ و تصادم ميان قبائل حكمفرما بود انتخاب همسر از
راه ربودن دختر صورت ميگرفت . يعنی جوان دختر مورد نظر خويش را از
ميان قبيله ديگر می‏ربود .
تدريجا صلح جای جنگ را گرفت و قبائل مختلف می‏توانستند همزيستی‏
مسالمت آميز داشته باشند ، در اين دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد
برای اينكه دختر مورد نظر خويش را به چنگ آورد ميرفت بميان قبيله دختر
اجير پدر زن می‏شد و مدتی برای او كار می‏كرد و پدر زن در ازاء خدمت داماد
دختر خويش را به او می‏داد و او آن دختر را به ميان قبيله خويش می‏برد .
تا اينكه ثروت زياد شد ، در اين وقت مرد دريافت كه بجای اينكه سالها
برای پدر عروس كار كند بهتر اينست كه يكجا هديه لايقی تقديم او كند و
دختر را از او بگيرد ، اين كار را كرد و از اين جا " مهر " پيدا شد .
روی اين حساب ، در مراحل اوليه ، مرد بعنوان طفيلی زن زندگی می‏كرده و
خدمتكار زن بوده است ، در اين دوره زن بر مرد حكومت ميكرده است . در
مرحله بعد كه حكومت بدست مرد افتاد ، مرد زن را از قبيله ديگر ميربوده‏
است . در مرحله سوم مرد برای اينكه زن را به چنگ آورد بخانه پدر زن‏
ميرفته و سالها برای او كار می‏كرده است ، در مرحله چهارم مرد مبلغی‏
بعنوان