همچنين تدابير اسلام مبنی بر اينكه التذاذات جنسی محدود به محيط خانوادگی‏
باشد ، اجتماع بزرگ محيط كار و فعاليت باشد نه كانون التذاذات جنسی ،
توصيه‏های اسلام مبنی بر اينكه برخوردهای زنان و مردان در خارج از كادر
زناشوئی لزوما و حتما بايد پاك و بی آلايش باشد ، همه و همه برای‏
اينستكه اجتماعات خانوادگی از خطرات از هم پاشيدگی مصون و محفوظ بمانند
.

مقام طبيعی مرد ، در حيات خانوادگی

از نظر اسلام منتهای اهانت و تحقير برای يك زن اينست كه مرد بگويد من‏
ترا دوست ندارم ، از تو تنفر دارم ، و آنگاه قانون بخواهد بزور و اجبار
آن زن را در خانه آنمرد نگهدارد . قانون ميتواند اجبارا زن را در خانه‏
مرد نگهدارد ، ولی قادر نيست زن را در مقام طبيعی خود در محيط زناشوئی ،
يعنی مقام محبوبيت و مركزيت نگهداری كند . قانون قادر است مرد را
مجبور به نگهداری از زن و پرداخت نفقه و غيره بكند ، اما قادر نيست مرد
را در مقام و مرتبه يك فداكار و بصورت يك نقطه " گردان " در گرد يك‏
نقطه مركزی نگهدارد .
از اين رو هر زمان كه شعله محبت و علاقه مرد خاموش شود ازدواج از نظر
طبيعی مرده است .
اينجا پرسش ديگری پيش می‏آيد و آن اينكه اگر اين شعله از ناحيه زن‏
خاموش بشود چطور ؟ آيا حيات خانوادگی با از ميان رفتن علاقه زن بمرد
باقی است يا از ميان ميرود ؟ اگر باقی است چه فرقی ميان زن و مرد است‏
كه سلب علاقه مرد موجب پايان حيات خانوادگی ميشود و سلب علاقه زن موجب‏
پايان اين حيات