مرد نيست " .
چنانكه ملاحظه ميفرمائيد در بيانات فوق هيچ فرقی ميان چند زنی و چند
شوهری گذاشته نشده است جز اينكه مرد چون زور داشته است بنفع خود چند
زنی را معمول داشته است ، بر خلاف زن كه آزادی نداشته از چند شوهری كه‏
تنها اصل مخالف بردگی اوست ، دفاع كند . و نيز در بيانات فوق چنين‏
بيان شده كه علت رواج چند زنی و شكست چند شوهری ، مالكيت مرد و
مملوكيت زن بوده است . مرد چون مالك زن بوده است ميتوانسته است زنان‏
متعدد يعنی اموال فراوان داشته باشد . اما زن چون مملوك بوده است و
مملوك نمی‏توانسته است بيش از يك مالك داشته باشد از موهبت چند
شوهری محروم مانده است .
اتفاقا بر خلاف نظر خانم نويسنده ، پذيرش نيافتن چند شوهری خود دليل‏
است كه مرد به زن بچشم يك مال نگاه نميكرده است . زيرا شركت در مال و
مالك شدن چند نفر يك مال را و استفاده مشترك از آن يكی از قوانين جاری‏
و ساری بشری در اموال است . اگر مرد به زن بچشم يك مال نگاه ميكرد
شركت در آنرا جايز ميشمرد ، همچنانكه شركت در مال و استفاده مشترك از
آنرا جايز شمرده است . در كجای دنيا معمول است كه مال بيشتر از يك‏
مالك نمی‏تواند داشته باشد تا قانون تك شوهری را ناشی از آن بدانيم .
ميگويند چون مرد يكی است و زن يكی ، بايد حقوق برابر داشته باشند .
چرا مرد بتواند از حقوق چند زنی بهره‏مند شود و زن نتواند از حق چند شوهری‏
استفاده كند ؟
ميگويم اشتباه شما همين جاست كه خيال كرده‏ايد تعدد