ندارد و يا اينكه در صورت وجود دلائلی حاكی از زنای مادر ، مساعده بپدر
خواهد رسيد . در اينصورت پليس محلی موظف خواهد بود كه رفتار زنان‏
متأهل را تحت نظر بگيرد ، اثرات اين قانون چندان درخشان نخواهد بود ،
ولی اين خطر را دارد كه در ذائقه كسانيكه موجد اين تكامل اخلاقی بوده‏اند
چندان خوشايند واقع نشود . بالنتيجه ميتوان احتمال داد كه دخالتهای پليس‏
در اين باره قطع شده و حتی مادرهای نامشروع از مساعده برخوردار شوند . در
اينصورت وظيفه اقتصادی پدر در طبقات كارگر بكلی از ميان رفته و اهميتش‏
بيش از سگها و گربه‏ها برای اولادشان نخواهد بود . . . . تمدن يا لا اقل‏
تمدنی كه تا كنون توسعه يافته متمايل به تضعيف احساسات مادری است .
" محتملا برای حفظ تمدنی كه تحول و تكامل زيادی يافته لازم خواهد شد به‏
زنان برای بارداری آنقدر پول بدهند كه آنان در اين كار نفع مسلمی بيابند
. در اينصورت لازم نيست كه تمام زنان يا اكثريت‏شان شغل مادری را
برگزينند . اين هم شغلی چون مشاغل ديگر كه زنان آنانرا با جديت و وقوف‏
كامل استقبال خواهند كرد . اما تمام اينها فرضياتی بيش نيست و منظورم‏
اينست كه نهضت زنان باعث زوال خانواده پدرشاهی است كه از ماقبل تاريخ‏
نماينده پيروزی مرد بر زن بوده است . جانشين شدن دولت بجای پدر در
مغرب زمين كه با آن مواجه هستيم پيشرفتی شمرده ميشود . . . "
الغاء نفقه زن ، بقول اين آقايان استقلال مادی زنان ، طبق گفته‏های‏
بالانتايج و آثار ذيل را خواهد داشت :
- سقوط و طرد پدر از خانواده و لا اقل از اهميت افتادن پدر و بازگشت‏
بدوره مادرشاهی ، جانشين شدن دولت بجای پدر و