رسميت يافتن تعدد زوجات و يا رواج معشوقهبازی . بعبارت ديگر يا چند
همسر شدن معدودی از مردان متأهل كه حتما از ده درصد تجاوز نخواهد كرد و
سر و سامان يافتن و خانه و زندگی پيدا كردن زنان بی شوهر ، و يا باز
گذاشتن راه معشوقه بازی و چون در صورت دوم هر معشوقهای ميتواند با چندين
مرد ارتباط داشته باشد ، اكثريت قريب باتفاق مردان متأهل عملا چند همسر
خواهند بود .
آری اينست صورت صحيح طرح مسئله چند همسری . اما مبلغان شيوههای غربی
حاضر نيستند صورت صحيح مسئله را طرح كنند ، حاضر نيستند حقيقت را
آشكارا بگويند . آنها واقعا مدافع مترس بازی و معشوقهگيری هستند ، زن
شرعی و قانونی را سر بار و مزاحم میدانند و يكيش را هم زياد میدانند چه
رسد به دو زن و سه زن و چهار زن . لذت را در آزادی از قيود ازدواج
ميشناسند ، اما در گفتههای خود برای ساده دلان چنين وانمود ميكنند كه ما
مدافع تك همسری هستيم ، با لحنی معصومانه ميگويند ما طرفدار آنيم كه مرد
، تك همسر و با وفا باشد نه چند همسر و بی وفا !
نيرنگ مرد قرن بيستم
مرد قرن بيستم در بسياری از مسائل مربوط بحقوق خانوادگی توانسته است
نعل وارونه بزند و با نامهای قشنگ تساوی و آزادی ، زن را اغفال كرده از
تعهدات خود نسبت به او بكاهد و بر كامگيریهای بيحساب خود بيفزايد .
اما در كمتر مسئلهای باندازه تعدد زوجات از اين جهت موفقيت داشته است
.