همان قدرت زنانه كه توانسته در طول تاريخ شخصيت خود را حفظ كند و
بدنبال مرد نرود و مرد را بعنوان خواستگار به آستان خود بكشاند ، مردان
را به رقابت و جنگ با يكديگر درباره خود وادارد و آنها را تا سر حد
كشته شدن ببرد ، حيا و عفاف را شعار خود قرار دهد ، بدن خود را از چشم
مرد مستور نگهدارد و خود را اسرار آميز جلوه دهد ، الهام بخش مرد و خالق
عشق او باشد ، هنرآموز و شجاعت بخش و نبوغ آفرين او واقع شود . در او
حس " تغزل " و ستايشگری بوجود آورد و او به فروتنی و خاكساری و ناچيزی
خود در مقابل زن بخود ببالد ، همان قدرت ميتوانسته مرد را وادار كند كه
هنگام ازدواج عطيهای بنام مهر تقديم او كند .
مهر ، مادهای است از يك آئيننامه كلی كه طرح آن در متن خلقت ريخته
شده و با دست فطرت تهيه شده است .
مهر در قرآن
قرآن كريم مهر را بصورتی كه در مرحله پنجم گفتيم ابداع و اختراع نكرد ،
زيرا مهر باينصورت ابداع خلقت است ، كاری كه قرآن كرد اين بود مهر را
به حالت فطری آن برگردانيد .
قرآن كريم با لطافت و ظرافت بی نظيری ميگويد : " « و آتوا النساء
صدقاتهن نحله »" يعنی كابين زنان را كه بخود آنها تعلق دارد ( نه به
پدران يا برادران آنها ) و عطيه و پيشكشی است از جانب شما به آنها
بخودشان بدهيد .
قرآن كريم در اين جمله كوتاه به سه نكته اساسی اشاره كرده است .
اولا با نام " صدقه " ( بضم دال ) ياد كرده است نه با نام مهر ،