اصلا دو جور است ، دو سبك است . با كلمات اميرالمؤمنين علی بن
ابيطالب كه شاگرد پيغمبر و شاگرد قرآن است [ متفاوت است ] و قاعده
اين است كه كسی كه در مكتبی بزرگ میشود اگر قدرت بيان و قلم داشته
باشد بايد شبيه باشد به آن مكتبی كه در آن بزرگ شده است ، معذلك
نهجالبلاغه اصلا سبكش سبك ديگری است و هر جا كه آيهای از قرآن در متن
نهجالبلاغه واقع شده است انسان میبيند درست مثل ستارهای است كه در
تاريكی شب بدرخشد .
اهتمامی كه در خود اسلام به تلاوت قرآن شده است برای همين است ، به
اين معنا كه قرآن يك زيبايی مخصوص و يك قدرت القاء و تلقينی دارد كه
غير از اطلاع از معلومات آن است . خود خواندن و توجه به الفاظ آن ، همان
الفاظ را تكرار كردن مؤثر است . اينكه دستور رسيده است كه قرآن را با
آهنگ بخوانند كه حتی تعبير " غنا " دارد : " « تغنوا بالقران » "
باز روی همين حساب است كه اصلا سبك قرآن يك سبك مخصوص آهنگ پذيری
است كه آيات مختلف به تناسب معانی مختلف آهنگهای مختلفی را میپذيرد
، و از نظر تاريخی و جامعهشناسی فوقالعاده قابل توجه است تأثيری كه
زيبايی قرآن در توسعه خود قرآن و در توسعه اسلام و در زير نفوذ قرار دادن
ملتهای اسلامی داشته است ، يعنی قرآن تنها كتاب آسمانیای است كه با
قدرت خودش جلو رفته نه اينكه ملتهايی اول روی حسابی آمدهاند يك دين را
پذيرفتهاند ، بعد چون دينی را پذيرفتهاند به كتاب آسمانی آن دين هم
احترام گذاشتهاند .
ولی ما اگر نخواهيم اين مطلب را همينطور به صورت تقليد و تعبد
بپذيريم فقط بايد به جنبه تاريخی مطلب نگاه كنيم كه قرآن از اولی كه
ظاهر شده با كمال شجاعتادعا كرده است كه هركس میتواند ، ولو يك سوره
مانند اين را بياورد ، و مبارزه طلبی كرده است ، از اولی كه يك اقليت
خيلی كمی حامی و يك اكثريت زياد مخالفی داشته است و مخالفين هم مكرر
در صدد آوردن مثل قرآن برآمدهاند و در دورههای بعد نيز درست است كه
مسلمين به تدريج زياد شدهاند ولی به همين نسبت مخالفين هم زيادتر
بودهاند ، هرچه كه بيشتر معروف و مشهور شده قهرا مخالفين بيشتری را
تحريك كرده است كما اينكه در آن وقت يك اقليت فرض كنيد صد نفری در
مقابل يك اكثريت چند هزار نفری قريش قرار داشتهاند ولی امروز مسلمانان
جهان در مقابل يك اكثريت حدود دو ميلياردی قرار گرفتهاند ، كه در ميان
اينها كسانی كه به اين زبان آشنا هستند [ زيادند ] . مخصوصا در قرون اخير
مسيحيهای لبنان زمامدار لغت عربی
|