پاورقی : . 1 اسراء / . 111 . 2 انعام / . 1
بزرگتر از آنهاست ، بلكه معنايش اين است كه خدا بزرگتر است از اينكه
در وصف بگنجد .
تنزيههايی كه در قرآن آمده است كه رد افكار موجود زمان بوده است ،
مثل " « لم يلد و لم يولد »" رد كسانی است كه میگويند خداوند فرزند
دارد يا میگويند خداوند زاده شده است . " « و لم يكن له كفوا احد » "
برای خداوند مانند نمیشود تصور كرد . " « الحمد الله الذی لم يتخذ ولدا
و لم يكن له شريك فی الملك و لم يكن له ولی من الذل و كبره تكبيرا »"
( 1 ) تمام اين جملهها جملههای تنزيهی و تسبيحی است . " « الحمد لله
الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور ثم الذين كفروا بربهم
يعدلون »" ( 2 ) . در قسمت اول خدا را خالق كل معرفی میكند ( سموات و
ارض در اصطلاح قرآن يعنی همه چيز ، بالا و پايين هرچه هست ) ، جاعل ظلمت
و نور هر دو است . رد نظريات كسانی [ است ] كه اشياء را تقسيم میكردند
به نور و ظلمت، برخی از موجودات را مظهر نور میدانستند و برخی موجودات
ديگر را مظهر ظلمت، و خدا را منشأ و خالق و جاعل نور میدانستند و خالق و
جاعل ظلمت را چيز ديگر . " « و جعل الظلمات و النور »" آنچه كه شما
آن را نور میدانيد و آنچه شما آن را ظلمت میدانيد ، هر چه نور است و هر
چه ظلمت است ، همه از آن خداست " « ثم الذين كفروا بربهم يعدلون »"
فقط كافران برای خداوند عدل فرض میكنند، حالا يا در خلقت يا در عبادت و
يا در چيز ديگر .
يك آيه ديگر در اين زمينه بخوانم در اين زمينه آيات زياد است و از
اين قسمت رد میشويم . از آنجا كه مسيحيها و همچنين مشركين معتقد بودند
كه خداوند فرزند دارد ( مسيحيها میگفتند المسيح ابن الله ، مشركين هم
فرشتگان را فرزندان خدا میدانستند ) میفرمايد : " « و قالوا اتخذ الله
ولدا سبحانه »" گفتند خدا فرزند گرفته است ، " سبحانه " منزه است .
اصلا اين كلمه " سبحانه " را نمیشود به فارسی ترجمه كرد ، همين قدر بايد
گفت استغفر الله ، بالاتر است خداوند ، منزه است ذات او . اين تعبيری
هم كه میخواهم بكنم تعبير خيلی ناقصی است : مثل اين است كه آدم يك
حرفی میخواهد بزند میترسد به طرف بر بخورد میگويد " دور از جناب " ،
مثل اين كلمه دور از جنابی است كه ما میگوييم ، يعنی اگرچه اين را به
شما نمیگويم ولی متوجه باشيد كه يك وقت به شما برخورد نكند . " سبحانه
" دور از ساحت ذات اقدس الهی چنين
پاورقی : . 1 اسراء / . 111 . 2 انعام / . 1 |