پاورقی : . 1 حرف عرفا را به اين عبارت گفته . عرفا اصطلاحی دارند ، میگويند " سير من الخلق الی الحق " میگويند كسی كه اهل سير و سلوك است ابتدا از خلق به حق سير میكند . بعد اصطلاح ديگری دارند ، میگويند " سير بالحق فی الحق " ، بعد كه رسيد به آنجا ، به وسيله خود حق در حق سير میكند يعنی معارفی از صفات ربوبی و اسماء الهی و از چيزهايی كه مربوط به دنيای ديگری است در آنجا كشف میكند . آنگاه میگويند در اينجا - به فرض اين كه برسد - بعضی در همان جا مجذوب میمانند و هرگز بر نمی گردند ولی بعضی ديگر از آنجا حالت بازگشت پيدا میكنند ، باز میكردند به سوی مردم برای رهبری و دستگيری مردم ، آن را میگويند " سير من الحق الی الخلق " . میگويند نبوت سير من الحق الی الخلق است يعنی پس از آن است كه [ نبی ] به حق واصل شده ، از حق دو مرتبه بازگشت به سوی مردم كرده برای سوق دادن مردم . اين را به اين تعبير امروزی ذكر كرده و بيشتر جنبه اجتماعی میدهد ، برخلاف عرفا كه جنبههای فردی [ را ] میگيرند او جنبههای اجتماعی هم میدهد . . 2 میخواهد بگويد حيات ما يك حيات محدودی است . دريايی را شما در نظر بگيريد كه از آن دريا يك جوی باريكی باز شده و يك درياچه كوچك يا حوضچهای در كنار آن باشد ، اين میشود حيات محدود ما ، و ممكن است راه هم بسته باشد يا راه باز باشد ، ولی ممكن است كسی بخواهد از اين حيات به آن حيات نامحدود اتصال پيدا كند . . 3 از حالت شخصی میرود و در خداوند كأنه غرق میشود برای اينكه باز برگردد به حالت عادی .