فصاحت قرآن با توجه به موضوعات آن
حتی - اين نكته را توجه كنيد - عارفترين عرفای ما كه در زندگی شخصی در نهايت تقوا زندگی میكردهاند وقتی میخواستهاند يك امر معنوی را بيان كنند چارهای نداشتهاند الا اينكه آن را در لباس غزل بگويند چون غزل ميدان خيلی وسيعی است برای بيان ، يعنی وقتی میخواهند عشق به خدا و شيفتگی خودشان به معنويت را توصيف كنند بايد از چشم و ابرو و زلف [ استفاده كنند ] و زلف را كنايه از يك چيز قرار بدهند ، چشم را كنايه از يك چيز ، و اندام را كنايه از چيز ديگر قرار بدهند برای اينكه ميدان سخن برايشان باز باشد . مگر حافظ میتوانست معانی عرفانی خودش را جز با همين قالب میو معشوقه اين قدر زيبا بگويد؟ و هركس ديگر . حالا ممكن است كسی درباره حافظ شك بكند بگويد نه ، اينهمه میو معشوقه گفته همه ، مقصودش همين شرابخواری و اين حرفها بوده ، در صورتی كه قطعا اينطور نيست ، يعنی هم خود [ ديوان ] حافظ و هم تاريخش از اين امر حكايت میكند . اگر درباره حافظ ترديد بكنيم ، درباره مرحوم آقا ميرزا محمد تقی شيرازی فقيهی كه از ازهد فقهای دنيای تشيع بوده هم شك میكنيم كه اهل میو معشوقه نبوده ولی هر وقت خواسته اين معانی را بگويد در همين زبان گفته ؟ اگر درباره آقا ميرزا محمد تقی شيرازی بگوييم چون ايشان را نديدهايم شك میكنيم ، آيا درباره علامه طباطبايی هم میتوانيم شك بكنيم ، بگوييم آقای طباطبايی هم وقتی كه از میو معشوق و اينها دارد میگويد او واقعا العياذ بالله يك مرد شرابخواره است ؟ :مهر خوبان دل و دين از همه بیپروا برد |
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زيبا برد |