پاورقی : . 1 حديد / . 25
اينكه چه چيز برای سعادت اخروی نافع است و چه چيز مضر . حتی بشر با علم
و عقل خودش اصلا نمیتواند پی ببرد به وجود يك نشئهای . تا امروز هم كه
علم بشر اينهمه پيش رفته است هنوز ما بعد مرگ به عنوان يك مجهول برای
بشر تجلی میكند ، هنوز هم واقعا قطع نظر از هر فكری ، اگر از نظر كلی
بخواهيم ببينيم ، به صورت يك مجهول است برای بشر ، يعنی نمیتواند اين
را از نظر علمی صد در صد اثبات كند كه چنين چيزی هست ( البته يك قرائن
و دلائلی هست اما يك امری كه از نظر علم ، قطعی تلقی شده باشد نيست )
كما اينكه از نظر علم نمیتواند اين را صد در صد نفی كند بگويد نه ، علم
كشف كرده كه چنين چيزی نيست . جزء مجهولات بشر است .
پس اگر مسأله عالم آخرت را كه باز خود پيغمبران هستند كه اصل وجود آن
را خبر دادهاند و راه سعادت و راه شقاوت در آنجا را نشان دادهاند در
نظر بگيريم نياز به انبياء صد در صد قطعی است و جای بحثی در آن نيست .
آن چيزی كه بيشتر بايد رويش بحث كرد مسأله زندگی اجتماعی است كه آيا
واقعا اين زندگی دنيايی بشر نيازی به پيغمبران دارد يا ندارد ؟ اولا
ببينيم خود قرآن چه میگويد ؟ آيا در قرآن به اين مسأله عنايتی هست يا
قرآن فقط توجه به عالم آخرت دارد ؟ ما میبينيم قرآن تنها مسأله عالم
آخرت را بيان نمیكند ، مسأله زندگی دنيا را هم از نظر هدف انبياء مطرح
میكند ، خيلی هم واضح و صريح ، در آن آيه معروف : " « لقد ارسلنا رسلنا
بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط »" ( 1
) پيامبران خودمان را با دلايل و بينات فرستاديم ، كتاب و مقياس همراه
آنها فرستاديم تا در ميان مردم عدالت بر پا بشود . پس معلوم میشود قرآن
اين را يك نيازی دانسته است و برای اين اصالتی قائل شده است ، و در
اينجا حتی آن هدف ديگر [ يعنی شناخت خداوند ] را هيچ ذكر نمیكند ، در
جاهای ديگر ذكر میكند ولی در اينجا اين هدف را ذكر نمیكند شايد برای
اينكه نشان بدهد كه اين هم اصالتی دارد و واقعا اين جهت مورد نياز است
و بايد باشد . پس قرآن كه نظر داده است كه از ضرورتهای زندگی بشر وجود
عدالت است وجود پيغمبران را برای برقراری عدالت لازم و ضروری میداند .
از نظر علمی چطور ؟ از نظر مطالعات اجتماعی چطور ؟ آيا چنين ضرورتی
هست يا نه ؟ راجع به اين خيلی میشود بحث كرد ، ما يك بحث مختصری عرض
پاورقی : . 1 حديد / . 25 |