امثال سيد احمد خان دو دليل هم از خود قرآن بر اين مطلب می‏آورند : يكی‏
اينكه می‏گويند ما در قرآن يك سلسله آيات داريم كه مردم از پيغمبران‏
همين كارهای خارق‏العاده را می‏خواستند و پيغمبران می‏گفتند ما جز بشری‏
نيستيم ، ما هم بشری هستيم مانند بشرهای ديگر ، و امتناع می‏كردند ، كه‏
بعضی از اين آيات را - اين فهرست را عرض بكنم - برايتان می‏خوانم .
ديگر يك سلسله آيات ديگری است در خود قرآن كه نظام خلقت را به‏
عنوان " سنن الهی " می‏نامد و تصريح می‏كند كه سنن الهی تغيير ناپذير
نيست . اينجور آيات هم زياد داريم . يك وقتی من خودم جمع كرده بودم‏
تقريبا ده آيه به اين تعبير داريم كه از همه صريح‏تر اين آيه است : "
« سنة الله ... و لن تجد لسنة الله تبديلا »" ( 1 ) ( چون اين آيات را
هم بعد بايد به تفصيل بخوانيم حالا شرح نمی‏دهم ) . قبلا موضوعی را ذكر
می‏كند ، بعد می‏گويد : سنت خداست ، بعد به صورت يك قانون كلی : "
« ولن تجد لسنة الله تبديلا »" و در آيه ديگر : " « فلن تجد لسنة الله‏
تبديلا و لن تجد لسنة الله تحويلا »" ( 2 ) " لن ، هم می‏گويد كه برای‏
نفی ابد است ) هرگز تو نخواهی يافت سنت الهی را كه عوض بشود ، تبديل‏
پيدا بكند . می‏گويند به اين دليل پس معجزه به معنی اينكه خرق عادت بشود
، تبديل سنت الهی است ، تحويل سنت الهی است و نمی‏شود . سنت الهی مثلا
اين است كه يك انسان اگر می‏خواهد متولد بشود بايد از يك زن و مرد به‏
شكل خاصی - كه نطفه‏هاشان با يكديگر تلاقی پيدا می‏كنند و در ظرف خاصی‏
بزرگ می‏شوند ، مدت معينی هم لازم دارد - متولد بشود . اين سنت الهی‏
است ، ديگر اين سنت تغيير پذير نيست به نص قرآن . اين يك نظريه كه‏
البته [ آن را به عنوان ] " نظريه اسلامی " هم عرض می‏كنم چون بعضی از
علمای اسلامی اينجور گفته‏اند و من هم عرض كردم كه اين را دليل بر مغرض‏
بودن آن گوينده هم نمی‏گيرم چو ن واقعا ممكن است طرز تفكرش اينجور بوده.

نظريه اشاعره

نظريه دوم درست نقطه مقابل اين نظريه است يعنی اساسا كوچكترين تفاوتی‏

پاورقی :
. 1 احزاب / . 62
. 2 فاطر / . 43