شاهدی از قرآن

خود قرآن هم اين قضيه را تعليل به يك نوع علم می‏كند كه مسلم آن علم از
اين نوع علم نيست كه [ شخص ] قاعده و قانونی را بداند و بعد بخواهد روی‏
آن عمل كند ، ولی به هر حال [ ناشی از ] يك نوع علم و ايمان می‏داند .
قرآن كريم در داستان آن مردی كه تخت ملكه سبا را در طرفه العينی از يمن‏
آورد به فلسطين ، اينطور نقل می‏كند كه سليمان به كسانی كه اطرافش بودند
از جن و انس گفت : " « ايكم يأتينی بعرشها قبل ان يأتونی مسلمين » "
چه كسی قبل از اينكه خود آنها بيايند و تسليم ما بشوند تخت او را اينجا
حاضر می‏كند ؟ " « قال عفريت من الجن انا اتيك به قبل ان تقوم من‏
مقامك »" [ پليدی از جن ] گفت من آورنده آن هستم پيش از آنكه اين‏
مجلس به هم بخورد ، يعنی در ظرف يكی دو ساعت . اين برای سليمان چيزی‏
نبود و اهميتی نداشت : " « قال الذی عنده علم من الكتاب انا اتيك به‏
قبل ان يرتد اليك طرفك » " آن كسی كه نوعی علم از كتاب محفوظ و از
لوح محفوظ داشت ، نوعی علم كه قابل تعريف برای شما نيست ، گفت : پيش‏
از يك چشم به هم زدن حاضرش می‏كنم . " « فلما راه مستقرا عنده قال هذا
من فضل ربی »" ( 1 ) سليمان نگاه كرديد حاضر است .
اين آيه هم دليل بر اين است كه اين نيروی خارق العاده در انسان وجود
پيدا می كند به موجب علمی كه انسان پيدا می‏كند نه آنطوری كه بعضی اشخاص‏
می‏گويند كه انسان هيچكاره است ، خدا اينجا يك كاری را می‏كند ، آن‏
انسانی كه معجزه به دستش ظاهر می‏شود با ما در عمل معجزه هيچ فرقی ندارد