يك عده مردم مستضعف ( يعنی ضعيف شمرده شده ) ، به حساب نيامده ، يك‏
مردم بيچاره‏ای بوديم ، دستمان نمی‏رسيد به دين و خدا و پيغمبر و دستور و
اين جور چيزها .
البته خود آيه حكايت می‏كند احاديث هم وارد شده كه درباره گروهی از
مسلمانان است كه در بلاد كفر زندگی می‏كردند در حالی كه مسلمان بودند و
وظيفه‏شان اين بود كه هجرت كنند بيايند به بلاد اسلام ولی ديگر حال و همت‏
هجرت كردن را نداشتند ، همان جا می‏مانند در حالی كه در آنجا وسيله دينی‏
هيچ برايشان موجود نبود ، نمی‏دانس تند حالا كه مسلمانند چه طور عمل كنند .
هر مسلمانی اگر در چنين شرايطی قرار گرفت هجرت كردن برايش واجب است‏
. " « قالوا الم تكن ارض الله واسعه فتهاجروا فيها » " فرشته‏ها
می‏گويند : آيا زمين خدا فراخ نبود كه مهاجرت كنيد ؟
اين يك مكالمه است كه قرآن صريحا مكالمه ميان فرشتگان و گروهی از
مردم كه آنها را مستضعفين می‏نامد [ بيان می‏كند ] . اينها ديگر از شهدا
نيستند ، از بيچاره‏ها و بدبختها و مستضعفين هستند . قرآن گفته امر اينها
با خداست ، تكليف اينها را روشن نكرده است . به هر حال اينها جزء شهدا
و سعدا نيستند . اين چه چيزی را نشان می‏دهد ؟ آيا نشان نمی‏دهد كه از نظر
قرآن ، اين مستضعفين بعد از مردن از يك نوع حياتی برخوردار هستند ؟
باز درباره يك عده ديگر می‏گويد : " « الذين تتوفيهم الملائكة طيبين‏
يقولون سلام عليكم »" ( 1 ) آنهايی كه در حالی كه پاكيزه هستند و ملائكه‏
آنها را تحويل می‏گيرند ، ملائكه به آنها درود می‏فرستند .
اين هم يك تيپ آيات كه مذاكرات و مكالماتی كه ميان ملائكه و اموات‏
بلا فاصله بعد از مردن است بيان می‏كند . آيات ديگری هم در اين زمينه‏
وجود دارد .

مؤمن آل ياسين

آيات ديگری هم ما در اين زمينه داريم كه راجع به فرد و شخص است ،
سرگذشت است ولی از سرگذشت معلوم می‏شود كه قرآن حياتی بعد از مردن و
قبل از

پاورقی :
. 1 نحل / . 32