خواجه نصير آمده و شرح ديگری كرده و تمام ايرادهای فخر رازی را جواب
داده است . فخر رازی خودش شهرت فوق العادهای دارد و خواجه نصير هم
شهرت خيلی زيادتری . بعد از صد سال و شايد كمتر مردی به نام قطب الدين
رازی ( كه واقعا هم مرد عالمی است ) كتابی نوشت به نام " محاكمات "
، يعنی ميان فخر رازی و خواجه نصير الدين محاكمه كرده است . اين كتاب
را نوشته و زحمت هم كشيده است . كتاب خوبی هم هست و حداقل از حرفهای
فخر رازی اگر بالاتر نباشد كمتر نيست ، در سطح حرفهای ديگران است .
كتاب را نوشت كه الان مورد استفاده است و با زحمت زيادی پيش پادشاه
وقت برد . گفت : چه نوشتهای ؟ گفت : محاكمات . گفت : محاكمه ميان كی
؟ گفت : فخر رازی و خواجه نصير الدين طوسی . لابد آن وقت قطب الدين
رازی شكل طلبهای بوده . گفت : تو كی هستی كه بخواهی ميان دو بزرگوار
محاكمه كنی ؟ ! چوب بياوريد ! پاداشی كه به بيچاره دادند اين بود كه يك
چوب حسابی به او زدند !
مهندس بازرگان : آقای مهندس . . . توضيح دادند كه خيلی بجا بود و حالا
در تكميل همان توضيح ، برای رفع اين ابهام يا استعجاب عرايضی میكنم و
بعد نكته ديگری را اضافه میكنم . اينكه عرض شده بود مسأله پيشرفت و
رشدی كه يك فرد از زمان ولادت تا مثلا سن چهل سالگی و پنجاه سالگی پيدا
میكند و من جميع جهات ، هم تشكيلات بدنی و هم زور و قوتش و هم ساير
استعدادهايش به طور محسوس در حال رشد و تكامل است ، اين را بنده تكامل
حساب نكرده بودم و بر عكس ، آن تكامل نوعی را مؤيد آن مطلب كه حتما
يك دست خارجی يا يك عنصر سومی ضرورت دارد قرار داده بودم . اين باعث
تعجب و اشكال شده بود . البته هيچ قابل انكار نيست كه يك فرد سی ساله
يا چهل ساله از هيچ بابت نباشد ، از حيث زور بازو و از حيث وزنی كه
میتواند بلند كند يا كاری كه میتواند انجام دهد ، قابل مقايسه با يك بچه
يك ساله و دو ساله نيست و چون انرژی مؤثر در جهت عكس تغيير میكند ،
يعنی هر قدر آنتروپی بالا میرود انرژی مؤثر كم میشود ، بنابر اين به نظر
میآيد كه انرژی مؤثر يك آدم سی ساله خيلی بيشتر از انرژی مؤثر يك بچه
شش ماهه باشد . اما اگر واحد انرژی مؤثر ( يعنی كل زوری كه مثلا يك فرد
چهل ساله دارد تقسيم بر وزنش ) را مقايسه كنيم با زوری كه يك بچه نه
ساله دارد تقسيم بر وزنش ، البته اين تا حدودی مطلب را روشن میكند ،
ولی اساسا نكته در جای ديگر است ، همين كه فرمودند مثلا يك تك سلولی
تبديل میشود به دو سلول ، دو سلول به چهار سلول و مثلا در عرض نه
|