پاورقی : . 1 تكوير / . 1 . 2 تكوير / . 2 . 3 تكوير / . 6
مجبور بودند به نوعی توجيه و تأويل كنند ، اين است كه قرآن مدعی است
اين نظامات موجودی كه الان داريم ، ماه و خورشيد و ستارگان و اين وضع
زمين و درياها و كوهها ، روزی خواهد رسيد كه تمام اينها زير و رو میشود .
تقريبا همان طوری كه قرآن میگويد ، در ابتدا اينها به شكل دخان ( دود )
بود ، بعد به اين صورت در آمده است . از قرآن میشود استنباط كرد كه بعد
هم به همين صورت در خواهد آمد . ولی اين با علم قديم قابل حل نبود ، علم
قديم قبول نمیكرد كه اين طور باشد ، نه قبلش را قبول میكرد كه به اين
شكل بوده [ و نه بعدش را كه به همين شكل در خواهد آمد ] . علم قديم فرض
میكرد كه نظام افلاك از همان قديم همين طور بوده كه هست و تا ابد هم
همين طور خواهد بود ، و اين بود كه مشكلاتی ايجاد میشد .
قرآن میگويد : " « اذا الشمس كورت »" ( 1 ) يك وقتی خواهد آمد كه
اين خورشيد ما تكوير میشود يعنی كدر میشود ، نورش از آن گرفته میشود ،
خاموش میشود ، " « و اذا النجوم انكدرت » " ( 2 ) و اين ستارگان
حالتی پيدا میكنند كه منكدر میشوند يعنی ديگر آن درخشندگی را نخواهند
داشت ، " « و اذا البحار سجرت » " ( 3 ) اين درياها مثل ديگی كه به
جوش میآيد تبديل به بخار خواهد شد .
يا مثلا زلزلههايی زمين را خواهد گرفت كه انسان در میماند كه چه وضعی
رخ داده ، خيلی برای انسان غير مترقب است : " « اذا زلزلت الارض
زلزالها »" آن وقت كه زمين آن زلزله خودش را ايجاد كند . " آن زلزله
" اشاره به نوع خاص زلزله است و با زلزلههای ديگری كه در دنيا پيدا
شده و در گوشهای عدهای را از بين برده خيلی فرق دارد . آن ، زلزلهای است
كه ديگر هيچ چيزی به حال خودش باقی نخواهد بود " « و اخرجت الارض
اثقالها »" و زمين اشياء و زين خودش را از درون خودش بيرون بكشد (
ظاهرا مقصود انسانهاست كه از درون زمين بيرون میآيند ) ، " « و قال
الانسان ما لها »" انسان آن وقت میگويد چه شده ، چه خبر است ؟ يعنی
برای انسان غير مترقب است ، عادی نيست ، غير عادی است ، مثل زلزلههای
هميشه نيست كه بگوييم خوب ديگر زلزله است ، " « يومئذ تحدث اخبارها
" آن وقت زمين تمام قضايای خودش را نقل خواهد
پاورقی : . 1 تكوير / . 1 . 2 تكوير / . 2 . 3 تكوير / . 6 |