ايجادش است ، ديگر هيچ حالت منتظره‏ای در وجود او نيست . آنوقت جاهای‏
ديگر هم كه كلمه " من امره " آمده است ، همه را همين طور معنی می‏كنند
: " « ينزل الملائكة بالروح من امره »" ملائكه را فرود می‏آورد به كمك‏
روح يا با روح . " « من امره »" يعنی از آن كه از جنس امر پروردگار
است . همه اينها به عقيده اين آقايان تعريف و بيان ماهيت است به آن‏
مقداری كه می‏شده بيان ماهيت كنند . كلمه " « من امره »" يا " « من‏
امر الله »" در قرآن زياد آمده است و هر چه كه آمده است به عقيده اين‏
آقايان جنس را بيان می‏كند ، يعنی " از جنس امر پروردگار " .

وجهه خلقی و وجهه امری انسان

پس اينجا كه ذكر كرده است : " « يسئلونك عن الروح »" كه مطلق هم‏
ذكر كرده است اين روح كه در قرآن آمده : مؤيد است ، در انسان هم دميده‏
می‏شود و حامل وحی هم هست ، جنس آن چيست ؟ آن را برای ما تعريف كن ،
جواب داده‏اند كه روح از جنس امر پروردگار است . چون اين شامل روح‏
انسان هم می‏شود ، طبعا در مورد روح انسان هم اين نتيجه را می‏گيرند كه‏
انسان هم دارای دو وجهه و دو جنبه وجودی است ، وجهه خلقی و وجهه امری ،
هر دو را دارد . " « اذا سويته » " وجهه خلقی انسان يعنی اين وجود
تدريجی انسان را می‏گويد ( 1 ) ، هر جا " « اذا سويته »" يا " « ثم‏
سواه »" آمده است ، اين " سواه " جنبه مادی انسان را بيان می‏كند كه‏
جنبه مادی ، زمانی و مكان و تدريجی است ، " « نفخت فيه من روحی » "
جنبه امری او را بيان می‏كند . انسان در خلقت تدريجی خودش به جايی می‏رسد
كه همان طور كه آقای مهندس خودشان اشاره كردند " من عند الله " از نزد
پروردگار [ به او چيزی افاضه می‏شود ] . همه چيز از نزد پروردگار است ولی‏
" از نزد پروردگار " كه گفته می‏شود مقصود اين است : به اينجا كه می‏رسد
، نه از چيزهايی كه الان در نزد شما هم هست ، از بالاتر از نزد شما و از
بالا [ چيزی ] سرازير می‏شود ، يعنی يك چيزی از نزد پروردگار بر وجود خلقی‏
افاضه شد كه نفس وجود آن ،

پاورقی :
. 1 فعلا به آن بحث كار ندارم كه آن وجود تدريجی همان خلقت تدريجی‏
است كه علوم آن را می‏شناسد ( و آن وقتی است كه انسان به مرحله آمادگی‏
می‏رسد برای اينكه آدم بشود و تا آن وقت برای آدم بودن آمادگی نداشته‏
است ) يا همان طوری است كه ديگران هم كه هرگز به مسأله تكامل انواع‏
توجهی نداشته‏اند بر اساس همان اخبار و احاديث كه خداوند سرشت آدم را
چهل صباح سرشت ، آن را يك امر تدريجی می‏دانستند .