آخرت و اينكه آنجا دار الجزاء است و اينجا دار العمل ، اينجا مزرعه
است ، يوم الزرع است و آنجا يوم الحصاد ، فوق العاده تكيه كرده است و
بلكه اصلا انبياء اساس و روح تعليماتشان همين است ، نظام دنيا را هم كه
درست میكنند ، به اعتبار اين است كه همين پيوستگی ميان دنيا و آخرت
هست ، يعنی اگر نظام دنيا نظام صحيح عادلانهای نباشد ، آخرتی هم درست
نخواهد بود ، ايندو با يكديگر اينچنين وابستگی و پيوستگی دارند ، نه
اينكه تضاد دارند . از نظر قرآن سعادت واقعی بشر در دنيا و سعادت واقعی
بشر در آخرت توأماند ، جدايی ندارند . آن چيزهايی كه از نظر اخروی گناه
است و سبب بدبختی اخروی است ، همانهاست كه از نظر دنيوی هم نظام كلی
زندگی بشر را فاسد میكند ، حالا اگر فرض كنيم يك فرد را خوشبخت كند ولی
نظام كلی افراد بشر را فاسد و خراب میكند .
اينها خصوصياتی بود كه در آنها هيچ نمیشود شك و ترديد كرد . خصوصيات
ديگری هست كه بايد روی آنها بحث كرد و البته هر دستهای هم آنها را همين
طور صد در صد قطعی دانستهاند . آنها را ما بايد جداگانه بحث كنيم .
تفسيرهای گوناگون درباره معاد
. 1 اعاده معدوم
بعضيها خيال كردهاند معاد يعنی اعاده معدوم . متكلمين قديم چقدر روی
اين قضيه بحث میكردند كه اعاده معدوم محال نيست ، برای اينكه فكر
میكردند معاد يعنی اعاده معدوم ، قيامت يعنی اعاده معدوم ، يعنی اول
فرض میكردند كه اشياء معدوم میشوند ( معدوم مطلق ) آنوقت میگفتند آيا
اگر چيزی معدوم مطلق شد ، بار ديگر امكان دارد وجود پيدا كند و يا اين از
محالات است ؟ اين البته چيزی است كه اصلا لزومی ندارد ما روی آن بحث
كنيم . ما چه دليلی داريم بر اينكه اشياء معدوم میشوند ، تا بعد بياييم
روی مسأله اعاده معدوم بحث كنيم كه اعاده معدوم محال است يا ممكن ؟ ما
نه دليل علمی داريم و نه دليل شرعی كه اشياء معدوم میشوند بالكليه و معنی
قيامت يعنی اعاده آن معدومات .
يكی از مسائلی كه فلاسفه با متكلمين گلاويز بودند ، مسأله اعاده معدوم
است . فلاسفه میگويند اولا اشخاص معدوم نمیشوند تا بخواهند اعاده شوند ،
آنها