پاورقی : 1 - اگر اين بيع باشد و عين مبيع هم بعد از انقضاء مدت باقی باشد لازم میآيد كه مبيع ، هم ثمن باشد و هم مثمن !
ممكن است بگوئيد كه چون قرض گيرنده ضمان مال را به عهده گرفته است
قرض دهنده خاطرش نسبت به اصل مال آسوده است كه زيانی و استهلاكی متوجه
آن نيست ، لذا نبايد توقع نفع هم داشته باشد . ( من عليه الغرم له الغنم
) .
جواب میگوئيم كه اولا مال فی الذمه مانند مال فی اليد در معرض خطر
تلف میباشد زيرا ممكن است تعهد اجرا نشود ( بلی استهلاك ندارد ) .
ثانيا ارزش منافعی كه عايد قرض گيرنده میشود بيش از ارزش ضمانتی است
كه وی برای طلبكار میكند و لذا اصل اخذ فضل صحيح است ( الا اينكه نرخ
بايد عادلانه باشد و ضمان مذكور هم بايد ملحوظ شود ) .
ايراد دوم : میدانيم كه ارزش هر مالی به سبب منافعی است كه از آن
حاصل میشود . اكنون اگر ملاحظه كنيم كه منافع مال تدريجا حاصل میشود
میتوانيم بگوئيم كه بيع مال به دو نحو صحيح است يكی اينكه به طور مطلق
بفروشد و اين همان است كه معمول است و ديگر اينكه آنرا برای مدت معينی
بفروشد مثلا ده سال ( اين دو قسم از نظری مانند عقد دائم و عقد منقطع در
نكاح است ) . فرق اين قسم از بيع با اجاره اين است كه ضمان و استهلاك
عين در اينجا بر عهده مشتری است و در اجاره بر عهده مستأجر نيست . ( در
اجاره هم شرط ضمان بر مستأجر عقلا معنی ندارد ) لازمه اين قسم از بيع ( 1 )
اگر صحيح باشد اين است كه پس از انقضاء مدت مثل مبيع را
پاورقی : 1 - اگر اين بيع باشد و عين مبيع هم بعد از انقضاء مدت باقی باشد لازم میآيد كه مبيع ، هم ثمن باشد و هم مثمن ! |