است . مسلم دو تا است .
سؤال : يك استدلال عقلی درباره حرمت ربا فرموديد كه من درست متوجه‏
نشدم . اصولا پولی كه شما نزد كسی می‏گذاريد ، آن پول مطرح نيست ، اجازه‏
مصرف پول و اعتبار مطرح است ، اجازه خودش سرمايه است . اين اسكناسها
نيستند كه مصرف می‏شو ند بلكه ارزش اين اسكناسها است كه مصرف می‏شود .
و چه بسا كه آن پول به صورت چك باشد . مثلا قيمت زمين اجازه احداث‏
ساختمان يا اجازه كاشت و بهره برداری از زمين است . زمين يك چيز عينی‏
نيست . به همين دليل است كه وقتی شهرداری می‏گويد در فلان منطقه اجازه‏
ساختمان نمی‏دهيم ، قيمت زمين آن منطقه نزديك صفر می‏شود ، و وقتی كه‏
می‏گويد اجازه می‏دهيم در اينجا ساختمان دوازده طبقه ساخته شود ، قيمت آن‏
بسيار بالا می‏رود . پول از نوع اجازه است پس عينی نيست . اگر دولت‏
بگويد سكه‏ها باطل است ، ديگر ارزشی ندارند . پول غير از جنس است .
بنابراين پول ارزش اعتباری دارد و كسی كه پول خود را قرض می‏دهد ، در
واقع اعتبارش را قرض می‏دهد و اين كار ارزش دارد و می‏تواند سود داشته‏
باشد . به عبارت ديگر پول سرمايه است و هنگامی كه به قرض داده می‏شود
می‏تواند مثل اجاره سود داشته باشد .
جواب : شما اولا خلط كرديد ميان مسئله ارزش اسكناس و بحثی كه ما
كرديم راجع به اموری كه ارزش واقعی دارند . فرض كنيد كه در زمان ما
اسكناس نيست . طلا كه ارزش دارد ، به اعتبار اينكه يك فلز گرانبها
است . آيا در آنجا كه انسان طلا يا اشرفی خود را به كسی قرض می‏دهد ، فرق‏
نيست بين اينكه اين طلا يا اشرفی