پاورقی : 1 - چه فرق است بين اين مسئله و عكس آن كه فقها جايز دانستهاند ؟ انسان میتواند ملكی را اجاره بدهد بعد در حالی كه مسلوب المنفعة است ( تا مدت معين ) بفروشد عقلا بايد عكس آن هم جايز باشد يعنی شخصی بتواند برای مدت معينی منافع ملك را استثناء كند و بعد بفروشد ( 1 ) ( و اين شبيه به سلف خواهد بود ) بلی اگر منافع ملك را برای هميشه استثناء كند ، بيع صحيح نيست ( در هر دو صورت ) زيرا كه عين مسلوب المنفعة ماليت ندارد . 2 - عمده اين است كه بدانيم حقيقت قرض چيست ؟ قرض معاوضه نيست ، قرض تمليك عين و جعل او يا مثل او در ذمه مقترض است ، به عبارت ديگر تمليك به ضمان > 1 - اين اولا درست نيست به جهت آنكه مالكيت مالك منفعت را ، به تبع مالكيت عين است و با خروج عين از ملكيت ، تسلط بر منفعت نيز از بين میرود و ثانيا ربطی به ما نحن فيه كه فرض اين است كه قبل از آنكه منفعت را به ديگری بفروشد يا برای خود استثنا كند عين را فروخته است ندارد .