3 - قطع رابطه بين ثروت و كار .
( 1 ) مبنای اين وجه اين است كه هر ملكيتی كه بر اساس كار پيدا نشده است ظلم است و باطل است ، و چون رباگيرنده كاری انجام نمیدهد استحقاق ربا را ندارد و مالكيت وی نسبت به آن مشروع نيست . فرق اين وجه با وجه سابق اين است كه وجه اول بر پايه اصل اقتصادی تحريم ركود سرمايه ، تنبلی و مفتخواری رباخوار را حرام كرده است و اين وجه بر پايه اصل اخلاقی و اجتماعی عدالت و حرمت ثروتی كه مولود كار نيست ، ربا را حرام میداند . در وجه اول نظر به اين نيست كه سرمايه مالی مولد وجه نظر به اين است كه سرمايه انسانی نبايد معطل بماند ، و در اين وجه نظر به اين است كه عايدی مشروع منحصر است به عايدی حاصل از كار . به عبارت ديگر در وجه اول نظر به عدالت نيست ، درپاورقی : 1 - به عبارت ديگر : اصل : الانسان لا يملك الا عمل نفسه .