در آن است . وضوئی كه اينقدر با خواست و خواهش و توجه توأم باشد ،
يكجور قبول می‏شود و وضوئی كه ما می‏گيريم جور ديگر . پس نماز را نبايد
استخفاف كرد ، نبايد سبك شمرد ، نبايد انسان كوشش بكند كه در نماز فقط
به واجباتش قناعت بكند و بگويد خوب ، برويم ببينيم فتوای مرجع تقليد
چيست ؟ آيا می‏گويد سه تا سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله‏
اكبر بايد گفت يا يكی هم كافی است ؟ خوب مجتهد بايد فتوايش را بگويد
. مجتهد می‏گويد يكی هم كافی است ، احتياط مستحبی اين است كه سه تا گفته‏
شود . ديگر ما نبايد بگوئيم حالا كه گفته‏اند يكی كافی است ما هم يكی‏
بيشتر نمی‏خوانيم . اين فراز از نماز است . ما بايد طوری باشيم كه وقتی‏
هم كه مجتهد بما می‏گويد يكی واجب است و دو تای ديگر مستحب ، بگوئيم ما
مغتنم می‏شماريم و آن دو تای ديگر را هم می‏گوئيم .
روزه را هم نبايد استخفاف كرد ، سبك شمرد . بعضی روزه را به شكلی‏
می‏گيرند ( حالا اين شوخی است كه من می‏كنم ) كه العياذ بالله اگر من بجای‏
خدا بودم اصلا روزه اينها را قبول نمی‏كردم . من افرادی را سراغ دارم كه‏
اينها در ماه رمضان شب تا صبح را نمی‏خوابند ، اما نه برای اينكه عبادت‏
كنند ، بلكه برای اينكه مدت خوابشان پر نشود . تا صبح هی چای می‏خورند و
سيگار می‏كشند . اول طلوع صبح كه شد نمازشان را می‏خوانند ومی‏خوابند ، چنان‏
بيدار می‏شوند كه نماز ظهر و عصر با عجله بخوانند و بعد بنشينند سر سفره‏
افطار . آخر اين چه روزه‏ای شد ؟ ! آدم شب تا صبح را نخوابد برای اينكه‏
در حال روزه حتما خواب باشد و رنج روزه را احساس نكند . آيا اين‏
استخفاف