بزرگتر ازهر توصيف ، ذات اقدس الهی است . يعنی من خدا را به عظمت‏
می‏شناسم . ديگر وقتی من خدا را به عظمت می‏شناسم ، همه چيز در مقابل من‏
حقير است . اين كلمه " الله اكبر " به انسان شخصيت می‏دهد ، روح انسان‏
را بزرگ می‏كند .
علی ( ع ) می‏فرمايد : « عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعينهم »
( 1 ) يعنی خدا به عظمت در روح اهل حق جلوه كرده است و لهذا غير خدا هر
چه هست در نظرشان كوچك است .
اينجا يك توضيحی برايتان عرض بكنم : كنچكی و بزرگی يك امر نسبی است‏
. مثلا شما كه در فضای اين حسينيه قرار گرفته‏ايد ، اگر قبل از آنكه به‏
اينجا بيائيد در يك تالار كوچكتر از اينجا مثلا ثلث اينجا بوديد اين تالار
بنظرتان خيلی بزرگ می‏آمد . ولی اگر بر عكس اول شما در تالاری باشيد كه‏
سه برابر اينجا باشد ، از آنجا كه به اينجا می‏آئيد ، اين تالار به نظرتان‏
خيلی كوچك می‏آيد . هميشه انسان وقتی موجودی را در كنار موجود ديگر
می‏بيند ، اگر آن موجود ديگر بزرگتر از آن باشد ، آن را كوچك می‏بيند و
اگر كنچكتر از آن باشد آن را بزرگ می‏بيند . لهذا افرادی كه با عظمت‏
پروردگارشان آشنا هستند و عظمت پروردگار را حس می‏كنند ، اصلا هر چيز
ديگری در نظرشان حقير و كوچك است ، نمی‏تواند بزرگ باشد . سعدی در
بوستان خيلی عالی می‏گويد :
بر عارفان جز خدا هيچ نيست
ره عقل جز پيچ در پيچ نيست
می‏گويد عارفان غير از خدا برای هيچ چيز شيئيت قائل نيستند

پاورقی :
1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 184 ص . 612