پاورقی : 1 - سوره ضحی ، آيه . 11 2 - سوره فتح ، آيه . 29
است . « اما بنعمة ربك فحدث »( 1 ) خدا بتو سلامت داده ، قوت داده ،
قدرت و نيرو داده . تو كه میتوانی كمرت را راست بگيری چرا بيخود كج
میكنی ؟ تو كه میتوانی گرنت را راست نگه داری چرا بيخود كج میكنی ؟ چرا
بيخود آه میكشی ؟ آخر آه كشيدن يعنی يك دردی دارم ، خدا كه بتو دردی
نداده ، چرا آه میكشی ؟ اين كفران نعمت خداست . آيا علی همين طور راه
میرفت كه من و تو راه میرويم ؟ آيا علی اين جور عبا بر سر میكشيد و
اينور و آنور میرفت ؟ ! اينها از اسلام نيستند . « اشداء علی الكفار »در
مقابل بيگانه ، شديد ، محكم مثل سد اسكندر ، آهنين .
در ميان خودشان ، با مسلمانها چطور ؟ « رحماء بينهم »مهربان ، دوست و
صميمی . باز وقتی میرويم سراغ مقدسهای خودمان ، چيزی كه در وجود اينها
نمیبينيم ، صميميت ومهربانی نسبت به ديگران است . هميشه اخم كرده و
عبوسند ، با احدی نمیجوشند ، با احدی نمیخندند ، با احدی تبسم نمیكنند ،
بر سر همه مردم دنيا منت دارند ، اينها مسلمان نيستند ، خودشان را به
اسلام بسته اند . اين هم خصوصيت دوم . خوب آيا همين ديگر كافی است ؟
شدت در مقابل كفار و مهربانی وصميميت نسبت به مسلمين برای مسلمان بودن
كافی است ؟ نه .
« تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا »( 2 ) .
در عين حال همين فرد شديد در مقابل بيگانه و صميمی و مهربان در ميان
خوديها و با مسلمانان را وقتی در محراب عبادت میبينی ، در
پاورقی : 1 - سوره ضحی ، آيه . 11 2 - سوره فتح ، آيه . 29 |