صدای آن ساعت را قبل از مردمی كه در انگلستان در آن ميدان اند ، میشنويد
. چرا ؟ زيرا برای مردمی كه میخواهند از طريق هوا و با موج صوتی صدای اين
ساعت را بشنوند ، ممكن است يك ثانيه يا دو ثانيه طول بكشد ولی برای
مردمی كه صدای آنرا با موج الكتريكی مثلا در ايران گوش میكنند ، يك
ثانيه كه هيچ يك هزارم ثانيه و شايد يك ميليونيم ثانيه هم طول نمیكشد
كه اين صدا به آنها میرسد . در نتيجه شما اين صدا را از يك انگليسی كه
در آنجاست ، زودتر میشنويد .
اين امواج در فضا وجود دارد . با چه حسی ما میتوانيم آنها را درك كنيم
؟ ! باهيچ حسی ، فقط با قرائن علمی . حتی علما میتوانند طول اين امواج را
بدست آورند بدون اينكه آنها را ببينند . پس اجمالا ما میفهميم كه اين
امواج وجود دارند . بسيار بسيار جاهلانه است كه انسان دائره ايمان و
تصديق خودش را محدود كند و بگويد من فقط به هر چيز كه آنرا مستقيما با
يكی ازحواس خودم درك میكنم ، ايمان دارم .
معنی « الذين يؤمنون بالغيب »چيست ؟ آيا فقط اينست كه ايمان داشته
باشيم كه غيبی وجود دارد ، خدايی وجود دارد ، وحيی وجود دارد ، ملائكه و
فرشتگانی وجود دارند ؟ كتب آسمانی ، منشأ غيبی دارند ؟ معادی وجود دارد
؟ يا ايمان داشته باشيم كه امام زمانی وجود دارد ؟ آيا ايمان به غيب
همين است و به همينجا خاتمه پيدا میكند ؟ نه ، بالاتر است . ايمان به
غيب آنوقت ايمان به غيب است كه انسان يك ايمانی هم به رابطه ميان
خودش با غيب داشته باشد . ايمان داشته باشيم كه اينجور نيست كه غيبی
هست جدا و ما هستيم جدا ، بايد به مددهای غيبی ايمان داشته باشيم .
شمادر سوره حمد میخوانيد : « اياك نعبد و »
|