كجاست ؟ اين چگونه است كه ميان مثلا چمبه ولومو مبافرق میگذاريم ؟ در چه
چيز آنها فرق میگذاريم ؟ چه چيز ، يكی را انسان منحط قابل نكوهش و حتی
مستحق اعدام قرار داده است و ديگری را انسانی قابل ستايش ، بااينكه از
جنبههای زيست شناسی اگر هر دو را كالبد شكافی كنند شبيه يكديگرند حتی
جهازات روانيشان هم شبيه يكديگر است . هر دو دارای قلب ، سلسله اعصاب
، كبد ، كليه ، ماهيچهها ، معده و . . . هستند وچه بسا كه اعضای بدن
انسان قابل نكوهش از اعضای بدن انسان متعالی بهتر كار كند . پس چه چيز
در اين است و چه چيز در آن كه باعث تفاوت ايندو شده است ؟
اين همان مسئله بسيار بسيار مهمی است كه از قديم در علوم انسانی و نيز
در اديان ومذاهب مطرح بوده است . مثلا قرآن انسانهايی را برتر و بالاتر
ازفرشته و شايسته مسجوديت ملائك میداند چنانكه میگويد ما به فرشتگان
گفتيم به آدم سجده كنيد . ولی در مورد انسانهايی نيز میگويد كه چهار
پايان بر اينها برتری دارند . چه مقياسها و معيارهايی است كه اين مقدار
تفاوت را به وجود آورده است ؟ اين ، حتی به دين و مذهب هم ارتباط
ندارد . و حتی مسئله انسان در سطحی قرار گرفته است كه باموضوع خدا هم صد
در صد بستگی ندارد ، يعنی فيلسوفان مادی جهان هم كه به خدا و دين ومذهب
اعتقاد ندارند ، باز مسئله انسان و انسانيت و مسئله انسان برتر و انسان
فروتر را مطرح كردهاند ، در اينجا اين سئوال مطرح میشود كه از نظر مكاتب
مادی ، انسان برتر و انسان فروتر چگونه انسانهايی هستند ؟ و ملاك برتری و
|