در نص قرآن مجيد ، يكی از هدفهائی كه انبياء داشته اند اين بوده است‏
كه به بشر آزادی اجتماعی بدهند يعنی افراد را از اسارت و بندگی و بردگی‏
يكديگر نجات بدهند . قرآن كتاب عجيبی است ! بعضی از معانی ومفاهيم‏
است كه در يك عصر به اصطلاح گل می‏كند ، زنده می‏شود ، اوج می‏گيرد ، ولی‏
در عصرهای ديگر اگر نگاه بكنيد ، آنقدر اوج نداشته است . در بعضی از
عصرها می‏بينيم كه برخی از كلمات به حق اوج می‏گيرد ، وقتی به قرآن مراجعه‏
می‏كنيم ، می‏بينيم چقدر در قرآن اين كلمه اوج دارد ، واين عجيب است .
يكی از حماسه‏های قرآنی ، همين موضوع آزادی اجتماعی است . من خيال نمی‏كنم‏
كه شما بتوانيد جمله‏ای زنده تر و موجدارتر از جمله‏ای كه در اين مورد در
قرآن هست پيدا كنيد ، شما در هيچ زمانی پيدا نخواهيد كرد ، نه در قرن‏
هجدهم ، نه در قرن نوزدهم و نه در قرن بيستم ، در اين قرنهائی كه شعار
فلاسفه بشر آزادی بوده است ، و آزادی بيش از اندازه زبانزد مردم بوده و
شعار واقع شده است . شما جمله‏ای پيدا كنيد زنده تر وموجدارتر از اين‏
جمله‏ای كه قرآن دارد :
« قل يا اهل الكتاب تعالوا الی كلمة سواء بيننا و بينكم الا نعبد الا
الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله »( 1 )
. ای پيغمبر ! به اين كسانی كه مدعی پيروی از يك كتاب آسمانی گذشته‏
هستند ، به اين يهوديها ، به اين مسيحيها ، به اين زرتشتيها و حتی شايد
به اين صابئيها كه در قرآن اسمشان آمده است و به همه ملتهائی كه پيرو
يك كتاب قديم آسمانی هستند اينطور بگو : بيائيد

پاورقی :
1 - سوره آل عمران ، آيه . 64