« بغير عمل و يرجی التوبة بطول الامل » تا كی بگوئيم آقا دير نميشود ، حالا
وقت باقی است ؟ ! تا هنوز جوان هستيم میگوئيم ای آقا ! جوان بيست ساله
كه ديگر وقت توبه كردنش نيست . عجيب اينست كه بعضی افراد پير و
كهنسال وقتی يك جوان رامیبينند كه متوجه عبادتست و به گناه خودش توجه
دارد و در حال توبه وندامت است ، میگويند : ای آقا ! تو جوانی ، هنوز
وقت اين حرفها برای تو نرسيده . اتفاقا جوانی بهترين وقتش است ، يك
شاخه تا وقتی كه هنوز تازه است آمادگی بيشتری برای راست شدن دارد ، هر
چه بزرگتر و خشكتر بشود ، آمادگيش كمتر میشود . به علاوه چه كسی به اين
جوان قول داده كه اروپا به سن بگذارد ، ميانه مرد بشود ، از ميانه مردی
بگذرد و پير بشود ؟ تا جوانيم میگوئيم جوانيم ، در ميانه مردی هم كه
میگوئيم حالا خيی وقت داريم ، توبه وقتش پيری است ، وقتی كه پير شديم ،
از همه كارها افتاديم و همه قدرتها از ما گرفته شد ، آنوقت توبه میكنيم
، نمیدانيم كه اشتباه كردهايم ، آنوقت اتفاقا هيچ توبه نمیكنيم ، آنوقت
ديگر حال توبه برايمان نمیماند ، آنقدر در زير بار معاصی كمر ما خم شده
است كه دل ما ديگر حاضر برای تو به كردن نيست . دل يك جوان آماده تر
است برای توبه كردن تا دل يك پير . چه خوب میگويد مولوی :
خاربن در قوت و برخاستن
|
خار كن درسستی و در كاستن
|
مثلی میآورد ، میگويد شخصی خاری را در سر راه مردم كاشته بود . اين خار
بزرگ شد . گفتند آقا بيا اين خار را بكن گفت دير نمیشود ، بوته خاری
است كنده میشود . دوباره گفتند ، باز گفت دير نمیشود ، حالا میكنيم ،
يك سال ديگر میكنيم ! سال بعد بوته خار