پاورقی : 1 - سوره حشر ، آيه . 19
حيوانی را توصيه میكند كه فراموش بكنيد ولی يك تولد ديگر ، يك ولادت
ديگر در روح شما میخواهد . میخواهد يك خود ديگر ، يك منش ديگر در وجود
شما زنده شود . شايد دوازده سال پيش يا بيشتر بود كه من متوجه اين نكته
شدم وبعد هم كه اقبالنامه آقای سيد غلامرضا سعيدی را خواندم ديدم كه اقبال
لاهوری متوجه اين نكته شده است . مطلبی را تحت عنوان فلسفه خودی بيان
كرده و مقصودش اين است كه خودی خودت را باز ياب ، خودی انسانی خودت
را بازياب . اصلا اسلام يكی از عقوبتهای الهی را اين میداند كه خدا
انسانرا بشكلی در میآورد كه خودش را فراموش كند : « و لا تكونوا كالذين
نسوا الله فانسيهم انفسهم »( 1 ) ، از كسانی مباشيد كه خداوند را
فراموش میكنند و در نتيجه فراموش كردن خدا ، خدا آنها را معاقب میكند
. عقابشاين است كه خودشان را فراموش میكنند . میگويد " خود " اما آن
خودی كه قرآن میگويد يادت باشد ، چيست ؟ نمیگويد شهوتت يادت باشد
نمیگويد جاه طلبيت يادت باشد نميگويد پول پرستيت يادت باشد میگويد
اينها را فراموش كن خودت يادت باشد . تو اين نيستی ، تو برتر از اين
هستی ، تو يك انسانيتی هستی ، يك شخصيتی هستی ، يك منشی هستی كه وقتی
آن منش را در خودت بيابی خودت را يكپارچه نور میبينی ، خودت را
يكپارچه عظمت و قدرت میبينی خودت را يكپارچه شرافت میبينی آنرا
فراموش نكن والا شما چه كسی را در دنيا پيدا میكنيد كه بيش از علی ( ع )
مردم را دعوت بتقوی كرده باشد ؟ ( اينها تأمل دارد ، تفكر دارد بايد
درباره اينها فكر كرد ) چه
پاورقی : 1 - سوره حشر ، آيه . 19 |