به روزه نيست ؟ به عقيده من مثل فحش دادن به روزه است . يعنی ای روزه
! من اينقدر از تو تنفر دارم كه میخواهم رويت را نبينم !
ما حج میكنيم ولی به آن استخفاف میكنيم . روزه میگيريم و بهان
استخفاف میكنيم ، نماز میخوانيم و به آن استخفاف میكنيم . اذان میگوئيم
و به آن استخفاف میكنيم . حالا چطور به اذان استخفاف میكنيم ؟ مستحب
است كه مؤذن صيت يعنی خودش صوت باشد . همان طوری كه در قرائت قرآن
تجويد يعنی زيبا قرائت كردن حروف ، با آهنگ زيبا خواندن قرآن كه اثر
بيشتری در روح دارد سنت است ، در اذان نيز مستحب است كه مؤذن صيت
يعنی خوش آواز باشد ، اذان را با يك حالی بخواند كه مردم را بحال
بياورد ، بياد خدا بياورد . خيلی افراد صيت هستند و میتوانند خوب اذان
بگويند اما اگر به آنها بگوئی آقا برو يك اذان بلند بگو ، نمیگويد . چرا
؟ چون خيال میكند اين كسر شأنش است ، من اينقدر پائين هستم كه مؤذن
باشم ؟ آقا ! بايد افتخار كنی كه يك مؤذن باشی . علی بن ابيطالب مؤذن
بود ، در همان وقتی كه خليفه بود هم مؤذن بود . اين استخفاف به اذان
است كه يك نفر ننگش بكند كه مؤذن باشد يا مؤذن بودن را بسته به شأن
اشخاص بداند و بگويد من كه از اعيان واشراف هستم ، از رجال و شخصيتها
هستم ، من ديگر چرا مؤذن باشم ؟ اينها همه استخفاف است .
پس ما هرگز به عبادت استخفاف بكنيم ، ما بايد مسلمان كامل و جامع
باشيم . ارزش اسلام به جامعيت آن است . نه آنطور باشيم كه فقط بعبادت
بچسبيم و غير آنرا رها كنيم و نه مثل آنها كه
|