پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، نامه 45 ، صفحه . 966 2 - غاية المرام ، باب . 29
او ما نيستی اين حرفها را بياورند علی ( ع ) اينها را گفته است ، وقتی
كه خبردار میشود كه عامل او ، فرمانداری كه از ناحيه او منصوب است در
يك مهمانی شركت كرده است نامه عتاب آميزی به او مینويسد كه در نهج
البلاغه هست . حال چهمهمانی ای بوده است ؟ آياآن فرماندار در مهمانی ای
شركت كرده بوده كه در سر سفره آن مشروب بوده است ؟ نه . در آنجا قمار
بوده ؟ نه . در آنجا مثلا زنهائی را آورده و رقصانده بودند ؟ نه . در آنجا
كار حرام ديگری انجام داده بودند ؟ نه . پس چرا آن مهمانی مورد ملامت
قرار میگيرد ونامه تند نوشته میشود ؟ میگويد : « و ما ظننت انك تجيب
الی طعام قوم عائلهم مجفو و غنيهم مدعو » ( 1 ) گناه فرماندارش اين بوده
كه بر سر سفرهای شركت كرده است كه صرفا اشرافی بوده ، يعنی طبقه اغنيا
در در آنجا شركت داشته و فقرا محروم بودهاند . علی عليه السلام میگويد :
من باور نمیكردم كه فرماندار من ، نماينده من پای در مجلسی بگذارد كه
صرفا از اشراف تشكيل شده است . بعد راجع به خودش و زندگی خودش برای
آن فرماندار شرح میدهد . درباره خود میگويد : درد مردم را از درد خودش
بيشتر احساس میكرد ، درد آنها سبب شده بود كه اساسا درد خود را احساس
نكند . سخنان علی ( ع ) نشان داده كه او واقعا دانا و دانشمند وحكيم بوده
است . امام علی را كه اينقدر ستايش میكنيم نه فقط به خاطر اينست كه
باب علم پيغمبر بوده كه پيامبر فرمود : « انا مدينة العلم و علی بابها »
( 2 ) . بيشتر از اين جهت ستايش میكنيم كه انسان بود ، اينركن از
انسانيت را داشت كه به سرنوشت انسانهای محروم میانديشيد ،
پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، نامه 45 ، صفحه . 966 2 - غاية المرام ، باب . 29 |