پاورقی : 1 - دمع السجوم ص . 118
بيرون خيمه ايستاده و نوبت گرفته بودند . يكی از آنها كه ظاهر برير است
، با ديگری شوخی و مزاح میكرد ، ديگری به اوگفت امشب شب مزاح نيست
گفت اساسا من اهل مزاح نيستم ولی امشب شب مزاح است .
وقتی كه ديگران آمدند اين توابين و مستغفرين را ديدند ، میدانيد
دربارهشان چه گفتند ؟ پس از آنكه ازكنار خيمههای حسين گذشتند ، گفتند (
دشمن اين حرف را میگويد ) : لهم دوی كدوی النحل ما بين راكع و ساجد ( 1
) مثل اينكه انسان از كنار كندوی زنبور عسل گذشته باشد . صدای زمزمه
زنبورها چگونه بلند است ؟ اين صدای زمزمه حسين و اصحابش به ذكر و دعا و
نماز و استغفار اينگونه بلند بود .
حسين ( ع ) میگويد من امشب را میخواهم شب توبه و استغفار خودم قرار
بدهم ( میخواهد شب معراج خودش قرار بدهد ) ، آنوقت آيا ما نيازی به
توبه نداريم ؟ ! آنها نياز دارند و مانيازی نداريم ؟ ! بله ، آنب را
حسين بن علی با اين وضع بسر برد . با حال عبادت بسر برد ، به كارهای خود
و اهل بيتش رسيدگی كرد و در آن شب بود كه آن خطابه غرا را برای اصحاب
خودش قرائت كرد .
از يك تائب در صحرای كربلا برايتان نام ببرم و عرض آخر من باشد : يك
توبه مقبول ، يك توبه بسيار بسيار جدی در كربلا توبه حربن يزيد رياحی
است . حر ، مرد شجاع ونيرومندی است . اولين بار كه عبيدالله زياد
میخواهد هزار سوار برای مقابله با حسين بن علی بفرستد ، او را انتخاب
میكند . او به اهل بيت پيغمبر ظلم و ستم كرده
پاورقی : 1 - دمع السجوم ص . 118 |