پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، حكمت 142 ، ص . 1160
شخصی آمد خدمت مولای متقيان علی ( ع ) و گفت : يا اميرالمؤمنين ! مرا
نصيحت كن . علی ( ع ) نصايح زيادی كرد . دو جمله اولش را برايتان عرض
میكنم ، فرمود : « لا تكن ممن يرجوا الاخرش بغير عمل و يرجی التوبة بطول
الامل يقول فی الدنيا بقول الزاهدين و يعمل فيها بعمل الراغبين » ( 1 ) .
همين دو جمله فعلا ما را بس . فرمود نصيحت من بتو اينكه ، از آن كسان
مباش كه اميد به آخرت دارد اما میخواهد به آخرت بدون عمل برسد . مثل
همه ما . ما میگوئيم حب علی بن ابی طالب كافی است ، تازه حب ماحب
حقيقی نيست ، اگر حب حقيقی بود عمل هم پشت سرش بود . میگوئيم همين
وابستگی ظاهری كافی است ! خيال میكنيم علی ( ع ) از كسانی است كه
احتياج دارد ، و اگر افرادی انتساب دروغين هم داشته باشند ديگر خيلی
خوب ما عجالتا سياهی لشكر میخواهيم ، سياهی لشكر هم كافی است . ما خيال
میكنيم يك گريه دروغين بر امام حسين كافی است ، ولی امير المؤمنين
فرمود اينها دروغ است . اگر حب علی بن ابی طالب ترا بعمل كشاند ، بدان
حب تو صادق و راستين است ، اگر گريه بر حسين بن علی ترا به سوی عمل
كشاند بدان كه تو بر حسين بن علی گريه كردهای و گريه تو راستين است ،
اگر نه فريب شيطان است . جمله دوم : « و يرجی التوبة بطول الامل » ، ای
مرد ! از آن كسان مباش كه احساس نياز به توبه را در وجود خود دارند اما
هميشه میگويند دير نمیشود ، وقت باقی است . برادر ! اگر علی بيايد ومن
و تو هم برويم خدمتش و بگوئيم آقا جان ما را نصيحت كن ، چنين جملهای
بما میگويد : « لا تكن ممن يرجوا الاخرش »
پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، حكمت 142 ، ص . 1160 |