آغاز می‏كنيم .

انتظار ويرانگر

برداشت قشری از مردم از مهدويت و قيام و انقلاب مهدی موعود اين است‏
كه صرفا ماهيت انفجاری دارد ، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها
و تبعيضها و اختناقها و حق كشيها و تباهيها ناشی می‏شود ، نوعی سامان‏
يافتن است كه معلول پريشان شدن است .
آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد ، حق و حقيقت هيچ طرفداری نداشته باشد
، باطل ، يكه تاز ميدان گردد ، جز نيروی باطل نيروئی حكومت نكند ، فرد
صالحی در جهان يافت نشود ، اين انفجار رخ می‏دهد و دست غيب برای نجات‏
حقيقت - نه اهل حقيقت زيرا حقيقت طرفداری ندارد - از آستين بيرون‏
می‏آيد عليهذا هر اصلاحی محكوم است ، زيرا هر اصلاح يك نقطه روشن است .
تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست دست غيب ظاهر نمی‏شود ، برعكس ، هر
گناه هر فساد و هر ظلم و هر تبعيض و هر حقكشی ، هر پليديی به حكم اين كه‏
مقدمه صلاح كلی است و انفجار را قريب الوقوع می‏كند رواست زيرا "
الغايات تبرر المبادی " هدفها وسيله‏های نامشروع را مشروع می‏كنند . پس‏