و اگر اين بدنهای ما ساخته شده است كه در آخر كار بميرد پس چرا در
راه خدا با شمشير قطعه قطعه نشود ؟ "

منطق شهيد

هر كس و هر گروه منطقی دارد ، يعنی طرز تفكری دارد ، هر كس پيش خود
معيارها و مقياسها دارد و با آن معيارها و مقياسها درباره كارها و بايدها
و نبايدها قضاوت می‏كند .
شهيد منطق ويژه‏ای دارد ، و " منطق شهيد " ، را با منطق افراد معمولی‏
نميشود سنجيد . شهيد را نمی‏شود در منطق افراد معمولی گنجاند ، منطق او
بالاتر است ، منطقی است آميخته با منطق عشق از يكطرف ، و منطق اصلاح و
مصلح از طرف ديگر .
يعنی دو منطق را اگر با يكديگر تركيب كنيد : منطق يك مصلح دلسوخته‏
برای اجتماع خودش ، و منطق يك عارف عاشق لقای پروردگار خودش ، و به‏
تعبير ديگر اگر شور يك عارف عاشق پروردگار را با منطق يك نفر مصلح ،
با همديگر تركيب بكنيد از آنها " منطق شهيد " در می‏آيد ، شايد اين‏
تعبير هم نارسا باشد .
لهذا می‏بينيم ، وقتيكه ابا عبدالله ( ع ) می‏خواهد بطرف كوفه بيايد ،
عقلای قوم ، ايشان را منع ميكنند ، می‏گويند