مذهب شيعه از مسلمات شمرده می‏شود .
اكنون به تحليل اصل مطلب بپردازم . اول بايد مساله مرگ و شهادت را
از جنبه فردی بررسی كنيم .
آيا مرگ فی حد ذاته برای فرد ، امری مطلوب است ؟ موفقيت است ؟ آيا
ديگران بايد مرگ او را برايش موفقيت به شمار آورند و نوعی قهرمانی به‏
حساب آورند ؟
می‏دانيم كه مكتبهائی در جهان بوده‏اند - شايد همين الان هم باشند - كه‏
رابطه انسان را با جهان و به تعبير ديگر رابطه روح را با بدن ، از نوع‏
رابطه زندانی با زندان ، و رابطه آدم در چاه افتاده با چاه ، و رابطه مرغ‏
با قفس می‏دانسته‏اند . قهرا از نظر اين مكتبها ، مردن خلاصی و آزادی است‏
، خودكشی مجاز است . می‏گويند " مانی " مدعی معروف پيغمبری چنين‏
نظريه‏ای داشت . طبق اين نظريه ، ارزش مرگ ، ارزش مثبت است ، مرگ‏
برای هر كس بايد امر مطلوبی باشد ، مرگ هيچكس تأسف ندارد ، آزادی از
زندان و بيرون آمدن از چاه و شكسته شدن قفس تأسف ندارد ، شادی دارد .
نظريه ديگر اينست كه مرگ ، عدم و نيستی است ، فنای كامل است ، "
نابودی " است . بر عكس ، زندگی ، وجود و هستی است ، " بود " است .
بديهی و بلكه غريزی است كه هستی بر نيستی ، بود بر نبود ، ترجيح دارد .
زندگی هر چه باشد و به هر