( ماركس ) ماترياليسم را از فويرباخ الهام گرفت . خودش هم - آن‏طور كه‏
می‏نويسد - از همان دوران دانشجويی و در نوزده‏سالگی كه نامه‏ای به پدرش‏
نوشته ، تمايل به سوی ماديگری داشته است . ولی آن كه فلسفه هگل را به‏
اين صورت برگردان كرد فويرباخ بود ، و كار ديگری كه فويرباخ بالخصوص‏
كرد - كه اين كار بيش از پيش برای ماركس و انگلس و امثال اينها جالب‏
بود - اين بود كه از خداگرايی اعراض كرد به سوی ناخداگرايی ، كه اين‏
همان جنبه ماترياليسم بود ، و بالخصوص يك فلسفه بشرگرايی و يك‏
اومانيزم به وجود آورد . اين انسانگرايی و بشرگرايی چيزی بود كه ماركس و
انگلس در عمل چنين چيزی می‏خواستند ولی تئوری‏اش را نداشتند ، چون اينها
به دنبال سوسياليزم و كمونيزم جهانی بودند و در واقع می‏خواستند - به‏
تعبير نويسنده - اصالت انسان را پياده كنند بدون آن كه ابزار فلسفی آن‏
را داشته باشند . حق دومی كه فويرباخ به گردن اينها دارد آن جنبه‏
بشرگرايی اوست كه در آن بشرگرايی در واقع ماترياليسم را يك قدم - به‏
قول اينها - جلو برد . قبل از فويرباخ هم ماترياليسم وجود داشته است .
فويرباخ و ديگران همه در قرن نوزده بودند ، خود هگل هم در قرن نوزده بود
و فلسفه مادی سابقه خيلی بيش از اين دارد و مخصوصا قرن هجدهم دوره‏
شكوفايی فلسفه مادی است . ولی فلسفه‏های مادی قبل از فويرباخ هيچ جنبه‏
بشرگرايی نداشت بلكه بشر را به صورت يك بشر ماده‏گرا درمی‏آورد .
اينجا يك توضيحی عرض كنم . ما دو ماترياليسم داريم(و به قول اينها دو
ايده‏آليسم هم داريم) : يك ماترياليسم ، ماترياليسم فلسفی است ، همين‏
است كه به معنی نفی خدا و انكار خداست . يك ماترياليسم ، ماترياليسم‏
اخلاقی است ، يعنی ماده‏پرستی انسان ، اين كه انسان فقط خواهان ماديات‏
باشد ، و به عبارت ديگر خودپرستی ، يعنی هيچ ايده اخلاقی نداشتن .
ايده‏آليسم هم به تعبير اينها دو ايده‏آليسم است . ايده‏آليسم فلسفی همان‏
اصالت ذهن و اصالت روح است و به قول اينها نفی ماده واقعی ، و
ايده‏آليسم اخلاقی عبارت از اين است كه انسان در زندگی دارای يك سلسله‏
كمال مطلوب‏ها و ايده‏آلهای عالی انسانی باشد ، تنها يك موجود هواپرست‏
خودخواه شهوتگرا نباشد .
تا قبل از دوره فويرباخ ماترياليسم اخلاقی ملازم بود با ماترياليسم فلسفی‏
، و ايده‏آليسم اخلاقی تنها در زمينه ايده‏آليسم فلسفی قابل توجيه بود .
كاری كه فويرباخ كرد اين بود كه به قول اينها گريبان ماترياليسم فلسفی را
از چنگال ماترياليسم اخلاقی