اصطلاحات :
. 1 ابزار توليد
يك مطلب ديگر در اينجا اين است كه(شايد آقايان هم بايد روی اين مطلب كار كنيد)اصطلاحات خاصی در اينجا به كار برده میشود كه لااقل در تعبيرات فارسی گاهی نامشخص است . حتی به نظر میرسد در ترجمه اين كتاب بعضی اصطلاحات نامشخص است . من نمیدانم در اصل نامشخص بوده يا مترجم نتوانسته مشخص كند ، چون گاهی حرفهايی درمیآيد كه با همديگر سازگار نيست يعنی نمیتواند منطق يك صاحب انديشه باشد . آن اصطلاحات اين است : میگوييم ابزار توليد ، نيروی توليدی ، وجه توليد ، شيوه توليد ، مناسبات توليدی و ديگر مناسبات اجتماعی . اينها را ما بايد تعريف كنيم ، تا تعريف نكنيم مطلب درست روشن نمیشود . بعضی از آنها تا حد زيادی روشن است . ابزار توليد اگر بگوييم ، مقصود همين ابزارهايی است كه وسيله توليد مواد اقتصادی است ، وسيله توليد ثروت است . به عبارت ديگر ، ابزار توليد ثروت . ابزارهای خيلی قديمی را در نظر بگيريم . فرض كنيد ابزار كشاورزی ، مثلا خيش . اين دستگاه قديمی كه در كشاورزی بود خودش ابزار توليد بود . آن حيوان ، گاو ، اسب يا الاغی كه از آن در كشاورزی استفاده میكردند باز ابزار توليد بود . در دوره قبل از كشاورزی ، در دوره شكار ، آن تير و آن كمان و حتی آن سنگی كه به وسيله آن احيانا حيوان را شكار میكردند ، آن شبكهای كه با آن ماهی را از دريا شكار میكردند اينها ابزار توليد بود . تا میرسد به بيل مثلا . بيل يكی از ابزار توليد [ است ، ] يا وسايل ديگری كه هست . در عصر جديد ابزار توليد تكامل پيدا میكند . خود اينها مثال میزنند به آسياب ، اگرچه آسياب [ ابزار مصرف است . ] اينها اغلب ابزار مصرف را با ابزار توليد يكی