امكان دارد كه برای غير من كار كنم و اصلا به من هيچ ارتباطی نداشته باشد
؟ ! میگويند نه ، او هم من توست ، به نوعی من توست . يك چنين چرندی .
پس در عين حال اينجا اينها خواستهاند بگويند كه در آن واحد در اين فصل
، هم فلسفه تكامل توضيح داده شد [ و هم اميد بخشی اين فلسفه ، ] كه اگر
ما گفتيم هر چيزی بذر مرگ خودش را در بين دارد ، اشتباه نشود ، آن ضد ،
آن كه مرگ آن را دارد باز بذر هستی ثانویای را در سطح عاليتر دارد پس
تكامل است ، و در همان حال خواستهاند با اين بيان اين فلسفه را يك
فلسفه اميدآفرين و اميدواركننده توجيه كرده باشند يعنی اين فلسفه را به
اين صورت در آورده باشند و در واقع فلسفهای برای اخلاق انسانی ساخته
باشند ، كه اينجا خيلی به اختصار بيان شده است . يك جملهای هم از مائو
نقل میكند . بعد میرسيم به بحث " جدل ، منطق نيروها " .
|