درجه ، 99 درجه ، ولی اين تغيير كمی است ، كميت يعنی عدد بالا می‏رود ،
عددی كه در واقع نشان‏دهنده يك كميت اتصالی است . دائما كميت بالا
می‏رود ، سير صعودی می‏كند . ولی باز هم آب است و درجه حرارت بالا رفته .
آب ، آب است ، كميت حرارتش تغيير كرده . همين كه از درجه 99 يك قدم‏
آنطرف‏تر گذاشت ، قدم به درجه صدم گذاشت ، يكمرتبه آب تبديل می‏شود به‏
بخار ، ديگر اين آب نيست ، يعنی ماهيت عوض می‏شود . سماوری كه ما روشن‏
كرده‏ايم اول آب آن گرم می‏شود و گرم می‏شود ، يكمرتبه می‏بينيد به جوش آمد
يعنی تبديل شد به بخار . پس اين است كه تغييرات كمی تدريجا تبديل به‏
تغيير كيفی می‏شود . مثل اين كه در قديم می‏گفتند فواره كه بلند می‏شود ، به‏
تدريج بلند می‏شود و بلند می‏شود ، ولی به يك درجه كه رسيد يكمرتبه سرنگون‏
می‏شود يعنی حالتش تبديل به ضد خودش می‏شود .
مثالی كه هگل گفته - كه بعد هم اينها تعقيب كردند - همين مثال بوده(
تبديل آب به بخار) . بعد آمدند اين مثال را در جاهای ديگر ، در مسائل‏
سياسی و در مسائل اقتصادی پياده كردند . دكتر ارانی در جزوه ماترياليسم‏
ديالكتيك كوشش كرده مثالهای زياد ديگری هم [ ذكر ] كند و از جمله اين‏
كه يك چيزی هم قدما هميشه می‏گفتند : " الشی اذا تجاوز حده انقلب الی‏
ضده " يعنی هر چيزی اگر از حد خودش تجاوز كند به ضد خودش منقلب می‏شود
، به ضد خودش برمی‏گردد . اينها هم عينا همين حرف را می‏زنند .

. 2 سرمايه‏داری

ماركس كه اين مثال را در امور اقتصادی پياده كرده ، گفته است مثلا
سرمايه‏داری يك پديده است . ابتدا به صورت كمی تغيير می‏كند ، يعنی به‏
تدريج رو به ازدياد می‏رود . البته می‏گويد سرمايه كه از زمين نمی‏جوشد ، از
آسمان هم نمی‏جوشد ، حاصل دسترنج كارگر است كه ارزش اضافی كار اوست .
به عقيده او صد در صد از راه دزدی ، سرمايه‏داری تدريجا ازدياد كمی پيدا
می‏كند يعنی فزونتر می‏شود . پی‏درپی سرمايه بيشتر می‏شود و پی‏درپی استثمار
كارگر هم رو به فزونی می‏گذارد . تا مدتی اين تغيير ، كمی است ، مثل آبی‏
كه درجه حرارت آن بالا می‏رود . از يك طرف مقدار سرمايه بالا می‏رود ، از
طرف ديگر استثمار كارگر و نارضايی كارگر بالا می‏رود ، يك درجه بالا می‏رود
، دو درجه ، سه درجه ، . . . آن از آن طرف قوس