غير از آنچه كه ياد شد آفتهای ديگری نيز برای اعمال وجود دارد . شايد
يكی از آن آفتها بی تفاوتی و بی حسی در دفاع از حق و حقيقت است . انسان‏
نه تنها بايد در مقابل حقيقت جحود و استنكار نداشته باشد ، بی طرف هم‏
نمی‏تواند باشد ، بايد از حق دفاع كند . مردم كوفه می‏دانستند كه حق با
حسين بن علی ( ع ) است و اين معنی را اعتراف هم كرده بودند ولی در
حمايت از حق و دفاع از آن كوتاهی كردند ، ثبات قدم نشان ندادند و
استقامت نورزيدند . در حقيقت ، حمايت نكردن از حق ، جحود عملی آن است‏
.
حضرت زينب ( سلام الله عليها ) در خطبه معروف خويش برای كوفيان ،
آنها را به كوتاهی در حمايت از حق و به ظلم و جنايت بر آن نكوهش می‏كند
. فرمود :
« يا اهل الكوفة ، يا اهل الختل و الغدر و الخدل ، ا تبكون ؟ الا فلا
رقأت العبرش ، و لا هدأت الزفرش ، انما مثلكم كمثل التی نقضت غزلها من‏
بعد قوش انكاثا » ( 1 ) .
" ای اهل كوفه ، ای دغلبازان فريبكار بی وفا ، آيا گريه می‏كنيد ؟ !
پس اشك شما نخشكد و ناله تان خاموش نگردد . مثل شما همچون آن زن احمق‏
است كه پنبه‏هايی را می‏رشت و نخ می‏ساخت ، دوباره آنچه را كه رشته بود
پنبه می‏كرد و آنچه را كه بافته بود باز می‏كرد " .
عجب و به خود باليدن نيز يكی ديگر از آفات عمل است .
ريای پس از عمل نيز مانند حسادت و عجب و جحود ، تباه سازنده عمل‏
است . در حديث آمده است :
" گاهی شخصی عملی صالح و نورانی انجام می‏دهد و عملش در عليين قرار
می‏گيرد ، ولی بعدها در ملا عام عمل خود را بازگو می‏كند و به رخ مردم می‏كشد
. اين ، سبب می‏شود كه عملش تنزل كند . بار ديگر آن را بازگو می‏كند ،
تنزل و سقوط ديگری پيدا می‏كند . وقتی بار سوم آن را بازگو كند بكلی نابود
می‏گردد و احيانا تبديل به عمل شر می‏شود " .
امام باقر ( عليه‏السلام ) فرمود :
« الابقاء علی العمل اشد من العمل . قال ( الراوی ) : و ما الابقاء علی‏
العمل ؟ قال »

پاورقی :
. 1 نفس المهموم ، ص . 393