لازمه عمل توست عقوبتی است كه صد در صد عقوبت است .
نكبتهای واقعی همان نتايج و آثار اعمال انسان است ، و در مورد همين‏
آثار و نتايج و عقوبتهاست كه قرآن می‏فرمايد :
« و ما ظلمناهم و لكن كانوا انفسهم يظلمون »( 1 ) .
" اين ستمها را خودشان به خودشان روا داشتند نه ما " .
روسو كتابی دارد به نام " اميل " كه در فن تربيت كودك نوشته است ،
كتاب جالبی است ، اميل نام كودك فرضی و افسانه‏ای است كه وی در كتاب‏
خود او را تحت تربيت خود قرار می‏دهد و به پرورش همه جنبه‏های جسمی و
روانی او توجه می‏كند . در همه موارد ، ايده روسو اين است كه اميل را در
حال ممارست با طبيعت و پنجه در پنجه طبيعت و در دامن سختيها پرورش‏
دهد .
وی معتقد است كه بدبخت ترين كودكان ، آنهايی هستند كه والدين آنها ،
آنها را در ناز و نعمت پرورش می‏دهند و نمی‏گذارند سردی و گرمی دنيا را
بچشند و پستی و بلندی جهان را لمس كنند . اين گونه كودكان در مقابل‏
سختيها حساس می‏شوند و در مقابل لذتها بی تفاوت ، همچون ساق نازك يك‏
درخت كوچك در مقابل هر نسيمی می‏لرزند و كوچك ترين حادثه سوئی آنان را
ناراحت می‏كند تا جايی كه يك حادثه كوچك ، آنان را به فكر خودكشی‏
می‏اندازد ، و از آن طرف ، هر چه موجبات لذت به آنها داده شود به هيجان‏
نمی‏آيند و نشاط پيدا نمی‏كنند . اينگونه انسانها هرگز طعم نعمتها را درك‏
نمی‏كنند ، گرسنگی نچشيده اند تا مزه غذا را بفهمند ، بهترين غذاها برای‏
ايشان كم ارج‏تر و كم لذت تر از نان جوينی است كه يك بچه دهاتی می‏خورد
.
صادق هدايت چرا خودكشی كرد ؟ يكی از علل خودكشی او اين بود كه اشراف‏
زاده بود . او پول توجيبی بيش از حد كفايت داشت اما فكر صحيح و منظم‏
نداشت . او از موهبت ايمان بی‏بهره بود ، جهان را مانند خود بوالهوس و
گزافه كار و ابله می‏دانست . لذتهايی كه او می‏شناخت و با آنها آشنا بود
كثيف ترين لذتها بود ، و از آن نوع لذتها ديگر چيز جالبی باقی نمانده‏
بود كه هستی و زندگی ، ارزش انتظار آنها را داشته باشد . او ديگر
نمی‏توانست از جهان ، لذت ببرد . بسيار كسان ديگر مانند او فكر منظم‏
نداشته و از موهبت ايمان هم بی بهره بوده‏اند ، اما مانند او سير و
اشراف زاده

پاورقی :
. 1 نحل / . 118