مجرمين به دو گروه تقسيم گردند ، يك عده به خاطر اينكه پارتی دارند از
چنگال كيفر بگريزند و عده‏ای ديگر به جرم اينكه پارتی ندارند گرفتار كيفر
گردند ؟
ما در ميان جوامع بشری جامعه‏هايی را كه قانون در آن دستخوش پارتی بازی‏
است فاسد و منحط و فاقد عدالت می‏شمريم ، چگونه ممكن است در دستگاه‏
الهی معتقد به پارتی بازی شويم ؟ ! در هر جامعه‏ای كه شفاعت هست عدالت‏
نيست .

ضعف قانون

تأثير عوامل سه گانه : " پول " و " پارتی " و " زور " در يك‏
جامعه نشانه ناتوانی و ضعف قانون است . وقتی قانون ضعيف باشد طبعا
نمی‏تواند بر اقويا و زورمندان چيره گردد ، سطوت خود را فقط به ضعفا نشان‏
می‏دهد . قانون ضعيف ، مجرمين ضعيف را به تله می‏اندازد و به پای ميز
مجازات می‏كشاند ولی از تله انداختن زورمندان مجرم عاجز می‏ماند .
قرآن ، مقررات الهی را قوانين نيرومند و قوی معرفی می‏كند و تأثير "
پول " و " پارتی " و " زور " را در محكمه عدل الهی نفی می‏نمايد . در
قرآن از پول به عنوان " عدل " ( از ماده " عدول " ، زيرا وقتی كه به‏
عنوان رشوه داده شود سبب عدول و انحراف از حق و حقيقت می‏گردد ، يا از
" عدل " به معنی " عوض " و " معادل " و از پارتی به عنوان "
شفاعت " و از زور به عنوان " نصرت " ياد شده است . در سوره بقره‏
آيه 48 چنين می‏خوانيم :
« و اتقوا يوما لا تجزی نفس عن نفس شيئا و لا يقبل منها شفاعة و لا يؤخذ
منها عدل و لا هم ينصرون ».
" پروا داشته باشيد از روزی كه هيچكس از ديگری دفاع نمی‏كند و شفاعت‏
هم پذيرفته نيست و از كسی هم پولی به عنوان عوض جرم و معادل آن گرفته‏
نخواهد شد و نصرت و ياری كردن امكان ندارد " .
يعنی نظام جهان آخرت همچون نظام اجتماعی بشر نيست كه گاهی انسان برای‏
فرار از قانون به پارتی يا پول متوسل شود و گاهی قوم و عشيره خود را به‏
كمك بطلبد و آنان در برابر مجريان قانون اعمال قدرت كنند .
در صدر اسلام ، قانون در اجتماع مسلمين قوی بود ، گريبان نزديكان و
خويشان زمامداران را نيز می‏گرفت . وقتی كه علی ( عليه‏السلام ) مطلع شد كه‏
دخترش از