ايرادها و اشكالها
اكنون ببينيم پرسشهايی كه در اين زمينه مطرح میشود مجموعا چه پرسشهايی است ؟ اولين پرسشی كه در اين زمينه هست اين است كه چرا در جهان ، تبعيض و تفاوت وجود دارد ؟ چرا يكی سفيد است و ديگری سياه ، يكی زشت است و ديگری زيبا ، يكی سالم است و ديگری عليل ؟ بلكه چرا يكی انسان است و ديگری گوسفند يا كرم خاكی ؟ يكی جماد است و ديگری نبات ؟ يكی شيطان است و ديگری فرشته ؟ چرا همه مانند هم نيستند ؟ چرا همه سفيد و يا همه سياه نيستند ؟ چرا همه زيبا و يا همه زشت نيستند ؟ و اگر بنا است تفاوتی در كار باشد چرا آنكه سفيد است سياه نشد و آنكه سياه است سفيد نشد ؟ چرا آنكه زشت است زيبا نشد و آنكه زيبا است زشت نشد ؟ پرسش ديگر در مورد فناها و نيستيها است : چرا اشياء ، موجود میشوند و سپس معدوم میگردند ؟ چرا مرگ ، مقرر شده است ؟ چرا انسان بدنيا میآيد و پس از آنكه لذت حيات را چشيد و آرزوی جاويد ماندن در او زنده شد به ديار نيستی فرستاده میشود ؟ رابطه اين پرسش با مسأله عدل و ظلم از اين راه است كه گفته میشود : عدم