نكنيد ، خويشتن را ملامت كنيد كه به دعوت من پاسخ مثبت داديد . ارتباط
من با شما صرفا در حدود " دعوت " و " اجابت " بوده و بس " .
فلسفه و حكمت اين اندازه تسلط شيطان بر بشر ، " اختيار " انسان است
. مرتبه وجودی انسان ايجاب میكند كه حر و آزاد و مختار باشد . موجود
مختار همواره بايد بر سر دو راه و ميان دو دعوت قرار گيرد تا كمال و
فعليت خويش را كه منحصرا از راه " اختيار " و " انتخاب " بدست
میآيد تحصيل كند .
از جهان دو بانگ میآيد به ضد
|
تا كدامين را تو باشی مستعد
|
آن يكی بانگش نشور اتقيا
|
و آن دگر بانگش نفور اشقيا
|
در جهان بينی اسلامی ، هيچ موجودی نقشی در آفرينش به صورت استقلال
ندارد . قرآن برای هيچ موجودی استقلال قائل نيست . هر موجودی هر نقشی را
دارد بصورت واسطه و مجرا واقع شدن برای مشيت و اراده بالغه الهيه است
. قرآن برای فرشتگان ، نقش واسطه بودن برای انفاذ مشيت الهی در خلقت
قائل است ، ولی برای شيطان حتی چنين نقشی نيز قائل نيست ، تا چه رسد به
آنكه او را در خالقيت مستقل بداند آنچنانكه در اوستا اهريمن خالق مستقلی
است در برابر آهورامزدا .
از اينرو اينكه معمولا كلمه شيطان را در ترجمه متون اسلامی به " اهريمن
" يا " ديو " ترجمه میكنند ، غلط فاحش است . كلمه شيطان مرادفی در
فارسی ندارد و بايد عين لفظ در ترجمه بيايد .
شيطان از نظر قرآن به هيچ وجه قطبی در مقابل خداوند نيست ، حتی قطبی
در برابر فرشتگان كه به اذن پروردگار دست اندر كار خلقت اند و مجری
مشيت الهی در آفرينش اشياء میباشند نيز نيست .
به طور كلی تصور مردم ما از " جن " با تصويری كه قرآن از جن میدهد
متفاوت است . جن در قرآن موجودی است مانند انسان و مكلف به تكاليفی
مانند تكاليف انسان ، ولی موجودی نامرئی ، اما جن در تصور عامه مردم
موجودی است در رديف فرشته . قرآن ، جن را با انس ( انسان ) رديف
میكند و عامه مردم با فرشته . شيطان به نص قرآن از نوع جن است . در
جهان بينی اسلامی ، فرشتگان نقشی اجرائی در نظام تكوين دارند ، بر خلاف جن
كه از اين نظر هيچ نقشی ندارد . رديف قرار دادن " جن و ملك " در
ادبيات اسلامی ، به اعتبار اشتباهی است كه مسلمين از سابقه ذهنی با
مفاهيم زردشتی دامنگيرشان شده است .