اجتماع يا فرد ؟
دانشمندان تحت عنوان " اصالت فرد يا اجتماع " بحثی دارند كه آيا فرد ، اصل است يا جامعه ؟ گاهی از جنبه فلسفی بحث میشود و منظور اين است كه آيا فرد ، امر حقيقی است و جامعه امر اعتباری و انتزاعی ؟ يا بر عكس ، جامعه امر حقيقی است و فرد ، امر اعتباری و انتزاعی ؟ البته در اينجا بالخصوص شق سوم هم قابل فرض است و آن اينكه هر دو اصيل و حقيقی باشند و به نظر ما اين شق ، تنها شق صحيح است ، و گاهی از جنبه حقوقی و " فلسفه قانون " بحث میشود و منظور اين است كه آيا هدف قانون بايد " سعادت فرد " باشد يا " قدرت اجتماع " ؟ طرفداران اصالت فرد میگويند قانونگزار بايد تا جايی كه ممكن است آسايش و رفاه و تنعم و آزادی افراد را در نظر بگيرد ، خوشبختی فرد در درجه اول اهميت قرار دارد ، نبايد به بهانه مصالح جامعه ، خوشی و سعادت افراد را سلب كرد مگر در جايی كه خطر اضمحلال و متلاشی شدن اجتماع در ميان باشد ، تنها در چنين موردی است كه مصلحت اجتماع را بايد بر مصلحت فرد مقدم داشت ، زيرا اگر اجتماع متلاشی شود فرد هم قهرا از بين میرود ، و در حقيقت اينجا نيز حال فرد و مصلحت او رعايت شده است . اما طرفداران اصالت اجتماع میگويند : آنچه در درجه اول اهميت قرار دارد نيرومندی و سربلندی جامعه است ، قانونگزاران و سياستمداران بايد نيرومندی و سربلندی و عزت اجتماع را وجهه همت خويش سازند . افتخارات فرد ، آسايش و خوشی فرد ، سعادت و نيكبختی فرد ، آزادی فرد و هر چه كه مربوط به فرد است بايد فدای جامعه گردد ، جامعه بايد سربلند گردد ولو آن كه همه افراد آن در رنج و بدبختی بسر برند . برای مقايسه اين دو سيستم فكری ، بودجه دولتی كشور را در نظر میگيريم . اگر زمامداران كشور ، اصالت فردی فكر كنند سعی خواهند كرد كه بودجه كشور خود را به برنامههايی اختصاص دهند كه عهده دار آسايش افراد ملت و بهبود اقتصاد عموم مردم كشور گردد ولو آنكه آهنگ پيشرفت جامعه كند گردد ، ولی اگر اصالت اجتماعی بينديشند ، به احتياجات افراد توجه نكرده ، سعی میكنند برنامههايی طرح كنند كه هر چه بيشتر زمينه پيشرفت اجتماع را درآينده و موجبات سربلندی اجتماع را در ميان ساير اجتماعها تأمين كند . برنامههای پرواز در فضا كه كشورهای مقتدر جهان دارند ناشی از اين طرز تفكر است . چنانكه میدانيم اين برنامهها بر برنامههای بهداشتی ، آموزش عمومی و تربيتی تقدم يافته است . برای طراحان اين برنامهها مهم نيست كه