بندگان است نه شأن خداوند ، برای خداوند ممكن است كه همان معرفتها را
برای بندگان ايجاد كند بدون اينكه از اين راه استفاده شود .
بنابراين بيان ، ممكن است بر منطق كسانی كه شرور و تبعيضها را بر
اساس " حكمت " و " مصلحت " توجيه می‏كنند ايراد گرفته شود كه :
تبعيضها و بديها را بر اساس " حكمت " و " مصلحت " نمی‏شود توجيه‏
كرد ، زيرا خداوند می‏توانست همه آن آثار و فوائدی را كه برای تبعيضها و
بديها هست بيافريند بدون آنكه چنين وسائل ناراحت كننده‏ای در كار باشد .
اين است اشكال بزرگی كه بايد قبلا حل شود تا نوبت به طرح مسأله "
مصلحت " در جواب اشكال برسد .

آيا نظام جهان ، ذاتی جهان است ؟

اكنون وارد اصل جواب می‏شويم . مطلب عمده اين است كه نظام عالم را
بشناسيم . آيا نظام عالم يك نظام قراردادی است يا يك نظام ذاتی ؟ معنی‏
خلقت و آفرينش از اين نظر چيست ؟ آيا معنی آن اين است كه خداوند
مجموعی از اشياء و حوادث می‏آفريند در حالی كه هيچ رابطه واقعی و ذاتی‏
ميان آنها نيست ، بعد آنها را به صف می‏كشد و يكی را پشت سر ديگری قرار
می‏دهد و از اين قرارداد ، نظام و سنت ، و مقدمه و نتيجه ، و مغيا و
غايت پيدا می‏شود ؟ يا آنكه روابط علل و اسباب با معلولات و مسببات ، و
روابط مقدمات با نتايج ، و روابط مغياها با غايتها طوری است كه قرار
گرفتن هر معلولی و مسببی در دنبال علت و سبب خود ، و قرار گرفتن هر
نتيجه به دنبال مقدمه خود ، و قرار گرفتن هر غايت به دنبال مغيای خود ،
عين وجود آن است ، و به اصطلاح : " مرتبه هر وجود در نظام طولی و عرضی‏
جهان مقوم ذات آن وجود است " آنچنانكه مراتب اعداد هستند . اينك‏
توضيح و مثالی از اعداد :
در اعداد می‏بينيم كه عدد " يك " قبل از عدد " دو " ، و عدد " دو
" قبل از عدد " سه " و بعد از عدد " يك " است ، و همچنين هر عددی‏
غير از عدد " يك " ، بعد از عددی و قبل از عدد ديگر است . هر عددی‏
مرتبه‏ای را اشغال كرده است و در مرتبه خود احكام و آثاری دارد و مجموع‏
اعداد كه محدود به حدی نيستند نظامی را بوجود آورده‏اند .
اعداد چه وضعی دارند ؟ آيا وجود و ماهيت اعداد ، با درجه و مرتبه آنها
دو امر جداگانه اند و هر يك از اعداد از خود وجود و ماهيتی مستقل از
درجه و مرتبه خود دارد و می‏تواند هر مرتبه و درجه‏ای را اشغال كند ، مثلا
عدد پنج به هر حال عدد پنج است و