اسير اين خرافه بودند كه دين خود را نيز تحت تأثير آن تحريف می‏كردند ،
از اين پندار گرفتار كننده نجات دهد . آری اسلام بود كه از ايرانيان‏
دوگانه پرست ، انسانهای موحد ساخت كه با فرا گرفتن اين حقيقت كه :
« الحمد لله الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور »( 1 ) و
با اعتقاد به اين معنی كه : « الذی احسن كل شی‏ء خلقه »( 2 ) و با ايمان‏
و درك اين واقعيت كه : « ربنا الذی اعطی كل شی‏ء خلقه ثم هدی »( 3 )
آنچنان عشق به خدا و آفرينش و هستی و جهان ، سراپای وجودشان را فرا
گرفت كه در ستايش نظام هستی چنين سرودند :
به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم كه همه‏
عالم از اوست
به حلاوت بخورم زهر كه شاهد ساقی است به ارادت ببرم درد كه درمان‏
هم از اوست
( 4 )
ايرانی پس از اسلام نه تنها برای شرور مبدأی رقيب خدا قائل نيست ،
بلكه در يك ديد عالم عرفانی ، بديها در نظام كلی آفرينش از نظرش محو
می‏شود ، می‏گويد : اساسا بدی وجود ندارد يا " بد آن است كه نباشد " .
غزالی می‏گويد :
ليس فی الامكان ابدع مما كان "
" نظامی زيباتر از نظام موجود ، امكان ندارد " .
اين ، انسان دست پرورده اسلام است كه فكری اينچنين لطيف و عالی پيدا
كرده ، درك می‏كند كه بلاها و رنجها و مصيبتها كه در يك ديد ، زشت و
نامطلوب است ، در نظری بالاتر و ديدی عميق تر ، همه لطف و زيبايی است‏
.
حافظ ، كه بحق " لسان الغيب " نام گرفته و انديشه‏های عميق فلسفی و
عرفانی را در پوششهايی كنايی و استعاری در نهايت فصاحت و بلاغت بيان‏
می‏كند ، تفاوت دو نظر را ، نظر سطحی و محدود عاميانه ، و نظر عميق و
گسترده و از بالا ( نظر پير يعنی

پاورقی :
. 1 سپاس خدايی را كه آسمانها و زمين را آفريد و تاريكيها و روشنی را
پديدار كرد . ( انعام / 1 )
. 2 آنكس كه هر چه آفريد نيك آفريد . ( سجده / 7 )
. 3 پروردگار ما آنكس است كه به هر موجودی آن بهره از خلقت داد كه‏
شايستگی آن را داشت و سپس آن را در راهی كه بايد برود راهنمائی كرد . (
طه / 50 )
. 4 سعدی .