كوتاه سخن
پاسخ اشكال " تناسب كيفر و گناه " به اين صورت خلاصه میشود كه رعايت تناسب ، بحثی است كه در مورد كيفرهای اجتماعی و قرار دادی قابل طرح است . البته در اينگونه كيفرها ، قانونگزار بايد متناسب بودن كيفر را با جرم در نظر بگيرد ، اما در كيفرهايی كه رابطه تكوينی با عمل دارد يعنی معلول واقعی و اثر حقيقی كردار است يا كيفری كه با گناه ، رابطه عينيت و وحدت دارد ، يعنی در حقيقت خود عمل است ، ديگر مجالی از برای بحث تناسب داشتن و نداشتن نيست . برتراند راسل كه میگويد چگونه ممكن است خدايی باشد و ما را در برابر جرمهای بسيار كوچك ، مجازاتهای بسيار بزرگ بكند اين معنی را درك نمیكرده كه رابطه آخرت با دنيا از قبيل روابط قراردادی و اجتماعی نيست . امثال راسل از معارف و حقايق اسلامی دور و بيخبرند ، با الفبای معارف الهی هم آشنايی ندارند . آشنايی امثال راسل فقط با دنيای مسيحی است ، از حكمت و فلسفه وپاورقی : . 1 مرحوم حاج ميرزا علی آقا اعلی الله مقامه ، ارتباط قوی و بسيار شديدی با پيغمبر اكرم و خاندان پاكش ( صلوات الله و سلامه عليهم ) داشت . اين مرد در عين اينكه فقيه ( در حد اجتهاد ) و حكيم و عارف و طبيب و اديب بود و در بعضی از قسمتها ، مثلا طب قديم و ادبيات ، از طراز اول بود و " قانون " بوعلی را تدريس میكرد ، از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت سيد الشهداء عليهالسلام بود ، منبر میرفت و موعظه میكرد و ذكر مصيبت میفرمود ، كمتر كسی بود كه در پای منبر اين مرد عالم مخلص متقی بنشيند و منقلب نشود ، خودش هنگام وعظ و ارشاد كه از خدا و آخرت ياد میكرد در حال يك انقلاب روحی و معنوی بود و محبت خدا و پيامبرش و خاندان پيامبر در حد اشباع او را بسوی خود میكشيد ، با ذكر خدا دگرگون میشد ، مصداق قول خدا بود :
الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم و اذا تليت عليهم آياته زادتهمايمانا و علی ربهم يتوكلون »( انفال / 2 ) . نام رسول اكرم ( صلی الله عليه و آله ) يا اميرالمؤمنين ( عليهالسلام ) را كه میبرد اشكش جاری میشد . يك سال حضرت آية الله بروجردی ( اعلی الله مقامه ) از ايشان برای منبر در منزل خودشان در دهه عاشورا دعوت كردند ، منبر خاصی داشت ، غالبا از نهج البلاغه تجاوز نمیكرد . ايشان در منزل آية الله منبر میرفت و مجلسی را كه افراد آن اكثر از اهل علم و طلاب بودند سخت منقلب میكرد بطوری كه از آغاز تا پايان منبر ايشان ، جز ريزش اشكها و حركت شانهها چيزی مشهود نبود .