پاورقی : . 1 نحل / . 118
لازمه عمل توست عقوبتی است كه صد در صد عقوبت است .
نكبتهای واقعی همان نتايج و آثار اعمال انسان است ، و در مورد همين
آثار و نتايج و عقوبتهاست كه قرآن میفرمايد :
« و ما ظلمناهم و لكن كانوا انفسهم يظلمون »( 1 ) .
" اين ستمها را خودشان به خودشان روا داشتند نه ما " .
روسو كتابی دارد به نام " اميل " كه در فن تربيت كودك نوشته است ،
كتاب جالبی است ، اميل نام كودك فرضی و افسانهای است كه وی در كتاب
خود او را تحت تربيت خود قرار میدهد و به پرورش همه جنبههای جسمی و
روانی او توجه میكند . در همه موارد ، ايده روسو اين است كه اميل را در
حال ممارست با طبيعت و پنجه در پنجه طبيعت و در دامن سختيها پرورش
دهد .
وی معتقد است كه بدبخت ترين كودكان ، آنهايی هستند كه والدين آنها ،
آنها را در ناز و نعمت پرورش میدهند و نمیگذارند سردی و گرمی دنيا را
بچشند و پستی و بلندی جهان را لمس كنند . اين گونه كودكان در مقابل
سختيها حساس میشوند و در مقابل لذتها بی تفاوت ، همچون ساق نازك يك
درخت كوچك در مقابل هر نسيمی میلرزند و كوچك ترين حادثه سوئی آنان را
ناراحت میكند تا جايی كه يك حادثه كوچك ، آنان را به فكر خودكشی
میاندازد ، و از آن طرف ، هر چه موجبات لذت به آنها داده شود به هيجان
نمیآيند و نشاط پيدا نمیكنند . اينگونه انسانها هرگز طعم نعمتها را درك
نمیكنند ، گرسنگی نچشيده اند تا مزه غذا را بفهمند ، بهترين غذاها برای
ايشان كم ارجتر و كم لذت تر از نان جوينی است كه يك بچه دهاتی میخورد
.
صادق هدايت چرا خودكشی كرد ؟ يكی از علل خودكشی او اين بود كه اشراف
زاده بود . او پول توجيبی بيش از حد كفايت داشت اما فكر صحيح و منظم
نداشت . او از موهبت ايمان بیبهره بود ، جهان را مانند خود بوالهوس و
گزافه كار و ابله میدانست . لذتهايی كه او میشناخت و با آنها آشنا بود
كثيف ترين لذتها بود ، و از آن نوع لذتها ديگر چيز جالبی باقی نمانده
بود كه هستی و زندگی ، ارزش انتظار آنها را داشته باشد . او ديگر
نمیتوانست از جهان ، لذت ببرد . بسيار كسان ديگر مانند او فكر منظم
نداشته و از موهبت ايمان هم بی بهره بودهاند ، اما مانند او سير و
اشراف زاده
پاورقی : . 1 نحل / . 118 |