شك است ، بر خلاف آرامش اهل ايقان كه بالای شك است .
بگذريم از افراد معدود مؤيد من عند الله ، ديگر اهل ايقان ، از منزل‏
شك و ترديد گذاشته اند تا به مقصد ايمان و ايقان رسيده‏اند . پس صرف‏
اينكه عصر ما عصر شك است نبايد دليل بر انحطاط و انحراف زمانی ما تلقی‏
شود . مسلما اين نوع از شك ، از آرامشهای ساده لوحانه‏ای كه بسيار ديده‏
می‏شود پائين تر نيست .
آنچه می‏تواند مايه تأسف باشد اين است كه شك يك فرد ، او را به سوی‏
تحقيق نراند ، و يا شكوك اجتماعی ، افرادی را بر نيانگيزد كه پاسخگوی‏
نيازهای اجتماع در اين زمينه بوده باشند .
اين بنده از حدود بيست سال پيش كه قلم به دست گرفته ، مقاله يا
كتاب نوشته‏ام ، تنها چيزی كه در همه نوشته‏هايم آن را هدف قرار داده‏ام‏
حل مشكلات و پاسخگوئی به سؤالاتی است كه در زمينه مسائل اسلامی در عصر ما
مطرح است .
نوشته‏های اين بنده ، برخی فلسفی ، برخی اجتماعی ، برخی اخلاقی ، برخی‏
فقهی و برخی تاريخی است . با اينكه موضوعات اين نوشته‏ها كاملا با يكديگر
مغاير است ، هدف كلی از همه اينها يك چيز بوده و بس .
دين مقدس اسلام يك دين ناشناخته است . حقايق اين دين تدريجا در نظر
مردم ، واژگونه شده است ، و علت اساسی گريز گروهی از مردم ، تعليمات‏
غلطی است كه به اين نام داده می‏شود . اين دين مقدس در حال حاضر بيش از
هر چيز ديگر از ناحيه برخی از كسانی كه مدعی حمايت از آن هستند ضربه و
صدمه می‏بيند . هجوم استعمار غربی با عوامل مرئی و نامرئيش از يك طرف ،
و قصور يا تقصير بسياری از مدعيان حمايت از اسلام در اين عصر از طرف‏
ديگر ، سبب شده كه انديشه‏های اسلامی در زمينه‏های مختلف ، از اصول گرفته‏
تا فروع ، مورد هجوم و حمله قرار گيرد . بدين سبب اين بنده وظيفه خود
ديده است كه در حدود توانايی در اين ميدان انجام وظيفه نمايد .
همچنانكه در برخی از نوشته‏های خود يادآور شده‏ام ، انتشارات مذهبی ما
از نظر نظم ، وضع نامطلوبی دارد . بگذريم از آثار و نوشته‏هائی كه اساسا
مضر و مايه بی آبروئی است ، آثار و نوشته‏های مفيد و سودمند ما نيز با
برآورد قبلی نيست ، يعنی بر اساس محاسبه احتياجات و درجه بندی ضرورتها
صورت نگرفته است ، هر كسی به سليقه خود آنچه را مفيد می‏داند می‏نويسد و
منتشر می‏كند ، بسی مسائل ضروری و لازم كه يك كتاب هم در باره آنها نوشته‏
نشده است و بسی موضوعات كه بيش از حد