در هر حال بهتر اين است كه نخست ، وضع موجود را بررسی كنيم و آن را
نيكتر بشناسيم ، آنگاه به دنبال " طرحی بهتر " فكر خود را خسته كنيم .
شايد هم در يك بررسی جدی همين وضع كنونی را بپسنديم . برای مطالعه جهان‏
حاضر لازم است پديده‏های بلا و مصيبت را از دو نظر مورد بحث قرار دهيم :
. 1 شرور در نظام كل جهان چه موقعيتی دارند ؟
. 2 ارزش شرور از نظر خود آنها چيست ؟
در قسمت اول ، بحث اين است كه آيا در نظام كل جهان ، شرور ، قابل‏
حذف اند ؟ و به عبارت ديگر آيا جهان ، منهای شرور ممكن است ؟ يا آنكه‏
بر خلاف آنچه كه در نظر بدوی تصور می‏شود ، حذف آنها از جهان ، يعنی جهان‏
منهای شرور ، غيرممكن است و نبودن مصائب مساوی است با نابودی جهان ، و
به عبارت ديگر ، شرور جهان از خيرات آن ، تفكيك ناپذيرند .
در قسمت دوم ، بحث اين است كه آيا مصائب فقط زيانمندند ؟ و به‏
اصطلاح دارای ارزش منفی هستند ؟ يا فوائد و آثار مثبت هم دارند و بلكه‏
آثار منفی آنها در جنب آثار مفيد و مثبتشان صفر است .

اصل تفكيك

از آنچه در بحث " تبعيض " و در بحث " شر ، امری نسبی است "
گفته‏شد تا حد زيادی روشن گشت كه شرور ، غير قابل تفكيك از خيرات‏اند ،
زيرا شروری كه از نوع فقدانات و اعدامند ، به عبارت ديگر خلاهايی از
قبيل جهل و عجز و فقر كه در نظام آفرينش وجود دارد ، تا آنجا كه به نظام‏
تكوين ارتباط دارد ، از قبيل عدم قابليت ظرفيتها و نقصان امكانات است‏
، يعنی در نظام تكوين برای هر موجودی هر درجه از نقص هست ، به علت‏
نقصان قابليت قابل است نه به علت امساك فيض تا ظلم يا تبعيض تلقی‏
شود . آنچه از اين امور به عدم قابليت ظرفها و نقصان امكانات مربوط
نيست همانهاست كه در حوزه اختيار و مسؤوليت و اراده بشر است و بشر به‏
حكم اينكه موجودی مختار و آزاد و مسؤول ساختن خويش و جامعه خويش است‏
بايد آنها را بسازد و خلاها را پر كند و اين است يكی از جهات خليفة
اللهی انسان . اينكه انسان اينچنين آفريده شده و چنين مسؤوليتی دارد جزئی‏
از طرح نظام احسن است ، و اما شروری كه وجودی هستند و در وجود فی نفسه‏
خود خيرند و در وجود لغيره شر ،