پاورقی : . 1 نساء / . 116 . 2 غافر / . 7
داشتن شخص برای آن نيست . اگر كسی از رحمت خدا محروم گردد صرفا به
موجب قابل نبودن خود او است نه آنكه - معاذ الله - در رحمت خدا
محدوديت وضيقی باشد . رحمت خدا همچون اعتبار بانكی يك بازرگان نيست
كه محدود باشد . اعتبار رحمت الهی نامحدود است ، ولی قابلها متفاوتند ،
ممكن است كسی بكلی فاقد قابليت باشد و نتواند از رحمت خدا بهرهای
بگيرد .
از نظر متون دينی اين اندازه مسلم است كه كفر به خدا و شرك ، مانع
مغفرت است .
قرآن كريم میفرمايد :
« ان الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء »( 1 ) .
" خدا شرك را نمیآمرزد ، و آنچه پايين تر از شرك است برای هر كس
كه بخواهد میبخشد " .
اگر ايمان از دست برود رابطه انسان با مغفرت يكباره بريده میشود و
ديگر بهره برداری از اين لطف عظيم امكان نخواهد داشت . زمانی كه بر دل
آدمی مهر كفر زده شود مانند ظرف دربستهای میگردد كه اگر در همه
اقيانوسهای جهان فرو برده شود قطرهای آب به درون آن نخواهد رفت . وجود
چنين فردی همچون شوره زاری میگردد كه آب رحمت حق در آن بجای گل ،
بوتههای خار پديد میآورد .
باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست در باغ ، لاله رويد و در شوره
زار خس
اگر در شوره زار ، گل نمیرويد ، از كمبود باران نيست ، از قابل نبودن
زمين است .
قرآن كريم سعه رحمت پروردگار را از زبان حاملين عرش چنين بيان میكند
:
« الذين يحملون العرش و من حوله يسبحون بحمد ربهم و يؤمنون به و
يستغفرون للذين آمنوا ربنا وسعت كل شیء رحمة و علما فاغفر للذين تابوا و
اتبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم »( 2 ) .
پاورقی : . 1 نساء / . 116 . 2 غافر / . 7 |