تفكيك ناپذيرند . به قول حافظ ، " چراغ مصطفوی " و " شرار بولهبی "
با يكديگر توأمند :
در اين چمن ، گل بی خار كس نچيد ، آری چراغ مصطفوی با شرار بولهبی‏
است
و هم او به اصل تجزيه ناپذيری اجزاء جهان اشاره می‏كند آنجا كه می‏گويد :
در كارخانه عشق از كفر ناگزير است
آتش كه را بسوزد گر بولهب نباشد

نظام كل

تا اينجا سخن از ارتباط و پيوستگی اشياء در وجود و هستی ، و تجزيه‏
ناپذيری جهان بود . صرف نظر از اين جهت ، مطلب ديگری را بايد در نظر
گرفت ، و آن اينكه اشياء از نظر خوبی و بدی اگر تنها و منفرد و مستقل از
اشياء ديگر در نظر گرفته شوند يك حكم دارند و اگر جزء يك نظام و به‏
عنوان عضوی از اندام در نظر گرفته شوند حكم ديگری پيدا می‏كنند كه احيانا
ضد حكم اولی است . بديهی است كه همانطور كه اشياء منفرد واقعی اگر به‏
صورت نظام فرض شوند ، وجود واقعی شان انفرادی است و وجود عضوی و
اندامی و ارگانيك شان اعتباری است ، اگر اشيائی كه واقعا و تكوينا جزء
و عضو يك نظامند ، به صورت منفرد در نظر گرفته شوند ، وجود واقعی شان‏
وجود عضوی و اندامی و ارگانيك است و وجود انفرادی شان ، وجود اعتباری .
اكنون می‏گوييم :
اگر بطور منفرد از ما بپرسند كه آيا خط راست بهتر است يا خط كج ؟
ممكن است بگوييم خط راست بهتر از خط كج است . ولی اگر خط مورد سؤال ،
جزئی از يك مجموعه باشد ، بايد در قضاوت خود ، توازن مجموعه را در نظر
بگيريم . در يك مجموعه بطور مطلق نه خط مستقيم پسنديده است و نه خط
منحنی ، چنانكه در چهره ، خوب است " ابرو " منحنی باشد و بينی كشيده‏
و مستقيم ، خوب است دندان سفيد باشد و مردمك چشم مشكی يا زاغ . درست‏
گفته آنكه گفته است :
" ابروی كج ار راست بدی كج بودی " .
در يك مجموعه ، هر جزء ، موقعيت خاصی دارد كه بر حسب آن ، كيفيت‏
خاصی برازنده اوست :
" از شير حمله خوش بود و از غزال رم " .
در يك تابلوی نقاشی حتما بايد سايه روشن های گوناگون و رنگ آميزی های‏