نگونبختی به اوج سعادت بالا برند ، يكی حبل من الله و دومی حبل من الناس‏
است ولی اگر كسی از اين دو حبل الهی سوء استفاده نمود ، جرم از ريسمان‏
نيست ، علت اين است كه او در سر سودای بالا رفتن نداشته است و البته‏
چنين مردمی به وسيله قرآن و مكتب حسينی به قعر دوزخ برده می‏شوند و اين‏
حقيقت در جهان ديگر چنين مجسم می‏گردد كه به فرمان قرآن و امامان به دوزخ‏
افكنده می‏شوند ، و اين است معنی قسيم الجنة و النار بودن .
در روايت از رسول اكرم آمده است :
« ان القرآن شافع مشفع ، و ما حل مصدق » ( 1 ) .
" قرآن شفيعی است كه شفاعتش پذيرفته است و سعايت كننده ای است كه‏
سعايتش پذيرفته می‏شود " .
حقيقتا تعبير عجيبی است . می‏فرمايد :
قرآن كريم ، هم شفيع مؤمنان و نيكوكاران است به بهشت سعادت ، و هم‏
خصم كافران و مجرمان است به سوی دوزخ ، واسطه‏ای است كه آنان را به‏
بهشت برين و اينان را به دوزخ می‏كشاند .
اين نوع از شفاعت را شايسته است شفاعت رهبری بناميم و می‏توان آن را
شفاعت " عمل " هم ناميد ، زيرا عامل اساسی ای كه در اينجا موجب نجات‏
يا بدبختی گرديده است همان عمل نيكوكار و بدكار است .
روشن است كه هيچيك از اشكالات شفاعت بر اين گونه از شفاعت كه شرح‏
داده شد وارد نيست و مخصوصا شفاعت به اين معنی با " عدل الهی " به‏
هيچ وجه منافات ندارد ، بلكه مؤيد آن است .

شفاعت مغفرت

دومين نوع شفاعت ، وساطت در مغفرت و عفو و بخشيدن گناهان است . اين‏
معنای از شفاعت است كه آماج اشكالها و ايرادهای منتقدين و منكرين قرار
گرفته است ولی با توضيحی كه به خواست خدا در اين كتاب درباره آن داده‏
می‏شود روشن می‏گردد كه نه تنها ايرادی بر آن وارد نيست بلكه از معارف‏
عالی و گرانقدر اسلام

پاورقی :
. 1 تفسير عياشی ، ج 1 ، ص . 2