پاورقی : . 1 بقره / . 124 . 2 مائده / . 95 . 3 طلاق / . 2
رهبری ، پيمانی است الهی و ستمكاران را در آن نصيبی نيست : « لا ينال
عهدی الظالمين »( 1 ) .
قرآن ، انسان اخلاقی را به عنوان " صاحب عدل " نام میبرد . در چند
جای قرآن كه سخن از داوری و يا گواهی انسانهايی است كه از نظر تربيتی و
اخلاقی و روحی قابل اعتماد باشند ، آنها را به همين عنوان كه گفتيم نام
میبرد ، مثل اينكه میفرمايد : « يحكم به ذوا عدل منكم » ( 2 ) . يا
میفرمايد : « و اشهدوا ذوی عدل منكم »( 3 ) .
پس از ترجمه آثار يونانی در جهان اسلام ، اين جمله افلاطون معروف شد كه
" عدالت ، مادر همه فضائل اخلاقی است " ولی در حدود دو قرن پيش از
آنكه سخن افلاطون در ميان مسلمين شناخته بشود ، مسلمين از زبان قرآن اين
سخن را شنيده بودند .
بيشترين آيات مربوط به عدل ، در باره عدل جمعی و گروهی است اعم از
خانوادگی ، سياسی ، قضائی ، اجتماعی . تا آنجا كه اين بنده به تقريب
بدست آورده در حدود 16 آيه در اين زمينه است .
در قرآن ، از توحيد گرفته تا معاد ، و از نبوت گرفته تا امامت و
زعامت ، و از آرمانهای فردی گرفته تا هدفهای اجتماعی ، همه بر محور عدل
استوار شده است . عدل قرآن ، همدوش توحيد ، ركن معاد ، هدف تشريع
نبوت ، فلسفه زعامت و امامت ، معيار كمال فرد ، و مقياس سلامت اجتماع
است .
عدل قرآن ، آنجا كه به توحيد يا معاد مربوط میشود ، به نگرش انسان به
هستی و آفرينش ، شكل خاص میدهد ، و به عبارت ديگر ، نوعی " جهان بينی
" است ، آنجا كه به نبوت و تشريع و قانون مربوط میشود ، يك " مقياس
" و " معيار " قانون شناسی است ، و به عبارت ديگر جای پايی است
برای عقل كه در رديف كتاب و سنت قرار گيرد و جزء منابع فقه و استنباط
بشمار آيد ، آنجا كه به امامت و رهبری مربوط میشود يك " شايستگی "
است ، آنجا كه پای اخلاق به ميان میآيد ، آرمانی انسانی است ، و آنجا كه
به اجتماع كشيده میشود يك " مسؤوليت " است .
چگونه ممكن بود مسألهای كه در قرآن تا اين پايه بدان اهميت داده شده
كه هم جهانبينی است ، و هم معيار شناخت قانون ، و هم ملاك شايستگی
زعامت و رهبری، و هم آرمانی انسانی ، و هم مسؤوليتی اجتماعی ، مسلمين با
آن عنايت شديد و حساسيت
پاورقی : . 1 بقره / . 124 . 2 مائده / . 95 . 3 طلاق / . 2 |