آفرينش دارای خصيصه شستشو و تطهير است . اينكه درياها و گياهان ، گاز
انيدريد كربنيك هوا را می‏گيرند و جو را تصفيه می‏كنند يكی از مظاهر تطهير
است . اگر هوايی كه به وسيله تنفس موجودات زنده و احتراق مواد سوختی‏
آلوده شده است به وسيله پالايشگاه گياه و دريا پاك نمی‏شد ، جو زمين در
مدت كوتاهی صلاحيت زيستن را از دست می‏داد ، زيرا تنفس در آن غير ممكن‏
می‏گشت . تجزيه لاشه‏های حيواناتی كه می‏ميرند ، و همچنين تجزيه زوائدی كه‏
از موجودات زنده دفع می‏گردد يك نمونه ديگر از پالايش و تطهير آفرينش‏
است .
همينگونه كه در ماديات و قوانين عالم طبيعت ، مظاهری از تطهير و
تصفيه وجود دارد ، در معنويات هم مصاديقی از برای تطهير و شستشو يافت‏
می‏شود . مغفرت و محو عوارض سوء گناه از اين قبيل است . " مغفرت "
عبارت است از شستشو داد ن دلها و روانها - تا حدی كه قابل شستشو باشند
- از عوارض و آثار گناهان .
البته بعضی از دلها قابليت خود را از برای پاكيزه شدن آنچنان از دست‏
می‏دهند كه ديگر با هيچ آبی تطهير نمی‏پذيرند . آنها گويی تبديل به عين‏
نجاست شده‏اند . كفر و شرك نسبت به خدا وقتی كه در دل استقرار پيدا كند
، دل را از قابليت تطهير خارج می‏سازد . استقرار كفر در دل ، در لسان‏
قرآن كريم " مهرزده شدن دل " و " طبع و ختم الهی " ناميده شده است .

اصل سلامت

از شواهد غلبه رحمت بر غضب در نظام هستی اين است كه همواره در جهان‏
، اصالت از آن سلامت و صحت است و مرضها و بيماريها استثنائی و
اتفاقيند . در ساختمان هر موجود زنده ، قدرتی نهفته است كه به نفع سلامت‏
و تندرستی او فعاليت می‏كند و از هستی او حمايت می‏نمايد . وجود گلبولهای‏
سفيد در خون با قدرت دفاعی عجيبی كه دارند شاهد اين مدعاست . خاصيت‏
جبران كنندگی و ترميم كنندگی در بدن موجودات زنده شاهدی ديگر است .
شكستگی استخوان ، پارگی زخم ، كمبود مواد غذائی ، به وسيله فعاليت درونی‏
موجود زنده جبران می‏گردد .
از لحاظ فطرت دينی ، هر نوزادی با فطرت پاك به دنيا می‏آيد :
« كل مولود يولد علی الفطرش حتی يكون ابواه يهودانه او ينصرانه » ( 1 )
.

پاورقی :
. 1 بحار الانوار ، چاپ كمپانی ، ج 2 ، ص . 88