روايات مجعول را به زبان خود مسلمين هم انداختند . ارزش ائمه در اينجا
آشكار می‏شود . امام رضاست كه می‏آيد دروغ اينها را روشن می‏كند و می‏گويد
اين چرندها و مزخرفات چيست كه می‏گويد ؟ ! اين نسبتها چيست كه به‏
پيغمبر خدا می‏دهيد ؟ ! در كجای قرآن چنين مطلبی آمده است ؟ ! قرآن كه‏
قضيه را بيش از اين نقل نمی‏كند كه افرادی آمدند [ ( نزد داوود و يكی از
آنها از ديگری شكايت كرد ) ] ، و در مورد قضاوت نيز همين مقدار می‏گويد
كه داوود وقتی كه سخن مدعی را شنيد فورا حكم خودش را گفت ، بعد يكدفعه‏
متوجه شد كه اشتباه كرده و بعد استغفار كرد . قضيه از اين قرار بوده و
صحبت زنی مطرح نبوده است .
قضيه دو جنبه دارد : آيا اينها فرشته بودند يا انسان ؟ اگر انسان بودند
پس قضيه ، قضيه واقعی بوده و بنابراين خدا هم كه آن انسانها را فرستاد
اصلا آنها نيامده بودند برای اينكه به اصطلاح داوود را متنبه كنند بلكه‏
واقعا برای آنها داستانی پيش آمده بود ، ولی وقتی كه داوود آن سرعت‏
قضاوت را اعمال كرد خودش يكدفعه متوجه شد . پس اينجا از يك وسيله غير
جايز ، از يك امر دروغ استفاده نشده است .
و اما اگر آنهايی كه آمده‏اند ملك باشند و برای تنبه داوود آمده باشند
، اين سؤال مطرح می‏شود كه آن ملكها چگونه آمدند يك صحنه ساختگی درست‏
كردند برای بيداری داوود ؟ ! و سؤالی كه از ما شد در واقع اين جهت بود
كه چطور دوتا فرشته آمدند يك صحنه ساختگی خلق كردند ؟ ! البته هدفشان‏
تنبه داوود ، و مقدس بود ولی داستانی كه گفتند مجعول است .