پاورقی : . 1 نهج البلاغه صبحی صالح ، ص 318 ، كلام . 200
« الا و ان كل غدرش فجرش و كل فجرش كفرش و لكل غادر لواء يعرف به يوم
القيامة » ( 1 ) .
من چگونه در سياست نيرنگ به كار ببرم در صورتی كه میدانم عذر و
نيرنگ و فريب ، فسق و فجور است ، و اين فسق و فجورها در حد كفر است و
در قيامت هر »داری با پرچمی محشور میگردد ! ابدا من غدر به كار نمیبرم
.
اينها را میگويند سبك : سبكی كه به زور اعتماد میكند ، سبكی كه به
نيرنگ اعتماد میكند ، سبكی كه به تماوت اعتماد میكند ، يعنی خود را به
موش مردگی زدن ، خود را به بی خبری زدن . يك سياستمداری بود پيرمرد ،
در چند سال پيش مرد ، معروف بود به اين قضيه ، حالا نمیدانم واقعا ساده
بوده يا نه ؟ ولی عدهای میگويند خودش را به سادگی میزد . نخست وزير
بود . يكی از ملاهای خيلی بزرگ را گرفته بودند ، بعد رفته بودند سراغش
كه آقا چرا او را گرفتند ؟ گفته بود كار دست كيست ؟ حالا نخست وزير
مملكت است ، میگويد كار دست كيست ؟ به كی من مراجعه كنم ؟ خوب او هم
سبكی انتخاب كرده بود كه خودش را بزند به حماقت و نفهمی و نادانی ، و
از همين راه هم به اصطلاح خرش را از پل بگذارند . هدف اين است كه خرش
از پل بگذرد ولو اينكه مردم بگويند او احمق است . اين هم يك سبكی است
: سبك تماوت ، يعنی خود را به مردگی زدن ، خود را به حماقت زدن ، خود
را به بی خبری زدن ، وعدهای با اين سبك كار خودشان را پيش میبرند .
پاورقی : . 1 نهج البلاغه صبحی صالح ، ص 318 ، كلام . 200 |