نمیفهمم چطور است كه در يك جا ديه يك دست را میگويد پانصد دينار ، و
در جای ديگر میگويد اگر دزدی كرد ، حتی به خاطر ربع دينار بريده شود .
ارزشش چقدر است ؟ ربع دينار يا پانصد دينار ؟ چطور تا دو هزار درجه
نوسان پيدا میكند ؟ سيد مرتضی فرمود :
عز الامانة اغلاها و اركسها
|
ذل الخيانة فافهم حكمة الباری
|
دست به معنای اين عضو گوشتی احترام ندارد . اگر میگويند ديه دست
پانصد دينار است ، دست امين احترام دارد . احترام مال انسانيت و
امانت است . عزت امانت است كه قيمتش را بالا برده است ، و ذلت
خيانت و دزدی است كه اين قدر درجه را پايين میآورد . امانت ارزش را
بالا میبرد ، خيانت ارزش را پايين میآورد . انسانيت ارزش خون و مال را
بالا میبرد ، و در مقابل ، آن معيارهای دروغ و كذب و غيبت و آدم كشی و
ظلم و تجاوز به حقوق مردم و آزاديها و غيره تمام ارزشها را پايين میآورد
كه از هر بی ارزشی بی ارزشتر میشود .
كفار قريش كه تا آن وقت لااقل سيزده سال كاری نداشتهاند جز اينكه
حلقوم پيغمبر را بگيرند كه ندای حقيقت به مردم نرسد چون برضد منافع
آنهاست ، مسلمين را تعذيب بكنند ، در زير شكنجهها بكشند و از هيچ
جنايتی خودداری نكنند در حالی كه میفهمند او دارد حق را میگويد ، باز ما
بگوئيم مال اينها محترم است ، مال التجارهشان محترم است ؟ ! اولا آن مال
التجاره را از كجا به دست آوردهاند ؟ به نص قرآن يك عده رباخوار بودند
در مكه كه مالی هم كه به دست آورده بودند از دزدی و رباخواری به دست
آورده