دارد به ديگران میبخشد ، تا پيغمبر بر میگردد فورا آن دستبند نقره را از
دستش بيرون میكند ، آن پرده الوان را هم میكند و همراه كسی میفرستد
خدمت رسول اكرم ، يا رسول الله دخترتان فرستاده است و عرض میكند اين
را به هر مصرف خيری كه میدانيد برسانيد . آن وقت است كه چهره پيغمبر
میشكفد و جملهای از اين قبيل میفرمايد : ای پدرش به قربانش .
شب عروسی زهرا است . برای زهرا فقط يك پيراهن نو خريدهاند به عنوان
پيراهن شب زفاف ، و يك پيراهن قبلی هم داشته است . مسائلی در شب
زفاف میآيد در خانه زهرا صدا میكند : من عريانم ، كسی نيست مرا بپوشاند
؟ ديگران متوجه اين سائل نمیشوند كه چيزی به او بدهند . زهرا كه عروس
اين خانه است و به اصطلاح معروف عروسی است كه به تخت است میبيند كسی
متوجه نيست ، فورا تنها حركت میكند میرود در خلوت ، اين لباس نو را
از تنش میكند و لباس كهنه خودش را میپوشد و لباس نو را تقديم سائل
میكند . وقتی میآيد ، میپرسند پيراهنت كو ؟ [ میگويد ] د ر راه خدا دادم
. برای زهرا اينها چه عظمتی و چه اهميتی دارد ؟ ! لباس يعنی چه ؟ !
تشكيلات و دبدبه يعنی چه ؟ ! زهرا اگر دنبال فدك میرود از باب اين است
كه اسلام احقاق حق را واجب میداند و الا فدك چه ارزشی دارد ؟ ! چون اگر
نمیرفت د نبال فدك ، تن به ظلم داده بود و انظلام بود ، والا صد مثل فدك
را آنها در راه خدا میدادند . چون انظلام نبايد كرد زهرا حق خودش را
مطالبه میكند ، يعنی ارزش فدك برای حضرت زهرا از جنبه حقوقی بود نه از
جنبه اقتصادی و مادی . از جنبه اقتصادی و مادی ارزشش فقط اين قدر بود كه
اگر
|