پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه 3 : شقشقيه .
زندگی فردی ، مربوط به عالم آخرت ، هر چه هست - در دلش نگه میدارد و
وقتی با مردم مواجه میشود شادیاش را در چهرهاش ظاهر میكند . علی عليه
السلام هميشه با مردم با بشاشت و با چهره بشاش روبرو میشد مثل خود
پيغمبر . علی با مردم مزاح میكرد . مادام كه به حد باطل نرسد ، همچنانكه
پيغمبر مزاج میكرد . رنود مولا يگانه عيبی كه به علی گرفتند برای خلافت (
عيب واقعی كه نمیتوانستند بگيرند ) اين بود كه گفتند : عيب علی اين
است كه خنده روست و مزاح میكند ، مردی بايد خليفه بشود كه عبوس باشد و
مردم از او بترسند ، وقتی به او نگاه میكنند بی جهت هم شده از او بترسند
. پس چرا پيغمبر اينجور نبود ؟ خدا كه درباره پيغمبر میفرمايد :
« فبما رحمة من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من
حولك ».
اگر تو آدم تندخو و خشن و سنگدلی میبودی ، نمیتوانستی مسلمين را جذب
كنی و مسلمين از دور تو میرفتند . پس سبك و متود و روش و منطقی كه
اسلام در رهبری و مديريت میپسندد لين بودن و نرم بودن و خوشخو بودن و
جذب كردن است نه عبوس بودن و خشن بودن آن طور كه علی عليه السلام
درباره خليفه دوم میفرمايد :
« فصيرها فی حوزش خشناء يغلظ كلمها و يخشن مسها و يكثر العثار فيها و
الاعتذار منها » ( 1 ) .
ابوبكر خلافت را به شخصی داد دارای طبيعت و روحی
پاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه 3 : شقشقيه . |