يكی از اركان زندگی بشر است چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی ،
اگر نباشد اساس زندگی متزلزل است .
ارزش يك چيز آنوقت معلوم میشود كه ببينيم آيا چيز ديگر میتواند جای
او را بگيرد يا نه ؟ تقوا يكی از حقايق زندگی است ، به دليل اينكه چيزی
ديگر نمیتواند جای آن را بگيرد ، نه زور و نه پول و نه تكثير قانون و نه
هيچ چيز ديگر .
از ابتلائات روز ما موضوع زيادی قوانين و مقررات و تغيير و تبديلهای
پشت سر هم است . برای موضوعات بالخصوص هی قانون وضع میشود ، مقررات
معين میگردد ، آئين نامه میسازند ، باز میبينند منظور حاصل نشد . قوانين
را تغيير و تبديل میدهند ، بر مقررات و آئين نامهها افزوده میشود و باز
مطلوب حاصل نمیگردد . البته شك نيست كه قانون نيز به نوبه خود يكی از
حقائق زندگی است . گذشته از قوانين كلی الهی مردم احتياج دارند به يك
سلسله قوانين و مقررات مدنی ، ولی آيا میتوان تنها با وضع و تكثير قانون
، جامعه را اصلاح كرد ؟ قانون حد و مرز معين میكند ، پس بايد قوه و
نيروئی در خود مردم باشد كه اين حدود و مرزها را محترم بشمارد و آن همان
است كه به آن نام تقوا دادهاند . میگويند بايد قانون محترم باشد . اين
صحيح است ولی آيا تا اصول تقوا محترم نباشد میتوان نام احترام قانون را
برد .
به عنوان نمونه دو سه مثال از موضوعات روز میآورم :
همانطوری كه میدانيد اين روزها در زندگی ما چندين مشكل است كه رسما
مطرح است و در روزنامهها از مردم تقاضا میكنند كه اظهار نظر كنند و راه
چاره را نشان بدهند . از جمله آن مسائل كه الان
|