را بفرستيم ، و اگر فرهنگ در اين كار كوتاهی كرد آنوقت ما حنجره‏های خود
را پر كنيم و زبان انتقاد باز كنيم و هی بگوئيم فرهنگ چنين است ،
فرهنگ چنان است ما وظيفه داريم مدارس خوب و فرهنگ خوب ايجاد كنيم .
اساسا كسی كه در همه عمر كوچكترين قدمی برای فرهنگ بر نداشته و در
تأسيس هيچ مؤسسه فرهنگی شركت نداشته و كوچكترين قدمی برای انجام اين‏
فريضه دينی به نام فريضه علم بر نداشته حق ندارد بنشيند و انتقاد كند .
عيبهای فرهنگ از آنجا پيدا شده كه همين انتقاد كنندگان محترم ، فريضه‏
مذهبی خود را در مورد آن انجام نداده‏اند .
البته يك مطلب هست كه حتما بايد تذكر داده شود . آن اينكه وقتی كه‏
بنا شد رشته‏های تخصصی علمی تقسيم شود البته زنان بايد رشته‏هائی را
بخوانند كه با ذوق و استعداد خود آنها و احتياجات جامعه وفق می‏دهد .
آيا می‏توان گفت جامعه به پزشك زن و جراح زن و قابله زن احتياج ندارد
؟ ! برای كدام خانواده است كه حتی در بيماريهای مخصوص زنانگی احتياج‏
پيدا نشده باشد .
چيز عجيبی است كه يك عده اشخاص آنجا كه پای تعليمات زنان به ميان‏
می‏آيد سخت مخالفت می‏كنند و اما همينكه پای احتياج به ميان می‏آيد زنان و
دختران خود را برای معالجه در اختيار مردان و حتی در اختيار مردم كافر
قرار می‏دهند !