آن دو ، مال است و سركشی كردن .
سعدی در بوستان در ذيل داستان معروف سلطان محمود و اياز كه محمود را
بر محبت اياز ملامت می‏كنند - تا آخر اين داستان - می‏گويد :
حقيقت سرائی است آراسته
هوا و هوس گرد برخاسته
نبينی كه هر جا كه برخاست گرد
نبيند نظر گرچه بيناست مرد
در گلستان می‏گويد :
بدوزد شره ديده هوشمند
در آرد طمع مرغ و ماهی به بند
حافظ می‏گويد :
جمال يار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی كرد
از اينگونه بيانات و تعبيرات در ادبيات عربی و فارسی زياد است .
پس ، از لحاظ دين اسلام و از لحاظ فرهنگ اسلامی اين مطلب يك اصل مسلم‏
است . حالا لازم است كه به اصطلاح از لحاظ منطق علمی و فلسفی هم بحثی‏
بكنيم و ببينيم كه چه رابطه‏ای بين تقوا و بين روشن‏بينی موجود است ؟ چطور
ممكن است تقوا كه يك فضيلت اخلاقی است و مربوط به طرز عمل انسان است‏
، در دستگاه عقل و فكر و قوه قضاوت انسان تأثير داشته باشد و منشأ آن‏
شود كه انسان به دريافت حكمتهائی نائل گردد كه بدون داشتن تقوا موفق به‏
دريافت آن حكمتها نمی‏شود ؟ من مخصوصا توجه به اين مطلب دارم كه خيلی از
افراد باور نمی‏كنند كه اين يك مطلب درستی باشد ، اين را چيزی از نوع‏
تخيل می‏دانند و تنها ارزش شعری و خيالی برايش قائلند .
يادم هست در چند سال پيش يكی از نوشته‏های يكی از طرفداران فلسفه مادی‏
را می‏خواندم كه به همين مطلب حمله و مسخره كرده بود .