نبرده‏ام ولی حالا كه ايشان رفته‏اند و مطمعی نيست می‏گويم كه اين مرد
براستی يك فقيه ممتاز و مبرز بود ، بر همه اين رشته‏ها از تفسير و حديث‏
و رجال و درايه و فقه ساير فرق اسلامی احاطه و تسلط داشت .

تأثير جهان بينی فقيه در فتواهايش

فقيه و مجتهد كارش استنباط و استخراج احكام است ، اما اطلاع و احاطه‏
او به موضوعات ، و به اصطلاح طرز جهان‏بينی‏اش ، در فتواهايش زياد تأثير
دارد . فقيه بايد احاطه كامل به موضوعاتی كه برای آن موضوعات فتوا صادر
می‏كند داشته باشد . اگر فقيهی را فرض كنيم كه هميشه در گوشه خانه و يا
مدرسه بوده و او را با فقيهی مقايسه كنيم كه وارد جريانات زندگی است ،
اين هر دو نفر به ادله شرعيه و مدارك احكام مراجعه می‏كنند ، اما هر كدام‏
يك جور و يك نحو بخصوص استنباط می‏كنند .
مثالی عرض می‏كنم : " فرض كنيد يك نفر در شهر تهران ، بزرگ شده‏
باشد و يا در شهر ديگری مثل تهران كه در آنجا كر و آب جاری فراوان است‏
، حوضها و آب انبارها و نهرها هست ، و همين شخص فقيه باشد و بخواهد در
احكام طهارت و نجاست فتوا بدهد . اين شخص با سوابق زندگی شخصی خود
وقتی كه به اخبار و روايات طهارت و نجاست مراجعه كند يك طوری استنباط
می‏كند كه خيلی مقرون به احتياط و لزوم اجتناب از بسياری چيزها باشد .
ولی همين شخص كه يك سفر به زيارت خانه خدا می‏رود و وضع طهارت و
نجاست و بی آبی را در آنجا می‏بيند نظرش درباب طهارت و نجاست فرق‏
می‏كند ، يعنی بعد از اين مسافرت اگر به اخبار و روايات طهارت و نجاست‏
مراجعه كند آن اخبار و روايات