نمی‏شوند . خوب استفاده‏ای كردند كه چنين سنتی برقرار كردند . حالا در اين‏
قسمت چه جور عمل می‏شود آن ديگر بستگی دارد به وضع گوينده و شايستگی او .
او می‏تواند اصول عقايد بگويد ، معالم دين را بگويد ، موعظه كند ، مردم را
به حلال و حرام آگاه كند ، مصالح دين و دنيای مردم را بگويد . مردم به هر
حال از بركت حسين بن علی آماده‏اند . اين ديگر بستگی دارد به اينكه‏
گوينده شايستگی بيان اين حقايق را داشته باشد يا نداشته باشد .
حالا كه اين جور است پس بايد درباره اين قضيه فكر كرد و نقائص آن را
اصلاح كرد ، هم از جنبه مرثيه خوانی و هم از جنبه ارشاد و هدايت مردم .

ضرورت اصلاح وضع مرثيه خوانی

از جنبه اول بايد كسانی كه مرثيه خوانی می‏كنند توجه داشته باشند به‏
فلسفه قيام سيدالشهداء و به فلسفه دستوراتی كه ائمه اطهار درباره عزاداری‏
داده‏اند . بی‏جهت د ستوری نداده‏اند . بايد فلسفه قيام سيدالشهداء و هم‏
فلسفه عزاداری آن حضرت را به مردم بگويند و مردم را آگاه كنند . بايد
مكرر اين مطلب را بگويند ، نه يك بار و دوبار و ده بار و صد بار ،
هميشه بايد به گوش مردم خوانده شود . بايد گويندگان بصيری باشند تا
بتوانند حقايق نهضت حسينی را بگويند نه اينكه معلوماتشان منحصر باشد به‏
جنگ مرحوم آقا ، يا مأخذ و مدركشان - به اصطلاح خود اهل منبر - لسان‏
الذاكرين و صدر الواعظين باشد ، حرفهائی باشد كه از يكديگر شنيده‏اند .
می‏گويند فلانی اين مطلب را از كجا نقل می‏كرد ؟ جواب می‏دهند از