عقل نظری نيست ، و شايد علت اينكه در نظر بعضيها قبول اين مطلب اينقدر
مشكل آمده همين است كه اين مطلب را به حدود عقل نظری توسعه داده‏اند .
و اما نسبت به عقل عملی البته مطلب همينطور است ، و می‏توان گفت قبل‏
از هر استدلال و تقريبی ، تجرب گواه اين مطلب است . واقعا تقوا و پاكی‏
و رام كردن نفس اماره در روشن‏بينی و اعانت به عقل تأثير دارد ولی البته‏
نه به اين معنی كه عقل فی‏المثل به منزله چراغ است و تقوا به منزله روغن‏
آن چراغ ، و يا اينكه دستگاه عقل به منزله يك كارخانه مولد روشنائی است‏
كه فعلا فلان مقدار كيلووات برق می‏دهد و تقوا كه آمد فلان مقدار كيلووات‏
ديگر بر برق اين كارخانه می‏افزايد . نه ، اينطورها نيست ، طور ديگر است‏
. برای توضيح مقدمه‏ای عرض می‏كنم .

دشمن دشمنان عقل

از كلمات علی ( ع ) است : « اصدقاؤك ثلاثة ، و اعداوك ثلاثة » يعنی‏
تو سه نوع دوست و سه نوع دشمن داری . « فاصدقاؤك : صديقك و صديق‏
صديقك و عدو عدوك » يعنی دوستان تو يكی آنكس است كه مستقيما دوست‏
خود تو است ، دومی دوست دوست تو است ، سومی دشمن دشمن تو است ،
« و اعداؤك : عدوك و عدو صديقك و صديق عدوك » (1) دشمنان تو عبارت‏
است از آنكه مستقيما با خود تو دشمن است ، و آنكس كه دشمن دوست تو
است ، و آنكس كه دوست دشمن تو است .

پاورقی :
1 - نهج البلاغه ، حكمت . 295