موضوع نماز جمعه به ميان آمد . ايشان میگفتند نمیدانم شيعه چه وقت
میخواهد عار ترك نماز جمعه را از گردن خود بردارد و جلوی شماتت ساير
فرق اسلامی را كه ما را به عنوان تارك جمعه ملامت میكنند بگيرد . ايشان
آرزو میكردند و میگفتند ای كاش در اين مسجد اعظم قم كه چند ميليون تومان
خرجش میشود يك نماز جمعه باشكوهی خوانده شود .
ديگر اينكه امام میآيد و هنگام خطابه میايستد و ايستاده خطابه میخواند
. در آيه كريمه آنجا كه میفرمايد : « و اذا رأوا تجاره او لهوا انفضوا
اليها و تركوك قائما قل ما عند الله خير من اللهو و من التجاره و الله
خير الرازقين »يعنی اين مردم تربيت نيافته كه هنوز خوی و عادات
جاهليت را دارند همينكه چشمشان به مال التجاره يا طبل و شيپوری میافتد
تو را همانطور كه ايستادهای میگذارند و به دنبال آنها میروند ، اشاره به
داستانی است كه در حالی كه پيغمبر ايستاده بود خطابه جمعه میخواند و
صحبت میكرد ، به آواز طبلی كه علامت ورود يك مقدار كالای تجارتی بود ،
مردم از ترس اينكه تمام بشود نتوانند تهيه كنند رفتند و دور پيغمبر را
رها كردند . غرض ، اشاره به اين نكته بود كه فرمود : « و تركوك قائما
همانطوری كه ايستادهای ، يعنی در حال ايستاده خطابه میخوانی ، تو را تنها
میگذارند . میگويند نشستن هنگام خطابه بدعتی است كه معاويه ايجاد كرد .
اينكه آيا امام جمعه و خطيب بايد يك نفر باشد يا میشود يكی خطيب
باشد و ديگری امام جماعت ؟ اين خود مسئلهای است . اكثر يا همه قائلند
كه يك نفر بايد هم خطيب باشد و هم امام جماعت ، و به عقيده عدهای شرط
اصلی امام نماز جمعه اينست كه بتواند و قادر باشد كه خطبه
|