اين بود چهار حديثی كه می‏خواستم عرض كنم . حالا آن حكايتی را كه وعده‏
دادم عرض می‏كنم و اين بيانی هم كه در اطراف اين چهار حديث شد از همين‏
حكايت اقتباس شده است .
دوست فاضل ما آقای آقا سيد محمد فرزان نقل می‏كردند كه در سابق ، در
اوايل مشروطيت ، آقای آقا سيد هبة الدين شهرستانی سلمه الله مجله‏ای به‏
عربی در عراق منتشر می‏كردند به نام " العلم " . و دو سه سالی منتشر شد
( من خودم هنوز آن مجله را نديده‏ام ) . در پشت آن مجله در وسط صفحه ،
كلمه " العلم " به خط نستعليق كليشه شده بود و در چهار گوشه هم اين‏
چهار حديث كه خواندم زينت بخش پشت مجله بود . يك وقت در خود آن‏
مجله نوشته بود كه يك روز يك نفر مستشرق آلمانی به ملاقات آقای‏
شهرستانی در دفتر مجله يا در جای ديگر آمد ( ايشان اظهار می‏كردند فعلا
بعيد العهدم ) و پشت اين مجله را با همين ترتيب ديد . پرسيد اينها
چيست كه در پشت اين مجله نوشته شده ؟ گفته شد اينها چهار دستور است از
پيغمبر ما درباره علم . بعد برايش ترجمه شد كه پيغمبر اسلام فرموده :
تحصيل علم بر هر مسلمانی اعم از زن و مرد و از هر صنف فريضه و واجب‏
است ، و فرموده : از گهواره تا گور دانش بجوئيد ، و فرموده علم را
بجوئيد ولو به اينكه بخواهيد تا چين به دنبالش برويد ، و فرموده حكمت و
علم گمشده مسلمان است و هر جا آن را بيابد بر می‏دارد و اهميت نمی‏دهد كه‏
گمشده خود را از دست چه كسی می‏گيرد .
آن مرد مستشرق اندكی فكر می‏كند و بعد می‏گويد اوه ! شما يك همچو
دستورها داشتيد كه پيغمبر شما علم را بر شما فرض شمرده ، نه از نظر
افراد و اختلاف جنسی ، نه از لحاظ زمان ، نه از لحاظ مكان و نه از لحاظ