فرض كنيد ما می‏خواهيم يك زيارت مستحب سيدالشهدا برويم بگذريد از
اين مطلب - عقيده شخصی من هم اين است - كه همان زيارت سيدالشهدا ممكن‏
است در شرايط مخصوصی واجب هم بشود ( و همين مثال را فقها ذكر كرده اند
) به حسب اين كه زمانی ارزش زيارت امام حسين ، ارزش زنده كردن مكتب‏
امام حسين آنقدر بزرگ می‏شود كه به حد وجوب می‏رسد ، ولی زمانی هم در حد
يك مستحب عادی است حال در وقتی كه در حد همان مستحب اصلی عادی است ،
ما می‏خواهيم برويم زيارت امام حسين بدون شك در اسلام دروغ گفتن حرام‏
است ( 1 ) ، می‏خواهيم خواهيم يك زيارت عادی كربلا برويم و برگرديم ،
خصوصا زيارتهای ما كه می‏دانيد چقدر هم ارزش دارد ! به خاطر يك زيارت ،
در گذرنامه گرفتن چند تا دروغ می‏گوييم ! پولمان را بخواهيم تبديل كنيم ،
چند تا دروغ ديگر می‏گوييم ! برای اينكه اين سنت را به جا بياوريم ، صد
تا دروغ ممكن است بگوييم و بعد بگوييم چون دروغ در راه دين است ، جايز

پاورقی :
. 1 دروغی كه در اسلام حرام است گاهی به خاطر مصلحتی بزرگتر از دروغ‏
نگفتن ، نه به خاطر منفعت ، [ واجب می‏شود ] مصلحت يعنی آنچه كه مورد
نظر اسلام است ، منفعت يعنی آنچه كه مورد نظر من است دروغ را به خاطر
مصلحت بزرگ اجتماعی نبايد گفت و اساسا جامعه با دروغ اداره نمی‏شود ولی‏
گاهی به خاطر مصلحت بايد دروغ گفت ، مثلا ستمگری از شما در مورد مظلومی‏
- كه به هيچ وجه ريختن خونش جايز نيست ، بلكه هر جور هست بايد او را
حفظ كرد - می‏پرسد كه از او اطلاعی داری يا نه ؟ شما هم اطلاع داريد اگر
گفتی اطلاع دارم و راست گفتی ، می‏گويد : حال كه اطلاع داری ، می‏دانی الان‏
او كجاست ؟ حال اينجا بايد راست گفت يا دروغ ؟ يعنی از اين دو حرمت ،
جان يك بی گناه و مخصوصا يك مجاهد بسيار عظيم و پر ارزش را حفظ كنيم‏
يا راستی را ؟ [ اسلام ] می‏گويد جان او را حفظ كنيد .