پاورقی : . 1 [ فوئرباخ ] . . 2 [ اصل جمله چنين است : " تفكر در يك كاخ و در يك كلبه تفاوت پيدا میكند " ( اصول مقدماتی فلسفه ، ص 196 ) ] .
دورههای بعد چيزهای ديگر در آن وقت میگفتند : انسان خوب ( برده خوب )
كسی است كه به مولای خود وفادار باشد ، امروز جور ديگری است آنها
میگويند در رژيمی كه يك طرز توليد مخصوص بر اقتصاد حكومت میكند ، طرز
تفكر مردم هم تابع آن است ، لذا نمیگويند " اقتصاد " زير بناست ،
بلكه میگويند " طرز توليد اقتصاد " زير بناست ، طرز توليد اقتصاد در
دوران بورژوازی يك جور است ، در دوره كمونيسم يك جور ديگر .
من اول جواب مطلب آخر را عرض میكنم نه ، اين جور نيست كه آقای
مهندس فرمودند اولا [ از نظر اينها ] ريشه اينكه با تغيير نظام اجتماعی ،
ساير مسائل تغيير میكند ، اين است كه انسان تابع جو خودش است ،
ريشهاش اين است و نتيجهاش هم جز اين نمیتواند باشد كه انسان در هر جو
مادی كه قرار بگيرد ، همان طوری فكر میكند كه آن جو مادی اقتضا میكند (
يعنی منافعش در آن جو مادی حكم میكند ) ، و بنابراين جبرا فقر هم همين
جور است گذشته از اين ، تصريحی كه يكی از پيشروان ماركسيسم ( 1 ) میكند
و اين جمله معروف از اوست كه : " يك نفر در كاخ و در ويرانه دو جور
فكر میكند " ( 2 ) ، همين مطلب است ، يعنی مثلا همين آقايی كه امروز در
يك نظام طبقاتی جزو طبقه كار فرماست ، الان يك طرز تفكر دارد ، اگر
يكمرتبه در اثر يك بحران وضع اقتصادی ورشكست بشود
پاورقی : . 1 [ فوئرباخ ] . . 2 [ اصل جمله چنين است : " تفكر در يك كاخ و در يك كلبه تفاوت پيدا میكند " ( اصول مقدماتی فلسفه ، ص 196 ) ] . |