اخلاق در زمان ما تغيير كرده است خوب اين مساله‏ای است كه اخلاق مردم‏
تغيير كرده ، هيچكس هم منكر نيست كه " اخلاق تغيير می‏كند " غير از
مساله خوبی و بدی است اخلاق كه تغيير می‏كند ، غير از اين است كه آن اخلاق‏
تغيير كرده ، چون تغيير كرده ، خوب است ! اول اين بحث را پيش می‏كشد
كه ما می‏دانيم اخلاق امروز با قديم فرق كرده ، می‏گويد :
" صفت جوانمردی - كه نيچه طرفدار اين صفت بود و می‏گفت حتی با زنان‏
هم نبايد زياد مهربانی كرد چون بر ضد جوانمردی است - امروز به كلی از
بين رفته و جای خودش را به صفات تملق و غيره داده حيا و حجب كه به‏
عشاق دليری می‏بخشيد و به هر قدرتی نيروی مضاعف می‏داد ، شهرت بی اصل‏
گشته است زنان كه قديم چنان عفيف بودند و حيا و حجب داشتند ، حالا
دلبريهای نهان خود را چنان آزادانه در معرض رقيبان نهاده‏اند كه كنجكاوی‏
، ديگر مايه زناشويی نمی‏گردد ادبيات ما بيشتر در اطراف امور جنسی است‏
" .
می‏خواهد بگويد همه اينها معلول زندگی صنعتی امروز است ، ولی نتيجه‏ای‏
كه در آخر می‏گيرد اين است :
" ما بايد تغيير پذيری خوبيها و نسبيت سيال اخلاق را در نظر آوريم ،
بايد اصل دنيوی بودن و فنا پذيری اخلاق و تعلق آن به مبانی متغير حيات‏
انسانی را بپذيريم اصل اخلاق ناشی از آدابی است كه برای حفظ و سلامت نوع‏
مفيد دانسته شده است " .
ريشه فكرش همان حرف است .