پاورقی : . 1 شمس / . 9
در مسافرت يك جور [ خوانده شود ] و در حضر جور ديگر .
[ مثال ديگر برای اين دسته از قوانين اسلامی ( عبادات ) ] روزه است
انسان روزه میگيرد برای اين كه تقوا در او نيرو بگيرد ( به تعبير قرآن "
« لعلكم تتقون »" ، و امثال اينها .
دسته دوم دستورهايی است كه مربوط است به رابطه انسان با خودش ، كه
اصطلاحا " اخلاق " ناميده میشود ، اين كه انسان خودش برای خودش چگونه
بايد باشد ؟ اخلاق شخصی و فردی انسان چگونه [ بايد باشد ] ؟ انسان خودش
را چگونه بايد بسازد ؟ و به عبارت ديگر غرايزش را چگونه بايد تنظيم كند
؟ آيا خوب است بر هوای نفسش مسلط باشد يا نه ؟ [ و خلاصه ] آنچه كه
قرآن آن را " تزكيه نفس " مینامد ( « قد افلح من زكيها و قد خاب من
دسيها ») ( 1 ) .
نوع سوم مربوط است به ارتباط انسان با طبيعت ، يعنی ارتباط انسان نه
با خودش و نه با خدا ، بلكه با خلق خدا ، آن هم غير از انسانهای ديگر ،
اينكه رابطه انسان با زمين ، با گياهها ، با حيوانات چگونه و بر چه
اساس بايد باشد ؟
قسم چهارم كه از همه مهمتر و بيشتر مورد توجه و دستخوش تغيير و تحول
است ، رابطه انسان با انسان ، يعنی قوانينی كه مربوط است به روابط
انسانها با يكديگر ، كه خيلی تغيير میكند چون جامعه متغير و متحول است
اين است كه میگويند " رابطه انسان با انسان متغير است ، پس قوانين هم
بايد متغير باشد " .
بدون شك همين طور است و ما هم اجمالا قبول داريم كه قوانين مربوط به
روابط انسانها با يكديگر بايد قابليت انعطاف داشته
پاورقی : . 1 شمس / . 9 |