عميق تر و دقيق تر است ، ولی به هر حال اسلام گفته اگر روزه ضرر داشته
باشد [ حرام است ] .
اين قواعد كنترل كننده : قاعده حرج و قاعده ضرر و يك سلسله قواعد ديگر
، قوانين را كنترل میكند و لذا در موارد مختلف تغيير میدهد در يك زمان
، ممكن است دستوری به حكم قانون ضرر برداشته شود ، به حكم قانون حرج
برداشته شود ، در يك مكان ، در شرايط مختلف ممكن است [ بعضی دستورات
] برداشته شود .
اين هم عاملی است كه نرمش و انعطافی در قانون اسلام ايجاد میكند و آن
را با شرايط مختلف ، قابل انطباق میكند [ اسلام ] سرسختی نشان نمیدهد [
كه بگويد وقتی ] گفتم وضو ، بمير و بدم بايد وضو را بگيری ، روزه ، بمير
و بدم روزه را بگير ، نماز ، بمير و بدم نماز بخوان نه ، اين جور نيست .
عامل ديگر ، اختيارات حاكم شرعی است بلا تشبيه همين طور كه در قوانين
بشری میبينيد در اكثر كشورها قوانين را قوه مقننه وضع میكند و در اختيار
قوه مجريه میگذارد ولی در مواردی مصلحت چنين اقتضا میكند كه برای هميشه
يا به طور موقت ، قوه مقننه اختيار را به قوه مجريه بدهد و بگويد اين را
در اختيارات خودت عمل كن ( خيلی اوقات ديده ايم كه مجلس يا مجلسين ،
اختياراتی به دولت میدهند ، يعنی ديگر قانون وضع نمیكنند ، میگويند تو
اينجا با تشخيص خودت عمل كن اصل كار منطقی است ، من به موردش كار
ندارم ) يا در بعضی از قوانين دنيا ، در بعضی مسائل به طور كلی به يك
مقام اختيارات میدهند ، مثل اختياراتی كه رئيس جمهور آمريكا به حسب
قوانين دارد مگر اينكه بعد كنگره آن اختيارات را از او بگيرد ، ابتدائا
اختيارات را به او میدهند ، [ آری ، بلا تشبيه
|