طبقات ، محرك واقعی است و ايدئولوژی ، مخلوق شرايط اقتصادی می‏باشد
ضمنا عقايد و افكار هر فرد ، انعكاس افكاری است كه از طرف طبقه‏ای كه‏
اين فرد متعلق به آن می‏باشد ، به وجود آمده است " .
عين اين حرف درباره ماركس هست ، ماركس در يك شرايط خاصی از اجتماع‏
زندگی می‏كرده و آن شرايط اجتماعی كه مثلا بر مردم آلمان حكومت می‏كرده -
در مدتی كه ماركس آنجا بوده - طبعا بايد بر او هم حكومت می‏كرده ، و
شرايطی كه بر مردم انگلستان حكومت می‏كرده در وقتی كه ماركس آنجا بوده‏
بر او هم حكومت می‏كرده بر اين اساس ماركس نمی‏توانسته بر ضد آنچه كه‏
شرايط اقتصادی زمانش ايجاب می‏كرده ، فكر كند ، پس ناچار اين جور فكر
كرده است آيا امروز شرايط اقتصادی آلمان همان شرايط است ؟ يا شرايط
امروز دنيا همان شرايط آن روز آلمان يا انگلستان است ؟ آنها كه تغيير
كرده ، پس ماركسيسم هم بايد به نوبه خود از ميان رفته باشد .
اين مطلبی را كه اينها گفته اند ، حتی غير ماركسيستها هم به عنوان اين‏
كه حرف شيرينی است ، در كلمات خودشان نقل كرده اند و آن اين كه " هر
چيزی تابع شرايط تاريخی و فضای اجتماعی خودش است و وقتی كه فضای‏
اجتماعی و شرايط تاريخی تغيير كرد ، آن چيز از بين می‏رود يا لااقل از
حركت باز می‏ماند و می‏خواهد جامعه را در وضع خودش ثابت و پابرجا نگه‏
دارد " .
آقا مهندس مثلی ذكر می‏كنند كه خلاصه آن اين است كه وقتی بخواهند شهری‏
را بسازند ، اين شهر يك طرح كلی دارد كه از