داراست اينها را می‏گويند " قضايای حقيقيه " .
می‏گويند قضايايی كه در علوم مورد استفاده قرار می‏گيرد ، همه قضايای‏
حقيقيه است ، حتی علوم تجربی ، با اينكه علوم تجربی از افراد شروع می‏كند
، ولی يك مساله در باب علوم تجربی همين است كه از افراد شروع می‏كند
اما بعد تعميم می‏دهد و قضيه حقيقيه می‏سازد كه اين خودش يك مشكلی است‏
كه چطور می‏شود در حالی كه تجربه هيچوقت نمی‏تواند از افراد تجاوز كند ،
ولی عقل انسان محصول تجربه را به صورت يك قانون كلی حقيقی در می‏آورد كه‏
شامل افراد گذشته و آينده و حاضر و حتی شامل افراد فرضی می‏شود ، مثل‏
اينكه اگر شما آهن را آزمايش كرديد و [ نتيجه را ] به صورت يك قانون‏
در آورديد ، می‏گوييد " هر آهنی در حرارت منبسط می‏شود " ، نمی‏گوييد "
آهنهايی كه من آزمايش كردم " ، نمی‏گوييد " آهنهايی كه در زمان ما وجود
دارد " بلكه قانون را به صورت كلی كشف می‏كنيد ، يعنی خاصيت را برای‏
طبيعت آهن به دست می‏آوريد ، بعد می‏گوييد طبيعت آهن چنين است .
علما معتقد هستند اسلام كه قانون وضع كرده ، به شكل قضايای حقيقيه وضع‏
كرده ، يعنی طبيعت اشياء را در نظر گرفته و روی طبيعت ، حكمی برده ،
مثلا گفته است ( ( خمر حرام است " يا " گوشت گوسفند حلال است " و يا
" غصب حرام است " .
وقتی می‏گويد " گوسفند " فقط گوسفند را در نظر می‏گيرد ، می‏گويد گوسفند
از آن جهت كه گوسفند است حلال است ، نه اينكه يك عده گوسفند را يك جا
جمع كرده باشد ، بگويد اين گوسفندها حلال است اينها نتيجه اش فرق می‏كند.