به طور فطری ميل به توسعه و تجاوز دارد هر موجودی مرتب می‏خواهد محيط
زندگيش را توسعه بدهد و چون می‏خواهد توسعه دهد ، با موانعی روبرو می‏شود
، موانع در طبيعت .
موانع غير از تضاد است ، اشتباه نشود .
- خود اين ميل با موانع موجود در طبيعت در تضاد است طبيعت كه هميشه‏
شرايط زندگی را آماده در اختيار فرد نمی‏گذارد فرض كنيم اينجا مانعی است‏
، اينجا خشكی است ، آنجا سرد يا گرم است و اين موانع در برابر ميل به‏
تجاوز و توسعه زندگی است و بينشان تضاد است .
معذرت می‏خواهم كه شما اينجا مفهوم تضاد را داريد مثلا من می‏خواهم از
اين در بيرون بروم ، در بسته است و به صورت يك مانع در مقابل من هست‏
، به اين نمی‏گويند " تضاد " ، نمی‏گويند تضاد ميان من و در تضاد در جايی‏
است كه از دو عامل ، اين می‏خواهد آن را از بين ببرد ، آن می‏خواهد اين را
از بين ببرد اين تضاد است .
- می‏گوييم " محدوديت محيط و شرايط زندگی در مقابل ميل به توسعه " .
. .
ببينيد اينها هی دخل و تصرف كردن و به اصطلاح از گوشه و كنار زدن است‏
اول يك مطلب می‏گويند ، بعد به آن مطلب ايراد وارد می‏شود ، يك چيزی بر
ضد آن می‏گويند ، بر آن ايراد وارد .