كه ديگر طبقات وجود ندارد من واقعا نمی‏دانم اينها در اينجا چه می‏گويند ؟
در فصل " مبارزات طبقاتی محرك تاريخ است " می‏گويد :
" عمل و رفتار افراد ، متناسب با افكار آنهاست اين افكار محصول‏
زندگی مادی ايشان است و به طبقه معينی مربوط می‏شود از اين بيان نبايد
تصور كرد كه تنها دو طبقه در اجتماع وجود دارد ، طبقات مختلفی هست كه‏
تنها دو قسمت آنها با يكديگر در ستيزه و جدال هستند : بورژوازی و
پرولتاريا " ( 1 ) .
اين هم كه ديگر بيشتر روغن داغ می‏كند ، می‏گويد طبقات ديگر وجود دارند
ولی آنها در اين موتور تاريخ تاثير ندارند و تنها اين دو طبقه در عصر ما
تاثير دارند .
" پس بايد نتيجه گرفت كه افكار ، نمايش طبقات است جامعه به‏
طبقاتی تقسيم می‏شود كه با هم مبارزه دارند به اين ترتيب اگر به افكاری‏
كه مردم در جامعه دارند توجه شود ، ملاحظه خواهد شد كه اين افكار با هم‏
تصادم و اختلاف دارند و در پرده اين افكار ، طبقاتی ديده می‏شود كه آنها
هم در مبارزه و معارضه هستند " .
آيا واقعا همه جنگهای فكری و عقيدتی كه در دنيا وجود دارد جنگهای‏
طبقاتی است و ريشه طبقاتی دارد ؟ آيا اين جنگی كه الان بين مساجد جنوب‏
شهر و حسينيه ارشاد رخ داده ، از نظر

پاورقی :
. 1 همان ماخذ ، ص . 198