به ميان میآورد ، يعنی يك عامل جنسی را به ميان میآورد و گاهی اين عامل
را عامل اصلی معرفی میكند مسلم اين نظر مبالغه است ، ولی در اغلب
حوادث تاريخی ، ثابت كردهاند كه پای يكچنين عاملی در كار بوده است .
آقای دكتر صاحب الزمانی كتابی نوشته است به نام ديباچهای بر رهبری كه
البته از نظر مذهب شيعه انتقادهايی - مخصوصا در قسمتهای اول - دارد ،
ولی كتابی است كه در موضوع خودش بسيار خوب است ، مخصوصا در مسائل
مربوط به اسلام و ايران كه در اواخر كار كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران
اين كتاب به دستم رسيد و مطالعه كردم و در قسمتهای اخير كتاب خدمات
متقابل توانستم از آن استفاده كنم .
تعبيری در اين كتاب دارد ، میگويد : بعضیها دچار گزافه گويی و بيماری
تك سبب بينی هستند ، يعنی هميشه توجهشان به يك سبب است ، در صورتی
كه اجتماع را با يك عله العلل اجتماعی نمیتوان شناخت بعد ايشان همين
عامل جنسی را طرح میكند ، میگويد در بسياری از حوادث تاريخی ، اين عامل
تاثير داشته است ، از جمله در فتح ايران به دست اعراب .
مقصودش اين است كه دو جريان تاريخی در داخل ايران پيش آمد كه صد در
صد جنبه جنسی داشته و همانها تاثير فراوانی در انحطاط ايران و شكست
ايرانيها داشت ، يكی همان داستان معروف خسرو پرويز و نعمان بن منذر
است ، كه ما قبلا در ناسخ التواريخ و خوانده بوديم .
حكومتی عربی در حيره كه مركزش نزديك كوفه فعلی بود ، در قسمتی از
عراق فعلی كه مجاور با ايران قديم بود وجود داشت .
|