چيزها را فدای آنها می‏كند ، از جمله شرافت و عزت و آزادگی .
اين خودش يك ارزشی برای بشر و عاملی در زندگی اوست چه بسا انسان ،
منفعتی مادی ، پول و ثروت و اين جور چيزها برايش پيش بيايد [ ولی ]
چون حس و عاطفه شرافت طلبی و آزادگی طلبی‏اش جريحه‏دار می‏شود ، از آن‏
صرف نظر می‏كند ، آن را فدای اين می‏كند يا عواطف اخلاقی و نوعدوستی ، اين‏
كه انسان در زندگی ايثار بكند يعنی ديگری را بر خودش مقدم بدارد همان‏
چيزی كه قرآن درباره انصار می‏فرمايد : " « و يؤثرون علی انفسهم و لو كان‏
بهم خصاصة »" ( 1 ) يا درباره اميرالمؤمنين [ و حضرت زهرا و حسنين‏
عليهم السلام می‏فرمايد ] : « و يطعمون الطعام علی حبه مسكينا و يتيما و
اسيرا »" ( 2 ) ايثار ، فداكاری ، خود را به نحوی از انحاء فدای نوع‏
كردن و به عبارت ديگر ، نوع دوستی ، برای بشر يك ارزشی است كه انسان‏
منافع ماديش را فدای اينها می‏كند علائق و عواطف خانوادگی به معنی فرزند
دوستی ، پدر دوستی ، مادر دوستی ، خواهر دوستی يا برادر دوستی ، خودش‏
مساله‏ای است آيا واقعا انسان بچه‏اش را به خاطر منافع اقتصادی دوست‏
دارد ؟ يا برادر و خواهرش را ؟ و چقدر از جريانهای تاريخی را همين عوامل‏
به وجود آورده ، يعنی مسير تاريخ عوض شده به خاطر اين كه يك صاحب‏
قدرت می‏خواسته بچه‏اش را به نوايی برساند .
معاويه بن ابی سفيان در عين علم و شناسايی كامل پسرش كه می‏داند او
همان لياقت خودش را هم ندارد ، تحت تاثير اين عاطفه او را جانشين‏
خودش می‏كند خود اين بچه دوستی مساله‏ای است در

پاورقی :
. 1 حشر / . 9
. 2 دهر / . 8