اگر تاثير متقابل است ، اين است كه ما می‏گوييم اگر شما يكی را تابع‏
می‏دانيد [ و ديگری را متبوع ، اينها چطور می‏توانند بر هم تاثير متقابل‏
بگذارند ؟ ] ما نمی‏گوييم تابع نقش ندارد ، دارد ، ولی نمی‏تواند از
تابعيتش خارج شود تابع می‏تواند شرايط مادی را بر اساس آنچه كه متبوعش‏
او را می‏كشاند تغيير بدهد ، ولی نمی‏تواند متبوع خودش يعنی ريشه خودش را
دگرگون كند .
- بحث اين است كه آيا ابتدائا فكر بوده يا شرايط مادی ؟
ابتدا هيچكدام نبوده .
- انسان موقعی كه به دنيا آمد ، خواستهای فيزيكی بدنش او را به عمل‏
واداشته خواسته غذا بخورد ، رفته با طبيعت سر و كار داشته و اين برايش‏
فكر ايجاد كرده ، پس اول شرايط مادی بوده كه فكر را ايجاد كرده است .
اول " خواسته " بوده كه دنبال اينها بوده است .
- بله كشش غريزی را كه ما انكار نمی‏كنيم .
پس ، از كشش غريزه شروع می‏شود .
- درست است ، بسيار خوب ، شرايط مادی را عامل نگيريم ، مجموعه روابط
متقابلی است بين خواستهای فيزيكی فرد و محيط ، يعنی خواستهای انسان و
شرايط مادی شرايط مادی فقط اين صندلی نيست ، آن روابطی است كه انسان در
طبيعت به وجود آورده است .