خواسته‏ها در سرشت او هست ، می‏خواهد محيطش اقتضا بكند ، می‏خواهد نكند ،
همان طور كه خواسته‏های مادی را محيط به انسان نداده است ( انسانی كه‏
برای زندگی طالب نان است ، محيط طبقاتی اين خواسته را به او داده يا
ساختمان انسان ؟ ) همين جور آن وجدانهای عالی هم كه در انسان وجود دارد
كه انسان در عمق فطرتش خواهان عدالت و صلح و مهربانی و محبت است ،
اينها بالقوه در عمق وجدان انسان قرار داده شده است البته هنوز كسی در
دنيا نتوانسته هيچ غريزه از غرايزی را كه مورد قبول است ، تشريح كند كه‏
چيست ، ولی لزومی ندارد ، علم امروز هم نمی‏گويد من بايد ماهيت هر چيزی‏
را بفهمم ، می‏گويد من وجود هر چيزی را در آثارش كشف می‏كنم ، در انسان‏
چنين چيزهايی وجود دارد ، حالا اين كجاست ؟ ريشه اين غريزه كجاست ؟ مثلا
غريزه دينی در كجای مغز ما وجود دارد ؟ ما چه می‏دانيم كجا وجود دارد ،
غريزه هنر و زيبايی در بشر هست ، حالا در كجای وجود بشر نهفته است ؟ كسی‏
نمی‏داند ، ولی چنين چيزی هست .