پاورقی : . 1 نهجالبلاغه ، خطبه . 1
" دانش و آزادگی و دين و مروت - اين همه را بنده درم نتوان كرد " و
عواقبش را هم به بشر نشان دادهاند ، برای اين بوده كه بر خلاف اعتقاد
كسانی كه میگفتند بشر تابع منافع آنیاش است و در مقابل منافع آنی كاری
نمیشود كرد حسی هم در بشر وجود دارد كه میگويد : " راست میگويد ، آيا
انسان همه چيز را بايد فدای پول كند ؟ " يك چنين حسی هم در بشر هست كه
انبيا میخواهند آن را زنده كنند ، نه اين كه اين حس وجود ندارد الا در
چند نفری مثل علی بن ابيطالب ، و انبيا میخواهند از همان غرايز مادی بشر
به نفع " دانش و آزادگی و دين و مروت " استفاده كنند در اين صورت به
اصطلاح مشت به سندان زدن و آب در غربال كردن است و فايده ندارد .
- " انبياء میآيند آن نيرويی را كه تحت الشعاع غرايز مادی قرار گرفته
زنده كنند " .
درست است ، قبول دارم ، آن شك ندارد انبيا آمدهاند كه به تعبير قرآن
نقاط خاموش شده فطرت انسان را زنده كنند ، و به تعبير اميرالمؤمنين :
" « فبعث فيهم رسله و واتر اليهم انبياءه ليستادوهم ميثاق فطرته » " (
1 ) وفای به آن پيمانهايی را كه در فطرت بشر هست ، بخواهند پس در وجود
بشر بايد چنين نيرويی باشد ، و واقعا هم همين طور است .
مثلا اگر در انسان غريزه شعر و زيبايیای كه از شعر احساس میكند نبود ،
آيا امكان داشت كه چند نفر مثل سعدی و
پاورقی : . 1 نهجالبلاغه ، خطبه . 1 |