ما نمی‏توانيم به فقهای امروز عيب بگيريم كه شما می‏گوييد " عقل يك‏
دليل استنباط است " پس چرا با كشفی كه امروز شده ، به حليت گوشت‏
خوك فتوا نمی‏دهيد ؟ او هم می‏گويد : ما از خود عقل می‏پرسيم كه جناب عقل‏
! جناب علم ! آيا تو دليل قاطع داری كه غير از اين چيز ديگری وجود ندارد
و در آينده هم كشف نخواهد شد ؟ يا می‏گوييد ما اين را فعلا كشف كرده ايم‏
، شايد چيز ديگری هم باشد ؟ بنابراين اين جور چيزها نقضی بر بيانی كه ما
عرض كردم نيست .
" ظاهرا چنين چيزی در اسلام نيست كه پدر بدون كسب موافقت دخترش او
را به ازدواج كسی در بياورد می‏گويند دختری به حضرت پيغمبر شكايت كرد كه‏
پدرم بدون موافقت من می‏خواهد مرا به كسی بدهد ، پيغمبر فرمود : تو راضی‏
هستی ؟ گفت : نه ، فرمود : برو ، او بيخود می‏گويد " .
دو مساله است : يكی اين كه آيا پدر بر دختر كبير ولايت دارد يا نه ؟
بدون شك ولايت ندارد ، يعنی اختيار با خود دختر است اما اين بحث ، هم‏
در احاديث و هم در فتواها مورد اختلاف است كه در مورد دختر با كره ( 1
) آيا اجازه پدر هم شرط است يا نه ؟ يعنی گذشته از اين كه خودش بايد [
راضی ] باشد آيا اجازه پدر هم شرط است يا نه ؟ بعضی می‏گويند شرط است ،
بعضی می‏گويند شرط نيست ، ولی در اين كه پدر مستقلا نمی‏تواند تصميم بگيرد
، بحثی نيست .
آقا مهندس كتيرايی سؤالشان در مورد موضوع ديگری بود و

پاورقی :
. 1 درباره زن بيوه اين بحث هم نيست .