مربوط است ، يا به روابط انسان با خودش ، يا به روابط انسان با طبيعت‏
و يا به روابط انسان با افراد اجتماع .
در روابط انسان با خدا از آن جهت كه مربوط به خدا می‏شود هيچ گونه‏
تغييری پيدا نمی‏شود ، و در آنچه هم كه مربوط به انسان است آنچه كه روح‏
اين مطلب را تشكيل می‏دهد باز تغيير نمی‏كند ، بله در شكلش تغييراتی پيدا
می‏شود كه تابع شرايط است و ما می‏بينيم خود اسلام هم اين تغييرات را قائل‏
شده است ، مثل نماز ، می‏گويد نماز بخوانيد ، ولی بعد می‏گويد نماز
ايستاده بخوانيد ، اگر نمی‏توانيد ، نشسته بخوانيد ، نمی‏توانيد ، به پهلوی‏
راست بخوانيد ، نمی‏توانيد ، به پهلوی چپ بخوانيد ، نمی‏توانيد ، مستلقيا
بخوانيد ، [ آن را هم نتوانستيد ] با اشاره بخوانيد هر چه كه شرايط تغيير
می‏كند ، هيكل نماز هم تغيير می‏كند .
فقها معتقدند نماز " غرقا " واقعا نماز است نه چيزی به جای نماز ،
يعنی آدمی كه در حال غرق شدن است و تلاش می‏كند خودش را نجات بدهد و
نمازش فقط صورت اشاره دارد نه ركوع دارد ، نه سجود ، نه قرائت و نه‏
چيز ديگر نمازش واقعا نماز است اصلا نماز يك ماهيتی است كه افرادش‏
اينقدر تغيير پيدا می‏كند ، شكل فردش اينقدر عوض می‏شود ، يعنی ركوع و
سجود و غيره شكل نماز است نه روح نماز ، نماز دو ركعتی واقعا نماز است‏
نه جانشين نماز چهار ركعتی ، چنانكه نماز چهار ركعتی واقعا نماز است ،
يعنی برای يك كسی نماز چهار ركعت است ، برای يك كسی دو ركعت ، برای‏
يك كسی نماز ، ايستاده است ، برای يك كسی نشسته ، برای يك كسی نماز ،
وضوست ، برای يك كسی نماز ، تيمم است .
فقها مساله‏ای دارند به نام " اجزاء " و آن اين است كه آيا