می‏گويد من چنين ثروتی را نمی‏خواهم .
اگر ما تاريخ را بررسی كنيم به اين حقيقت می‏رسيم كه در نهضتهای مذهبی‏
و دينی - در نهضتهای انبياء - چنين چيزی بوده است كه انبياء فرد را عليه‏
خودش برانگيزند اصلا " توبه " همين است توبه كه واقعا يك حالت عالی‏
انسانی است ، عبارت است از " قيام انسان عليه خودش " ، يك قيام‏
اصلاحی من مخصوصا يك وقت تعبيرات قرآن در مورد توبه را جمع كردم ، ديدم‏
تعبيرات خيلی عالی و عجيبی از آب در می‏آيد قرآن مكرر می‏گويد : "
« تاب و اصلح غ" يك قيام اصلاحی از درون انسان ، قيام وجدان انسان عليه‏
خودش ، عليه اسراف كاريها و افراط كاريهای خودش اگر چنين حالتی در
انسان هست - كه هست - دليل بر اين است كه واقعا انسان يك وجدان مستقل‏
از منافع دارد ما نمی‏گوييم منافع روی وجدان انسان اثر نمی‏گذارد ، ولی‏
تمام عناصر وجدان را منافع نمی‏سازد .
ژرژپوليت سر در بخش ديگری تحت عنوان " وجود اجتماعی و شرايط زندگی‏
" بحث می‏كند و می‏گويد :
" ماركس از " وجود اجتماعی " برای ما صحبت می‏كند بايد ديد مقصودش‏
از اين اصطلاح چيست ؟ " وجود اجتماعی " به وسيله شرايط زندگانی كه در
اجتماع انسانی وجود دارد ، مشخص و شناخته می‏شود وجدان افراد ، سازنده‏
شرايط مادی نمی‏باشد ، بلكه اين شرايط است كه وجدان افراد را به وجود
می‏آورد " ( 1 ) .
حال آن كه هر دو هست ، هم شرايط مادی روی وجدان اثر

پاورقی :
. 1 اصول مقدماتی فلسفه ، ص . 197