پاورقی : . 1 مقصود علم است عقل كه میگويند ، مقصود نه عقلی است كه مستقل از علم باشد ، بلكه يعنی آنچه كه برای عقل انسان يقين آور باشد .
را در اين مورد كشف كنم " .
مثال عرض میكنم : ما در اسلام دستوری برای استعمال دخانيات نداريم ،
نه دستور مثبت و نه دستور منفی ، نه به ما گفته اند : استعمال دخانيات
حلال است و نه گفته اند حرام است اصلا آنوقت دخانياتی نبوده در اينجا
اگر عقل ( 1 ) و علم برای استعمال دخانيات ضررهای مهمی كشف كردند - چون
ضرر تا ضرر هم فرق میكند ، بعضی ضررها جزئی است ، كه در سيستم
قانونگذاری اسلام برای اينكه زياد محدوديت ايجاد نكرده باشد ، در موارد
جزئی فورا تحريم نمیكند ، مثلا میگويد مكروه است ، اما بعضی ضررها كلی
است - مثلا اگر كشف شود و علم ثابت كند كه استعمال دخانيات واقعا ضرر
و زيان دارد ، اساسا عمر آدم را كم میكند ، يك ضايعه ايجاد میكند - چون
میدانيم ضايعه ايجاد كردن را ديگر اسلام اجازه نمیدهد - مثلا در ريه واقعا
ضايعه ايجاد میكند ، تا چه رسد به اينكه ثابت بشود كه مثلا منشا سرطان هم
هست ، اگر اين مفسده در اينجا كشف شود ، مجتهد به حكم آشنايی ای كه با
سيستم قانونگذاری اسلام دارد و میداند هر جا كه يك ضرر مهم ، يك ضرر
قابل توجه برای جسم وجود داشته باشد اسلام آن را اجازه نمیدهد ، به حكم
عقل فتوا میدهد " حرام است " .
اينجاست كه میگويند : " كل ما حكم به العقل حكم به الشرع " اين كلام
فقهاست فقها آنجا كه گفته اند : " كل ما حكم به العقل حكم به الشرع "
چنين
پاورقی : . 1 مقصود علم است عقل كه میگويند ، مقصود نه عقلی است كه مستقل از علم باشد ، بلكه يعنی آنچه كه برای عقل انسان يقين آور باشد . |