وسيعی است گو اينكه خوب عمل نمی‏شود ، يعنی يك وظيفه بزرگ برای‏
مجتهدين ، آشنايی با موضوعات است ، فقيه اگر با موضوعات آشنا نباشد ،
اهميتها را درك نمی‏كند ، وقتی كه اهميتها را درك نكند ، بسا هست كه‏
پافشاری می‏كند روی موضوع كوچكتر ، و موضوع بزرگتر را از دست می‏دهد ولی‏
اسلام اين راه را جلوی پای او گذاشته است .
اينجا آن جايی است كه واقعا بر فقها و مجتهدين واجب می‏شود كه شرايط
زمان خودشان را بشناسند ، يعنی اهم و مهم ها را در زمانهای مختلف‏
بشناسند اگر بشناسند ، بسياری از مشكلاتی كه امروز طرح می‏شود و واقعا به‏
صورت يك موضوع مشكل و يك بن‏بست وجود دارد از ميان می‏رود اين ، يك‏
راه است در انطباق اسلام با مقتضيات زمان : تغيير قانون اسلامی ، اما
تغييری كه نسخ نيست ، تغييری كه خود اسلام اجازه داده است ، خودش وضع‏
قوانين خودش را به گونه ای قرار داده است بالنتيجه در شرايط مختلف ،
زمانهای مختلف ، مكانهای مختلف ، فرق می‏كند حتی خوردن شراب ، چقدر در
اسلام روی اين حرام تاكيد شده ، اين ديگر قابل بحث نيست ، ولی واقعا اگر
در جايی حفظ جانی موقوف به آن باشد - كه تشخيص آن هم با پزشكان است‏
وبا فقها نيست - و پزشكی گفت حفظ اين جان محترم و اين مسلمان ( غير
مسلمان را كه اسلام می‏گويد او به شريعت و قانون خودش عمل می‏كند ) منحصرا
موقوف به اين است كه مشروب بخورد ، [ فقها ] می‏گويند بخورد ، چرا ؟
چون از نظر اسلام ، حفظ جان او از نخوردن مشروب مهمتر است .
[ حال ] مساله پزشكی نباشد ، اگر كسی در شرايطی قرار گرفته كه دارد از
تشنگی از ميان می‏رود و بايد مايعی - به هر شكلی