يك چيزی در زندگی و تاريخ بشر جاويد بماند ؟ ! جاويد ماندن خلاف جبر
تاريخ است .
حالا ما می‏خواهيم اين جبر تاريخ را تفسير بكنيم و توضيح بدهيم و ببينيم‏
كه آيا معنی درستی دارد يا خير ؟ و چنانچه معنی درستی دارد آيا لازمه‏اش‏
آن است كه هيچ چيزی در تاريخ بشر جاويد نماند يا خير ؟ جبر تاريخ دو
كلمه است : جبر تاريخ . كلمه [ ( جبر ) ] يعنی حتميت . جبر در مفهوم‏
فلسفی غير از مفهوم عرفی است كه معنايش اكراه است . خود كلمه [ ( جبر
) ] يعنی حتميت ، اجتناب ناپذيری ، و به تعبير ديگر يعنی ضرورت ، و در
اصطلاح فلاسفه خود ما يعنی وجوب . اگر می‏گويند يك چيزی جبری است ، يعنی‏
حتمی است ، خلافش ناممكن است . مثلا در مسائل رياضی اگر گفتند جبرا 25 =
5 x 5 معنايش اين نيست كه اين تساوی با زور و قوه جابره و جائره‏ای‏
برقرار شده است ، معنايش اين است كه عقلا خلاف آن محال است . جبر
تاريخ يعنی چه ؟ يعنی عوامل تاريخی ، عواملی كه در تاريخ زندگی اجتماعی‏
بشر مؤثر هستند ، تأثيرات جبری دارند . [ ( تأثيرات جبری دارند ) ]
يعنی چه ؟ يعنی اثرات و اثر بخشيدنهای اين عوامل حتمی و غير قابل تخلف‏
است . اين معنی كلمه [ ( جبر تاريخ ) ] .
حالا می‏خواهيم ببينيم كه آيااين مطلب درست است و ما بايد قبول بكنيم‏
؟ آيا در قرآن چيزی آمده است كه جبر تاريخ را نفی يااثبات كرده باشد يا
نه ؟ از نظر فلسفی چطور ؟
[ ( جبر ) ] به مفهوم فلسفی دو قسم است ، يكی جبر در طبيعت است به‏
اصطلاح ، در خلقت است ، و يكی جبر در تاريخ . جبر در خلقت و طبيعت‏
معنايش اينست كه اين دنيائی كه ما در آن هستيم ، اين خلقت و آفرينش‏
يك سلسله قوانين قطعی و ضروری و حتمی و غير قابل تخلف دارد ، هرج و