كه مرتكب شده است در آن ثبت است . چشم و گوش انسان همين جور . و چون‏
آن دنيا دنيای حيات و زندگی است ، تمام اعضاء به صورت زنده در آنجا
محشور می‏شوند و خود شهادت می‏دهند بر اعمالی كه كرده‏اند . در مقام تشبيه‏
مثل دستگاه ضبط صوت است كه در موقع ضبط ، انسان احساس نمی‏كند و فقط
يك نوار را روی دستگاهی می‏بيند ، می‏بيند يك كسی حرف می‏زند و آن نوار
هم برای خود می‏چرخد ، ولی نمی‏داند كه وقتی آن نوار را برگردانند و وضع‏
ديگری به آن دستگاه بدهند ، اين نوار ساكت و جامد تبديل می‏شود به يك‏
دستگاه ناطق . در آنجا اينجور دارد كه : « اليوم نختم علی افواههم و
تكلمنا ايديهم و تشهد ارجلهم بما كانوا يكسبون ». ( 1 ) در اين روز (
قيامت ) مهر می‏زنيم بر دهانهای آنها ( نختم علی افواههم هيچ معنايی جز
اين ندارد ) می‏بنديم اين دهان را كه سخن نگويد ، می‏گوئيم تو ديگر حق حرف‏
زدن نداری و لزومی ندارد كه تو اقرار بكنی يا نكنی كه آيا من با دست فلان‏
گناه را كردم يا نكردم ، با پا فلان گناه را كردم يا نكردم ، با چشم فلان‏
كار را كردم يا نكردم . « و تكلمنا ايديهم » دستهای آنها با ما سخن‏
می‏گويند « و تشهد ارجلهم بما كانوا يكسبون »پاهای آنها به اعمالی كه‏
مرتكب شده‏اند خود شهادت می‏دهند .
مولوی در شعر معروف خود می‏گويد :
هر كه را اسرار حق آموختند
مهر كردند و دهانش دوختند
مهر زدنها هميشه علامت پايان يافتن يك نامه و يا بستن يك نامه بوده‏
است . بستن پاكتهای قديم چه جور بوده من نمی‏دانم ولی اينقدر

پاورقی :
. 1 سوره يس ، آيه . 65