است ، اغلب در زندانهای هند است و همين تازگی گفتند كه آزاد شده است‏
. اين نهضت ، نهضتی است مقدس ، اما نهضتی است كه مربوط به زمان و
مكان محدود است ، يا بالأخره به نتيجه می‏رسد و اين مردم مسلمان استقلال‏
خود را باز خواهند يافت و يا بالأخره بعد از سی چهل سال می‏فهمند كه‏
فايده‏ای ندارد و مستهلك می‏شوند در ملت هند ، و موضوع منتفی می‏شود .
نهضت ديگری در گوشه ديگری از كشورهای اسلامی هست به نام نهضت آزادی‏
فلسطين . اين هم همين طور . اينها يك سلسله هدفهای موقت است كه بسته‏
به زمان و مكان است . حالا اگر اسلام آمده بود و نهضت اسلامی اين شكل را
می‏داشت ، تنها شكل مبارزه بابت هبل يالات يا عزی را می‏داشت و پيغمبر
آمده بود برای اينكه اين بتها را از ميان ببرد ، و هدف محدود به همين‏
می‏بود ، قهرا پس از فتح مكه موضوع منتفی می‏شد ، چون به هدف خود رسيده‏
بود ، و نهضت وقتی كه به هدف و نتيجه خود رسيد خود به خود آرام می‏گيرد
. اما نهضت اسلامی نهضت توحيدی بود . اين نهضت توحيدی در آن عصر و آن‏
زمان و مكان كه بت لات و عزی و هبل و منات و امثال آنها را پرستش‏
می‏كردند نتيجه‏اش مبارزه با اين بتها بود ، ولی چون ريشه نهضت ، « لا اله‏
الا الله و لا معبود الا الله » بود ، محدود به هبل و لات و عزی نبود : غير
از خدا هيچ چيزی ، هيچ شخصی ، هيچ ستاره‏ای ، خورشيدی ، ماهی ، انسانی ،
حتی مرامی ، مسلكی ، هيچ چيزی كه شی‏ء به آن اطلاق بشود ، صلاحيت ندارد كه‏
هدف و معبود بشر قرار بگيرد . حقيقت قابل پرستش منحصر است به خدا ،
همان خدائی كه ذاتش پايان ندارد و حركت بشر به سوی او پايان ناپذير و
خستگی ناپذير است .
قرآن هدف خود را اينطور عرضه می‏دارد : « قل يا اهل الكتاب تعالوا الی‏
كلمة سواء بيننا و بينكم ». در محيط عربستان هبل و لات و عزی بود ، اما
در