ظلم و ستمگری و حقوق يكديگر را پايمال كردن و از مسير عدالت خارج شدن ،
و ديگر از راه جهالت . جهالت يعنی چه ؟ يعنی اشتباه كردن . حيوانها اين‏
چيزها را ندارند . البته گاهی به ندرت اتفاق می‏افتد ولی نه آنطوری كه‏
برای انسان پيش می‏آيد كه يك قومی را فاسد می‏كند . مثلا می‏گويند ممكن‏
است اشتباهی برای دسته كارگر زنبور عسل پيدا بشود . افراد كارگر مأمورند
كه گلهای خوشبو و لطيف را پيدا كرده و آنها را بمكند و عسل تهيه كنند .
گاهی اشتباها بجای يك گل لطيف و خوشبو يك گل بدبو را می‏مكند اما اين‏
اشتباه بسيار كوچك است و زود هم جبران می‏شود . مأمورينی در كندو هستند
كه وقتی زنبورهای كارگر وارد می‏شوند دهان آنها را بو می‏كنند می‏بينند
وظيفه خودشان را خوب انجام داده‏اند يا نه . اگر ديدند بد انجام داده‏اند
فورا يك محكمه از محكمه صحرائی سريعتر تشكيل می‏دهند و با اسلحه‏ای كه‏
دارند همانجا آنها را معدوم می‏كنند . اينست كه در آيه كريمه قرآن بعد از
بيان عرض امانت بر مخلوقات و امتناع تمام مخلوقات از پذيرش آن و
پيشقدم شدن انسان ، بلافاصله می‏فرمايد : « انه كان ظلوما جهولا » انسان‏
موجود بسيار ستمگری است ، انسان موجود بسيار نادانی است . اين دو
استعداد يعنی استعداد ترقی و تكامل از يك طرف ، و استعداد و امكان سقوط
و انحراف از طرف ديگر به واسطه ظلم يا جهل ، از يكديگر تفكيك نمی‏شود .
آيه ديگری در قرآن به همين مضمون هست ، اول سوره دهر : « هل اتی علی‏
الانسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا 0 انا خلقنا الانسان من نطفه‏
امشاج نبتليه فجعلناه سميعا بصيرا 0 انا »