معتدل امروز است . يعنی در اسلام پارچه اصالت ندارد كه حتما بايد يك‏
نوع لباس بپوشند ، بلكه اسلام اصولی دارد كه طبق آن بايد لباس بپوشند .
آن اصول ، ثابت است ، اصولی است كه وظيفه انسان را به حسب زمان تغيير
می‏دهد . اگر چيزی در نظر اسلام اصالت داشته باشد ، ديگر تغيير پذير نيست‏
، اما چيزی كه اسلام روی آن مهر نزده است ، به عنوان لباس است ، شكل‏
اجرايی برای چيزی است كه مهر به آن زده است .
پس اينجا زمان تكليف را عوض می‏كند . اگر اينجور نبود ، اگر اين‏
مسائل جزئی اصالت می‏داشت ، محال ممتنع بود كه علی بن ابی طالب يكجور
عمل بكند و يكی از ائمه جور ديگر . عبادت خدا اصالت دارد ، خوف خدا
اصالت دارد ، مواسات و رسيدگی به فقرا اصالت دارد . همان كاری را كه‏
علی بن ابی طالب كرده ، حضرت سجاد هم كرده . علی بن ابی طالب از شب‏
تا صبح مشغول می‏شود به عبادت ، بعضی از شبها هزار ركعت نماز خوانده‏
است ، حضرت سجاد هم همينطور . حضرت اميرشبانه به سرپرستی فقرا رفته‏
است و حضرت سجاد هم رفته است ، امام رضا هم رفته است ، همه از فقرا
دلجوئی كرده‏اند . اما اينكه خود شخص چگونه لباس بپوشد ، اين ديگر مربوط
به زمان است .
مردی است بنام " معتب " كه در خانه حضرت صادق ( ع ) سمت‏
خوانسالاری داشته است . می‏گويد شبی در دل شب ديدم شخصی از خانه خارج شد
، خوب دقت كردم ديدم خود حضرت است و چون اجازه نداشتم ، خودم را
معرفی نكردم اما در عين حال گفتم سياهی امام را تعقيب بكنم نكند دشمن به‏
ايشان