می‏شود ، فقط آنكه استعداد دارد می‏پذيرد و آنكه استعداد ندارد نمی‏پذيرد .
می‏توانيد مثال بزنيد به پيغمبری ، به امانت ، به علم و به هر چه كه‏
بخواهيد . آيا اين موهبت كه نامش رسالت است از طرف خداوند به بعضی‏
از انسانها عرضه می‏شود و از بعضی ديگر مضايقه می‏شود ؟ يعنی پيغمبری را به‏
پيغمبر عرضه كردند پذيرفت ، به من عرضه نكردند ، اگر به من هم عرضه‏
می‏كردند می‏پذيرفتم ؟ يا نه ، آن حقيقتی كه نامش وحی است ، رسالت است‏
، نبوت است ، يك حقيقتی است كه از ناحيه خداوند هيچگونه مضايقه‏ای [
در عرضه آن ] نيست ، آن حقيقت بر همه مخلوقات عرضه می‏شود ، به سنگ هم‏
اگر بتواند بپذيرد می‏دهند ولی سنگ نمی‏تواند بپذيرد ، حيوان نمی‏تواند
بپذيرد ، انسانها هم نمی‏توانند بپذيرند مگر افراد بخصوصی .
آن امانت هم كه خدا می‏فرمايد عرضه داشتيم ، بر تمام مخلوقات عرضه‏
كردند و هيچكدام از مخلوقات نتوانستند آن را بپذيرند مگر انسان .
پس تا اينجا می‏فهميم كه در انسان يك استعدادی وجود دارد كه در
موجودات ديگر آن استعداد وجود ندارد . انسان چون استعداد آن را داشت به‏
او داده شد .
حالا آن امانت چيست ؟ ما از خود همين كلمه « يحملنها » می‏توانيم‏
بفهميم چيست . معلوم می‏شود يك امری است كه به دوش گرفتنی است .
البته جسمانی و مادی نيست ولی تحمل كردنی است . وقتی به اخبار و
روايات مراجعه می‏كنيم می‏بينيم آن چيزی كه تفسير می‏كرده‏اند با همين معنی‏
جور در می‏آيد . آن امانت