مردم عامی ، مردمی كه اهل تحقيق نيستند ، هميشه در ميان حوادث ،
حوادثی را مهم میشمرند كه از نظر تاريخ مهم باشد . شما از غالب اشخاص
اگر بپرسيد جريانهای مهم تاريخ اسلام را بگو ، اولين جريان مهمی كه به
ذهنش میآيد حمله مغول است . راست است ، حمله مغول خيلی مهم است هم
از نظر خسارات مادی ، از نظر انسانهائی كه كشت و هم از نظر خسارات
معنوی ، به اين معنی كه چقدر كتابها و كتابخانهها را از بين برد و علما
را كشت . حمله مغول برای دنيای اسلام فوق العاده گران تمام شد . چقدر از
علما كشته شدند ، چقدر از مسلمانها كشته شدند ، چقدر شهرها خراب شد !
بعضی از شهرها را چنان از ميان بردند كه اصلا اثری از آنها باقی نماند
منجمله شهر نيشابور كه [ چنگيز ] دستور داده بود اصلا ذيحياتی نبايد در
اين شهر باقی بماند . اين يك حادثهای است ، مهم هم هست ولی به همان
اندازه كه مهم است خودش خودش را نشان میدهد ، مثل آلودگی محسوس آب
میباشد . ولی بعضی از جريانات در دنيای اسلام پيدا شده است كه حجم
ظاهريش خيلی كوچك است مانند ميكروب ذره بينی كه به چشم نمیآيد ولی
خطرش از حمله مغول اگر بيشتر نبوده است كمتر هم نيست . مثالهايش
بماند تا بعد عرض بكنم .
اولا بايد ببينيم برای اسلام يك همچو جريانهائی وجود داشته است يا نه ؟
البته تا حدودی امكان نداشته است ولی از آن حد كه بگذريم امكان داشته .
آن حدی كه امكان نداشته است همان است كه میگوئيد كتاب آسمانی ما قرآن
كه ستون فقرات اسلام است تكيه گاه اسلام است . اين كتاب آسمانی محفوظ و
|