« هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا »( 1 ) . آيا برانسان گذشته است‏
زمانی كه هيچ نبوده است ؟ يك چيزی كه نام برده بشود نبوده است ؟ ما
انسان را از يك نطفه و ماده‏ای آفريده‏ايم كه در آن ماده استعدادهای‏
گوناگون وجود دارد و به موجب همان استعدادها ما انسان را مورد آزمايش‏
قرار می‏دهيم و آزادش می‏گذاريم .
آزمايش يعنی چه ؟ آزمايش به چه وسيله ؟ آزمايش به وسيله تكليف و
مسؤوليت . يعنی تكليف و مسؤوليت به عهده او قرار می‏دهيم و آزادش‏
می‏گذاريم و می‏گوئيم خودت می‏دانی ، اين راه است و اين چاه ، اگر راه را
رفتی به سعادت می‏رسی و اگر به طرف چاه رفتی منحرف شده‏ای و سقوط خواهی‏
كرد . « و جعلناه سميعا بصيرا »ما انسان را شنوا و بينا قرار داديم ،
سميع و بصير قرار داديم يعنی برای انسان چشم بينا و گوش شنوا قرار داديم‏
. بعد می‏فرمايد : « انا هديناه السبيل اما شاكرا و اما كفورا »راه را به‏
او نشان داديم، از اينجا ديگر با خود انسان است ، يا شاكر است يا كفور.
انسان تنها موجودی است كه يك همچو خلقت عجيبی دارد ، يك همچو سرشت‏
مركبی دارد . به موجب همين سرشت مركب است كه گاهی پيش می‏رود ، گاهی‏
عقب . به عبارت ديگر انسان زمان خود را می‏سازد ، گاهی زمان خود را خوب‏
می‏كند و گاهی بد ، برخلاف حيوان كه ساخته شده زمان و محكوم زمان است .
انسان تا حدودی خالق زمان خويش است و حيوان صددرصد مخلوق زمان خويش‏
است .

پاورقی :
1 - سوره دهر ، آيات 1 تا . 3