بعد . چرا ؟ خود آيه دليلش را می‏گويد : « يريد الله بكم اليسر و لا يريد
بكم العسر »( 1 ) خدا در تكاليفی كه برای شما معين می‏كند ، آسانی و
سهولت را می‏خواهد نه سختی . اين شريعت ، شريعت سهله و سمحه است . ولی‏
اغلب مردم قبول نمی‏كنند . در صدر اسلام كه تازه تكاليف روزه آمده بود ،
در ماه رمضان جنگ بدر پيش آمد . پيغمبر اكرم فرمود چون در حال سفر
هستيد نبايد روزه بگيريد . مردم می‏گفتند چطور می‏شود ما در ماه رمضان روزه‏
نگيريم ؟ واقعا ناراحت بودند كه روزه خودشان را افطار بكنند . مرحوم آقا
شيخ عبدالكريم در اين اواخر پير شده و مريض احوال بودند ، ولی در ماه‏
رمضان گاهی روزه می‏گرفتند . به ايشان گفتند فتوای خود شما برخلاف اين‏
است ، در فقه می‏گوئيد اگر كسی خوف ضرر داشته باشد نبايد روزه بگيرد .
اصلا خود شيخ و شيخه ( مرد پير و زن پير ) موضوعيت دارد . خودشان از
مستثناها هستند كه لازم نيست احتمال ضرر بدهند . اينها اگر مشقت هم‏
برايشان باشد نبايد روزه بگيرند . می‏گفتند فتوای خودم اين است ولی آن‏
رگ عواميم نمی‏گذارد كه من روزه‏ام را بخورم . البته همينجور است ولی‏
دستور اسلام غير از اين است .
اينها برای اينست كه ما درك بكنيم كه دين اسلام چگونه خودش ، خودش‏
را با احوال و اوضاع مختلف تطبيق می‏دهد نه اينكه ما آن را تطبيق بدهيم .
البته يك كارهائی است كه ما پيش خود می‏خواهيم بكنيم ، همانطور كه عرض‏
شد مثل اينكه " حی علی

پاورقی :
1 - سوره بقره ، آيه . 185