پاورقی : 1 - سوره كهف ، آيه 13 و . 14
آنچه كه در شبهای گذشته راجع به احاديث بحث میكرديم كه پيغمبر فرمود
آنچه را كه از من میشنويد به قرآن عرضه بداريد اگر موافق است بپذيريد و
اگر مخالف است نه ، خود نوعی نقادی است . حديثی است كه من عين
عبارات آن يادم نيست ولی مضمون آن يادم است كه ائمه ما آن را از حضرت
عيسای مسيح نقل كردهاند . تقريبا مضمونش اينست : شما كه علم را فرا
میگيريد ، اساس كار اينست كه نقاد باشيد يعنی قدرت انتقاد در شما باشد
، كوركورانه تسليم نشويد ، خواه گوينده صالح باشد و خواه ناصالح . در بين
حديث دارد : " كونوا نقادا " . حديث ديگر كه فی الجمله از آن يادم
هست راجع به اصحاب كهف است كه داستان آنها در قرآن آمده است :
« انهم فتيه آمنوا بربهم و زدناهم هدی و ربطنا علی قلوبهم »( 1 ) . . .
معروف است كه اينها صراف بودهاند ، صيرفی بودهاند . اين سخن را به اين
معنی گرفتهاند كه كار آنها صرافی بوده است . ائمه ما فرمودهاند كه در
اين نسبت كه گفتهاند اينها صراف طلا و نقره بودهاند ، اشتباه شده است .
نه ، كانوا صيارفه الكلام صراف سخن بودند نه صراف طلا و نقره ، يعنی
مردمان حكيمی بودهاند ، مردمان دانائی بودهاند و چون حكيم بودهاند وقتی
حرفی به آنها عرضه میشد ، آن حرف را میسنجيدند . تفقه در دين كه در اين
آيه ذكر شده است :« فلولا نفر من كل فرقه منهم طائفه ليتفقهوا فی الدين
مستلزم اين است كه انسان واقعا نقاد باشد و كار نقادی او به آنجا كشيده
شود
پاورقی : 1 - سوره كهف ، آيه 13 و . 14 |