میكرده است ، میبينيد ايرانی در تمام اين دوره به اندازه نيمی از دويست
سال دانشمند نداشته است . اتفاقا اين دو قرن ، دوره آزادی ملت ايران
است . نه اينكه بخواهم از حكومت عرب كه همان حكومت بنی اميه است ،
دفاع بكنم . آنها كه از نظر ما وضعشان روشن است . در عين اينكه اين مردم
كثيف حكومت میكردند ، ملت ايران از لحاظ علم و فرهنگ آزادیای داشته
است كه در قبل نداشته است .
حرف ديگری كه اين مرد میگويد راجع به زردشت است . میگويد چطور شد
اسلام كه آمد ، دين زردشت منسوخ شد و حتی الفبای پهلوی رفت و الفبای
عربی جای آن را گرفت ؟ باز میگويد بعضی از مستشرقين شايد در اينجا
بخواهند زور را مستمسك قرار بدهند ولی تاريخ نشان میدهد كه ملت ايران
دين زردشت را از روی رضا و رغبت رها كرد و با كمال رغبت دين اسلام را
انتخاب نمود . بعد میگويد حقيقت هم اينست . ما كه يك نفر خارجی هستيم
و نه مسلمانيم نه زردشتی ، وقتی قرآن را جلويمان بگذاريم ، كتاب " زند
و پا زند " را ، آثار زردشت را هم كه میگويند مال زردشت است ( و الا
زردشت آثار قطعی ندارد ) جلويمان بگذاريم ، میبينيم اصلا با قرآن طرف
نسبت نيست . اساسا قرآن يك كتاب زنده است ، امروز هم يك كتاب زنده
است و انسان خودش را از آن بی نياز نمیبيند . اما آثار زردشت چيزی
نيست كه قابل مطالعه باشد . بعد هم میگويد ايرانيان هزارساله كه كور
نبودند ، از يك طرف قرآن را میديدند و از طرف ديگر كتاب زردشت را .
|