تصوير كرده‏اند و چقدر هم غلط است . خيال می‏كنند اين غلط با آن صنايع يك‏
ارتباطی دارد . می‏گويند اگر اشتباه كرده بودند صنايعشان آنقدر ترقی‏
نمی‏كرد . آن صنايع به اين چه مربوط ؟ اين فكر در دنيا امروز در حال شكست‏
خوردن است ( از اول هم شكست خورده بود ) يعنی حتی مادی مسلكها هم ديگر
چندان به اين حرف اعتنائی ندارند .
مكتب مادی ديگری پيدا شد و حرف ديگری زد . " ماركس " و ديگران‏
گفته بودند مايه همه چيز و مايه تجلی تمام تجليات بشر شكم است . "
فرويد " اين روانشناس اطريشی آمد و يك فرضيه ديگر آورد ، گفت نه ،
مبدأ تمام فعاليتهای انسان امور جنسی است . امور مادی و شكمی را هم‏
انسان برای امور جنسی می‏خواهد . و در واقع گفت : مايه عيش آدمی زير شكم‏
است . ديد او خيلی بالا برده ، دو سه وجب پائينتر آورد .
جبر زمان به آن مفهومی كه توده‏ای‏های دنيا می‏گويند غير از آن مفهوم عام‏
فلسفی است كه ما اول عرض كرديم . می‏گويند همه كارها را انسان تحت‏
تأثير علل اقتصادی انجام می‏دهد . امر اقتصادی را اصل می‏دانند ، به قول‏
خودشان زيربنا می‏دانند . می‏گويند انسان يك موجود اقتصادی است ، همه چيز
را به خاطر هدفهای اقتصادی و تحت تأثير علل اقتصادی انجام می‏دهد . يعنی‏
هر حادثه‏ای كه در دنيای بشريت رخ می‏دهد ريشه اصليش اقتصاد است . جبر
زمان كه اينها می‏گويند يعنی جبر اقتصادی ، جبری كه ناشی از علل اقتصادی‏
است . مقصودشان از جبر زمان اولا جبر اجتماع است كه حوادث اجتماعی در
يك وقت