بزرگترين علت انقراض آنها اين بود كه منطق را در كار خودشان دخالت‏
نمی‏دادند بالاخص در امر به معروف و نهی از منكر ، و حال آنكه بايد منطق‏
را دخالت داد .
اولين جريان جمودی كه در دنيای اسلام پيش آمد همين جمودی است كه اينها
به خرج دادند . اگر بخواهيد بفهميد جمود با دنيای اسلام چه كرده است ،
همين موضوع را در نظر بگيريد كه علی بن ابی طالب را چی كشت ؟ يك وقت‏
می‏گوئيم علی را كی كشت و يك وقت می‏گوئيم چی كشت ؟ اگر بگوئيم علی را
كی كشت ؟ البته عبدالرحمن بن ملجم ، واگر بگوئيم علی را چی كشت ، بايد
بگوئيم جمود و خشك مغزی و خشكه مقدسی . همينهائی كه آمده بودند علی را
بكشند از سر شب تا صبح عبادت می‏كردند . واقعا خيلی تأثر آور است . علی‏
به جهالت و نادانی اينها ترحم می‏كرد ، تا آخر هم حقوق اينها را از بيت‏
المال می‏داد و به اينها آزادی فكری می‏داد . بالاخره توطئه چيدند كه سه نفر
را از بين ببرند . همان جريان توطئه‏ای كه می‏دانيد . تنها كسی كه موفق شد
عبدالرحمن بود و البته او از ديگران هم كمك گرفت .
ابن ابی الحديد می‏گويد : اگر می‏خواهيد بفهميد كه جمود و جهالت چيست ،
به اين نكته توجه كنيد كه اينها وقتی كه قرار گذاشتند اين كار را بكنند ،
مخصوصا شب نوزدهم رمضان را انتخاب كردند . گفتند ما می‏خواهيم خدا را
عبادت بكنيم و چون می‏خواهيم امر خيری را انجام بدهيم پس بهتر اينست كه‏
اين كار را در يكی از شبهای عزيز قرار بدهيم كه اجر بيشتری ببريم .