می‏سپردند ، آن وقت معلوم می‏شد كه چقدر زنها پيشرفت داشتند . اگر بگوئی‏
برای كارخانه يا پرستاری ، زن مناسبتر است می‏گويند نه هيچ فرقی نمی‏كند .
می‏گوئيم يكی از كارهای دنيا قابلگی است . از همان اول اين كار را زن‏
متصدی بوده است . اولا خود عمل مربوط به زن است ، مرد كه نمی‏زايد .
ثانيا اين كار را در طول تاريخ زن انجام می‏داده است . پس چرا اين زنها
تا نزديك وضع حملشان می‏شود فورا به سراغ مردها می‏روند . همين يك مطلب‏
می‏رساند كه مردها لياقت بيشتری از زنها دارند . همين موضوع ، اليق بودن‏
مرد را می‏رساند ، كه تازه من قبول ندارم مردها در اين كار از زنها اليق‏
باشند ولی می‏خواهم ثابت بكنم كه تمام اينها روی هوا و هوس است . غرض‏
از مثالی كه عرض كردم ، اين نيست كه حالا ديگر فرق نمی‏كند ، پس هر زنی‏
كه می‏خواهد بزايد فورا به سراغ مرد برود ! نه ، اصلا قابله بايد زن باشد ،
ولی اگر فرض كنيم واقعا كارد به استخوان برسد ، به مرحله‏ای برسد كه خطر
از دست رفتن جان در ميان باشد ، البته بايد برود .
يكی از مسائلی كه مخصوصا دانشجويان سؤال می‏كنند و برای بعضيها بهانه‏ای‏
شده است كه به دين اسلام حمله بكنند و بگويند دين اسلام منطبق با زمان‏
نيست و اگر كسی بخواهد پابند به دين خودش باشد بايد از قافله تمدن عقب‏
بماند ، مسأله تشريح است . می‏گويند يكی از علوم دنيا علم طب است كه از
قديم الايام يكی از پايه‏های آن ، علم تشريح بوده است . يك دانشجو جزء
برنامه درسش بايد تشريح اموات باشد و در تمام دنيا تشريح ميت هست .
روی غرض نيست ، روی ضرورت علم