میدانند به اين معنی كه محرك انسان در تمام كارهائی كه انجام میدهد ،
هدفهای مادی است يعنی انسان هر كاری را به هر صورتی كه انجام میدهد ، از
انجام آن يك هدف مادی دارد و میخواهد با انجام آن معاش خودش را تأمين
بكند .
بعضی از كارهائی كه انسانها میكنند خيلی واضح است كه جنبه مادی دارد
مثل كشاورزی كه در صحرا زمين را شخم میزند ، بذر میكارد ، بعد كه محصول
روئيد ، آن را درو میكند ، خرمن میكند ، میكوبد ، تصفيه میكند . اگر
بپرسيد چرا اين كار را میكنی ؟ میگويد چرا ندارد ، من آدم هستم ، زن و
بچه دارم ، احتياج به نان دارم . من زراعت میكنم كه نان سال را در
بياورم . از آن كارگری هم كه كار میكند و مزد میگيرد اگر بپرسيد چرا
كارگری میكنی ؟ میگويد برای اينكه میخواهم مزد بگيرم . چرا میخواهی مزد
بگيری ؟ من بايد پول داشته باشم تا بتوانم احتياجات زندگی خودم را رفع
بكنم . اين كارهای انسان كارهای مادی است . ولی يك سلسله كارهای ديگری
هم انسان دارد كه اينقدر واضح نيست كه چرا آن كارها را انجام میدهد .
مثل اينكه انسان تحصيل علم میكند حالا يا به مدرسه میرود و يا در خانه
كتاب مطالعه میكند . شما از اين كار چه هدفی داريد ؟ در اينجا ممكن است
كسی بگويد من هدفی ندارم ، میخواهم بفهمم در اين كتاب چه نوشته شده است
. كتاب تاريخ است میخواهم ببينم در گذشته در دنيا چه وقايعی رخ داده
است . اگر بگويند اين كار چه فايدهای به حال تو دارد ؟ میگويد فايدهاش
|