نيست كه بايد زندگی اجتماعی داشته باشد . در ميان حيوانات هم بسياری‏
وجود دارند كه زندگی اجتماعی دارند . مقصود اين نيست كه آنها فقط با هم‏
هستند چون صرف باهم بودن زندگی اجتماعی نيست . مثلا آهوها با هم به طور
دسته و گله زندگی می‏كنند ، باهم چرا می‏كنند ، با هم حركت می‏كنند ، ولی‏
زندگی اجتماعی ندارند ، زيرا در ميان آنها تقسيم كار و تقسيم مسؤوليت و
تشكيلات وجود ندارد . زندگی اجتماعی يعنی زندگی‏ای كه در آن تقسيم كار و
تقسيم مسئوليت و نظم و تشكيلات وجود داشته باشد . بعضی از حيوانات‏
واقعا زندگی اجتماعی و تشكيلاتی دارند ، در زندگی آنها تقسيم كار هم وجود
دارد ، همينجور كه افراد بشر كارها را تقسيم كرده‏اند و توليد و توزيع‏
دارند يعنی مايحتاج خودشان را توليد می‏كنند و بعد روی حساب معينی تقسيم‏
می‏كنند ، آنها هم توليد و توزيع دارند ، توليدهای فنی می‏كنند .
در چند سال پيش كتابی منتشر شد كه بسيار كتاب خوبی بود و من در
نوشته‏هايم به آن كتاب استناد كرده‏ام به نام " و راز آفرينش انسان "
كه نويسنده آن يك پروفسور آمريكائی است و به فارسی ترجمه شده . در آن‏
كتاب نوشته است : " بسياری از حشرات كوچك هستند مانند بعضی از
مورچگان كه اينها كشت و دامداری دارند . بعضی از حشرات ، حشرات ديگر
را كه مايعی نظير شير در پستان دارند اهلی می‏كنند و در مقابل از شير آنها
استفاده می‏كنند و شيرها را در ميان خودشان تقسيم می‏كنند " . همينطور كه‏
در ميان افراد بشر تشكيلات هست آنها هم تشكيلات دارند ، فرمانده دارند ،
فرمانبر دارند ، سرباز دارند . كتابهائی كه