دستور مطلق بدهد و بگويد اين عدالت است و بايد هميشه و همه جا اجرا شود
، حداكثر می‏تواند برای زمان و مكان خودش دستور عدالت بدهد . امكان‏
ندارد كه عدالت برای همه زمانها و مكانها يكجور بشود ، همين طور كه‏
امكان ندارد بزرگی و كوچكی برای همه اشياء يكجور باشد . اگر اين حرف‏
درست باشد كه عدالت نسبی است ، آن وقت حرف آنها درست است . ولی‏
اگر حرف آنها درست نباشد و عدالت مطلق باشد ، آن وقت حرف ما درست‏
است .
ما بايد عدالت را تعريف بكنيم كه عدالت چيست ؟ از روی تعريف آن‏
می‏توانيم بفهميم كه عدالت جزء امور مطلق است يا نسبی ؟ آنچنان كه من‏
مجموعا يافته‏ام عدالت را سه جور می‏شود تعريف كرد . يكی اينكه عدالت‏
يعنی مساوات ، چون از ماده عدل است و عدل يعنی برابری . يك معنای‏
عدالت برابری است بلكه اصلا معنا و ريشه اصلی عدالت همان برابری است .
در قرآن هم اين ماده بعضی جاها معنای برابری می‏دهد ، نظير آنجا كه‏
می‏فرمايد : « ثم الذين كفروا بربهم يعدلون »( 1 ) كفار غير خدا را با
خدا برابر می‏كنند ، مساوی قرار می‏دهند . يك وقت هست كه ما عدالت را
به معنای مساوات و برابری تعريف می‏كنيم . آيا درست است يا نه ؟ جواب‏
اينست كه تا مقصودمان از مساوات چه باشد ؟ مساوات در چه ؟ بعضيها
عدالت را مساوات تعريف می‏كنند و مساوات را هم اين می‏دانند كه تمام‏
افراد بشر از لحاظ تمام نعمتهائی كه داده

پاورقی :
1 - سوره انعام ، آيه . 1