انسانی ) طبق يك حوادثی است كه آن حوادث تخلف ناپذير است . يعنی هر
حادثه‏ای در اين دنيا علت دارد و بدون علت به وجود نمی‏آيد . آيا می‏شود
در دنيا حادثه‏ای به وجود بيايد كه علت نداشته باشد ؟ نه ، اين از محالات‏
عقلی است كه حادثه‏ای بدون علت به وجود بيايد . اين را هر فيلسوفی خواه‏
مادی و خواه الهی پذيرفته است . ما خودمان اثبات صانع را از همين راه‏
می‏كنيم ، می‏گوئيم حوادثی دردنيا به وجود می‏آيد كه نبوده است و علت‏
می‏خواهد و در عالم هستی بايد حقيقتی وجود داشته باشد كه آن حقيقت حادث‏
و حادثه نباشد . قانون علت و معلول به دنبال خود ضرورت و اجتناب‏
ناپذيری به وجود می‏آورد . از جمله خواص قانون علت و معلول اجتناب‏
ناپذيری است . چطور ؟
هر حادثه‏ای اگر علتش وجود داشته باشد محال است كه وجود پيدا نكند و
اگر علتش وجود نداشته باشد محال است كه وجود پيدا بكند . حكمای قديم‏
قاعده‏ای دارند ، می‏گويند : الممكن محفوف بالضرورتين و بالا متناعين حالا
همه اين جمله را نمی‏خواهم تفسير بكنم . اجمال يك قسمت از اين جمله همين‏
است كه هر حادثه‏ای در ذات خودش ممكن الوجود است ، يا دو تا ضرورت او
را فرا گرفته است يا دو تا امتناع . اگر وجود پيدا بكند در وقتی است كه‏
دو تا ضرورت يعنی دو تا اجتناب ناپذيری آن را احاطه كرده است ، و اگر
وجود پيدا نكند در وقتی است كه دو تا امتناع ( ناشدنی ) آن را احاطه‏
كرده است . اين ضرورت و اجتناب ناپذيری حتما وقت را هم تعيين می‏كند (
به اصطلاح ضرورت وقتی ) يعنی هر حادثه‏ای در زمانی كه وجود پيدا می‏كند