مفقوده‏ای در دنيا هست . حتی بعضی از ماديين گفتند كه آن حلقه مفقوده هم‏
پيدا شده و ديگر تمام حلقات به يكديگر متصلند . اين ، شتابزدگی است .
راه وسط اينست كه انسان عقل را پيشوا قرار بدهد يعنی در كار عقل‏
شتابزدگی نكند ، در كار عقل تا قضيه روشن نشده است اظهار نظر نكند ، در
كار عقل تمايلات نفسانی خودش را حساب نكند . طبيعت دزد است يعنی گاهی‏
عقل انسان می‏خواهد قضاوت بكند ، طبيعتش ميل دارد به يك طرف قضاوت‏
بكند . طبيعت ، عقل را اغفال می‏كند . می‏گويد ( دكارت ) : بايد حساب‏
نفس را در قضاوتها داشت ، حساب تمايلات نفس را بايد كرد . ( موضوع‏
علامه حلی و نجس شدن چاه ) .
يكی ديگر از چيزهائی كه عقل انسان را دچار اشتباه و گمراهی می‏كند ،
روش و راه نياكان است . اين موضوع را فراموش نكنيد كه خيلی مهم است .
" فرانسيس بيكن " گفته است يكی از چيزهائی كه عقل انسان را فريب‏
می‏دهد راهی است كه گذشتگان آن راه را رفته‏اند . او تعبير به " بت "
می‏كند می‏گويد : اينها برای بشر بت است و عقل انسان را فريب می‏دهد كه‏
انسان اگر ديد پدر و مادرش كاری را می‏كردند او هم همان راه را می‏رود .
راه گذشتگان به انسان اجازه نمی‏دهد كه آزاد فكر بكند ، جلوی آزادی فكر را
می‏گيرد . قرآن روی اين موضوع عجيب تكيه كرده است . اولين كتابی كه اين‏
حرفها را زده است قرآن است . من يكوقت تمام قرآن را جستجو كردم ديدم‏
هر پيغمبری كه آمده است وقتی با ملتش مواجه شده است ، ملتش به او
گفته‏اند كه تو می‏خواهی ما را بر خلاف سيره پدرانمان دعوت بكنی ، پدران‏
ما