پاورقی : 1 - بحار ، ج 52 ، ص 190 ( قريب به اين عبارت ) .
كوچ كنند ؟ برای اجتهاد . قرآن اين هدف را به اين تعبير ذكر كرده است :
« ليتفقهوا فی الدين »كه از هر فرقهای ، طائفهای در دين تفقه پيدا كنند
. قرآن مسألهای را طرح كرده است به نام تفقه در دين . اين كلمه ، معنائی
بالاتر از معنای علم دين میفهماند . يك علم دين داريم يك تفقه در دين .
علم يك مفهوم وسيعی است . هر دانستنی را علم میگويند ولی تفقه به طور
كلی در هر موردی استعمال نمیشود . تفقه در جائی گفته میشود كه انسان يك
دانش عميقی پيدا بكند يعنی علم سطحی علم هست ولی تفقه نيست . " راغب
اصفهانی " میگويد : التفقه هو التوسل بعلم ظاهر الی علم باطن تفقه
اينست كه انسان از ظاهر باطن را كشف كند ، از پوست مغز را دريابد ، از
آنچه كه به چشم میبيند و حس میكند ، آنچه را كه حس نمیكند درك بكند .
معنای تفقه در دين اينست كه انسان دين را سطحی نشناسد ، يعنی در دين ،
روحی هست و تنی ، در شناختن دين تنها به شناختن تن اكتفا نكند .
ما در احاديث گاهی برمیخوريم به اينگونه مضامين : روزی برسد كه « لا
يبقی من القرآن الا درسه و من الاسلام الا رسمه » ( 1 ) از قرآن جز ياد گرفتن
ظاهری و از اسلام جز نقشی باقی نمیماند . اميرالمؤمنين در يك جا راجع به
آينده بنی اميه كه بحث میكند میگويد مثل اسلام در آن زمان مثل ظرفی است
كه محتوی مايعی بوده است ، بعد آن ظرف را وارونه كرده باشند و آن مايع
پاورقی : 1 - بحار ، ج 52 ، ص 190 ( قريب به اين عبارت ) . |