زمان ابوبكر و بالاخص در زمان عمر موضوعات قضائی كه پيش می‏آمد دنبال‏
حضرت امير می‏فرستاد و قضيه را خدمت حضرت طرح می‏كرد ، بعد می‏گفت علی‏
در ميان شما قضاوت بكند و حضرت قضاوت می‏كرد . و بعد هم مملكت توسعه‏
پيدا كرد و ديگر اين كار ، كار يك قاضی و دو قاضی نبود و در هر شهرستانی‏
احتياج به قاضی داشتند . آنوقت مقام خلافت از مقام قضاوت عملا تفكيك شد
. خليفه وقت فقط كار خلافت را می‏كرد و كار قضاوت در مركز خلافت با يك‏
نفر ديگر بود و در غير مركز خلافت هر كسی را كه برای قضاوت می‏فرستادند ،
می‏بايست عادل باشد . بعدها مقام قضاوت خيلی اهميت پيدا كرد و آن كسی‏
كه در تاريخ اسلام اول بار منصب قاضی القضاتی پيدا كرد ابويوسف شاگرد
ابوحنيفه بود . آن شب عرض كردم كه ابوحنيفه خودش با بنی‏العباس كنار
نيامد و مبرزترين شاگردانش كه ابويوسف باشد كنار آمد . چون می‏بايست‏
قاضيهای زيادی به اطراف فرستاده شود ، احتياج پيدا شد كه يك نفر قاضی‏
القضات باشد كه تقريبا كار وزارت دادگستری را داشت ، و ابويوسف اولين‏
شخص منصوب به اين مقام بود . و باز اولين كسی كه لباس قاضی را از
لباس ديگران جدا كرد همين ابويوسف بود . تا زمان ابويوسف همه يكجور
لباس می‏پوشيدند . برای اينكه امتيازی برای قضات معين بشود برای آنها
لباس معينی انتخاب كردند . من نمی‏دانم آيا در دوره‏های قبل از اسلام هم‏
اين سنت بوده است كه قاضيها لباس عليحده داشته باشند يا اول بار در
زمان هارون الرشيد اين كار شد . از آن زمان لباس روحانيت از لباس غير
روحانی جدا