انحطاط . پس اين مطلب درست نيست كه " بايد با زمان هماهنگی كرد "
يعنی بايد با پديده‏های زمان هماهنگی كرد ، و فلسفه و سرش را هم در شبهای‏
اول عرض كردم كه خداوند ، خلقت انسان را با خلقت حيوانات از اين نظر
متفاوت كرده است كه انسان را يك موجود مختار و مبتكر و آزاد آفريده‏
است . حيوانات آنچه كه بايد داشته باشند خلقت به شكل غريزه به آنها
داده است ، يك ذره ابتكار ندارند ، آزادی عمل ندارند ، در كار خودشان‏
مختار نيستند و لهذا از آنچه كه دست خلقت به آنها داده است ، نه‏
می‏توانند به عقب بروند و نه می‏توانند به جلو بروند ، آنچه كه دارند از
همان روز اول خلقت داشته‏اند و تا آخر هم دارند . تاريخ می‏گويد از زمانی‏
كه بشر زنبور عسل را شناخته است ، همين نظامات و تشكيلاتی را كه امروز
دارد داشته است . زمانی كه بشر از لحاظ تمدن خيلی عقب بوده است او
همينجور بوده است و امروز هم كه بشر هزاران دوره را طی كرده است ، باز
هم همانجور است . او جلو نرفته است ، عقب هم نمی‏رود ، به راست منحرف‏
نمی‏شود ، به چپ هم انحراف پيدا نمی‏كند ، ولی بشر ، مختار و آزاد و
دارای قوه ابتكار آفريده شده است .
آيه قرآن می‏گويد : « انی جاعل فی الارض خليفه »( 1 ) اسم بشر را خليفه‏
الله گذاشته است . به چه مناسبت بشر خليفه الله است نه زنبور عسل و نه‏
حيوانات ديگر ؟ يكی از جهاتش اينست كه خدا به بشر بيشتر قدرت خلاقيت‏
و ابتكار داده است يعنی

پاورقی :
1 - سوره بقره ، آيه . 30