4 نيازمندی :
موجودات محسوس و مشهود ما به دليل وابستگی و مشروط بودن نيازمندند . نيازمند به چه ؟ به همه شرايط بيشماری كه به آن شرايط وابسته هستند و همچنين هر يك از آن شرايط نيز به نوبه خود نيازمند به يك سلسله شرايط ديگر میباشد . در همه موجودات محسوس موجودی نتوان يافت كه " به خود " باشد ، يعنی از غير خود بینياز باشد و با فرض نيست شدن غير خود ، بتواند موجود بماند . اين است كه فقر ، احتياج و نيازمندی سراسر اين موجودات را فرا گرفته است .5 نسبيت :
موجودات محسوس و مشهود ، چه از نظر اصل هستی و چه از نظر كمالات هستی ، موجوداتی نسبی میباشند ، يعنی اگر فیالمثل آنها را به بزرگی و عظمت يا به توانايی و قدرت و يا به جمال و زيبايی و يا به سابقه و قدمت و حتی به هستی و " بود " توصيف كنيم ، از جنبه مقايسه با اشياء ديگر است . مثلا اگر میگوييم خورشيد بزرگ است ، يعنی نسبت به ما و زمين ما و ستارگانی كه جزء منظومه خورشيدی ما هستند ، بزرگ است . اما همين خورشيد نسبت به برخی ستارگان كوچك است و اگر میگوييم قدرت فلان كشتی يا فلان حيوان زياد است ، يعنی با مقايسه با قدرت انسان يا ضعيفتر از