میسازد و نتيجه آنها ساختمان معينی است به نام خانه مسكونی .
خداوند چطور ؟ آيا كار خداوند از اين قبيل است ؟ آيا صنع متقن الهی از
نوع پيوند مصنوعی و عاريتی ايجاد كردن ميان چند امر بيگانه است ؟
ايجاد اين گونه پيوندهای مصنوعی و عاريتی كار مخلوقی از قبيل انسان
است كه جزئی از اين نظام است و در محدودهای معين ، از قوا و نيروها و
خاصيتهای موجود و مخلوق اشياء بهرهگيری میكند ، كار مخلوقی است كه
فاعليتش و خالقيتش در حد فاعليت حركت است نه در حد فاعليت ايجادی ،
يعنی در اين حد است كه حركتی - آن هم قسری نه طبعی - در يك شیء موجود
به وجود میآورد . اما خداوند فاعل ايجادی است او ايجاد كننده اشياء با
همه قوا و نيروها و خاصيتها و خصلتهای آنهاست .
مثلا انسان از آتش موجود و برق موجود بهرهگيری میكند و ترتيب اين كار
جزئی خود را طوری میدهد كه در يك لحظه و يك مورد كه برايش مفيد است
از آن استفاده كند و در لحظه ديگر و شرايط ديگر كه مضر به حال اوست اثر
آتش يا برق ظاهر نشود . ولی خداوند ، خالق و به وجود آورنده برق و آتش
است با همه خاصيتهای آنها لازمه وجود برق و آتش اين است كه گرم كنند يا
حركت ايجاد كنند يا بسوزانند . خدا برق يا آتش را برای شخص خاص و
مورد خاص نيافريده كه مثلا كلبه فقير را گرم كند اما جامه او را اگر در
آتش افتاد نسوزاند . خدا آتش را خلق كرده كه خاصيتش احتراق است ، پس
آتش را در كليتش در نظام عالم بايد در نظر گرفت كه وجودش لازم و مفيد
و موافق حكمت است نه در جزئيتش ، كه در فلان مورد جزئی برای فلان غرض
فردی و شخصی آيا مفيد و خير و حكمت
|