شما دو فرد نميتوانيد پيدا كنيد كه از نظر خصائص روحی صددرصد مثل هم
باشند . مصالحی كه مربوط است به جهات مشترك انسانها اينها حقوق عمومی
است . آزادی يعنی اينكه مانع برای بروز استعدادهای كلی افراد بشر وجود
نداشته باشد و اين مربوط به همه انسانها است . آزادی برای من همان قدر
ارزش دارد كه برای شما ارزش دارد ، برای شما همانقدر ارزش دارد كه
برای ديگری ارزش دارد . اما من و شما با همديگر در خيلی چيزها فرق داريم
آنها را اسمش را ميگذاريم " سليقه " چون اختلافات شخصی است
همينجوريكه رنگ و شكل ما با همديگر فرق دارد ، سليقهها هم فرق ميكند ،
من در رنگ لباسها يك رنگی را میپسندم و شما رنگ ديگر را ، من در دوخت
لباس يكدوخت را بپسندم شما دوخت ديگر را ، من يك شهر را برای زندگی
بهتر میپسندم شما شهر ديگريرا ، من يك محلی را بهتر میپسندم شما محل
ديگر را ، من يك نوع زينت در اطاقم ترتيب ميدهم شما نوع ديگری را ، من
يكرشتهايرا برای تحصيل انتخاب ميكنم شما يك رشته ديگررا ، اينها مسائل
شخصی است ، در مسائل شخصی هيچكس نبايد مزاحم فرد ديگر بشود و لهذا هيچ
كس حق ندارد در انتخاب همسر فرد ديگريرا مجبور بكند چون جزء مسائل شخصی
است هر كسی كه از نظر سليقه در انتخاب همسر يك سليقه مخصوص بخود دارد
اسلام هم ميگويد هيچ كس را نبايد مجبور كرد در انتخاب همسر چون جزء
مسائل شخصی است . فرنگيها كه ميگويند از نظر توحيد و ايمان نبايد مزاحم
كسی شد از اينجهت است كه فكر ميكنند اينها جزء امور خصوصی و سليقهای و
ذوقی و فردی و شخصی است . انسان در زندگی به يك چيزی بايد سرگرم باشد
كه اسمش ايمان است مثل امور هنريست يك كسی از حافظ خوشش میآيد يك
كسی از سعدی
|