اين آيه كريمه نيز روابط نسبی و سببی را كه مايه پيوند افراد با يكديگر
و پايه بازشناسی آنها از يكديگر است ، به عنوان طرحی كه در متن خلقت
برای حكمت و غايتی كلی قرار داده شده عنوان نموده است .
در سوره مباركه زخرف آيه 32 میفرمايد :
« أهم يقسمون رحمة ربك ؟ نحن قسمنا بينهم معيشتهم فی الحيوه الدنيا و
رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا و رحمة ربك خير مما
يجمعون ».
آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم میكنند ؟ ( آيا كار خلقت به آنها
واگذار شده كه هرچه را به هر كه بخواهند بدهند و از هر كه نخواهند باز
گيرند ؟ ) ما مايههای معيشت و وسايل زندگی ( امكانات و استعدادها ) را
ميان آنها در زندگی دنيا تقسيم كرديم و برخی را بر برخی ديگر از نظر
امكانات و استعدادها به درجاتی برتری داديم تا به اين وسيله ، و به
صورت متقابل ، برخی برخی ديگر را مسخر خود قرار دهند ( و در نتيجه همه
به طور طبيعی مسخر همه واقع شوند ) ، و همانا رحمت پروردگارت ( موهبت
نبوت ) از آنچه اينها گرد میآورند بهتر است .
ما در مباحث توحيد ( بخش " جهان بينی توحيدی " درباره مفاد اين آيه
كريمه بحث كردهايم و تكرار نمیكنيم . به طور خلاصه میگوييم مفاد آيه
كريمه اين است كه انسانها از نظر امكانات و استعدادها ، يكسان و همانند
آفريده نشدهاند ، كه اگر چنين آفريده شده بودند ، هر كس همان را داشت
كه ديگری دارد و همان را فاقد بود كه ديگری فاقد است و طبعا نياز
متقابلی و پيوندی و خدمت متبادلی در كار نبود . خداوند انسانها را از
نظر استعدادها و امكانات جسمی و روحی و عقلی و عاطفی ، مختلف و متفاوت
آفريده است ،
|