3 نقض تطابق جبری زيربنا و روبنا
بنابر نظريه ماترياليسم تاريخی ، در جامعهها همواره بايد نوعی تطابق ميان زيربنا و روبنا وجود داشته باشد تا آنجا كه با شناخت روبنا میتوان زيربنا را شناخت ( به نحو برهان به اصطلاح " انی " كه شناخت نيمه كامل است ) و با شناخت زيربنا روبنا را میتوان شناخت ( به نحو برهان به اصطلاح " لمی " كه شناخت كامل است ) و هر گاه زيربنا دگرگون شود و تطابق زيربنا و روبنا به هم بخورد ، جبرا تعادل اجتماعی به هم میخورد و بحران آغاز میگردد و روبنا خواه ناخواه با سرعتی كم و بيش ويران میگردد و تا زيربنا به حال اول باقی است ، روبنا نيز جبرا ثابت و باقی است . رويدادهای تاريخی معاصر عملا خلاف اين را ثابت كرده