پاورقی : . 1 غافر / . 51 . 2 صافات / 171 - . 173
« انا للنصر رسلنا و الذين آمنوا فی الحيوه الدنيا و يوم يقوم الاشهاد (
1 ) . و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين انهم لهم المنصورون 0 و ان
جندنا لهم الغالبون ». . . ( 2 ) .
ولی با بيان گذشته اين اصول مورد ترديد قرار میگيرد . با بيان گذشته هر
چند پيامبران و رسولان و ساير مصلحان گذشته تاريخ تبرئه میشوند ، اما خدای
پيامبران تخطئه میشود .
راستی مشكلهای است . از طرفی قرآن نوعی ديد خوشبينانه به جريان كلی
جهان میدهد . قرآن اصرار میورزد كه " حق " را محور هستی و محور زندگی
اجتماعی انسان معرفی نمايد . حكمت الهی نيز روی اصول ويژه خود مدعی است
كه همواره خير بر شر و حق بر باطل میچربد ، شر و باطل وجودهای عرضی و
طفيلی و غير اصيلاند .
از طرف ديگر ، مطالعه و مشاهده تاريخ گذشته و حال نوعی بدبينی به نظام
جاری ايجاد میكند و اين تصور را به وجود میآورد كه نظريه كسانی كه مدعی
هستند سراسر تاريخ " فجايع " و مظالم و حق كشی و بهرهكشی است ، بيجا
نيست .
چه بايد گفت ؟ آيا ما در فهم نظام هستی و نظام اجتماعی انسان اشتباه
میكنيم ، يا در اين اشتباه نمیكنيم ، در فهم مقاصد قرآن اشتباه میكنيم كه
فكر میكنيم نظر قرآن به هستی و به تاريخ خوشبينانه است ، يا در هيچكدام
اشتباه نمیكنيم و اين تناقض ميان
پاورقی : . 1 غافر / . 51 . 2 صافات / 171 - . 173 |