پاورقی : . 1 همان مأخذ ، ص . 357
ماركس در مورد ويژگی دوم گفته است :
" كارگر به دو معنی آزاد است : آزاد برای فروش نيروی كار خود ، و
آزاد از هرگونه مالكيت " .
و برای ويژگی سوم در بيانيه گفته است :
" رشد صنعت تنها تعداد پرولتاريا را افزون نمیسازد ، علاوه بر آن ،
آنها را به صورت تودهای چشمگير متمركز میكند . نيروی پرولترها افزايش
میيابد و خودشان به نيروی خويش آگاه میگردند " ( 1 ) .
اصل فوقالذكر را میتوان به نام " اصل تطابق ميان پايگاه ايدئولوژی و
پايگاه طبقاتی و اجتماعی " ناميد . بنابراين اصل هر طبقه نوعی فكر ،
انديشه ، اخلاق ، فلسفه ، هنر ، شعر ، ادب و غيره را توليد میكند كه وضع
زندگی و معاش و منافع او ايجاب میكند . همچنانكه میتوان اين اصل را "
اصل تطابق ميان خاستگاه هر فكر و انديشه و جهت آن فكر و انديشه " نام
نهاد . يعنی هر فكر و هر انديشه و هر سيستم اخلاقی يا مذهبی از ميان هر
طبقهای كه برخاسته باشد در جهت منافع همان طبقه است ، محال است كه يك
سيستم فكری از ميان يك طبقهای در جهت خير و صلاح و سود طبقهای ديگر
برخيزد و يا از ميان طبقهای در جهت خير و صلاح انسانيت برخيزد و هيچ
جهتگيری خاص طبقاتی نداشته باشد . فكر و انديشه آنگاه جنبه اومانيستی و
انسانی و ماورای طبقاتی پيدا میكند كه تكامل ابزار توليد ايجاب كند نفی
همه طبقات را ، يعنی با نفی تضاد پايگاه
پاورقی : . 1 همان مأخذ ، ص . 357 |