مرحله را كه مرحله اساطيری و فلسفی است طی كرده و به مرحله علمی رسيده‏
است ، ناچار آگاهيهايی كه لازم می‏شمارد همه به اصطلاح علمی است و
اهرمهايی كه می‏خواهد وسيله حركت قرار دهد اهرمهای علمی است . يا
ماركسيسم كه تئوری انقلابی طبقه كارگر است ، آگاهيهايی كه می‏بخشد از نوع‏
وارد كردن تضادهای طبقاتی در خودآگاهی كارگران است و اهرمی كه بر روی آن‏
فشار می‏آورد اهرم عقده‏ها و احساس محروميتها و مغبونيتها است .
علاوه بر اينكه مكتبها بر حسب اينكه ديدشان از جامعه و تاريخ چه باشد ،
نوع آگاهی بخشيهايشان و نوع اهرمهايی كه روی آنها فشار می‏آورند فرق می‏كند
، مكتبها بر حسب اينكه ديدشان از تاريخ و تكامل تاريخ و از انسان چه‏
باشد ، درباره شعاع تاثير دعوت و درباره رابطه دعوت با زور ، و اخلاقی و
غير اخلاقی بودن زور نظريات مختلفی خواهند داشت .
بعضی مكتبها ، مانند مسيحيت ، تنها چيزی را كه در مواجهه با انسانها
اخلاقی می‏شمارند ، دعوتهای مسالمت‏آميز است ، زور را به هر شكل و به هر
صورت و در هر شرايطی غير اخلاقی می‏شمارند . لهذا در اين مذهب دستور
مقدس اين است كه اگر به گونه راستت سيلی زدند گونه چپت را پيش آر ،