به عنوان يك سلسله " ارزشها " مطرح است كه جنبه انسانی اين مسائل‏
است . قرآن هرگز بر عقده‏های روانی و بر تحريك حسادتها و يا تحريك‏
شهوتها و اشتهاها تكيه نمی‏كند ، هرگز مثلا نمی‏گويد : فلان گروه چنين خوردند
و بردند و كيف كردند ، چرا تو به جای آنها نباشی ؟
اگر مال كسی را به زور بخواهند از او بگيرند ، اسلام اجازه نمی‏دهد كه به‏
بهانه اينكه ماديات ارزشی ندارد صاحب مال سكوت كند ، همچنانكه اجازه‏
نمی‏دهد . اگر كسی ناموسش مورد تجاوز قرار گيرد به عذر اينكه اينها از
مقوله شهوت است سكوت نمايد ، بلكه دفاع را وظيفه می‏داند و "
« المقتول دون أهله و ماله » " را كه در مقام دفاع از ناموس يا مال خود
كشته می‏شود شهيد می‏شمارد . اما منطق اسلام آنجا كه تشويق می‏كند از مال خود
دفاع كن ، به صورت تحريك حرص و آز نيست ، بلكه به صورت دفاع از "
حق " است كه يك ارزش است . همچنين آنجا كه دفاع از ناموس را واجب‏
می‏شمارد ، نه به حساب بزرگ شمردن شهوت است ، بلكه به حساب دفاع از
يكی از بزرگترين نواميس اجتماع يعنی عفاف است كه مرد ، پاسدار آن قرار
داده شده است .

2 عنوان مكتب

هر مكتب پيروان خود را با يك عنوان خاص مشخص می‏كند . آن تئوری كه‏
فی‏المثل تئوری نژادی است عنوانی كه پيروان