استفاده كنند . هرگز چنين نيست . تازه مانند كارمند دولت خودمان است
كه با آنكه مال دولت مال عموم است و مال فرد نيست اما آيا از اين مال
عموم كه هيچ عنوان مالكيت فردی و اختصاصی هم ندارد ، افراد يك جور
استفاده میكنند ؟ [ نه ، ] كسی كه در يك پست عاليتری است ، مدير كل
است يا با مقامات عاليتری ارتباط دارد ، با عناوين مختلف مانند
مسافرتها از اين بودجه عمومی استفاده میكند ، و حال اينكه بودجه عمومی
است .
به علاوه اين مطلب خالی از اهميت نيست و بلكه مهمتر است كه در همان
جامعههای اشتراكی نياز به گذشتها و فداكاريها و صرف نظر كردن از مواهب
مادی در كارها وجود دارد . فی المثل كسی كه سرباز است و بايد به ميدان
جنگ برود و كشته شود ، ديگر نمیشود بر اساس منافع مشترك كشته شود ،
زيرا معنا ندارد . حتما بايد ايده يا احساسات و . . . بر وجود او حاكم
باشد تا حاضر شود خود را برای آن ايده به كشتن دهد . اينجاست كه حتی
مادیترين مكتبها هم خود را بینياز از نوعی ارزش و معنويت نمیداند ولو
به عنوان اينكه خود مسلك را به صورت يك معبود در آورند ، به صورت يك
شيئی با ارزش در آورند و اين خود يك معنويت است .
بدون شك مكتبی كه همه چيزش بر اساس اشتراك در منافع مادی و حفظ آن
باشد ، نمیتواند يك مكتب جامع باشد ، اصلا نمیتواند يك مكتب عملی باشد
. و لهذا خود همينها پای يك سلسله معنويتها را به ميان میآورند . مثلا
رفتار رهبران مادی كمونيستی نسبت به مسلك يا آرمها ، شعارها و علائمی كه
مربوط به مسلك است چگونه
|