چه نباشد. هرگز قرآن چنين حرفی نميزند استدلال قرآن اين است كه ، ما منت‏
گذاشتيم بر مستضعفان از اين طريق كه در بطن خانه فرعون ، موسی را پرورش‏
دهيم تا به رسالت مبعوث شود و با يك ايمان جديد ، و يك مكتب تازه ،
بنی اسرائيل را به راه نجات و هدايت راهنمائی كند پس اشتباه حضرات از
اينجا پيدا شده كه اين آيه را از آيات ما قبل و ما بعدش جدا كرده اند ،
و به اين ترتيب تناقضی ميان اين آيه و ساير آيات قرآن پيدا شده است .
اساس اسلام بر جنگ عقايد و پيروزی ايدئولوژيهاست پيروزی ايمان و عمل‏
صالح به منزله اصل است ، و شئون ديگر فرع در عين حال قرآن معتقد است كه‏
همواره مستضعفين بيشتر از غير مستضعفين گرايش به ايمان و عمل صالح پيدا
می‏كنند زيرا مستكبرين در زير خروارها مانع خوابيده اند يك فرعون اگر
بخواهد به راه حق بيايد ، بايد از زير يك كوه سستی و ناراستی بيرون‏
بيايد ولی يك ابوذر چطور ؟ برای ابوذر مانعی وجود ندارد تا پيغمبر را
ببيند ، بی درنگ خود را به او ميرساند و ايمان مياورد .
پرسش سوم : فرموديد نشر كتب ضلال در اسلام ممنوع است ، آيا اين بدان‏
معنا است كه از نشر كتبی كه از اين دسته اند جلوگيری ميشود ؟ حالا چه از
طريق سانسور و چه از طريق نشر كتبی در بی اثر كردن آثار ضلال ؟ اهميت امر
از اين جهت است كه طريقه اول موجب بروز اختناق خواهد بود كه خودتان‏
بان اشاره كرديد و طريقه ديگر نيز دارای اثر تدريجی است و اثرش در دراز
مدت حاصل ميشود .
پاسخ : فكر می‏كنم آنچه قبلا عرض كردم كافی بود من كتابها را از ابتدا
دو دسته كردم يكی كتابهائيكه ولو ضد دين ، ضد اسلام و ضد خدا هستند ، ولی‏
بر يك منطق و يك طرز تفكر