پاورقی : 1 - يكی از نويسندگان غير مذهبی كه سالها قبل جزو ايدئولوگهای جزب توده بود و بعدها تا حد زيادی در نظراتش تحول پيدا شد ، چندی قبل در يكی از مجلات مقاله ای نوشته بود و نهضت فعلی ايران را با ديد نسبتا بی طرفانهای تحليل كرده بود در آن مقاله نويسنده ، مقايسهای ميان اين نهضت و نهضت مشروطيت و ملی شدن نفت بعمل آورده و متذكر شده بود كه گناه شكست در دو نهضت قبلی به گردن لائيكهاست - يعنی آنها كه سياستشان از مذهبشان انگيخته نمیشود و تمايلات مذهبی چندانی ندارند - در ابتدا هر كدام از اين دو نهضت ، دو نيرو ، نيروی مذهبیها و نيروی لائيكها با هم براه افتادند ، ولی در موقع بهره برداری ، لائيكها به اين فكر افتادند كه مذهبیها را عقب بزنند و همين سبب شكست هر دوی اين نهضتها شد در انقلاب فعلی نيز اغلب روشنفكران ، فكر ميكردند تنها دو نيروی تعيين كننده در جامعه وجود دارد ، يكی نيروی اقتصادی و ديگری نيروی سياسی هيچكس نمیتوانست پيش بينی كند نيروی ديگری در بطن جامعه وجود داشته باشد كه از همه نيروهای ديگر قدرتمندتر و ريشه دارتر است و همانست كه بالاخره انقلاب را به پيروزی ميرساند .