قرار داشتند - مطرح گرديد در اين مورد ، داستان مفضل كه از اصحاب امام
صادق ( ع ) بود نمونه بسيار خوبی است .
امام صادق ( ع ) در زمان خود همان كار را میكند كه پيامبر ( ص ) و يا
علی ( ع ) و يا حسين ( ع ) ميكرد ، يعنی انجام رسالت و وظيفه با توجه به
شرايط زمان و مكان خود در شرايط زمان امام حسين ( ع ) مسئله اصلی اسلام
يزيد و دارودسته او بود ولی در زمان امام صادق ( ع ) علاوه بر لزوم مبارزه
با قلدر زمانه - كه امام خود بطور فعالانه در آن شركت داشت و نهضتهای
علوی را كه از روی خلوص نيت بودند ، كاملا تائيد ميفرمود - مسئله مبارزه
با نحلههای فكری و مكتبهای انحرافی نيز مطرح بود واضح است كه به دنبال
انقلاب ، آزادی از راه ميرسد و آزادی به همراه خود ، تضاد افكار و عقايد
و بحثهای فلسفی و كلامی را مطرح میكند در اين هنگام ديگر شمشير كاری از
پيش نميبرد ، اينجا اسلحه مناسب ، درس و كتاب و قلم است .
وظيفه امام صادق در روياروئی با آنهمهانديشههای گوناگون - از فرقههای
مختلف كلامی ، فقهی و فلسفی گرفته تا مذاهب يهود و مجوس و جاثليق (
كاتوليك ) و مكاتب دهری و مادی - چه بود ؟ رسالت امام صادق اين بود كه
در اين جبهه به مبارزه برخيزد و راه راست و مكتب صحيح را به امت نشان
بدهد نظير وضع امام صادق ، در زمان حضرت رضا ( ع ) نيز وجود دارد در آن
هنگام مامون كه خود مردی دانشمند بود ، جلسات بزرگی با شركت رجال و
شخصيتهای بزرگ علمی و مذهبی فرق و مذاهب گوناگون تشكيل ميداد و آنها را
به مناظره با يكديگر دعوت ميكرد مباحثات امام رضا ( ع ) در اين جلسات
بسيار آموزنده و روشنگر است .
همه اينها كه عرض كردم برای روشن كردن اين نكته بود كه وقتی اوضاع
زمانه آنگونه شود كه شناخت حق از باطل دشوار و
|