پاورقی : 1 - يكی از آقايان فضلا نقل ميكرد ، در اواخر دوره رضاخان شخصی كه در آن زمان وزير فرهنگ بود و بعد سناتور شد ، روزی در دانشگاه تهران برای دانشجويان سخنرانی ميكرد محتوای سخنش هم تجليل از فعاليتهای فرهنگی دوره رضاخان بود به دانشجويان ميگفت شما بايد قدر اين دولت و تمدنی را كه برايتان بوجود آورده است بدانيد شما ميخواهيد در اين دانشگاه رشتههای گوناگون نظير ادبيات ، پزشكی و علوم را بخوانيد و انشا الله در اين زمينه ها متخصص خواهيد شد اما آيا ميدانيد ما در گذشته چه داشته ايم ؟ بعد برای نشان دادن شرايط فرهنگی دورههای گذشته يكی از كتابهای خرافی مربوط به جادوگری و مارگيری و رمالی و از اين قبيل را بيرون آورد و مقداری از مطالب كتاب را بر سبيل تمسخر و استهزا برای دانشجويان خواند دوست ما نقل ميكرد كه اتفاقا در همان ايام وزارت فرهنگ موضوعی را به مسابقه گذاشته بود و از حسن اتفاق مقالهای را كه من نوشته بودم برنده اين مسابقه شد طبق مقررات قرار شد كه با آقای وزير ملاقات كنم وقتی مرا ديد تعجب كرد كه در لباس اهل علم هستم گفت باورم نمیشد كه يك آخوند توانسته باشد بهترين مقاله را بنويسد بعد توضيح داد كه فلان مطلبی را كه در مقاله شما بود ، با آخرين نظريههای روانكاوی و روانشناسی امروز مطابقت میكند ، و ما فكر میكرديم نويسنده اين مقاله تحصيل كرده اروپا يا امريكاست حالا میتوانی بگوئی اين مطلب را از كجا نقل كردهای ؟ در جواب گفتم اين مضمون يك حديث است و حديث را برايش خواندم بعد هم با عصبانيت به او گفتم ، آقای وزير ! تو كه در اين جا نشستهای فاضلتری يا من ؟ آن مزخرفات چه بود كه آن روز در دانشگاه ، به دانشجوها ميگفتی ؟ چرا به ملتت خيانت ميكنی ؟ آيا آنچه در مدارس قديم ما تدريس ميشود ، آنهائی است كه در آن كتاب نوشته شده بود ؟ آيا اگر در مدارس قديم ما ادبيات تدريس نميشد ، شما امروز ميتوانستيد اساسا دانشكده ادبيات داشته باشيد ؟ آيا تو خبر نداری كه فقهی كه در اين مدارس تدريس ميشود ، با بزرگترين مكتبهای دنيا برابری میكند ؟ و يا اصولی كه در آنجا تدريس ميشود ، از نظر ملل پيشرفته ، يك علم جديد است كه فلسفههای غرب در نهايت امر دارند به آن شباهت پيدا ميكنند ؟ در حوزههای ما اشارات بوعلی و اسفار ملاصدرا و منظومه حاجی سبزواری و كفايه آخوند خراسانی و آثار شيخ مرتضی انصاری و صد ها كتاب علمی و فلسفی و فقهی طراز اول تدريس ميشود . تو همه اينها >