پاورقی : . 1 بقره / . 278 . 2 اسراء / . 32 . 3 اسد الغابة ، ج / 1 ص . 216
نقل میكند كه به صراحت میفهماند پيغمبر اكرم حتی در دوره رسالت نه
میخوانده و نه مینوشته است ، میگويد :
" من و گروهی از ثقيف بر پيغمبر وارد شديم و اسلام اختيار كرديم . از
او خواستيم قراردادی با ما امضا كند و شروط ما را بپذيرد . پيغمبر اكرم
فرمود هر چه میخواهيد بنويسيد ، بياوريد ببينم . ما میخواستيم شرط كنيم
كه ربا و زنا را به ما اجازه دهد . چون خودمان نمیتوانستيم بنويسيم به
علی بن ابی طالب مراجعه كرديم . علی چون ديد ما چنين شرطی داريم از
نوشتن امتناع كرد . از خالد بن سعيد بن العاص تقاضا كرديم . علی به او
گفت میدانی از تو میخواهند كه چه بنويسی ؟ او گفت من چكار دارم ؟ هر چه
آنها گفتند من مینويسم ، بعد كه نزد پيغمبر بردند خودش میداند چه كند .
خالد آن را نوشت و نزد پيغمبر برديم . پيغمبر به يك نفر دستور داد آن
را بخواند . همينكه به " ربا " رسيد گفت دست مرا روی كلمه ربا بگذار
. او دست پيغمبر را روی آن كلمه گذاشت و پيغمبر با دست خود آن را محو
كرد و اين آيه قرآن را خواند : " « يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و
ذروا ما بقی من الربا » " ( 1 ) . شنيدن اين آيه به روح ما ايمان و
اطمينان بخشيد . قبول كرديم ربا نخوريم . آن شخص كه نامه را میخواند
ادامه داد ، به موضوع " زنا " رسيد . باز پيغمبر دست خويش را روی آن
كلمه گذاشت و خواند " « و لا تقربوا الزنا انه كان فاحشة ». . . " ( 2
) ( 3 ) .
پاورقی : . 1 بقره / . 278 . 2 اسراء / . 32 . 3 اسد الغابة ، ج / 1 ص . 216 |