" كلمات " امی " و " اميون " در قرآن در چند جای مختلف به كار
رفته است ، اما هميشه و همه جا فقط يكی معنی از آن مستفاد می‏شود . كلمه‏
امی در لغت اصلا به معنی كودك نوزادی است كه از بطن مادر متولد می‏شود و
با اشاره به همين حالت حيات و زندگی است كه كلمه امی را با معنی ضمن‏
آن به معنی كسی كه نمی‏تواند بخواند و بنويسد تعبير كرده‏اند . كلمه امی‏
همچنين به معنی كسی است كه در " ام القری " زندگی می‏كرده است . ام‏
القری يعنی مادر شهرها ، شهر پايتخت و عمده ، و اين صفتی بود كه اعراب‏
زمان پيغمبر برای شهر مكه قائل بودند . بنابراين كسی كه اهل مكه بود امی‏
نيز ناميده می‏شد .
يك مورد استعمال ديگر كلمه امی برای كسی است كه با متنهای قديم سامی‏
آشنايی نداشته است . و از پيروان ديانت يهود يا دين مسيح كه در قرآن به‏
عنوان " « اهل »الكتاب " ناميده شده‏اند ، نبوده است . در قرآن كلمه‏
" « اميون »" برای اعراب پيش از اسلام كه كتاب مقدسی نداشته‏اند و
پيرو تورات و انجيل هم نبوده‏اند ، به كار رفته است و در مقابل كلمه "
« اهل الكتاب »" قرار می‏گرفته است .
در حالی كه برای كلمه امی اينهمه معانی مختلف وجود دارد معلوم نيست‏
چرا مفسران و مترجمان قرآن ، چه مسلمان و چه غير مسلمان ، فقط معنی‏
ابتدايی يعنی نوزاد چشم و گوش بسته را گرفته‏اند و آن را به بی سواد و
جاهل تعبير كرده‏اند و در نتيجه اهل مكه پيش از اسلام را نيز اميون يا
گروهی بی سواد معرفی كرده‏اند ؟ ! " ( 1 )

پاورقی :
. 1 نشريه كانون سر دفتران ، شماره آبان ماه 1344 ، نقل از نشريه‏
آموزش و پرورش شماره شهريور . 1344