در ضمن تفسير آيه 9 از سوره بقره " « يخادعون الله و الذين آمنوا و ما
يخدعونإلا انفسهم ». . . " كلمه " الله " به گونهای تفسير میشود كه
يكمرتبه انديشه درباره جملههای بالا هم عوض میشود كه همه آن تعبيرات از
قبيل ذات مقدس ، همه موجودات و اله عظمت و جبروت او هستند و او را
میجويند و تنها دل به او بستهاند و امثال اينها ، نه درباره آن ذات
مقدسی است كه قرآن او را به عنوان الله میشناساند كه منزه از هر نقص و
حالت منتظره و مجرد از زمان و مكان است ، بلكه درباره واقعيت ديگری
است كه همه او با آشنا هستيم . كدام واقعيت ؟ چه ؟ : تكامل .
در ذيل آن آيه چنين میخوانيم :
" راستی از الله چه میفهميم ؟ جز تكامل مطلق ؟ جز آفرينش با همه
ابعادش ؟ و بالاخره جهان با حركت تكاملیاش به سوی يك بینهايت بزرگ ؟
"
آيا الله در منطق قرآن يعنی تكامل مطلق ؟ تكامل ، حركت به پيش است و
خداوند ، كمال و كامل مطلق است . فرق است ميان كمال و تكامل . مادی
مسلكان تكامل مطلق را میپذيرند ، كمال مطلق را نمیپذيرند . اختلاف مادی
با الهی بر سر كمال مطلق است كه هيچ حالت منتظره و نيستی و كاستی و
حركت ندارد ، نه بر سر تكامل مطلق .
آيا الله يعنی آفرينش با همه ابعادش ، يا اينكه الله يعنی آفريننده
همه آفرينش با همه ابعادش ؟ آيا الله يعنی جهان با حركت تكاملیاش به
سوی بینهايت بزرگ ، يا الله آن بینهايت بزرگی است كه جهان از او
سرزده و به سوی او در حركت و صيرورت است "
|