منظوری می‏شد آن را به كاربرد و وسيله‏ای بود برای جيب پركردن ، به جای‏
آنكه نرخها را به شما اعلام كنم كه جيب شما پرشود جيب خودم را پر می‏كردم‏
!
قرآن در آيه ديگر می‏گويد :
« عالم الغيب فلا يظهر علی غيبه أحداإلا من ارتضی من رسول »( 1 ) .
خداوند آگاه نهان است ، هيچ كس را بر نهان خود آگاه نمی سازد مگر
فرستاده‏ای مورد رضايت .
قطعا رسول اكرم ( ص ) يكی از آن فرستادگان مورد رضايت است .
از همه اينها گذشته ، قرآن در آيات فراوانی معجزات رسولان را ذكر كرده‏
است - معجزات ابراهيم ، موسی ، عيسی - با اين حال ، چگونه ممكن است‏
وقتی كه از پيامبر اكرم ( ص ) معجزه بخواهند - همچنانكه از رسولان گذشته‏
معجزه خواستند و آنها اجابت كردند - پيغمبر بگويد : " سبحان الله ! من‏
بشر رسولی بيش نيستم " . ؟ آيا آنها حق نداشتند بگويند آيا پيامبران‏
گذشته كه تو خود معجزات آنها را با اين همه آب و تاب نقل می‏كنی ، بشر
نبودند يا رسول نبودند ؟ آيا ممكن است چنين تناقض صريحی در قرآن وجود
داشته باشد ؟ آيا ممكن است مشركان متوجه چنين تناقضی نشده باشند ؟
اگر اين منطق روشنفكری صحيح باشد ، پيغمبر به جای اينكه بگويد : "
سبحان الله ! من بشر رسولی بيش نيستم " ، بايست

پاورقی :
. 1 جن / 26 و . 27