« الا الی الله المصير »" ؟
الله به معنی تكامل مطلق ، به معنی آفرينش با همه ابعادش ، به معنی‏
جهان با حركت تكاملی‏اش به سوی بی‏نهايت بزرگ ، چيزی است كه هربی‏
اللهی هم او را می‏پذيرد . شما اگر از فويرباخ و ماركس و انگلس و لنين و
استالين هم بپرسيد ، به چنين اللهی اعتراف دارند .
خلاصه در اين تفسير همه نامها مذهبی است و ابتدا جلب توجه می‏كند از
قبيل الله ، توحيد ، نبوت ، وحی ، ملك ، آخرت ، بهشت ، دوزخ ، روح ،
نعيم ، عذاب ، توكل ، صبر ، تكامل ، انقلاب . . . اما همينكه به عمق و
ژرفای برداشتها وارد می‏شويم ، همه از نظر ناپديد می‏شوند و به جای اينها
معانی و مفاهيم ديگری جايگزين می‏گردند و جز لفظ چيزی باقی نمی‏ماند .
عجيب اين است كه ادعا می‏شود كه ما می‏خواهيم فرهنگ اسلامی را فرهنگ‏
انقلابی كنيم . شگفتا ! آيا انقلابی بودن و يا به نظر شما انقلابی شدن‏
فرهنگ اسلامی در گرو اين است كه محتوای معنوی آن را از آن بگيريم و
محتوای مادی جايگزين آن سازيم ؟ ! آيا انقلاب منحصر به انقلاب شكم و
انقلاب ناشی از محروميت و موضع طبقاتی است ؟ آيا پيغمبر اسلام انقلاب سر
و انقلاب روح و قلب بر پا نكرد ؟ آيا اين گونه برداشت از انقلاب ،
دانسته يا ندانسته ، تبليغ به سود ماترياليسم نيست كه تنها با برداشتهای‏
ماترياليستی و توجيه مادی تاريخ و جامعه و بالاخره با ماترياليسم تاريخی‏
است كه می‏توان از يك فرهنگ انقلابی دم زد ؟
اين بود شمه‏ای از تذكراتی كه می‏خواستم خيرخواهانه و دوستانه به عزيزانی‏
كه هنوز فكر می‏كنم اغفال شده هستند ، بدهم .