پاورقی : . 1 بقره / . 3 . 2 يعنی الف و لام " الغيب " ، الف و لام عهد است .
« الصلوش و مما رزقناهم ينفقون »" ( 1 ) درباره ايمان به غيب اينچنين
میگوييد :
" مفسرين ، غيب را آنچه كه ديدنی نيست ، اعم از خداوند يا فرشتگان .
. . و از اين قبيل دانستهاند ، حال آنكه اولا خداوند و فرشتگان و . . .
غيب نيستند ، ثانيا با طرح عنوان متقين ، مسأله ايمان به خدا مطرح شده و
گذشته است " .
آنگاه خودتان ، غيب و ايمان به غيب را اينچنين تفسير میكنيد :
" منظور از غيب معهود و شناخته شده ، ( 2 ) همان مراحل ابتدايی رشد
انقلاب توحيدی و زمان انجام تحولات كمی است " .
خلاصه مدعی هستيد كه مقصود از ايمان به غيب كه در قرآن آمده ، اين است
كه مؤمنين بدانند انقلاب مرحله پنهانی دارد و در آن مرحله مبارزه بايد
پنهانی باشد ، اين مرحله مرحلهای است كه نظام حاكم هنوز مسلط است و
انقلاب مرحله رشد تدريجی را میپيمايد تا تغيير تدريجی كمی تبديل به تغيير
كيفی شود ( اصل چهارم ديالكتيك ) و نظام جديد مستقر گردد و انقلاب از
مرحله غيب به مرحله شهادت برسد .
من سخنم اين نيست كه انقلاب مرحله غيب و شهادت دارد يا نه ، قطعا
دارد . انقلاب اسلام - كه بر خلاف تصور شما انقلاب سر بود نه انقلاب شكم ،
انقلاب انسانی و فطری بود نه انقلاب طبقاتی
پاورقی : . 1 بقره / . 3 . 2 يعنی الف و لام " الغيب " ، الف و لام عهد است . |