عقده فكری

ولی از بيان گذشته نبايد چنين تصور كرد كه طرح مسأله قضا و قدر و جبر و
اختيار در ميان مسلمين تنها ريشه اجتماعی و سياسی دارد . بعدا توضيح‏
خواهم داد كه اين مسأله قبل از هر چيز ديگر يك مشكله علمی و يك مجهول‏
فلسفی و عقده فكری است كه برای هر فرد و هر ملتی كه [ در او ] استعداد
انديشيدن در مسائل كلی وجود داشته باشد ، خواه ناخواه پيش می‏آيد و شايد
در همه جهان ملتی يافت نشود كه درباره اين موضوع به نحوی فكر نكرده باشد
.

فلسفه مادی و سرنوشت

تصور بعضی چنين است كه اين معضله تنها برای الهيون مطرح است و ماديون‏
از طرح چنين مسأله‏ای و زحمت درك و حل آن فارغ‏اند .
اين تصور باطل است . برای كسانی كه طرز تفكر مادی دارند ، عينا همين‏
مشكل با اندك تفاوت وجود دارد ، زيرا طبق قانون ثابت و مسلم علت و
معلول ، هر پديده و حادثه‏ای مولود علت يا عللی است و آن علت يا علل‏
نيز به نوبه خود مولود علت يا علل ديگر می‏باشد ، و از طرفی به وجود آمدن‏
معلول با فرض وجود علت مربوطه ، ضروری و قطعی و اجتناب ناپذير است و
با فرض عدم وجود آن علت ، ممتنع و ناشدنی است .
ماديون اصل علت عمومی و ضرورت علی و معلولی را به