اين موضوع تأثير داشت . مسلمانان رنجها و سختيهايی را كه بدانها می‏رسيد
، نتيجه تقدير می‏دانستند و تحمل آن را لازم می‏شمردند ، زيرا در نظر آنها
كوشش و دانش انسانی برای رفع آن نتيجه‏ای نمی‏داد . پيروان محمد [ ص ]
به قاعده " خود را كمك كن تا خدا تو را كمك كند " اهميت نمی‏دادند و
به عكس آن معتقد بودند ، بدين جهت صليب ، هلال را محو كرد . اگر نفوذ
هلال تاكنون در اروپا باقی است ، برای اين است كه دولتهای بزرگ مسيحی‏
چنين خواسته‏اند ، و به عبارت ديگر ، بقای نفوذ هلال ، نتيجه رقابت‏
دولتهای مسيحی است . شايد بقای نفوذ آن برای اين است كه دليل تازه‏ای‏
برای اين قاعده باشد كه هر كس چيزی را به نيروی شمشير گرفت ، با شمشير
از او گرفته می‏شود " .
دكتر هيكل در پاسخ اين مرد امريكايی شرح مبسوطی طبق ذوق و فكر خود
می‏دهد كه هر چند خالی از نكته‏های صواب نيست ، ولی عاری از نظم فلسفی و
قابل نقض و اشكال و ايراد است .
در رساله حاضر كه اكنون به دست خواننده محترم می‏رسد ، بی‏پايگی سخنان‏
واشنگتن ارونگ و ديگر غربيان روشن خواهد شد و معلوم خواهد شد كه اولا قضا
و قدر اسلامی با عقيده جبر فرسنگها فاصله دارد و نمونه‏هايی كه ذكر خواهد
شد كه همان سپاهيان صدر اسلام كه آقای واشنگتن ارونگ گستاخانه آنها را
نادان و مغرور می‏خواند ، در سايه تعليمات معلم عاليقدر خود ، اين فرق و
تفاوت را كه آقای واشنگتن ارونگ از درك آن عاجز است ، درك می‏كردند (
1 ) .
ثانيا خود قرآن كريم آزادی و مختار بودن انسان را به موجب آيات زيادی‏
تأييد كرده است . كسانی كه طرفدار اختيار شدند و جبر را مخالف عدالت و
رحمت خدا دانستند ( عدليه ، يعنی شيعه و معتزله ) برخلاف ادعای‏
خاورشناسان عليه تعليمات قرآن قيام نكردند و منظورشان " تعديل " در
گفته قرآن نبود ، بلكه نظر خود را از قرآن اقتباس

پاورقی :
. 1 رجوع شود به متن كتاب صفحات 73 - . 76