« قل كل من عند الله »( 1 ) .
بگو همه از نزد خداست .
هيچ يك از اينها مستلزم نفی دخالت علل و اسباب طبيعی نيست .
بنابراين ، بين اين آيات و آياتی كه صريحا دخالت خود بشر را در هدايت‏
و ضلالت ، يا در عزت و قدرت ، يا در رزق و سلامت ، يا در حسنات و
سيئات تأييد می‏كند ، منافاتی نيست ، مثل اينكه می‏گويد :
« و اما ثمود فهديناهم فاستحبوا العمی علی الهدی »( 2 ) .
اما ثمود ، ما آنها را هدايت كرديم ، سپس آنها خودشان كوری را بر
هدايت ترجيح دادند .
يا آنكه پس از ذكر سرنوشت شوم و ذلت بار فرعونيان و سقوط آنها از
اوج عزت به حضيض ذلت ، می‏فرمايد :
« ذلك بان الله لم يك مغيرا نعمة انعمها علی قوم حتی يغيروا ما
بانفسهم »( 3 ) .
آن بدان جهت بود كه خداوند چنين نيست كه نعمتی را كه به قومی داده‏
عوض كند مگر آنكه آنها هر چه مربوط به خودشان است عوض كنند .
يا آنكه در مقام انتقاد از عقيده جبری مشركين می‏گويد :
« و اذا قيل لهم انفقوا مما رزقكم الله قال الذين كفروا »

پاورقی :
. 1 نساء / . 78
. 2 فصلت / . 17
. 3 انفال / . 53