انسان و سرنوشت

هراس انگيز

سرنوشت ! قضا و قدر ! كلمه‏ای رعب آورتر و هراس انگيزتر از اين دو
كلمه ، پرد ه گوش بشر را به حركت نياورده است .
هيچ چيز به اندازه اينكه انسان آزادی خود را از دست رفته و خويشتن را
مقهور و محكوم نيرومندتر از خود مشاهده كند و تسلط مطلق و بی‏چون و چرای‏
او را بر خود احساس كند ، روح او را فشرده و افسرده نمی‏سازد .
می‏گويند بالاترين نعمتها آزادی است و تلخ‏ترين دردها و ناكاميها احساس‏
مقهوريت است ، يعنی اينكه انسان ، شخصيت خود را لگدكوب شده و آزادی‏
خود را به تاراج رفته ببيند و خود را در برابر ديگری مانند گوسفند در
اختيار چوپان مشاهده كند و خواب و