بلكه مقتضای طبيعت زمان اين است كه هر قومی فقط دوره محدود و معينی از
ترقی و تعالی را طی كنند و سپس راه فنا و زوال و انحطاط را بپيمايند ؟
اگر عامل خاصی سبب انحراف و انحطاط مسلمين شده است ، آن عامل چيست‏
؟ آيا خود اسلام را بايد مسؤول انحطاط مسلمين شناخت - آنچنانكه بسياری از
غربيان ( نه همه كه احيانا گرفتار تعصب مسيحی هستند و يا بالاتر ،
مأموريت استعماری دارند ، ادعا می‏كنند - يا اسلام از اين مسؤوليت‏
مبراست ، و مسلمانان خود مسؤول اين انحطاط می‏باشند ، و يا نه به اسلام‏
مربوط است و نه به مسلمانان ، علت اين انحطاط ، ملل و اقوام غير
مسلمان‏اند كه در طول تاريخ چهارده قرنی اسلام ، به انحای مختلف ، با
مسلمانان سروكار داشته‏اند ؟ پاسخ به اين پرسش ، كار ساده‏ای نيست ، يك‏
رشته مباحث‏نسبتا طولانی بايد پيش كشيده شود و در هر يك از آنها با
اسلوب علمی تحقيق كافی به عمل آيد .
در اين سلسله مباحث آنچه به عنوان مقدمه لازم است طرح شود ، نموداری‏
از عظمت و انحطاط مسلمانان است و طبعا مشتمل خواهد بود بر مطالب ذيل :
. 1 پايه عظمت و رفعت تمدن اسلامی .
. 2 علل و موجبات و مايه‏های تمدن اسلامی .
. 3 تأثير اسلام در اعتلای مسلمين .
. 4 اقتباس و مايه‏گيری تمدن جديد اروپايی از تمدن اسلامی .
. 5 وضع حاضر جهان اسلامی از نظر مظاهر انحطاط و تأخر .
. 6 با آنكه تمدن اسلامی نابود شده ، اسلام به صورت نيرويی زنده و فعال‏
و گسترش يابنده باقی مانده است و با نيرومندترين نيروهای نو اجتماعی و
انقلابی رقابت می‏كند .