خاص و استثنايی پا به ميان میگذارد و اگر استثنائا پا به ميان گذاشت
همه چيز از كار میافتد ، عقلها از سرها میپرد ، چشمها كور میشود ، دواها
از اثر میافتد ، سركنگبين صفرا میافزايد و روغن بادام خشكی مینمايد . . .
اكنون چه بايد گفت ؟ آيا اين اخبار و روايات با متن اسلام قابل انطباق
نيست و ساخته جبری مذهبان است ، يا توجيه و تفسير صحيحی دارد ؟
به عقيده اينجانب اين اخبار و روايات ناظر به يك مطلب صحيحی است ،
نه با اصل عليت عمومی منافی است و نه با عموميت قضا و قدر ، ناظر به
نظام كلی عالم و مجموع علل و اسباب اعم از مادی و معنوی است ، ناظر به
مواردی است كه علل و اسباب معنوی علل و اسباب مادی را تحت الشعاع
قرار میدهد .
در فصل پيش گفتيم كه علل و اسباب را تنها در ابعاد مادی نبايد محصور
كرد . نظام اتم ، از مجموع علل و اسباب آشكار و نهان تشكيل شده است .
همان طوری كه علل مادی و محسوس ، بعضی بعض ديگر را خنثی میكنند و از
كار میاندازند ، در مواقع خاصی تحت تأثير علل معنوی نيز از كار میافتند
.
كسی كه تنها علل مادی و محسوس را میبيند خيال میكند سبب منحصر به
همين چيزهاست ، نمیداند كه هزاران علل و اسباب ديگر نيز ممكن است به
حكم قضا و قدر الهی در كار باشند و آنگاه كه آن علل و اسباب پا به ميان
گذاشتند ، اسباب و علل مادی را خنثی و بیاثر میكنند .
در خود قرآن كريم اين مطلب به بيانی بليغتر و رساتر از آنچه در زبان
اخبار و احاديث آمده است بيان شده است .
|