استفادههای سياسی
تاريخ نشان میدهد كه مسأله قضا و قدر در زمان بنیاميه مستمسك قرص و محكمی بوده برای سياستمداران اموی . آنها جدا از مسلك جبر طرفداری میكردند و طرفداران اختيار و آزادی بشر را به عنوان مخالفت با يك عقيده دينی میكشتند يا به زندان میانداختند ، تا آنجا كه اين جمله معروف شد : " الجبر والتشبيه امويان ، والعدل والتوحيد علويان " . قديمترين كسانی كه مسأله اختيار و آزادی بشر را در دوره اموی عنوان كردند و از عقيده آزادی و اختيار بشر حمايت كردند ، مردی از اهل عراق به نام معبد جهنی و مرد ديگری از اهل شام معروف به غيلان دمشقی بودند . اين دو نفر به راستی و درستی و صدق و ايمان شناخته میشدند . معبد به همراهی ابن اشعث خروج كرد و به دست حجاج كشته شد و غيلان نيز پس از آنكه حرفهايش به گوش هشام بن عبدالملك رسيد ، به دستور هشام دستها و پاهايش را بريده ، سپس او را به دار آويختند . در كتاب تاريخ علم كلام تأليف شبلی نعمان جلد اول صفحه 14 مینويسد : " اگر چه برای اختلاف عقايد تمام عوامل و اسباب فراهم بود ،