به مؤثر خود مستند است ، به خداوند مستند است ، اگر آن اثر را به فاعل
و مؤثر عادی و طبيعی وی نسبت دهيم ، او را به فاعل غير قائم بالذات او
نسبت دادهايم و اگر به خداوند نسبت دهيم ، او را به فاعل قائم بالذات
او نسبت دادهايم . خداوند به موجودات خاصيت تأثير و امكان تأثير میدهد
و عطا میكند . اما عطا و تمليك الهی با عطا و تمليك بشر كه چيزی را به
كس ديگر تمليك میكند يا میبخشد متفاوت است . تمليك يا اعطای بشر
چيزی را ، مستلزم خروج آن شیء است از ملك تمليك كننده يا بخشنده ، و
تا از ملكيت او خارج نشود به ملكيت ديگری درنمیآيد . اما تمليك و
اعطای خداوند با حفظ و بقای مالكيت خداوند منافات ندارد ، بلكه شأنی از
شؤون و مظهری از مظاهر مالكيت خداوند است . خداوند به همه اشياء تأثير
و اثر میبخشد و تمليك میكند و در عين حال ، خود مالك بالاستقلال همه
تأثيرها و اثرهاست .
اخبار و احاديث زيادی به اين مضمون يا قريب به اين مضمون هست كه
نمیتوانيم همه آنها را در اين رساله ذكر كنيم و شرح دهيم
سطح عالی
چيزی كه برای يك نفر محقق و عارف به مسائل توحيد بسيار بسيار اعجاب
آور است ، منطق مخصوصی است كه قرآن كريم و پس از آن ، روايات ماثوره
از رسولاكرم ( ص ) و علی ( ع ) و ساير ائمه اطهار در مسائل توحيد پيش
گرفتهاند . اين منطق اصلا و ابدا با منطق آن عصر و زمان تطبيق نمیكند ،
بلكه با منطق قرنها بعد كه كلام رونق