باشند . دزد نبود ولی تظاهر به دزدی می‏كرد . بسا بود مال مردم را به جائی‏
می‏برد كه او را بگيرند و كتك بزنند ، و اگر نمی‏فهميدند ، دوباره آن مال‏
را سرجايش می‏گذاشت . شيشه مشروب را با خودش حمل می‏كرد ، در حالی كه‏
شرابخوار نبود .
آيا اين كارها با منطق اسلام وفق می‏دهد ؟ نه . اسلام می‏گويد عرض مؤمن در
اختيار خودش نيست . مؤمن حق ندارد كاری كند كه شرف و احترام و عرض‏
خود را در ميان مردم بريزد . اسلام می‏گويد : رياكاری نكن ، تظاهر به خوبی‏
نكن ولی تظاهر دروغين هم به بدی نكن . هم آن ، دروغ عملی است و هم اين‏
دروغ عملی است . نه آن دروغ را بگو و نه اين دروغ را .
يكی از علل اينكه در ادبيات عرفانی ، معانی بلند مقدس معنوی را در
لباس الفاظ فسق و فجوری بيان كرده‏اند و از زبان شاهد و معشوق و می‏و نی‏
سخن گفته‏اند ، اين است كه می‏خواسته‏اند به چيزی كه خودشان اهل آن‏
نبوده‏اند تظاهر كنند . حتی در حافظ هم اين مطلب زياد ديده می‏شود ،
گواينكه خودش می‏گويد كه من ملامتی نيستم و رياكار هم نيستم :
دلا دلالت خيرت كنم به راه نجات
مكن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
( 1 )
روش ملامتی يك نوع مجاهده با نفس صوفيانه است كه

پاورقی :
. 1 منظور او از " به فسق مباهات كردن " همانهائی هستند كه اين‏
كارها را می‏كنند ، ولی شايد از بعضی از كلمات خود حافظ هم بشود اين‏
مطلب را فهميد . [ استاد در حواشی خود بر ديوان حافظ چند بيت از ابياتی‏
كه دليل بر ملامتی بودن حافظ گرفته شده >