ايمان ، راه " ما " شدن " من " ها
ثانيا اين " من " آن وقت واقعا و حقيقتا تبديل به " ما " میشود كه قبلا تبديل به " او " شده باشد ، يعنی همان نظريه عرفا . بدون آنكه " من " قبلا تبديل به " او " شده باشد ، تبديل به " ما " نمیشود . راه " ما " شدن " من " ها اين است كه اول " من " ها " او " بشوند ، يعنی ايمان به خدا پيدا شود : " « قل يا اهل الكتاب تعالوا الی كلمه سواء بيننا و بينكم الا نعبد الا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله » " مخاطب ، اهل كتابند : ای اهل كتاب ! يهوديها ، نصرانيها ، مجوسيها ، زردشتیها ! بيائيد همه ما گرد يك كلمه و حقيقت جمع شويم ، حقيقتی كه « سواء بيننا و بينكم »ببينيد تعبير قرآن چقدر عجيب است : حقيقتی كه نه از من است و نه از تو ، نه از ماست ( 1 ) نه از شما ، حقيقتی است كه از " ما " ی به معنای اعم است ، ما و شما هر دو درپاورقی : . 1 " ما " در مقابل " شما " [ نه در مقابل " من " ] .