توضيح بدهيد كه چرا خودتان آب كشی میكنيد ؟ شايد مردی نداريد ؟ میگويد
بله ، اتفاقا شوهر من در ركاب علی بن ابیطالب كشته شد . من هستم و چند
تا يتيم . اين كلمه را كه میشنود ، سرتاپايش آتش میگيرد . نوشتهاند آن
شب وقتی برگشت و به خانه رفت ، تا صبح خوابش نبرد . صبح ، نان و
گوشت و خرما و پول با خودش برمیدارد و با عجله میرود و در خانه همان زن
را میزند . میگويد كيستی ؟ میفرمايد : من همان برادر مؤمن ديروز تو هستم
. به سرعت گوشتها را كباب میكند و به دست خودش در دهان يتيمها
میگذارد و يتيمها را روی زانو مینشاند و [ آهسته ] به آنها میگويد كه از
تقصير علی كه از شما غافل مانده بگذريد . آنگاه تنور را آتش میكند .
وقتی سر تنور میرود ، صورتش را به آتش نزديك میكند ، حرارت آتش را
احساس میكند ، [ با خود میگويد : ] علی ! حرارت آتش دنيا را بچش و
آتش جهنم يادت بيايد ، تا ديگر از حال مردم غافل نمانی . بدنی كه بايد
جور بكشد اينطور است ، بدنی كه روحش روح همه مردم است ، اينطور است .
باسمك العظيم الاعظم الاعز الاجل الاكرم يا الله .
خدايا تو را قسم میدهيم به حقيقت علی بن ابیطالب كه درد اسلام را در
دل ما ايجاد كن . عاقبت امر همه ما را ختم به خير بفرما . درد محبت ، و
معرفت و طاعت و عبادت خودت را در دلهای ما قرار بده . احساس همدردی
با خلق خودت را در ما ايجاد بفرما . ما را از پرتو نور ولايت علی ( ع )
بهرهمند بفرما . ما را پيرو واقعی آن بزرگوار قرار بده . دلهای ما را به
نور ايمان ، منور بگردان . ما را با حقايق اسلام آشنا بفرما .
و لا حول و لا قوش الا بالله العلی العظيم
|