" درد انسان " در كلام اميرالمؤمنين
چقدر زيبا میگويد اميرالمؤمنين علی ( ع ) وقتی كه با كميل بن زياد نخعی به صحرا میرود . كميل میگويد همين كه به صحرا رسيديم و ديگر كسی در آنجا نبود ، علی ( ع ) آه عميقی كشيد « فلما اصحر تنفس الصعداء » بعد فرمود : " « يا كميل بن زياد ان هذه القلوب اوعية فخيرها اوعاها ، فاحفظ عنی ما اقول لك » " دل انسان به منزله ظرف است ، بهترين ظرفها آن است كه ظرفيتش بيشتر باشد يا بهتر [ مظروف را ] نگهداری كند . گوش كن آنچه را كه من به تو میگويم . اول مردم را به سه قسمت تقسيم میكند كه اينها محل بحث من نيست تا در اواخر ، شكايت میكند كه : افسوس ! افراد صاحبسری نيستند كه من آنچه را كه در دل دارم ، بتوانم به آنها اظهار كنم . بعد میگويد : ولی اينچنين هم نيست كه هيچكس نباشد ، هميشه در همه زمانها افرادی [ اينچنين ] هستند . « اللهم بلی لا تخلو الارض من قائم لله بحجة اما ظاهرا مشهورا او خائفا مغمورا » تا آنجا كه میفرمايد : « هجم بهم العلم علی حقيقة البصيرش » علم حقيقی در نهايت بصيرت بر آنها هجوم آورده است و به مقام يقين كامل رسيدهاند