مكتب سوسياليزم توجهش به " مضاف " ها است ، میگويد اين مضافها وقتی
[ همراه ] " من " میآيد مثلا " خانه من " و " پول من " میشود ، "
من " را " من " میكند . مضافها را برداريد ، چون وقتی مضافها اختصاصی
شد " من ساز " است ( 1 ) .
ولی اين مكتب میگويد نه ، مضافهای " من " كاری نمیكند ، مضاف
اليههای " من " كار میكند . میگويد " من چه " ؟ يعنی اين من به چه
تعلق دارد ؟ اگر من به امور فردی و محدود اختصاص داشته باشد " من " ،
" من " میشود . . . ( 2 ) ولی وقتی روح به امور جمعی تعلق داشته باشد
مثلا به ايده ، ايمان و خدا تعلق داشته باشد آن وقت است كه " من "
تبديل به " ما " میشود . طرفداران اين مكتب میگويند : ما از طرفی
انسانهائی را میبينيم كه اشياء زيادی به آنها تعلق پيدا كرده ولی " من
" آنها ، " من " باقی نمانده و " ما " شده است . وقتی هيچ چيزی به
آنها تعلق نداشته ، " من " آنها " ما " بوده و وقتی همه چيز را هم
داشتهاند " من " آنها " ما " بوده است ، چون روح و روانشان به اشياء
تعلق نداشته است .
علی ( ع ) در زندگی چنين بود . او يك زندگی پرنوسانی داشت . روزی را
گذرانده است كه [ قوت او ] به همان مقداری كه
پاورقی :
. 1 میدانيد كه اينها در اصل ، هم در قديمالايام و هم در دوره جديد ،
اصل اشتراك را در مورد خانواده هم گفتند ولی به مشكل برخورد كردند . حتی
در ابتدای انقلاب كمونيستی در شوروی ، مسئله اشتراك در زن هم پيشنهاد شد
ولی بعد در سال 1936 اين را به كلی حذف كردند . در اينجا هم مسئله " من
" و " ما " میآيد ولی ديدند عملی نيست .
. 2 [ افتادگی از متن پياده شده است و چنانكه در مقدمه ذكر شد نوار دو
جلسه آخر در دست نيست ] .