« و باشروا روح اليقين ، و استلانوا ما استوعره المترفون ، و انسوا بما
استوحش منه الجاهلون » به روح يقين اتصال پيدا كرده‏اند و فاصله‏ای با روح‏
يقين ندارند . آن چيزهايی كه برای اهل ترف و ماده پرست‏ها خيلی سخت‏
است ، برای آنها رام و نرم است ، آنچه برای نادانها مايه وحشت است‏
يعنی خلوت با حق ، برای آنها مايه انس است « و صحبوا الدنيا بابدان‏
ارواحها معلقة بالمحل الاعلی » ( 1 ) اينها در دنيا با مردم همراهند ولی‏
با روحهايی كه مجذوب [ عالم ] بالا هستند . در عين اينكه در اين دنيا
هستند ، در اين دنيا نيستند ، در حالی كه در اين دنيا هستند ، در دنيای‏
ديگری هستند . دردهای علی و به تعبير ما دردهای عرفانی علی و دردهای‏
عبادتی علی و مناجاتهای علی يك مسئله بسيار واضح و روشنی است . كارش‏
در عبادت به جائی می‏رسد كه آنچنان از خود بی‏خود می‏شود و گرم محبوب و
معشوقش می‏شود كه از آنچه در اطراف او می‏گذرد بی‏خبر است ، حتی اگر تيری‏
را از بدنش بيرون بكشند .
اين درد انسان است ، يعنی درد جدائی از حق ، و آرزو و اشتياق تقرب به‏
ذات او و حركت به سوی او و نزديك شدن به او . تا انسان به ذات حق‏
نرسد ، اين دلهره و اضطراب از بين نمی‏رود و دائما اين حالت برای او
هست . اگر انسان خود را به هر چيز سرگرم كند ، آن چيز سرگرمی است ، [
حقيقت ] چيز ديگر است ، قرآن اين مطلب را به اين تعبير می‏گويد : "
« الا بذكر الله تطمئن القلوب »" ( 2 ) بدانيد فقط

پاورقی :
. 1 نهج‏البلاغه ، حكمت . 147
. 2 سوره رعد ، آيه . 28