هم پست‏تر هستند . مگر می‏شود انسان واقعا از نظر روحی تبديل به يك حيوان‏
شود ؟ بله ، چون شخصيت انسان به خصائص اخلاقی و روانی اوست . اگر
خصائص اخلاقی و روانی يك انسان ، خصائص و اخلاقی ( 1 ) يك درنده بود ،
خصائص و اخلاقی يك بهيمه بود ، او واقعا مسخ شده است ، يعنی روحش‏
حقيقتا مسخ و تبديل به يك حيوان شده است . جسم خوك با روح آن تناسب‏
دارد و انسان ممكن است تمام خصلتهايش خصلتهای خوك باشد . اگر انسانی‏
اينگونه باشد ، از انسانيت منسلخ شده و در معنی و باطن و [ نزد ] چشم‏
حقيقت‏بين و در ملكوت ، واقعا يك خوك است و غير از اين چيزی نيست .
پس انسان معيوب ، گاهی به مرحله انسان مسخ شده می‏رسد . ما اينها را
كمتر می‏شنويم و شايد بعضی خيال كنند اينها مجاز است و ديرتر باورشان‏
بيايد ، ولی حقيقت است .
شخصی می‏گويد : با امام زين‏العابدين ( ع ) در صحرای عرفات بوديم . از
آن بالا كه نگاه كردم ، ديدم صحرا از حاجی موج می‏زند . به امام عرض كردم‏
: ما اكثر الحجيج الحمد لله چقدر امسال حاجی زياد است . امام فرمود : "
« ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج » " ( 2 ) چقدر فرياد زياد است و چقدر
حاجی كم است . آن شخص می‏گويد من نمی‏دانم امام چه كرد و چه بينشی به من‏
داد و چه چشمی را در من بينا كرد كه وقتی به من گفت حالا نگاه كن ، ديدم‏
صحرايی است پر از حيوان ، يك باغ وحش‏كامل كه فقط يك عده انسان هم در

پاورقی :
. 1 [ صفت نسبی است ، به معنای آنچه مربوط و منسوب به اخلاق است ] .
. 2 بحار ، ج 24 ، ص . 124