تصوف و " عزت نفس "
گاهی ( 1 ) در مكتب تصوف در همين جهاد با نفس ، تن به دنائت و پستی میدهند برای اينكه نفس را رام و ذليل كرده ، از فرمان دادن باز دارند . چطور ؟ مثلا شخصی در جائی میتواند از حيثيت خودش دفاع كند ، ولی دفاع نمیكند . چيزی كه ما اسمش را عزت مؤمن میگذاريم در بعضی از مكتبهای تصوف معنی ندارد . در ميان بسياری از اين مكاتب ، در مراسمی كه سالك بايد به شيخ و استاد خود خدمت كند ، آن استاد به سالك فرمان میدهد كه كارهائی را كه خيلی پست و دنی است انجام دهد . مثلا اينپاورقی : > است مشخص كردهاند . مانند اين ابيات :
گر مريد راه عشقی فكر بدنامی مكن |
شيخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت |
و يا اين بيت : ] . 1 باز هم " گاهی " عرض میكنم .