پاورقی : . 1 اين مطلبی را كه جديديها به صورت ديگری درك كردهاند ، در واقع مطلبی است كه در معارف سابقه طولانی دارد . من فعلا نمیخواهم درباره اين جهت زياد بحث كرده باشم .
آنچه به نام اصالت وجود مصطلح شده است ، در نظر میگرفتند . ولی اين
مطلب كه انسان نسبت به ساير موجودات اين امتياز را دارد كه دارای
سرشت معين نيست و اين خودش است كه به خود سرشت میدهد كه اينها اسمش
را اصالت وجود يا تقدم وجود بر ماهيت گذاشتهاند با مبانی بسيار محكمتر
در فلسفه ما و بالاخص در فلسفه صدرالمتألهين البته با تعبيرات ديگر بيان
شده است .
آنها [ يعنی اگزيستانسياليستها ] با تعبير ديگر و از راه ديگر اين
مطلب را ثابت كردهاند و حرف درست ، و حقيقتی است كه انسان از خود
يك سرشت ثابت ندارد و اين خود انسان است كه به خودش سرشت و طبيعت
میدهد .
مطلبی كه در تعبيرات دينی ما راجع به مسخ امم گذشته يا درباره
اخلاقيات مردم در زمان حاضر و يا در مورد حشر مردم در قيامت آمده است
كه انسانها در قيامت به يك صورت محشور نمیشوند ، بعضی از انسانها
انسان محشور میشوند و بسياری از انسانهای ديگر به صورت حيوان محشور
میشوند بر همين اساس است ، با اينكه هر كسی انسان و با فطرت انسانی
متولد میشود و انسان بالقوه متولد میشود ، ولی در جريان زندگی ممكن است
ماهيتش متحول به يك حيوانی غير از انسان شود و اين يك حقيقتی است ( 1
) .
پاورقی : . 1 اين مطلبی را كه جديديها به صورت ديگری درك كردهاند ، در واقع مطلبی است كه در معارف سابقه طولانی دارد . من فعلا نمیخواهم درباره اين جهت زياد بحث كرده باشم . |