پاورقی : . 1 نهج البلاغه عبده ، خطبه . 201
حماسی مثل فردوسی است كه دارد حرف میزند ، يا فلان مرد آزاديخواه كه جز
آزادی چيزی سرش نمیشود دارد حرف میزند ، يك جای ديگر را كه مطالعه
میكند ، خيال میكند يك عابد گوشهنشين و يك زاهد گوشهگير و يا يك راهب
دارد حرف میزند . همه ارزشهای انسانی را [ در علی ( ع ) میبينيم ] ، چون
سخن ، نماينده روح گوينده است . ببينيد علی چقدر بزرگ است و ما چقدر
كوچك !
تا حدود پنجاه سال پيش كه گرايش جامعه ما در مسائل دينی و مذهبی فقط
روی ارزش زهد و عبادت بود ، وقتی واعظی بالای منبر میرفت كدام قسمت از
نهجالبلاغه ر ا میخواند ؟ حدود ده تا بيست خطبه بود كه معمول بود خوانده
شود . كدام خطبهها ؟ خطبههای زهدی و موعظهای نهجالبلاغه ، [ مانند اين
خطبه كه اينطور شروع میشود : ] « ايها الناس انما الدنيا دار مجاز ، و
الاخرش دار قرار ، فخذوا من ممركم لمقركم » ( 1 ) . باقی خطبههای
نهجالبلاغه مطرح نبود ، چون اصلا جامعه نمیتوانست آنها را جذب كند .
جامعه به سوی يك سلسله ارزشها گرايش پيدا كرده بود و [ فقط ] همان
قسمت نهجالبلاغه كه در جهت آن گرايشها و ارزشها بود ، معمول بود . صد
سال میگذشت و شايد يك نفر پيدا نمیشد كه " فرمان اميرالمؤمنين به
مالك اشتر " را كه خزانهای از دستورهای اجتماعی و سياسی است بخواند ،
چون اصلا روح جامعه اين نشاط و اين موج را نداشت . مثلا آنجا كه علی ( ع )
میگويد : « فانی سمعت رسول الله ( ص ) يقول فی غير موطن " لن تقدس
امة لا يؤخذ للضعيف فيها حقه من القوی »
پاورقی : . 1 نهج البلاغه عبده ، خطبه . 201 |