پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه . 91
كسی میگويد قطعا ؟ میگويد من اينطور فكر میكنم . اين ، مانعی ندارد . ولی
در اينگونه مسائل قضاوت قطعی كردن حتی نه نسبت به اميرالمؤمنين ، نسبت
به افراد ديگر هم صحيح نيست . او حاضر در وقايع و مسائل بوده است و
عبدالله بن عباس را از ما و شما بهتر میشناخته است و اصحاب ديگرش را
هم از ما و شما خيلی بهتر میشناخته است . آنوقت ما اينطور قضاوت كنيم
كه اگر حضرت به جای عبدالله بن عباس كس ديگری را انتخاب میكرد ، او
آن كار را بهتر انجام میداد ، و او را انتخاب نكرد . اين ، سرعت در
قضاوت در اينگونه مسائل است . به علاوه شما خودتان در بياناتتان كه ما
هميشه استفاده كردهايم ، همواره اين مطلب را گفتهايد كه علی ( ع ) يك
سياست خاصی داشت و نمیخواست و نمیبايست يك ذره از آن سياست تخلف
كند ، و در اين سياست همراه نداشت ، خودش هم هميشه میگفت فرد ندارم
. همين عبدالله بن عباس و ديگران دائما میآمدند علی ( ع ) را توصيه
میكردند به انعطاف يعنی همان چيزی كه امروز به آن سياست میگويند . شما
بيائيد به من ثابت كنيد كه علی ( ع ) يك كادر كافی داشت و در آن كادر
كافی العياذ بالله اشتباه كرد . من كه نمیتوانم ثابت كنم كه يك كادر
كافی داشت . من همينقدر میدانم كه علی ( ع ) كه پيغمبر او را برای خلافت
تعيين كرده و خودش اينهمه فرياد میكشد راجع به اينكه خلافت را ربودند ،
وقتی بعد از زمان عثمان میآيند سراغش كه با او بيعت كنند ، عقب میكشد
و میگويد : « دعونی و التمسوا غيری فانا مستقبلون امرا له وجوه و الوان .
. . و ان الافاق قد اغامت و المحجة قد تنكرت » ( 1 ) زمينه و اوضاع ديگر
خراب شد و خلاصه نمیشود كار كرد
پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه . 91 |