اگر بنا شود انسان حافظه را مانند يك انبار بداند كه بدون هيچ ترتيب و
نظم و حسابی هی بايد مطالعه كرد و روانه و سرازير به انبار حافظه كرد هيچ
حافظهای چندان مفيد نخواهد بود . ولی اگر انسان حافظه خود را اداره كند ،
رهبری كند ، با روش و متد از آن بهرهبرداری كند ، آنرا مانند كتابخانهای
منظم قرار دهد كه قفسههای كتاب به تناسب موضوعات و قطع كتابها منظم
شده است و كتابها رديف چيدهاند نه اينكه هر كتابی پهلوی هر كتابی قرار
گرفته و كتابها رويهم ريخته شده، آنوقت خوب میتواند از آن استفاده كند.
افرادی كه كتابهای متفرقه بی ترتيب مطالعه میكنند ، امروز كتابی
تاريخی ، فردا كتابی روانشناسی ، پس فردا كتابی سياسی ، روز ديگر كتابی
دينی ، هرگز استفاده نمیكنند . روش صحيح و متد صحيح در مطالعه اينست كه
اولا انسان آگاهانه كتاب مورد مطالعه خود را به حسب نيازمنديهای شخصی
خود انتخاب كند و مطالعه را در اختيار تصادف قرار ندهد كه كتابی به
دستم افتاد و مطالعه كردم ، ثانيا در مطالعه آنرا به حافظه بسپارد به
مفهوم واقعی سپردن يعنی مطالب كتاب را بعد از مطالعه از حافظه بخواهد
ببيند تحويل گرفته يا خير . ثالثا برای اينكه مطالب خوب به حافظه سپرده
شود كافی نيست يك بار مطالعه ولو آنكه حافظه خيلی قوی و نيرومند باشد .
حداقل دوبار مطالعه پشت سرهم برای يك حافظه قوی و بيش از دو بار برای
حافظههای ضعيفتر پشت سرهم لازم است . رابعا بايد موضوعی باشد يعنی هر
چندی يك بار موضوعی را برای تفكر انتخاب كند و در اطراف آن يك سلسله
مطالعات انجام دهد ، كتابهای مربوطه را انتخاب كند ، فكر كند ،
يادداشت كند ، خلاصه و نتيجه مطالعات خود را بنويسد ، آنوقت آن خلاصه و
نتيجه را در يكی از
|