پاورقی :
1 - رجوع شود به شرح ابن ابی الحديد ذيل نامه 62 سخن امام : فامسكتيدی حتی رأيت راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام » .
پستی را از هيچيك از خلفا نمیپذيرد ، نه فرماندهی جنگ و نه حكومت يك
استان و نه اماره الحاج و نه يك چيز ديگر از اين قبيل را . زيرا قبول
يكی از اين پستها به معنی صرف نظر كردن او از حق مسلم خويش است و به
عبارت ديگر كاری بيش از همكاری و همگامی و حفظ وحدت اسلامی است . اما
در عين حال كه خود پستی نمیپذير فت مانع نزديكان و خويشاوندان و يارانش
در قبول آن پستها نمیگشت ، زيرا قبول آنها صرفا همكاری و همگامی است و
به هيچ وجه امضای خلافت تلقی نمیشود ( 1 ) .
سيره علی در اين زمينه خيلی دقيق است و نشانه متفانی بودن آن حضرت در
راه هدفهای اسلامی است . در حالی كه ديگران میبريدند او وصل میكرد ، آنها
پاره میكردند و او میدوخت .
ابو سفيان فرصت را مغتنم شمرد خواست از نارضائی او استفاده كند و
انتقام خويش را به صورت خير خواهی و احترام به وصيت پيغمبر به وسيله
وصی پيغمبر از پيغمبر بگيرد ، اما قلب علی آگاهتر از اين بود كه گول
ابوسفيانها را بخورد ، دست رد بر سينهاش زد و او را از خود راند .
در هر زمانی ابوسفيانها و حيی بن اخطبها در كارند . در عصر ما انگشت
حيی بن اخطبها در بسياری از جريانات نمايان است . بر مسلمين و بالاخص
شيعيان و مواليان علی عليهالسلام است كه سيرت و سنت آن حضرت را در اين
زمينه نصب العين خويش قرار دهند و فريب ابو سفيانها و حيی بن اخطبها
را نخورند .
پاورقی : 1 - رجوع شود به شرح ابن ابی الحديد ذيل نامه 62 سخن امام : فامسكتيدی حتی رأيت راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام » . |