خود ابن سينا را نيز " ماترياليست " می‏خوانند !
ماديين در نشريات خود تمام فلاسفه يونان از زمان ثاليس ( 1 ) ملطی تا
زمان سقراط را مادی می‏خوانند . بخنر ( 2 ) آلمانی ، مادی معروف قرن‏
نوزدهم در مقاله پنجم از شرحی كه بر نظريه داروين نوشته است و دكتر شبلی‏
شميل آن را به عربی ترجمه كرده است ، بسياری از فلاسفه از قبيل
انكسيماندر ( 3 ) ( انكسيمندروس ) و اناكسيمن ( 4 ) ( انكسيمانوس ) و
اكزينوفان ( 5 ) ( اكسينوفانوس ) و هراكليت ( 6 ) ( هر قليطوس ) و
برمانيد ( 7 ) ( برمانيدس ) و امپدكلس ( 8 ) ( انباذقلس و ديموكريت (
9 ) ( ذيمقراطيس ) را به اين عنوان نام می‏برد .
ولی حقيقت اين است كه هيچيك از اين دانشمندان را نمی‏توان مادی و به‏
معنای منكر ماوراء الطبيعه خواند ، هر چند اين جماعت را در اصطلاح تاريخ‏
فلسفه ، " طبيعيون " يا " ماديون " می‏خوانند در مقابل رياضيون (
فيثاغورسيان ) كه اصل عالم را عدد می‏دانستند و در مقابل سوفسطائيان كه‏
منكر وجود عالم خارج بودند به اعتبار اينكه به يك ماده و اصل اولی در
طبيعت قائل بوده‏اند ، مثلا ثاليس ماده المواد را آب و انكسيمندروس‏
هيولای مبهمه و انكسيمانوس هوا و هرقليطوس آتش و انباذقلس عناصر
چهارگانه و ذيمقراطيس ذرات كوچك غير قابل تقسيم می‏داند و همه اين‏
دانشمندان حوادث طبيعت را با علل طبيعی توجيه می‏كردند ولی هيچگونه‏
دليلی در دست نيست كه اين دانشمندان منكر ماوراء الطبيعه بوده‏اند .
افلاطون و ارسطو در نوشته‏های خود از اين اشخاص خيلی نام برده‏اند ولی‏
هرگز آنها را منكر ماوراء الطبيعه نخوانده‏اند .
آنچه ماديين و بعضی از نويسندگان ديگر به آن استناد می‏كنند كه در بالا
نقل كرديم ارتباطی به نفی ماوراء الطبيعه ندارد و اگر بنا شود تمام كسانی‏
كه به ماده اولی

پاورقی :
. 1 . Sales
. 2 . Buchner
. 3 . Anaksimandr
. 4 . Anaksimen
. 5 . Xenophon
. 6 . Heraklit
. 7 . Barmanid
. 8 . Empedocles
. 9 . Dimokrates