" صواب " و " خطا " ( يا با الفاظ مرادف با آنها ) می‏ناميم و از
همين جا روشن می‏شود كه مورد صواب و خطا سه شرط اساسی را لازم دارد :
. 1 نسبت و قياس .
. 2 وحدت ميان مقيس و مقيس عليه .
. 3 حكم كه عبارت بوده باشد از معنای " اين اوست " .

پاورقی :
> كمی از كميات يا كيفيتی از كيفيات جسمانی را تصور كنيم لازم است كه‏
تصور ما خودش مصداق " جوهر " يا مصداق " كم " يا مصداق " كيف‏
جسمانی " بوده باشد و قهرا خواص و آثار آنها را داشته باشد و حال آنكه‏
ما می‏دانيم تصورات ما كيفيات نفسانی هستند و مصداق مقوله كيف بوده و
خواص و آثار كيف نفسانی را دارا می‏باشند .
فلاسفه پاسخهای متعددی به اين شبهه داده‏اند . بهترين پاسخها همان است‏
كه صدرالمتألهين داده و مورد قبول فلاسفه بعد از خودش واقع شده . ما با
حذف مقدمات و دلائلی كه اين فيلسوف بزرگ آورده به اصل نظريه‏اش اشاره‏
می‏كنيم زيرا بيان مفصل اين نظريه احتياج به بيان مقدمات و توضيح‏
اصطلاحات دارد كه مناسب اين مقاله نيست . غرض ما فعلا اشاره به يكی از
ريشه‏های اشتباهات ماترياليسم ديالكتيك است و آن اينكه :
مفاهيم از يك لحاظ عين ماهيت " معلوم " هستند ( به حمل اولی ذاتی )
ولی از لحاظ ديگر عين آن نيستند يعنی مصداق ماهيت " معلوم " نيستند (
حمل شايع صناعی ) و لهذا خواص و آثار " معلوم " را ندارند و از اين‏
جهت اگر ما يك شی متكمم ( دارای كميت ) يا متكيف ( دارای كيفيت ) يا
متحرك ( دارای حركت ) را تصور كنيم ، مفهوم متصور ما در عين اينكه با
خارج عينيت و تطابق دارد خواص و آثار شی خارجی را ندارد يعنی مفهوم‏
متصور ما دارای كميت و كيفيت يا حركت نخواهد بود .
از خوانندگان ما آنان كه به فلسفه آشنا هستند به همين اشاره مختصر به‏
ريشه اين اشتباه خوب متوجه شدند و تار و پود اين منطق ديناميك ! را كه‏
همه جا به منطق قديم حمله‏ور می‏شود و آن را جامد ( استاتيك ) می‏خواند به‏
دست آوردند و دانستند كه ريشه اين منطق متحرك فقط يك اشتباه بزرگی‏
است كه قرنهاست پنبه آن زده شده است .
راه سوم : تنها طريقه شناختن حقيقی يك شی عبارت است از اينكه روابط
آن >