" علوم فيزيكی و شيميايی مانند رياضيات محصل يقين و قطعيت مطلق
نمیشود زيرا مبدأ آنها محسوسات است و حس هم خطاكار میباشد " .
تا آنجا كه میگويد :
" هر چند يقينی بودن علوم فيزيك و شيمی نسبی و اضافی است ، اين
نسبيت به هيچ وجه از ارزش آن نمیكاهد زيرا اين علوم ، هم عقل ما را كه
خواستار نظم و همسازی است خرسند میسازد و هم اينكه استفادههايی كه از
آنها در عمل میشود بسيار شايان اهميت است " .
درباب قطعيت و فايده رياضيات میگويد :
" رياضيات چون از اصل مسلم شروع كرده به وسيله قياسهای ضروری بسط و
توسعه میيابد ، علمی است كاملا متيقن ، مثلا اينكه "دو به اضافه دو مساوی
است با چهار" حكمی است كاملا مفهوم و محقق و مسلم و در اين باب - و به
عقيده بعضی از دانشمندان فقط در اين باب - است كه میتوان از يقين مطلق
گفتگو كرد " .
ما درباره اين دليل ( خطای حس ) در آينده بحث خواهيم كرد .
ممكن است برای خواننده محترم ابتدا تعجبآور باشد اگر بشنود علوم
طبيعی امروز با همه پيشرفتها و توسعه فوقالعاده و با آنهمه اكتشافات و
صنايع عظيم و آنهمه اختراعات بر پايه آن اكتشافات ، ارزش قطعی و يقينی
خود را از دست داده است و تنها دارای ارزش عملی است .
ولی با بيانی كه در بالا شد مبنی بر اينكه قوانين علمی طبيعی معمولا
گواهی بر صحت خود ندارند غير از نتيجه عملی دادن ، و نتيجه دادن هم دليل
بر صحت و مطابقت با واقع نمیشود ، و با مطالعه آراء و عقايد دانشمندان
- كه مختصری از آن را در ضمن بيان سير عقايد و آراء نقل خواهيم كرد - اين
تعجب رفع خواهد شد .
در علوم طبيعی جديد فرضيه جاويدانی وجود ندارد . هر فرضيه به طور موقت
در عرصه علم ظاهر میشود و صورت قانون علمی به خود میگيرد و پس از مدتی
جای خود را به فرضيه ديگری میدهد . علم امروز در مسائل طبيعيات يك
قانون علمی ثابت و لا يتغير كه تصور هيچگونه اشتباهی در آن نرود نمیشناسد
و اعتقاد به چنين قانونی را
|