پاورقی : > كمی از كميات يا كيفيتی از كيفيات جسمانی را تصور كنيم لازم است كه تصور ما خودش مصداق " جوهر " يا مصداق " كم " يا مصداق " كيف جسمانی " بوده باشد و قهرا خواص و آثار آنها را داشته باشد و حال آنكه ما میدانيم تصورات ما كيفيات نفسانی هستند و مصداق مقوله كيف بوده و خواص و آثار كيف نفسانی را دارا میباشند . فلاسفه پاسخهای متعددی به اين شبهه دادهاند . بهترين پاسخها همان است كه صدرالمتألهين داده و مورد قبول فلاسفه بعد از خودش واقع شده . ما با حذف مقدمات و دلائلی كه اين فيلسوف بزرگ آورده به اصل نظريهاش اشاره میكنيم زيرا بيان مفصل اين نظريه احتياج به بيان مقدمات و توضيح اصطلاحات دارد كه مناسب اين مقاله نيست . غرض ما فعلا اشاره به يكی از ريشههای اشتباهات ماترياليسم ديالكتيك است و آن اينكه : مفاهيم از يك لحاظ عين ماهيت " معلوم " هستند ( به حمل اولی ذاتی ) ولی از لحاظ ديگر عين آن نيستند يعنی مصداق ماهيت " معلوم " نيستند ( حمل شايع صناعی ) و لهذا خواص و آثار " معلوم " را ندارند و از اين جهت اگر ما يك شی متكمم ( دارای كميت ) يا متكيف ( دارای كيفيت ) يا متحرك ( دارای حركت ) را تصور كنيم ، مفهوم متصور ما در عين اينكه با خارج عينيت و تطابق دارد خواص و آثار شی خارجی را ندارد يعنی مفهوم متصور ما دارای كميت و كيفيت يا حركت نخواهد بود . از خوانندگان ما آنان كه به فلسفه آشنا هستند به همين اشاره مختصر به ريشه اين اشتباه خوب متوجه شدند و تار و پود اين منطق ديناميك ! را كه همه جا به منطق قديم حملهور میشود و آن را جامد ( استاتيك ) میخواند به دست آوردند و دانستند كه ريشه اين منطق متحرك فقط يك اشتباه بزرگی است كه قرنهاست پنبه آن زده شده است . راه سوم : تنها طريقه شناختن حقيقی يك شی عبارت است از اينكه روابط آن >