می‏كرديم ادراكات بديهی خود را به خلاف كنونی انجام می‏داديم ، مثلا " 2x2
" را مساوی " 3 " می‏يافتيم چنانكه اينجا مساوی " 4 " می‏يابيم و
چنانكه در همين جا نيز گاهی مساوی " 1 " مثلا می‏بينيم چنانكه اگر ما و
مدركات چهارگانه ما در روی يك

پاورقی :
> برای هر كس جدا جدا " فرق پيدا می‏شود .
كانت به نقل مرحوم فروغی می‏گويد :
" انسانها جهان را با يك عينك مخصوص می‏بينند و نمی‏توانند اين عينك‏
را از چشم خود دور سازند " .
اما ماديين می‏گويند :
" هر فردی از افراد انسان جهان را با عينك مخصوص به شخص خود می‏بيند
و نمی‏تو اند آن را از خود دور سازد " .
فرق ديگری نيز هست و آن اينكه كانت اين عينك را فقط برای مشاهده‏
عوارض طبيعت در جلو چشم انسان قرار می‏دهد و اما ماديين اين عينك را
برای مطالعه هرچيزی حتی رياضيات و فلسفه در جلو چشم اشخاص قرار می‏دهند.
كانت به نقل مرحوم فروغی می‏گويد :
" معلوم را تشبيه می‏كنيم به مواد غذايی كه بايد به بدن برسد و " بدل‏
ما يتحلل " شود . برای اين مقصود بايد مواد خوراكی از خارج داخل معده‏
شود ، آنگاه بايد معده و اعضای ديگر هاضمه شيره‏هايی از خود ضميمه كنند تا
خوراكها غذا شود . پس خوراكها به منزله احساساتند و شيره‏ها حكم زمان و
مكان ( كه به عقيده كانت ايندو غير عينی و از مفهومات قبلی ذهن می‏باشند
) را دارند " .
چنانكه سابقا از گفتار ارانی نقل كرديم ماديين نيز عين همين تشبيه‏
كانت را تكرار كردند ، تنها اختلاف نظر در نوع شيره‏هايی است كه ذهن از
خود ضميمه می‏كند . به عقيده كانت آن شيره‏ها عبارت است از مفهومات‏
قبلی ذهن و به عقيده ماديين عبارت است از نوع تأثير مخصوص سلسله عصبی‏
. >