از سه مسألهای است كه در اول اين مقدمه اشاره كرديم و مادر مقاله 5
درباره آنها گفتگو خواهيم كرد .
نظريه كانت را درباره ارزش معلومات میتوان در طی سه قسمت بيان كرد
:
الف . فلسفه اولی . كانت درباره مسائل فلسفه اولی عقيده دارد كه
اساسا موضوع علم واقع نمیشوند و آنچه در اين باره تاكنون گفته شده است
علم نيست بلكه لفاظی و خيالبافی است . پس ارزش معلومات در فلسفه
اولی كه دكارت و پيروانش آنها را " يقينيات " میخواندند صفر است
ولی از باب " سالبه به انتفاء موضوع " يعنی اساسا آنچه در اين باره
گفته شده است علم نيست ، فقط لفاظی است زيرا حصول علم شرايطی دارد كه
در فلسفه اولی موجود نيست .
ب . رياضيات . كانت رياضيات را يقينی میداند و سر يقينی بودن آنها
را اينطور بيان میكند كه موضوعات رياضی صرفا مخلوق عقل و ذهن انسان است
( بر خلاف موضوعات طبيعی يا موضوعاتی كه فلسفه اولی مدعی حل مسائل مربوط
به آنهاست ) مثلا ذهن اموری از قبيل دايره و مثلث و مربع و غيرها فرض
میكند و برای آنها خاصيتها تشخيص میدهد و چون اين موضوعات صرفا مخلوق
خود عقل است هر حكمی كه درباره آنها بكند قهرا راست و يقينی خواهد بود.
كانت منشأ پيدايش مفاهيم رياضی را " فطرت " میداند و برخلاف نظريه
فلاسفه حسی كه برای مفاهيم رياضی نيز منشأ حسی قائلاند برای آنها منشئی از
حس و تجربه قائل نيست .
نظريه كانت درباب رياضيات شامل دو جهت است : نخست اينكه كميات
كه موضوعات رياضيات هستند وجود خارجی ندارند و تنها وجودشان در ذهن
است . دوم اينكه مفاهيم رياضی بلاواسطه از قوه عاقله ناشی میشود و هيچ
استنادی به احساس ندارد .
دانشمندان به هر دو قسمت از نظريه كانت اعتراض كردهاند و چنانكه در
مقاله 5 خواهيم گفت با بيان كانت نمیتوان يقينی بودن رياضيات را
اثبات نمود ، راه ديگری را بايد جستجو كرد .
ج . طبيعيات . بيان كانت در طبيعيات مفصل است ، خلاصهاش آنكه در
امور
|