گرديده است و پس از تصرفی كه عضو حساس با خواص طبيعی خود در وی می‏كند
اثری پيدا می‏شود كه به منزله مجموعه‏ای است ( نه خود مجموعه ) مركب از
واقعيت خاصه جسم ( و اين همان سخنی است كه گفتيم حواس به ماهيت خواص‏
نائل

پاورقی :
> تفريح نخواهد بود نقل می‏كنيم و سپس به علت پيدايش اين نظريه برای‏
آنها اشاره می‏كنيم .
ژرژ پوليتسر در اصول مقدماتی فلسفه آنجا كه قانون سوم ديالكتيك (
قانون تضاد ) را بيان می‏كند می‏گويد :
" از نظر متافيزيك صحيح ، صحيح است غلط ، غلط است و حال آنكه ديده‏
شده كه می‏گوييم باران گرفت و بسا شد كه حرف ما تمام نشده باران می‏ايستد
. اين جمله ما در وقت شروع صحيح بود و بعدا تبديل به اشتباه شده است .
علوم نمونه‏های چندی را به ما نشان می‏دهد . قوانينی كه سالهای متمادی به‏
عنوان " حقيقت " شناخته می‏شده در يك " آن " به موازات پيشرفتهای‏
علمی به صورت خطا درآمده است " .
دكتر ارانی در ذيل بيان " اصل نفوذ ضدين " صفحه 52 می‏گويد :
" يك فكر تمرين نكرده به آسانی نمی‏تواند درك كند چطور می‏توان حركت‏
و سكون ، وجود و عدم ، جسمی و روحی ، غلط و صحيح ، و غيره را متحد كرد
ولی اندك تمرين و توجه برای اشخاصی كه ميل به طبقات طرفدار ديالكتيك‏
كرده‏اند اشكال را برطرف می‏كند ، مثلا می‏دانيد سكون حركتی است كه سرعت‏
آن صفر باشد يعنی از حالات خاص حركت است . هر چيز كه در حال شدن است‏
چون در حال شدن است پس آن چيز است و چون هنوز نشده است پس آن چيز
نيست ، يعنی به وسيله دقت در " تكاپو و تكامل " و شدن اشياء می‏توان‏
وجود و عدم را يكجا جمع كرد . همين‏طور تضاد روحی و جسمی را بدين ترتيب‏
می‏توان از بين برد كه خواص روحی ، يك دسته مخصوص از خواص ماده است .
جمع شدن صحيح و غلط را در مبحث " حقيقت نسبی " بيان كرديم و گفتيم‏
مثلا مكانيك نيوتون در عين حال صحيح و غلط است ، صحيح است زيرا به‏
وسيله آن نتايج صحيح عملی كه صحت آنها مسلم است به دست می‏آوريم و غلط
است زيرا سرعت دستگاه را در قوانين در نظر نگرفته است " .
در مبحث " حقيقت نسبی " صفحه 27 می‏گويد : >