می‏باشد منتهی به كوهستانی است كه قله‏های وی مانند دندانه‏های شانه صف‏
كشيده و منظره را مانند يك تابلو نقاشی كه در كنار كودكی قرار گيرد در
دامنه خود گسترده و قله‏های سربلند وی پشت سرهم صف كشيده و سرگرم تماشا
می‏باشند .
در يك گوشه اين چمن بساطی پهن شده و مردی كه سيمای وی تقريبا چهل سال‏
را نشان می‏دهد با بچگانی چند كه قرائن مهر و عطوفت شهادت می‏دهد كه‏
فرزندان خودش می‏باشند نشسته و طبقی از سيب در برابر دارند .
در اين حلقه كه تشكيل يافته يكی سرگرم خوردن سيبی است كه در دست دارد
و يكی سيب خود را می‏بويد و يكی با اينكه سيبی در دست گرفته مانند بوته‏
گلی به كنار پدر يازيده و باز هم سيب می‏خواهد و يكی با اينكه محروميتی‏
ندارد درصدد است خود را روی طبق انداخته و ديگران را محروم سازد ،
كشمكش است .
اين يك نظری است كه " نظر اول " می‏ناميم .
دوباره به همين قطعه عكس برگشته و خواهيد ديد كه يكپارچه مقوای سفيدی‏
است كه لكه‏های سياهی در سطحش قرار گرفته و با اشكال مختلفی برخی نسبتا
بزرگ و برخی نسبتا كوچك و برخی نسبت به برخی دور يا نزديك يعنی‏
فواصلشان نسبتا بزرگ يا كوچك می‏باشد و بس ، و اين نظر ديگری است كه‏
" نظر دوم " می‏ناميم .
اكنون اگر از شما بپرسند كه آيا اين منظره پهناور با همه خصوصياتی كه‏
توصيف شد ( و البته هرچه بيشتر تماشا كرده و تعمق نماييد معلومات‏
تازه‏تری دستگيرتان خواهد شد ) واقعا در دست شما بوده و در اين سطح 12 در
8 سانتيمتر گنجيده و در وی می‏باشد ، چه پاسخی خواهيد داد ؟ البته خواهيد
گفت نه .
هيچگاه يك منظره پانزده كيلومتری با محتويات زياد خود با همه طول و
عرض و عمق و مسافتهای مختلف و خواص جسمی و روحی گوناگون كه در وی‏
پيداست نمی‏تواند در يك صفحه 12 ضربدر 8 بگنجد و هم نمی‏توان گفت .
بلكه اين عكس ، منظره را " نشان می‏دهد " وگرنه روی صفحه مقوا بجز
لكه‏های سياه و سفيد چندی كه دوربين عكاسی تهيه كرده ديگر چيزی نيست .
ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا .

پاورقی :
>
صدرالمتألهين معتقد شد كه قوه خيال ، بلكه همه قوای باطنه ، از ماده‏
مجرد هستند و تجرد آنها را نيز از راه عدم تطبيق خواص آنها با خواص‏
عمومی ماده كه در اين مقاله شرح آن رفته است به اثبات رسانيد .