اشكال
ممكن است در بيان گذشته خردهگيری نموده و بگوييد " ادراك " همان خاصه مادی است كه در سلسله عصب يا مغز حاصل میشود و موضوع بزرگی و كوچكی و دوری و نزديكی را كاوشهای علمی حل كرده . علم ، امروز عقيده دارد به اينكه دستگاه ادراك بصری يك دستگاه دقيق عكاسی بيش نيست و همه اشعه در نقطه زرد چشم گرد آمده و ابصار محقق میشود ( 1 ) و ما بجز همان نقطه چيزی نمیبينيم ، چيزیپاورقی : > مردم عوام درباب روح و جن و پری و غيره دارند و يا آنچه ايدهآليستها - كه گفتههاشان از گفتههای عوام پايينتر است - گفتهاند . . 1 در ميان قدما درباب كيفيت ابصار ( ديدن ) و اينكه عمل " ديدن " چگونه محقق میشود دو نظريه معروف بود : الف . نظريه انطباع . ب . نظريه خروج شعاع . صاحبان نظريه انطباع معتقد بودند كه جليديه ( عدسی چشم ) جسمی است شفاف و صيقلی و آينه مانند ، لهذا اگر جسمی در مقابلش قرار بگيرد نقشی از آن جسم در سطح آن واقع میشود و به اين وسيله عمل " ابصار " محقق میشود . اين عقيده منسوب به ارسطو و پيروانش بود و از دانشمندان اسلامی محمد بن زكريا رازی و ابن سينا پيرو اين عقيده بودند . صاحبان نظريه خروج شعاع ، عدسی چشم را جسمی نير و منبع نور مانند آتش و خورشيد و ستارگان میدانستند و معتقد بودند كه از چشم شعاعی نورانی خارج میشود و به جسم مقابل میخورد و به اين وسيله ابصار محقق میشود . صاحبان اين نظريه دو دسته بودند : بعضی معتقد بودند كه آن شعاع مخروطی است كه رأس آن در چشم و قاعده آن بر روی جسم مرئی قرار میگيرد و گروه ديگر معتقد بودند كه استوانهای شكل است و آن سر شعاع كه بر روی جسم مرئی است دائما مضطرب و در حركت است . اين عقيده منسوب به افلاطون و جالينوس و پيروان آنها بود . از دانشمندان اسلامی خواجه نصيرالدين طوسی و عده ديگر اين عقيده را >