پاسخ
چنانكه در پاسخ اشكالات گذشته گفته شد ما نمیخواهيم انجام گرفتن يك عمل فيزيكی را در مغز انكار نماييم يا تحول و تغيير را از ماده و ماديات نفی كنيم ، بلكه سخن ما فقط مربوط به مفهوم يك جمله است و آن اين است : " ما میپنداريمپاورقی : > میماند . . . وجود اين راهها سبب محفوظ بودن يك قضيه در حافظه و تهييج آنها باعث دوباره به ياد آمدن آن قضيه میگردد " . و در صفحه 116 با نگرانی و ترديد میگويد : " معلوم نيست ارتباط حافظه مدت زيادی به چه حالت در روح باقی میماند و به چه ترتيب میتوان قضيه مخصوصی را دوباره در روح توليد نمود ؟ میتوان قبول نمود كه موقع به ياد آوردن قضايا شخص به طور ارادی حالت فشار خون يا درجه حرارت يا عوامل ديگر فيزيكی را در مغز تغيير میدهد ". مطابق نظريه مادی بودن حافظه ، دستگاه مغز عينا مانند دستگاه ضبط صوت است كه صدا را بر روی يك صفحه يا يك نوار ضبط میكند . همانطوری كه مثلا دستگاه نوار مغناطيسی اين خاصيت را دارد كه كلماتی كه در برابر ميكروفون ادا میشود در خود ضبط میكند يعنی اثری از آنها در نقطههای مخصوص پيدا میشود كه هر وقت آن نقطه با عوامل خاص فنی تهييج بشود درست صدايی مانند همان صدای اصلی كه در برابر ميكروفون پيدا شده توليد میكند و اينطور نيست كه هميشه صورت با حالت صوتی در نوار موجود باشد ، فقط وقتی به حالت صوتی موجود میشود كه نقطه مخصوص تهييج شود ، مغز هم عينا همينطور است ، اگر تأثيرات خارجی بر سلسله عصبی وارد شد سلسله عصبی عكسالعملی توليد میكند ، اين عكسالعمل همان خاصيت ادراك كردن است ، و پس از آن اثری از آن در يك نقطه معين مغز باقی میماند و كيفيت اين اثر معلوم نيست ، اينقدر معلوم است در حال عدم توجه كه مغز درباره شیء ادراك شده فعاليتی نمیكند ادراك با حالت ادراكی نمیتواند موجود باشد لكن هر وقت آن نقطه معين تهييج شد ادراك اولی دوباره توليد میگردد .>