برقرار شده است و بايد برقرار باشد زور در آنجا حكمفرما نيست . پس‏
بايد تدابيری انديشيد كه براساس آن تدابير روح ازدواج كه صميميت و
وحدت است متزلزل نشود ، و اين تدابير را گاهی بايد از مقدمات خيلی دور
شروع كرد .
اينكه اسلام هرگونه التذاذ جنسی را در خارج از كانون خانواده شديدا
تحريم كرده است برای استحكام اساس خانواده است . هر انسانی ، چه مرد و
چه زن ، بالاخره يك نيازهای جنسی و يك نوع لذتهای جنسی دارد كه بايد از
اين نظر ارضا بشود . يكی از آنها التذاذ نظری است . اگر جامعه اين در را
به روی انسانها باز كند كه در كوچه و خيابان و مجلس و محفل ، همه جا اين‏
وسيله در نهايت درجه فراهم باشد ، آنوقت برای چنين مرد يا زنی كه تا
اين حد از نظر لذت نظری اشباع می‏شود محيط خانوادگی جز يك امر كسالت‏آور
چيز ديگری نيست ، يعنی ديگر نگاه‏كردن آن مرد به صورت زن خودش برايش‏
لذتی ندارد بلكه يك امر كسالت‏آور است ، و نگاه‏كردن آن زن به شوهر
خودش ديگر لذتی برايش ندارد يك امر كسالت‏آور است . همين‏طور لذت‏
لمسی ، تا چه رسد به لذتهای بالاتر . اگر بنا بشود كه اين محدوديت در
اجتماع باشد برای اينكه عواطف متوجه داخل خانواده بشود ، قهرا به اين‏
شكل درمی‏آيد كه مرد برای زن ، می‏شود يگانه موجودی كه كانون اشباع‏شدن‏
غريزه اوست ، و زن برای مرد ، می‏شود يگانه موجودی كه ارضاكننده اوست .
اين خود به خود در ايجاد وحدت و صميميت موثر است ، فوق‏العاده هم موثر
است . اگر عكس قضيه باشد همين چيزی است كه الان ما در دنيا مشاهده‏
می‏كنيم . بايد با تدابير اجتماعی پايه اين امر را كه نامش ازدواج است‏
محكم كرد . طلاق