است ، به چه دليلی بعدش نباشد ، به چه دليلی قبلش نباشد ؟
معمولا در اين موارد قرآن دو گونه جواب می‏دهد و عجيب هم جواب می‏دهد .
يكی اينكه از نظر كلی وقتی به شكل تقويم و تاريخ سوال می‏كنند، می‏گويد بگو
اين علمی است در نزد خدا ، من هم نمی‏دانم دور است يا نزديك ( « أقريب‏
ام بعيد ») ولی می‏دانم كه چنين حقيقتی هست . آنچه برای دعوت شما لازم‏
است اين است كه بدانيد چنين حقيقتی هست ، اما تاريخش چه وقت است ،
اين وقت است يا آن وقت ، آن كه اثری در موضوع ندارد .
جواب ديگری كه می‏دهد براساس اين است كه هر كسی كه می‏ميرد قيامتش‏
لااقل آغاز شده است . آيه عجيبی است ، می‏فرمايد : " « و يقولون متی هذا
الوعد »" می‏گويند اين وعده چه زمانی تحقق پيدا می‏كند " « ان كنتم »"
( ضمير جمع آورده است و مخاطب فقط پيغمبر نيست ) ای مسلمانان ، ای‏
پيغمبر و همه اتباعت ! اگر راست می‏گوييد تاريخ دقيقش را برای ما معين‏
كنيد . می‏گويد بگو علم آن در نزد خداست و من فقط نذيری آشكار هستم ، من‏
اعلام خطركننده هستم ، من دقيقا می‏دانم كه هست ، ولی كی ، با خداست .
بعد بلافاصله می‏فرمايد ( در ميان اين آيات ، تنها آيه‏ای است كه در
ابتدای آن " قل " نيست ، چون دنباله آيه پيش است ) : " « فلما رأوه‏
زلفه سيئت وجوه الذين كفروا و قيل هذا الذی كنتم به تدعون »" چون آن‏
را نزديك ديدند ، چهره اين كافران ( از كمال ناراحتی ) زشت شد و به‏
آنها گفته شد اين است همان كه می‏خواستيد . از يك طرف صحبت آينده است‏
كه [ قيامت ] در چه زمانی است ، يكدفعه قرآن می‏گويد كه " وقتی آن را
نزديك ديدند " . مفسرين در توجيه اين آيه عجيب در حيص و بيص‏