آسمانهايی كه شايد ميلياردها سال نوری فاصله هم برای آنها كم باشد امكان
دارد ، چون روح بشر مجرد است ) يعنی بتواند درواقع با روح و قوای آن
آسمانها اتصال و ارتباط پيدا كند ، با يك دنيای ديگری از غيب و ملكوت
ارتباط پيدا میكند . جن و شياطين در قرآن يك موجودات نامرئی هستند و با
سرعتی مافوق سرعت نور كه اسمش را سرعت نمیشود گذاشت میتوانند از
نقطهای از عالم به نقطهای ديگر بروند . از قرآن استفاده میشود كه شياطين
میخواهند به آن عالم آسمانها نزديك شوند و از اخبار آنجا آگاه شوند ،
ولی خدای متعال به وسيله شهابها كه ما نمیدانيم چيست مانعی قرار داده
است كه حتی اين موجودات هم قادر نيستند خودشان را به آنجا نزديك كنند
. فقط روح بشر و ارواح انبيا هستند كه میتوانند به عالم آن آسمانهايی كه
قرآن میگويد عالم ملائكه است نزديك شوند ، ولی حتی جن و شياطين هم
نمیتوانند به آن عالم نزديك شوند .
اين معنايی بود كه عرض كردم آنچه كه قرآن میگويد ، ضد هيئت قديم است
و با هيئت جديد منطبق نيست ، نه به معنای اينكه مخالف است ، بلكه
آنچه كه قرآن میگويد چيزی است كه علم بشر هنوز در اطراف آن نمیتواند
يك كلمه حرف بزند ، نمیتواند نفی كند و نمیتواند اثبات كند . وقتی
قرآن يك مطلبی را گفته است ، گفته قرآن برای ما احتياج به هيچ سند ديگر
ندارد ، بزرگترين سند است . قرآن گفته است هفت آسمان در مافوق همه
ستارگان وجود دارد ، ما هم قبول كرديم .
|