را هم باز قرآن مشخص نكرده است . آنها دو تن بودند كه قرآن به شدت به‏
آنها حمله می‏كند ، يعنی نشان می‏دهد آنها در وضعی بودند كه عليه پيغمبر
توطئه می‏كردند ، تظاهر می‏كردند ( تظاهر از ماده ظهر است ، يعنی پشت به‏
پشت يكديگر داده عليه پيغمبر اقدام می‏كردند ) . قرآن می‏گويد : شما يا
بايد از اين راهتان برگرديد و توبه كنيد ، كه بايد هم توبه كنيد كه دلهای‏
شما منحرف شده است ، و اگر نكنيد خدا با قدرت الهی ، جبرئيل به قدرت‏
وحی ( حتی قدرت اصلی و قدرتهای وسط را هم ذكر می‏كند ) ، صالح‏ترين فرد
مومنين و تمام فرشتگان به حمايت او هستند . قرآن آنچنان موضوع را مهم‏
گرفته است كه معلوم می‏شود وضع خيلی خطرناك بوده است . در عين اينكه‏
تصريح می‏كند كه اينها دو نفر بوده‏اند ، ولی نمی‏گويد آن دو زن كدام دو زن‏
بوده‏اند . آنگاه می‏گويد : آن زنی كه فاش كرد و بعد پيغمبر به او اطلاع‏
داد كه تو فاش كردی ، و او حيرت‏زده شد و گفت : چه كسی به تو خبر داد ؟
از كجا فهميدی ؟ و فرمود : خدا خبر داد ، بعد پيغمبر قسمتی از راز را به‏
آن زن گفت و قسمت ديگر را كتمان كرد ، يعنی وقتی كه به روی او آورد ،
قسمتی از مطلب را به روی او آورد ، قسمت ديگر را كريمانه صرف‏نظر كرد ،
آن كارهای زشتی كه آنها كرده بودند ، كارهايی از قبيل توطئه ، قسمتی از
آن كارها را پيغمبر به روی او آورد و قسمت ديگر را به روی او نياورد (
« عرف بعضه و اعرض عن بعض ») ، به تعبير اميرالمومنين عمل كريمانه‏
انجام داد . حال آن قسمتی كه گفت چه بود و قسمتی كه نگفت چه بود ، باز
قرآن بيان نكرده است .