سلب شده است . يا زنی كه به اصطلاح غيرمدخوله باشد ، يعنی ازدواجی كه به‏
زفاف منتهی نشده باشد ، آن هم عده ندارد . و يا زنی كه به حد ياس رسيده‏
باشد ( يائسه شده باشد ) كه ديگر زاينده و بچه‏زا نيست ، او هم عده ندارد
. اينها را " طلاق بائن " می‏گويند . غير اين را " طلاق رجعی " يا "
طلاق عدی " می‏گويند ، يعنی طلاقهايی كه عده دارد و حق رجوع هم در آنها
باقی است . يك فلسفه عده همين است كه مهلت و فرصتی باشد . اغلب ،
طلاقها در اثر يك عصبانيت يا ناراحتی پيش می‏آيد ، فورا می‏گويند برويم‏
طلاق بدهيم و زود طلاق می‏دهند . اين عصبانيتها و ناراحتيها چند روز هست ،
بعد تدريجا فرو می‏نشيند و پشيمانی رخ می‏دهد . اگر عده در كار نباشد ،
گرماگرم كار از اين طرف اين طلاق می‏دهد ، از آن طرف او می‏رود ازدواج‏
می‏كند ، بعد كه پشيمان شد ديگر راه رجوعی نيست . اين است كه اين مهلت‏
را برقرار كرده‏اند برای اينكه فرصتی . . . ( 1 )

پاورقی :
. 1 [ متاسفانه بقيه بيانات استاد شهيد روی نوار ضبط نشده است . ]