فهميد پس اين يك امری است عملی ، يك حساب و قانونی دارد . تا هر حدی‏
كه بشر بتواند آن حساب و قانون را كشف كند ، از آن حساب و قانون‏
می‏تواند استفاده كند .
می‏فرمايد : " « اولم يروا الی الطير فوقهم صافات »" آيا مرغ را در
بالای سر خود درحالی كه اينها صافات [ هستند نمی‏بينند ؟ ] " صافات "
را به دو معنا می‏توانيم بگيريم : يكی اينكه در بالای سرش صف زده‏اند ،
مثل آن وقتی كه مرغها مخصوصا بعضی از آنها با صف حركت می‏كنند . ولی‏
مفسرين گفته‏اند مقصود آن معنايی است كه به آن " صفيف " می‏گويند . اين‏
مطلب در فقه مطرح است كه بعضی از مرغها در حين پرواز بيشتر صفيف دارند
، يعنی بيشتر بال می‏زنند ، بالشان را مرتب حركت می‏دهند ، مثل گنجشك .
بعضی حيوانات كمتر بال می‏زنند و بيشتر بالها را پهن می‏كنند و در حالی كه‏
بالهايشان پهن است حركت می‏كنند مثل كركس كه انسان می‏بيند وقتی در
آسمان است اغلب بال نمی‏زند يعنی در حالی كه بالهايش پهن است مثل بال‏
هواپيما حركت می‏كند بدون اينكه بال بزند . مقصود از " « صافات » "
اين است : در حالی كه صفيف دارند ، يعنی در حالی كه بالها را همين‏جور
باز كرده‏اند و دارند حركت می‏كنند . " « و يقبضن » " و احيانا قبض‏
می‏كنند . ( آن حالت بسط و پهن كردن را " صفيف " می‏گويند ، حالت قبض‏
و جمع‏كردن بال را كه جمع می‏كند و دوباره باز می‏كند " قبض " می‏گويند .
) آيا اينها را در بالاسر خود نمی‏بينند ؟ كيست كه اينها را در آن بالا
نگهداری می‏كند ؟ غير از خدا كيست ؟ چون خداست كه اينهمه نيروها و
قانونها و ضابطه‏ها را قرار داده است و اگر نخواهد ، همه اينها نقض‏
می‏شود . " « انه بكل شی‏ء بصير »" خدا به همه چيز بيناست ، يعنی‏
اينهمه اسرار در عالم هست و خدای