تغذی می‏كند ، پس تا وقتی كه اين زن به اين وضع هست حتما مرد بايد
زندگی‏اش را متكفل شود ، چون بچه او در رحمش هست ، خواه قابل رجوع باشد
و خواه نباشد . اين است كه اين را جداگانه ذكر فرموده است : « و ان كن‏
اولات حمل فانفقوا عليهن حتی يضعن حملهن ». گفتيم اين ملاك ديگری دارد .

وضعيت زن مرضعه

بعد مساله مرضعه در كار می‏آيد . حال اگر وقتی كه زن را طلاق دادند قبلا
وضع حمل كرده و اكنون دارد بچه شير می‏دهد ، تكليف چيست ؟ آن حالت‏
اجبار و جبر [ در كار نيست ، ] چون تا زن حامله بود بچه الزاما از همين‏
زن بايد تغذی كند ، راه ديگری برايش وجود ندارد ، پس الزاما خود آن زن‏
بايد بر نفقه اين مرد باشد ، ولی زن مرضعه يعنی زنی كه بچه شيرده است‏
چطور ؟ اينجا الزامی نيست كه تغذی بچه از شير مادر باشد و نگهدارش هم‏
مادر باشد ( در زمان حمل نگهدارش هم بود ) يا به زن ديگری ( دايه )
بدهند . الزام نيست ولی اولويت هست ، و اولويت به اين معناست كه آن‏
كسی كه بايد متعهد مخارج نگهداری و عهده‏داری اين بچه بشود مرد است ، ولی‏
زن برای نگهداری اولويت دارد ، يعنی اگر گفت : من نگه می‏دارم ، بايد به‏
او بدهيم و آن مزد و اجری