گروه خاص از مردم نمیدهد ، يعنی برای همه مردم آفريده است ، نه اينكه
اختصاص به بعضی از مردم داشته باشد . يادم است زمانی كه جنگ بين الملل
دوم بود ( البته آنها جنبه تبليغاتی داشت ، آنهايی هم كه اين حرفها را
میزدند بهتر از ديگران نبودند ) راديو آلمان وقتی قرآن میخواند ، سوره
الرحمن را كه میخواند ، وقتی كه به اين آيه " « و الارض وضعها للانام
" میرسيد میگفت : " و الانگليزيون يقولو الارض لنا " ( خنده حضار ) .
" « و الارض وضعها للانام »" خدا زمين را برای همه مردم آفريده است .
همه مردم را خدا خلق كرده . زمين را هم كه خدا خلق كرده برای همه مردم
خلق كرده نه برای يك گروه خاص كه ديگران از آن محروم بمانند .
" « فيها فاكهة و النخل ذات الاكمام »" . كلمه " « وضعها »" ( در
آيه قبل ) يعنی نهاد آن را اين اشاره است به آن استفادهای كه انسان از
نهادگی زمين میبرد ، يعنی زمين برای انسان بساط و فرش و گهواره است كه
انسان در روی آن قرار گرفته و حاجتش را رفع میكند . حال اشاره میكند به
جنبههای ديگر فوايد و نعمی كه زمين برای انسان دارد . زمين برای انسان
تنها فرش و مهاد و جايی كه محل قرار باشد نيست ، " « فيها فاكهة و
النخل ذات الاكمام »" در اين زمين است ميوهها و درخت خرما با آن
غلافهای خودش كه ميوهها را در غلاف قرار میدهد . گويا عرب به خرما "
فاكهة " ( ميوه ) اطلاق نمیكند ، از اين جهت نخل را جداگانه ذكر كرده
است . فلاسفه اصطلاحی دارند ، میگويند " آباء ثلاثه و امهات اربعه " .
زمين برای انسان حكم يك مادر را دارد . همنی طور كه شير در پستان مادر
تهيه میشود و اين تهيه شدن شير در پستان يك امر تصادفی نيست يعنی اگز
زنی حامله میشود و بعد تاريجا در پستان او مايعی پيدا میشود و هر چه كه
ايام وضع حمل او نزديك میشود آن مايع بيشتر و آمادهتر میشود به طوری
|