پاورقی : . 1 سجده / . 17 . 2 يا من استبرق »، هر دو جور خوانده شده ، همزه وصل و همزه قطع ، ولی بيشتر همزه قطع خواندهاند كه من استبرق ».
میفرمايد : " « فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرش اعين »" ( 1 ) هيچ
نفسی نمیتواند بداند كه چه مايههای روشنايی چشمی در آنچا پنهان است ،
يعنی حتی توصيفهايی كه در قرآن میكنيم به حسب ميزان درك بشر است نه
اينكه به ميزانی است كه آنها هستند ، آن قابل توصيف نيست . برای يك
نفس در دنيا امكان درك آن مطلب وجود ندارد " « فيهما عينان تجريان
" در آن دو بهشت دو چشمه جريان دارد . باز مفسرين اينجا همين حرف را
زدهاند . ( میفرمايد ) دو چشمه الی جريان دارد ، يعنی چگونه چشمههايی
هست ، ( قابل توضيح نيست ) ، همين قدر بدانيد دو چشمهای هست . اين "
ای " ( در " دو چشمهای " باز علامت ابهام است يعنی ديگر وصفش را از
ما نخواهيد .
"« فيها من كل فاكهة زوجان »" از هر ميوهای دو نوع وجود دارد. زوجان
يعنی " جفت " كه مفسرين گفتهاند يعنی دو نوع نه يك نوع. باز قرآن شرح
نداده است . قهرا همان احتمال میآيد كه آنجا كه گفتيم " « جنتان »"
( دو بهشت است ) قهرا ميوههای هر بهشتی هم با ميوههای بهشت ديگر فرق
میكند ، ميوههای بهشت روحانی ، روحانی است و ميوههای بهشت جسمانی ،
جسمانی است . تا اينجا وصف خود اين دو بهشت بود . " « فبای الاء ربكما
تكذبان »" نعمتها را ببينيد ، به كداميك از نعمتها تكذيب میكنيد ؟
از اينجا وصف اهل بهشت است يعنی حالت آنها را بيان میكند كه بيشتر
حالت اهل بهشت جسمانی بيان شده است يعنی اين حالات بيشتر با اهل بهشت
جسمانی منطبق است : " « متكئين علی فرش بطائنها من استبرق ( 2 ) و جنا
الجنتين دان »" اهل بهشت تكيه میزنند بر فراشها و بر
پاورقی : . 1 سجده / . 17 . 2 يا من استبرق »، هر دو جور خوانده شده ، همزه وصل و همزه قطع ، ولی بيشتر همزه قطع خواندهاند كه من استبرق ». |