می‏كند. مثلا: " « و لقد علمتم النشأش الاولی » " (1) نشئه اولی را قبلا
می‏دانستيد . يا راجع به اصحاب الشمال می‏فرمايد ( اين خيلی صريح است ) :
" « و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی سموم و حميم و ظلل من يحموم لا
بارد و لا كريم انهم كانوا قبل ذلك مترفين »" ( 2 ) . مثل اينكه الان ما
در قيامت واقع هستيم بعد می‏گويد كه جرا اصحاب الشمال اينچنين سرنوشت‏
شومی دارند و چرا اينقدر معذبند؟ (می‏فرمايد) اينها قبلا مترف بودند . آيه‏
مطلب را به گونه‏ای بيان می‏كند كه ( گويی ) دنيا در مرحله گذشته است ."
« انهم كانوا قبل ذلك مترفين و كانوا »( و چنين بودند نه چنين هستند )
« يصرون علی الحنث العظيم و كانوا يقولون »(چين می‏گفتند) ... " (3) .
تعبيرات ، اين گونه است .
به هر حال : آنگاه كه امر واقع شده واقع شد ، يعنی قيامت . " « ليس‏
لوقعتها كاذبة »" . اين آيه را مفسرين دو جور تفسير كرده‏اند : يكی‏
اينكه " « كاذبة »" را مصدر گفته‏اند به معنی كذب . در زبان عربی گاهی‏
اين وزن به معنی مصدر هم می‏آيد ، مثل " عافية " . گفته‏اند كه " « ليس‏
لوقعتها كاذبة »" جمله‏ای است مستقل از " « اذا وقعت الواقعة »" ،
آن ، جزايش محذوف است : آنگاه كه واقع شد امر واقع شده . " آنگاه چه‏
" يعنی ديگر نمی‏گوييم كه شد ؟ خودت ديگر فكرهايش را بكن كه چه شد . به‏
عقيده بعضی مفسرين " « ليس لوقعتها كاذبة » " جمله‏ای است مستقل كه‏
معنايش اين است كه در وقوع اين قضيه هيچ كونه دروغی وجود ندارد يعنی‏
حقی است كه هيچ گونه احتمال خلافی در آن نيست . ولی اين كمی خلاق ظاهر
جمله است چون بايد " « كاذبة »" را كه به صيغه اسم فاعل است به معنی‏
مصدر بگيريم و لام " « فی وقتها »" را هم به معنی " فی " بگيريم يعنی‏
ليس فی وقعتها كذب .

پاورقی :
. 1 واقعه / . 62
. 2 واقعه / 41 - . 45
. 3 واقعه / 45 - . 47