در رابطه زوجين مودت و رحمت را ( مطرح می‏كند ) . مودت و رحمت غير از
شهوت است. ميان شما وداد و مهربانی ( قرار داد ) . وداد و مهربانی يعنی‏
يگانگی . نمی‏گويد خداست كه شما را طوری قرار داد كه شهوت زن به وسيله‏
مرد و شهوت مرد به وسيله زن اقناع شود ، آن ، جنبه حيوانی قضيه است .
شك ندارد كه آن هست ولی آن جنبه اساسی كه پايه زوجيت است آن است كه‏
" وداد و رحمت " گفته می‏شود و مولوی چقدر عالی همين آيه را تفسير كرده‏
است ! می‏گويد شهوت از جنبه حيوانی است ، رحمت وداد است كه جنبه‏
انسانی هم ( دارد ) و بعد می‏گويد به همين دليل است كه هميشه زنها بر
مردها غالبند . عملا زن بر مرد غالب است چون مرد محكوم مودت و رحمتی‏
است كه به زن بايد داشته باشد . خيلی عالی و عجيب اين حرف رامی‏زند !
قرآن می‏خواهد بگويد كه در عالم آخرت ( در ) آنچه كه مردان از زنان‏
اخروی ( بهره می‏برند ) - اعم از آنكه آن زنان اخروی خيرات حسان دنيا
باشند يعنی زنان دنياشان باشند يا حورالعين‏ها باشند - تنها مسأله جنسی‏
مطرح نيست ، مسأله روحی هم مطرح است ، يعنی چه ؟ يعنی زنانی هستند عاشق‏
اين مردها ، دل در گرو اين مردها دارند ، يعنی يك حالت يگانگی دارند ،
از غير اينها چشم بسته‏اند ، " « قاصرات الطرف »" يعنی چشمشان فقط و
فقط به اينها اكتفا كرده است . مسأله اين نيست كه بگوييم قانون عفاف‏
در اين دنياست ، آنجا كه عفا ( نيست ) ، چه مانعی دارد كه يك حوريه‏
مال صد نفر باشد ؟ قرآن می‏گويد اين حرفها مطرح نيست چون مسأله فقط مسأله‏
ارضاء جنسی نيست ، يك امر روحی هم هست و بشر با اين نياز می‏رود ، حال‏
افرادی بالاتر از اين مقامها هستند ، آنها سر جای خودشان ولی اكثريت مردم‏
اين جزء نيازهايشان است .
"« لم يطمثهن انس قبلهم و لا جان »" نه يك زن هر جايی كه گاهی پيش‏
اين