الانسان علم القران " با اينكه انسان اين طور فكر می‏كند كه طبق قاعده‏
بايد بگويد كه خدای رحمن انسان را آفريد و قرآن را تعليم داد . از نظر
اسلام اگر حساب كنيم اول انسان آفريده می‏شود بعد انسان قرآن و هر چيز
ديگر رامی‏آموزد . خلقت انسان بر آموختن انسان قرآن را ، تقدم دارد ، و
بلكه به حسابی اگر كسی بگويد كه قرآن جز همين الفاظ نيست ) بر خلقت‏
قرآن هم تقدم دارد چون قرآن بعد از اينكه پيغمبر خلق شده و سال چهلم تولد
او فرا رسيده است در طول 23 سال خلق شده است . و لی در اينجا تعليم‏
قرآن بر خلقت انسان مقدم شده است . يك وجه آن - كه همه مفسرين قبول‏
دارند - اين است كه می‏خواهد به اين بيان اهميت فوق‏العاده اين نعمت را
ذكر كند كه اين نعمت هدايت به وسيله قرآن ، آنقدر اهميت دارد كه بايد
قبل از نعمت خلقت ذكر شود . و اما يك وجه ديگر - همين طور كه عرض‏
كردم و بعضی از مفسرين گفته‏اند - اين است كه در اينجا عنايت ديگری است‏
به تقدم وجودی قرآن بر انسان به آن نوع وجودی كه غير از وجود الفاظش‏
است . پس باز اول قرآن خلق شده است و بعد انسان . ولی به هر حال‏
نكته‏ای كه برای ما عملا آموزنده است توجه به اهميت اين نعمت بزرگ يعنی‏
نعمت قران است و اهميت نعمت علم و تعليم به طور كلی . گو اينكه اينجا
تعليم قرآن ( ذكر شده ) است ولی بالاخره تعليم است و باب ، علم است .
در سوره " اقرأ " نيز اين طور می‏خوانيم : " « اقرأ باسم ربك الذی‏
خلق خلق الانسان من علق اقرأ و ربك الاكرم الذی علم بالقلم علم الانسان ما
لم يعلم »" ( 1) . آنجا هم سخن از خلقت و تعليم است ولی در آنجا چون‏
سخت از تعليم قرآن بالخصوص نيست " (« علم الانسان ما لم يعلم "،"علم‏
بالقلم »" قلم را به

پاورقی :
. 1 علق / . 5 1