پاورقی : . 1 سفينة البحار ، ج / 2 ص . 474 . 2 ق / . 16 . 3 فضائل الخمسة من الصحاح الستة ، ج / 3 ص 212 - . 218
راضی هست يا نه ؟ بپرسيد كه ما خبرش را ببريم . فرمود : ما فضيلت
ابوبكر را انكار نداريم ولی اينقدر میدانيم كه پيغمبر اكرم در حجة الوداع
فرمود دروغگويان بر من زياد شدهاند " « كثرت علی الكذابة » " ( 1 ) (
چون اين را خود سنيها هم نقل كردهاند ) كسانی كه به من دروغ میبندند
زيادند ، و بعد به ما دستور داد كه هر حديثی كه از من نقل كردهاند آن را
بر قرآن كريم عرضه بداريد ، اگر ديديد مخالف قرآن است بدانيد من
نگفتهام ، من هرگز حرفی بر خلاف قرآن نمیزنم ، ما نمیخواهيم فضل ابوبكر
را انكار كنيم ولی اين حديث را بر قرآن عرضه میداريم . وقتی كه بر قرآن
عرضه میداريم میبينيم كه قرآن میفرمايد : " « و لقد خلقنا الانسان و نعلم
ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد »" ( 2 ) ما انسان
را آفريديم و از همه خاطرات ذهن او آگاهيم ، از رگ گردن به او
نزديكتريم . بنابراين معنی ندارد خدا به بنده خودش - كه او پيغمبر است
- پيغام بدهد كه من از آن بنده ديگرم راضیام ، از او بپرس كه او از من
راضی است يا راضی نيست . به اين مناسبت اين داستان را گفتم كه اين
حديث هست كه " « الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة » " ( 3 )
پيغمبر فرمود - اين را هم شيعه و سنی نقل كردهاند - كه حسن و حسين دو
آقای جوانان اهل بهشتاند . آنها گفتند پس چه میفرماييد درباره اين
حديث از پيغمبر اكرم كه " « ابوبكر و عمر سيدا كهول اهل الجنة » "
اينها آقاهای پيرمردهای اهل بهشت هستند . فرمود البته باز نمیخواهيم فضل
آنها را انكار كنيم ولی متأسفانه بهشت پير ندارد كه اينها بخواهند آقای
آن پيرها باشند .
يادم هست كه زمانی اين حديث را در حضور مرحوم ابوی ما - خدا
پاورقی : . 1 سفينة البحار ، ج / 2 ص . 474 . 2 ق / . 16 . 3 فضائل الخمسة من الصحاح الستة ، ج / 3 ص 212 - . 218 |