پاورقی : . 1 واقعه / . 62 . 2 واقعه / 41 - . 45 . 3 واقعه / 45 - . 47
میكند. مثلا: " « و لقد علمتم النشأش الاولی » " (1) نشئه اولی را قبلا
میدانستيد . يا راجع به اصحاب الشمال میفرمايد ( اين خيلی صريح است ) :
" « و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی سموم و حميم و ظلل من يحموم لا
بارد و لا كريم انهم كانوا قبل ذلك مترفين »" ( 2 ) . مثل اينكه الان ما
در قيامت واقع هستيم بعد میگويد كه جرا اصحاب الشمال اينچنين سرنوشت
شومی دارند و چرا اينقدر معذبند؟ (میفرمايد) اينها قبلا مترف بودند . آيه
مطلب را به گونهای بيان میكند كه ( گويی ) دنيا در مرحله گذشته است ."
« انهم كانوا قبل ذلك مترفين و كانوا »( و چنين بودند نه چنين هستند )
« يصرون علی الحنث العظيم و كانوا يقولون »(چين میگفتند) ... " (3) .
تعبيرات ، اين گونه است .
به هر حال : آنگاه كه امر واقع شده واقع شد ، يعنی قيامت . " « ليس
لوقعتها كاذبة »" . اين آيه را مفسرين دو جور تفسير كردهاند : يكی
اينكه " « كاذبة »" را مصدر گفتهاند به معنی كذب . در زبان عربی گاهی
اين وزن به معنی مصدر هم میآيد ، مثل " عافية " . گفتهاند كه " « ليس
لوقعتها كاذبة »" جملهای است مستقل از " « اذا وقعت الواقعة »" ،
آن ، جزايش محذوف است : آنگاه كه واقع شد امر واقع شده . " آنگاه چه
" يعنی ديگر نمیگوييم كه شد ؟ خودت ديگر فكرهايش را بكن كه چه شد . به
عقيده بعضی مفسرين " « ليس لوقعتها كاذبة » " جملهای است مستقل كه
معنايش اين است كه در وقوع اين قضيه هيچ كونه دروغی وجود ندارد يعنی
حقی است كه هيچ گونه احتمال خلافی در آن نيست . ولی اين كمی خلاق ظاهر
جمله است چون بايد " « كاذبة »" را كه به صيغه اسم فاعل است به معنی
مصدر بگيريم و لام " « فی وقتها »" را هم به معنی " فی " بگيريم يعنی
ليس فی وقعتها كذب .
پاورقی : . 1 واقعه / . 62 . 2 واقعه / 41 - . 45 . 3 واقعه / 45 - . 47 |