خانواده‏اش خدمتی كرده باشد . عمر گفت : يا رسول‏الله اين مرتد شده ،
اجازه بدهيد الان من اين را بكشم . پيغمبر فرمود : نه ( 1 ) .
مطلب ديگر : يكی از مسائل بسيار اساسی كه فرق اسلام را با ساير اديان و
بالخصوص مسيحيت بلكه با جميع اديان روشن می‏كند همين مسأله است : از
نظر مسيحيها ( ايمان يك امر قلبی است و . . . ) كه می‏بينيد همين تبليغ‏
را در همه جا كرده‏اند و حتی بسيار از مسلمين هم گاهی همين حرفها را
می‏زنند بدون اينكه توجه داشته باشند كه اينها اصلا با اسلام جور در نمی‏آيد
. می‏گويند ايمان فقط يك امر قلبی است ، مربوط است به رابطه انسان با
خدا ، غير از اين چيزی نيست ، به روابط انسان با انسان كاری ندارد .
ايمان امری است قلبی ، وجدانی ، مربوط به رابطه انسان به خدا ، و اما
رابطه انسان با انسان مسأله‏ای است كه به ايمان ارتباط ندارد . تو در
دلت رابطه‏ات را با خدا درست كن ، ديگر رابطه‏ات با انسانها را بر هر
اساس ديگری می‏خواهی تنظيم كنی تنظيم كن . گاهی كه می‏خواهند ايمان رابطه‏
انسان با انسان را هم در بر بگيريد به اين شكل ذكر می‏كنند كه رابطه يك‏
نفر مؤمن با همه انسانها علی السويه ( است ) ، با همه انسانها بايد
رابطه دوستی و مودت داشته باشد و نبايد ميان انسانی و انسانی فرق بگذارد
. فقط انساندوست بايد ( نوع خاصی از انساندوستی كه اينها می‏گويند ) كه‏
اين موضوع را بعد بيشتر بايد تشريح كنم . اين حرف دومشان خيلی حرف‏
جالبی هم به نظر می‏رسد كه ايمان مربوط است به رابطه انسان با خا و اما
رابطه اسنان با انسان ، آن طرف همين قدر كه انسان شد ديگر كافی است كه‏
انسان هر گونه ارتباطی با او

پاورقی :
. 1 ( شأن نزول اين سوره همراه با اين قضيه در مجمع البيان جلد 5 صفحه‏
269 و 270 آمده است . )