قدرت بی منتهاست دامن كبريائش هرگز به هيچ نقصی آلوده نمی‏شود . تا
شنيديد او قدرت علی الاطلاق است ، اقتدار علی الاطلاق و اقتدارش غير
متنهای است يك وقت فكر نكنيد پس ما كجا ، پروردگار كجا ؟ ! يك وقت‏
خدا - خداست ديگر - ظلم هم كرد كرد ، كيست كه بيايد جلويش را بگيرد ؟
بله ، هيچ كس نيست بيايد جلويش را بگيرد ولی او خودش است كه نمی‏كند
، نه اينكه كسی جلو يش را می‏گيرد . او از اينكه ظلم كند ، از اينكه بی‏
عدالتی كند ، از اينكه تبعيض كند ، از اينكه چيزی را برای خود بخواهد ،
از اينكه بخل و امساك بورزد ، از همه اينها منزهاست ، در نهايت اقتدار
نهايت قدوسيت را دارد . نكته خوبی است كه اين مفسرين گفته‏اند ، خصوصا
كه بعد كلمه " السلام " را دارد . به نظر می‏رسد اين سه كلمه خيلی عجيب‏
پشت سر يكديگر وارد شده است . قرآن است ، كلمات قران آنچنان بايكديگر
رديف می‏شوند كه انسان حيرت می‏كند . وقتی كه كلمه " ملك " می‏آيد : "
« هو الله الذی لا اله الا هو الملك »" آن صاحب اقتدار علی الاطلاق ،
خوف و خشيت و ابهت و عظمت و جلال پروردگار قلب انسان را پر می‏كند .
خصوصا اگر بتواند اين معنی ملك راخوب تصور كند ، ديگر در مقابل‏
پروردگار هيچ چيزی اساسا به نظرش نمی‏آيد . گفتيم پشت سرش ممكن است‏
يك توهم پيدا شود : قدرت است ، به دنبال خود سوء استفاده می‏آورد .
فرنگيها تعبيرهای خوبی در زمينه قدرت دارند ، مثل اين كه می‏گويند قدرت‏
آنارشيت است ، قدرت هر جا كه پيدا شد ديگر پايبند قانون و حساب و نظم‏
و اين حرفها نيست ، قدرت است ديگر ، قاعده و قانون به می‏خورد . "
« القدوس »" خير ، آن قدرت ( علی الاطلاق، قدوس است، از هر گونه نقصی‏
منزه است ) (1) .

پاورقی :
. 1 ( در اينجا نوار به پايان خود رسيده و چند جمله‏ای از بيانات استاد
شهيد ضبط نشده است . )