« ابراهيم يهوديا و لا نصرانيا ولكن كان حنيفا مسلما غ). اين هم يك نكته.
در اين ميان ظاهرا برای اينكه می‏خواهد نكته خاصی را درباره اتباع عيسی‏
بن مريم گوشزد بفرمايد كه اين نكته خاص مربوط است به جمله‏ای كه در آيه‏
پيش خوانديم ( « و انزلنا الحديدی فيه بأس شديد و منافع للناس و ليعلم‏
الله من ينصره و رسله بالغيب ») يعنی عملا انحرافی است از آن ، چون اين‏
نكته می‏خواهد گوشزد شود عيسی را اختصاصا با حساب جدايی ذكر كرده است .
اسمی از هيچ پيغمبری بعد از ابراهيم حتی موسی - با اينكه يك پيغمبر خيلی‏
بزرگ است - نيامده، همين قدر آمده كه " « ثم قفينا علی اثارهم برسلنا
" و بعد : " « و قفينا بعيسی بن مريم »" و در قفا قرار داديم و
پشت سر آنها قرار داديم عيسی بن مريم را . " « و اتيناه الانجيل »" و
به او انجيل داديم ، نازل كرديم " « و جعلنا فی قلوب الذين ابتعوه رأفة
و رحمة »" در دل پيروان او رأفت و رحمت قرار داديم . بعضی گفته‏اند
رأفت و رحمت اصلا يك معنا دارد ، همان است كه ما در فارسی به آن "
مهربانی " و " محبت " می‏گوييم . بعضی می‏گويند فی الجمله فرقی دارد ،
مهربانی‏ای كه برای دفع شرور باشد " رأفت " گفته می‏شود و مهربانی‏ای كه‏
برای جلب خير باشد " رحمت " . به هر حال مقصود معلوم است . در اينجا
لازم است به بخشی از آن نكته‏ای كه می‏خواستيم اشاره كنيم و نكرديم اشاره‏
كنيم :
حضرت عيسای مسيح بيشتر مبلغ رأفت و رحمت بود . قرآن در عين اينكه‏
می‏گويد همه پيغمبران يك راه را می‏رفتند و يك برنامه را اجرا می‏كردند ،
با كمال صراحت اين مطلب را ذكر می‏كند كه هر پيغمبری مأموريت خاصی‏
داشت ، به اين معنا كه شما می‏بينيد يك

پاورقی :
. 1 آل‏عمران / . 67