خودش به نظرتان كوچك میآيد . يك آدم بلند قد در مقابل مردم ديگر هميشه
بلند قد است ، وقتی كه با بلند قدتر از خودش راه میرود به چشم انسان
كوچك میآيد .
روح انسان هم همين طور است . اين اشياء كه بزرگ به نظر میرسند در
مقايسه با يكديگر است ولی در مقايسه با مقام كه عين عظمت است و عظمت
لا يتناهی است هر عظمت ديگر ( كوچك به نظر میرسد ) چون هر چه باشد
متناهی است و يك متناهی با نا متناهی نسبت ندارد . اگر انسان او را به
عظمت شناخت ديگر چيزی به نظرش بزرگ نمیآيد . ما تا فريمان بوديم و
فقط مشهد را ديده بوديم مشهد به نظر ما بسيار بزرگ بود . تا آمديم قم و
تهران و برگشتيم . وقتی كه من از تهران برگشتم ديدم مشهد چقدر به نظرم
كوچك است ! طبيع انسان اين است . سعدی در بوستان قطعهای دارد :
چنين دارم از پير داننده ياد
|
كه شوريدهای سر به صحرا نهاد
|
پدر در فراقش نه خورد و نه خفت
|
پسر را ملامت نمودند گفت
|
از آنگه كه يارم كس خويش خواند
|
دگر با كسم آشنايی نماند
|
به حقش كه تا حق جمالم نمود
|
دگر هر چه ديدم خيالم نمود
|
" « و لمن خاف مقام ربه غ". قرآن در يك جای ديگرهم اين تعبير را دارد
كه : " « و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنة هی
المأوی »" (1)
پاورقی :
. 1 نازعات / 40 - . 41