ندهند نه از باب اين است كه اسماء الهی محدود است بلكه از آن جهت‏
است كه احيانا انسانها تشخيص نمی‏دهند ، يك چيزی را نمی‏داند كه اين‏
صفت كمال نيست ، خيال می‏كند صفت كمال است ، به خدا نسبت می‏دهد .
می‏گويند اين كار را از پيش خود نكنيد چون احيانا اشتباه می‏كنيد . مثلا
ممكن است انسان از باب قياس به نفس ، چون يك چيزی را برای خودش‏
كمال می‏بيند - نمی‏داند كه اين ، كمال نسبی است نه كمال مطلق ، كمال يك‏
انسان می‏تواند باشد ولی برای غير انسان نمی‏تواند كمال باشد - می‏آيد آن را
به خدای متعال نسب می‏دهد . اگر گفته‏اند " توقيفی است " از اين جهت‏
است نه اينكه بعضی از اسماء حسنی بر خدا اطلاق می‏شود و بعضی اطلاق نمی‏شود
، همه اسماء حسنی بر او اطلاق می‏شود ولی در تشخيص ، لااقل افرادی كه از
نظر فكری و معرفت مجرب نيستند اشتباه می‏كنند .
از احاديث مربوط به اين مسأله بر می‏آيد كه چون در آن زمان ( قرن دوم‏
هجری ) افرادی پيدا شده بودند كه حرفهای عجيب و غريبی درباره خداوند
می‏زدند ائمه ( نسبت دادن هر اسمی به خداوند را ) منع كردند ، گفتند چيزی‏
را كه نشنيده‏ايد از پيش خود نگويد چون احيانا اشتباه می‏كنيد . امام باقر
عليه السلام فرمود: " « كل ما ميزتموه باواهامكم فی ادق معانيه فهو مصنوع‏
لكم مردود اليكم... و لعل النمل الصغار يزعم ان لله زبانيتين » " يعنی‏
شما يك چيزی در وهم خودتان تصور می‏كنيد و بعد برايش شاخ و برگ می‏سازيد
، خيال می‏كنيد اينها توحيد و معارف است ، نمی‏دانيد كه اينها لايق شماست‏
نه لايق خدا . بعد حضرت می‏فرمايد : از كجا می‏دانيد ، شايد اين مورچه‏های‏
كوچك هم كه از اين دوشاخكشان خيلی استفاده می‏كنند ( امروز می‏گويند كه‏
اين شاخكها حكم آنتن را برای اينها دارد و اصلا مبادلات، فهم و ارتباطشان‏
با دنيای خارج به