نمانده است و به غلط هم " تولی و تبری " به كار می‏بريم . تولی و تبری‏
يعنی پيوند دوستی با دوستان خدا برقرار كردن و پيوند بيزاری با دشمنان‏
خدا بر قرار كردن . " « اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منكم »" به قومشان‏
گفتند ما از شما تبری می‏جوييم ، هم از شما و هم از معبودهای شما ( آن‏
معبودها سمبل مسلك و عقيده و ايمان شماست ) ، يعنی از شما و از فكر و
عقيده و راه شما تبری می‏جوييم . " « كفرنا بكم »" ( اين تعبير جالب‏
است و در قرآن مكرر آمده است ) تنها شما كافر نيستيد ، ما هم كافريم ،
شما كافريد به آنچه ما ايمان داريم ، ما هم كافريم به شما و به عقيده ،
مسلك شما ( گفتيم در مفهوم " كفر " ستيزه كردن و مبارزه و مخالفت‏
كردن عملی خوابيده است ) يعنی به شدت با شما و باعقيده شما مبارزه ،
خواهيم كرد .
اين كه می‏گويند كلمه " « لا اله الا الله »" جمعی است ميان نفی و
اثبات ، سخن درستی است . " « لا اله »" نفی و انكار است ، كفر به‏
غير خداست ، " « الا الله »" ثبات ايمان به خداست ، كه در " آية
الكرسی " اين طور می‏خوانيم : " « لا اكراه فی الدين قد تبين الرشد من‏
الغی فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن بالله فقد استمسك بالعروش الوثقی »"
( 1 ) . تنها نفرمود : " من يؤمن بالله " ، قبل از ايمان به الله ، كفر
به طاغوت را ذكر كرد: " « فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن بالله فقد استمسك‏
بالعروش الوثقی »" .
اين است كه هر مؤمنی شرط مؤمن بودنش كافر بودن هم هست و اين نكته‏
اساسی است در آنچه كه در اين آيه در مورد ولاء كفار نداشتن آمده است ،
كه عرض كرديم می‏خواهيم اينها را تا آخر بخوانيم بعد بيشتر درباره فلسفه‏
اين ( مطلب ) بحث كنيم . اين در واقع همان مطلب را

پاورقی :
. 1 بقره / . 256