پاورقی : . 1 فاطر / . 32 . 2 يس / 18 و . 19 . 3 اعراف / . 131
« مقتصد و منهم سابق بالخيرات »" ( 1 ) . بعيد نيست - همين طور كه
بعضی مفسرين گفتهاند - مضمون آن آيه با اين آيه يكی باشد. ابتدا اين است
كه ما كتاب را ( قرآن را ) به ارث میدهيم به گروهی از مردم كه آنها را
برگزيدهايم ، كه در روايات ما آمده است كه اين آيه دليل بر اين است كه
هميشه يك گروه برگزيدهای كه علم قرآن در نزد آنها باشد وجود دارد و اين
گروه ائمه هستند . از نظر اهل تسنن چنين كسانی ما نداريم كه حتی حودشان
هم قائل باشند كه علم حقيقی قرآن نزد آنهاست . بنابراين يك چنين گروه
خاصی ما داريم . پس مردم سه دسته هستند : آنان كه به خود ستم كردهاند .
اينها همان اصحاب المشئمه هستند . اينجا تعبير قرآن اين است : مردمی كه
شومی همراه خودشان دارند . قرآن در مسأله " شومی " اين معنا را تفسير
كرده كه شومی و شئامت برای هيچ كسی در خارج وجودش نيست شئامت هر كسی
در اعمال خودش است . " « قالوا انا تطيرنا بكم لئن لم تنتهوا لنرجمنكم
و ليسمنكم من عذاب اليم قالوا طائركم معكم ائن ذكرتم »" ( 2 ) . آيه
ديگر " « فاذا جائتهم الحسنة قالوا لنا هذه »" . از موسی و قوم موسی
نقل میكند وقتی كه نيكی و خيری به آنها میرسيد میگفتند اين ديگر استحقاق
خود ماست " « و اين تصبهم سيئة » " احيانا اگر يك بدی به ايشان
میرسيد " « يطيروا بموسی و من معه »" ( 3 ) میگفتند از شئامت اين
موسی و همراهانش است . از آيات قرآن اين مطلب كاملا استفاده میشود كه
شومی يعنی شئامت به معنای يك امر ذاتی شخص نيست كه بگوييم كسی در
سرشتش شوم آفريده شده است ، يا شئامت شخص در امور خارج از وجودش
نيست كه بگوييم فلان كس برای من شوم است ، اين اسب
پاورقی : . 1 فاطر / . 32 . 2 يس / 18 و . 19 . 3 اعراف / . 131 |