كه و مالكی. در سوره حمد می‏خوانيم: " « الرحمن الرحيم مالك يوم الدين
" كه همان هم در قرائت دو جور خوانده می‏شود : " ملك يوم الدين " و
" « مالك يوم الدين » " . فرق " مالك " و " ملك " چيست ؟ از
نظر صيغه لفظی ، مالك‏اسم فافل است و ملك صفت مشبهه . ولی می‏گويند غير
از اين جنبه وزنی ، فرق ديگر هم دارند و ان اين است كه ملك از ماده "
ملك " است و مالك از ماده " ملك " . ملك و ملك با يكديگر تفاوت‏
دارند . ملك در مورد مملوكها گفته می‏شود . انسان اگر دارايی‏ای داشته‏
باشد مالك دارايی خودش است ، يعنی اين دارايی به او اختصاص دارد ، هر
گونه كه بخواهد در آن تصرف می‏كند ، از اين جهت می‏گوييم " مالك " .
در مورد خدا جزء در ( خصوص ) قيامت " مالك " اطلاق نشده ) كه تازه‏
بعضی آيه را " مالك " هم خوانده‏اند و حتی بيشتر ترجيح می‏دهند كه اين‏
" مالك " هم چون به طرز اماله به اصطلاح خوانده می‏شود ( « مالك يوم‏
الدين ») عنان معنی ملك را می‏دهد .
ما به خدای متعال نمی‏گوييم مالك عالم ، چون " مالك " يك صفت كمال‏
نيست . در مورد مخلوق می‏تواند صفت كمال باشد . اين كه عالم را به منزله‏
ثروتی درنظر بگيريم كه تعلق به پروردگار دارد ، حال عرض می‏كنم از چه‏
وجهی ممكن است و از چه وجهی نه . ولی در " ملك " كه از ماده ملك‏
است ، مفهوم دارايی و ثروت نخوابيده ، مفهوم قدرت خوابيده است ، يعنی‏
تمام ذرات عالم در دست قدرت اوست ، زمام همه امور عالم در درست‏
قدرت پروردگار است . اگر ما به پروردگار " مالك " می‏گوييم به اعتبار
اين است كه به بشر " مالك " می‏گوييم . چون بشرها خودشان را مالك يك‏
عده اشياء يعنی نعمتها و موهبتها می‏دانند ، می‏گوييم اينهايی كه تو مالك‏
هستی ( در حقيقت مال تو نيست )، مالك حقيقی خداست، اين ثروتها كه الان‏
به تو تعلق دارد، اين تعلق تعلق قراردادی است، مالك حقيقی خداوند است(
« و لله خزائن السموات و »