و می‏خواهند كار خير انجام دهند ، و ديو يعنی موجوداتی كه در نظام خلقت‏
قرار گرفته‏اند و می‏خواهند كار شر انجام دهند .
ولی در اسلام و قرآن چنين مطلبی مطرح نيست ، از نظر اسلام و قرآن هر چه‏
هست وجودش خير است ، يعنی هيچ چيزی در عالم نيست كه اصل خلقتش غلط
بوده و نمی‏بايست آفريرده شود ، و لهذا قرآن همه مأمورانی را كه در نظام‏
خلقت از طرف پروردگار دخالت دارند " ملك " می‏نامد ، ولی در مقابل‏
به " جن " هم قائل است . جن در رديف ملائكه نيست ، در رديف انسان‏
است ، يعنی در عالم جزء مخلوقاتی است كه مكلف و موظف‏اند ، مثل انسان‏
، منتها جن مخلوقی است كه درجه‏اش از انسان پايين‏تر است . گو اينكه انز
نظر بعضی از قدرتها بر انسان می‏چربد و تواناييهايی دارد كه انسان ندارد
ولی از نظر درجه وجودی از انسان پست‏تر است ، و حتی آن كارهايی كه بعضی‏
از افرادی كه سر و كارشان با جن است - البته آنهايی كه راست می‏گويند -
انجام می‏دهند ، اينها را اهل معنا نمی‏پسندند ، يعنی سروكار داشتن انسان‏
با جن روح انسان را تعالی نمی‏دهد ، تنزل می‏دهد و تعالی نمی‏دهد . حال به‏
يك معنای ديگر ( كه ) اساسا آنها خود به خود مسخر باشند آن مسأله ديگری‏
است .
اينجا از خلقت انسان و خلقت جن ياد شده . قرآن می‏گويد ما انسان را از
خاك ، گل ، اين جور چيزها آفريديم و جن را از شعله‏ای از آتش آفريديم :
" « و خلق الجان من مارج من نار »" جنس او آتشين است ، اين يك جنس‏
است و او جنس ديگری ، مبدأ مادی اين يك چيز است و مبدأ مادی او چيز
ديگری . شيطان هم راجع به آدم اول همين حرف را زد ، گفت " « خلقتنی من‏
نار و خلقته من طين »" مرا از آتش آفريدی و او را از گل .

پاورقی :
. 1 اعراف / . 12