زنهای كتابيه - چون اهل تسنن جايز می‏دانستند - عواقب وخيم برای جامعه‏
اسلام به وجود آورده ، خصوصا كه اين قضايا اغلب در ميان طبقات متعين (
امرا ، خفقا ، فرماندهان سپاهها ) يعنی مردمی كه نبض جامعه در دست‏
آنهاست رخ می‏دهد . زن در وجود مرد اثر فوق العاده می‏گذارد و اتفاقا زنها
در مردهايی كه دارای فكر بلند و احساسات بيشتر هستند بيشتر مؤثرند تا در
مردهای مثلا دهاتی و امثال آن .
يك حديثی پيغمبر اكرم دارند كه اين حديث به قولی در حد اعجاز است :
" « انهن يغلبن العاقل و يغلبهن الجاهل » " اينها بر عاقلان غلبه می‏كنند
و جاهلان بر اينها غلبه می‏كنند . جاهل يك آدمی است كه جز خشونت سرش‏
نمی‏شود ولی آن كه دلی و فكری و احساسی دارد بيشتر مغلوب قرار می‏گيرد .
آن وقت می‏بيند يك مملكت در اختيار يك خليفه قرار می‏گيرد ولی آن‏
خلفيه روحش در دست يك زن مسيحی يا يهودی است . آن زن بعد عملا در
سرنوشت يك جامعه اسلامی از يك سپاه دشمن بيشتر مؤثر واقع می‏شود ، و
تاريخ نشان داده است كه اين زنها در خلفای فاطمی مصر و خلفای اموی‏
اندلس - كه با زنهای غير مسلمان ازدواج می‏كردند - فوق العاده اثر
گذاشتند و اين اثر گذاشتن آنها به نكبت و بدبختی جامعه اسلامی منتهی شد .
اين ( كار منطقا ) غلط است او از همين جهت است كه ائمه اطهار به شدت‏
با اين مطلب مبارزه كردند . گفتند ازدواج با " كتابی " جايز نيست ،
فقط ازدواج موقت جايز است ، و مسلم منظور از " ازدواج موقت " اين‏
است كه در يك مواقعی ضرورت است ، مثلا جوانی است می‏رود در يك كشور
غير مسلمان ، اين كه با يك زن كتابيه ازدواج موقت كند اولويت دارد بر
اينكه عذب بماند و به شكلی مثلا به گناه بيفتد .