" « ثم قفينا علی اثارهم برسلنا »" اين سنت ، كه اينجا قرآن از نوح
شروع كرده است ، پی در پی ادامه داشت . جای پای آنها و پشت سر آنها پی
در پی پيامبرانی فرستاديم . اين رشته لا ينقطع ادامه داشت . كلمه "
« قفينا »" مصدرش " تقفيه " و از ماده " قفا " است "قفا" پشت
گردن را میگويند . وقتی كه افرادی رديف و پشت گردن يكديگر بايستند ،
مثل يك صف نظامی ، چهره هر يك از آنها به پشت گردن ديگری است ، كأنه
تمام چهره اين شخص در پشت گردن آن ديگری قرار گرفته است . ما در فارسی
میگوييم " پشت سر " منتها " سر " چيزی است كه شامل جلو میشود ،
شامل عقب هم میشود ، ولی وقتی " پشت گردن " بگوييم نشان میدهد كه يكی
جلو است و ديگری واقعا در پشت او قرار گرفته . اما در فارسی وقتی كه
میگوييم " پشت سر " آن قسمت عقب سر منظور ماست. " « ثم قفينا...
" يعنی پشت سر هم . . .
قافيه را كه در شعر قافيه میگويند برای همين است . میگويند قافيه و
رديف . مثلا در يك قصيده يا غزل آخرهای ابيات ، رديف يكديگر ، پشت سر
يكديگر و مانند يكديگر هستند . مثلا اگر آخر يك شعر " باز آمد " باشد
اين " باز " را قافيه میگويند . بعد ديگری میآيد مثلا " راز " و
میگويند " دمساز " . اينها را كه پشت سر همديگر قرار میگيرند " قافيه
" میگويند . اين هم باز تشبيه به همين است . گويی انسانهايی هستند كه
پشت گردن يكديگر قرار گرفتهاند .
قرآن میفرمايد كه ما پيغمبران خود را يك يك پشت سر يكديگر قرار
داديم ، پيغمبری بعد از پيغمبری و پيغمبری بعد از پيغمبری برای همين
رسالت و مأموريت آمد . جمله " « ثم قفينا علی اثارهم »" متضمن اين
نكته است كه هر پيغمبر بعدی از همان راه رفته است كه پيغمبران قبلی
رفتهاند ، يعنی كسی خيال نكند پيغمبران راههای مختلف دارند ، راه
|