يعنی رحمت عامه پروردگار ، يعنی خلقت ، اساس خلقت . رحمن يعنی خدای‏
خالق ، يعنی خدای خالقی كه خلقتش بر اساس رحمت و جود و رساندن فيض‏
است و هر موجودی آن فيضی را كه لايق است ( دريافت می‏كند ) . ما اگر
بگوييم " خدا خالق است " يك معنا و مفهوم را گفته‏ايم يعنی همين مقدار
فهمانده‏ايم كه خداوند ايجاد كننده اشياء است ، ولی آيا اين ايجاد بر
اساس فيض و رحمت است يا بر اساس ديگری ، اين را ديگر كلمه " خالق‏
" نمی‏فهماند ، ولی وقتی كه ميگوييم " رحمن " يعنی افاضه كننده جود و
رحمت خودش . وقتی می‏گوييم " رحمن " يعنی سراسر خلقت مساوی است با
سراسر رحمت ، و حتی آنجايی هم كه عذاب هست ، خود عذاب از يك جنبه‏
ديگر - لااقل از اين جنبه كه ما نظام كل را در نظر بگيريم در نظام كل -
باز نوعی رحمت است . می‏گويد : " « تبارك اسم ربك »" مبارك بااد ،
افزون باد آن نام پروردگارت ، آن نامی كه صاحب جلال و اكرام است .
گفتيم " جلال " ( 1 ) يعنی اجل شأنا است ، منزه از نقص است ، به‏
اصطلاح صفت سلبی ( است ) . " اكرام " ( 2 ) يعنی پر از كرامت است ،
پرا از جمال است " « ذی الجلال و الاكرام »" صاحب جلال و جمال بودن ،
يعنی از نقصها منزه بودن و به كمالها متصف بودن ، كه جمع ميان صفات‏
سلبيه و صفات ثبوتيه هر دو در اين جمله شده است . و صلی الله علی محمد
و اله الطاهرين .

پاورقی :
. 1 ( مقصود " ذی الجلال " است . )
. 2 ( مقصود " ذی الاكرام " است . )