يكی بوده ، از نوح تا خاتم الانبياء راه يكی است . اختلافاتی كه در شرايع‏
و قوانين هست - كه اختلافات در فروع است - به شكلی نيست كه راه را دو
راه كند . به تعبيری كه علامه طباطبائی می‏فرمايند شاهراه يكی است ولی‏
راههای فرعی كه متصل به شاهراه می‏شود احيانا اختلاف پيدا می‏كند . اين‏
است كه كلمه " « علی اثارهم » " را می‏فرمايد . آثار جمع " اثر "
است و اثر يعنی جای پا . در قديم ( مسافتها را ) يا پياده می‏رفتند يا با
مال . جای پای انسانها يا جای پای حيواناتی كه رفته بودند ( باقی می‏ماند
) . اساسا همان اثر پاها راه درست می‏كرد . غير از اين بود كه حالا بشر در
اثر تكامل صنعت ، اول راه را با اصول هندسی می‏سازد بعد می‏رود . در قديم‏
اول می‏رفتند بعد راه ساخته می‏شد ، يعنی از رفتن ، راه ساخته می‏شد . آن‏
شعر معروف می‏گويد :
اين خط راههای كه به صحرا نوشته‏اند
ياران رفته با قلم پا نوشته‏اند
سنگ مزارها همه سر بسته نامه‏هاست
كز آخرت به عالم دنيا نوشته‏اند
غرض اين است كه راه در قديم يعنی آن چيزی كه جای پاها آن را درست‏
كرده بود و با مفهوم راه امروز خيلی فرق می‏كرد . مفهوم راه امروز يعنی آن‏
كه اول بشر آن را می‏سازد بعد در آن راه می‏رود ، ولی راه در قديم يعنی آن‏
كه انسان می‏رفت و با رفتن درست می‏شد . اين است كه اينجا تعبير "
« علی اثارهم »" ( آمده است ) : پيغمبران هر كدام آمدند پا جای پای‏
ديگران گذاشتند . وقتی می‏خواهد بگويد از راه آنها رفتند ، چون راه همان‏
بوده كه جای پاها درست می‏كرده ، می‏گويد پای جای پای ديگران گذاشتند ، بر
آثار آنها ( قدم نهادند ) ، يعنی از همان راهی كه آنها رفته بودند رفتند
كه اين هم اشاره به اين است كه راه انبياء يك راه بيشتر نيست ،